با ترانهسرایان
«شیدا»ی شیدا
محمود خوشنام
ترانهپردازی در معنای عام در ایران نیز مثل همه جای دیگر دنیا پیشینهای دور و دراز دارد. انسان همیشه و در همه جا با ترانه زیسته است. ولی سرآغاز تاریخ نیمه مدون ترانه در ایران به حدود ۱۲۰ سال پیش بازمیگردد.
ترانههایی که در ساخت و پرداخت آنها شعر دست بالا را دارد و شاعران در این ۱۲۰ سال بیشترین نقش را در ماندگار و فراگیرشدن آن ایفا کردهاند. ما در برنامههای دیگری از ترانهها به اعتبار آهنگهایشان صحبت کردهایم.
حالا در این برنامهی تازه میخواهیم کمی در حال و هوای متنهای ترانهای و کوششهای تاریخ نیمه مدونی که از آن یاد کردهایم که با نام ترانهپردازی آغاز میشود، از کسی یاد کنیم که هر دو کار را توأمان انجام میداد. هم متن ترانه را میسرود و هم آهنگ برآن مینهاد. و چه بسا در آن واحد به هنگامی که سهتار دودانگی خود را نیز به دست میگرفت، این هر دو کار را سروسامان میداد.
او علی اکبر شیدا شیرازی نام دارد که عموی مهربان تاریخ سال تولد و مرگ او را درست به ثبت نرسانده است. ولی از قرائن چنین برمیآید که او در حدود سال ۱۲۲۰ خورشیدی در شیراز زاده شده و در سال ۱۲۸۵، یعنی سال انقلاب مشروطیت در تهران درگذشته است.
شیدا از مریدان صفاعلی ظهیرالدوله و از پیوستگان به راه و روش «اخوان صفا» بوده است. به گفتهی روانشاد خالقی، روحی داشت نازیبا، ولی قلبی پر از مهر و وفا که همواره به کمند عشق ماهرویان گرفتار بود. نغمههای او راز و نیاز دل شیدایی او بود که شبها در عالم تنهایی با خود زمزمه میکرد.
همین زمزمهها بیآنکه در جایی نوشته شده باشد، دهان به دهان میچرخید و به تصنیفهای مورد علاقهی مردم تبدیل میشد. البته شعر و آهنگ این تصنیفها با توجه به معیارهای امروزی ضعف و سستیهای بسیار دارد. ولی با توجه به مبتذلاتی که پیش از شیدا به عنوان تصنیف عرضه میشد، آغاز تحولی چشمگیر را در عرصهی ترانه نوید میداد.
برخی از این ترانهها را شیدا در دلدادگی مستمر خود به دلبر خوش آوازی به نام مرضیه سروده و همهاش سوز و آه و ناله از عشق اوست. از قضا چند دههی بعد مرضیهی دیگری با صدای پخته و پروردهی خود آن را بازخوانی کرده است. در مورد شمار ترانههای شیدا که به زمان ما رسیده نیز، اختلاف نظر بسیار است. بعضی از کارشناسان بسیاری از این ترانهها را منسوب به او میدانند.
میتوان گمان کرد که شیوهی تازهای که شیدا در تصنیفسازی بهکار زده، مورد پسند جامعه قرار گرفته و از سوی دیگران بینام و نشانی نیز تقلید شده است. به هرحال از میان حدود ۶۰ تصنیف که به شیدا منسوب شده است، میتوان دستکم ۱۲ـ ۱۰ فقره را به یقین از آن او دانست.
شیداشناسان یکی دو نشانه برای تشخیص اصالت تصنیفهای او در دست دارند. یکی آن که متن تصنیفها ترکیبی از شعر شاعران معروف و شعرهای سادهی خود اوست. دیگر آن که آهنگ تصنیفها همیشه با یک بخش ضربی تند رنگمانند پایان میگیرد.
عارف شاعر و تصنیفساز معروف بعد از شیدا درست میگوید که اگر نتنویسی در موسیقی ایران زوتر از اینها باب شده بود، تصنیفهای شیدا دقیقتر ثبت و ضبط میشد و سالهای دراز بقای نام او را تضمین میکرد. بسیاری از تصنیفهای شیدا در سالهای ۴۰ و ۵۰ خورشیدی از سوی موسیقیدانان برجستهای چون روحالله خالقی و جواد معروفی حک و اصلاح و بازسازی شده و با صدای خوانندگان معروف و به همراه ارکسترهای بزرگ به اجرا درآمده است.
|