«آنها فقط می‌خواستند درس بخوانند»

کوهیار گودرزی

چهار تن از دانشجویان محروم از تحصیل دانشگاه علامه پس از سه روز تحصن، در ساعات آغازین ‌بامداد سه‌شنبه پنجم آذرماه ۸۷ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

برای اطلاع از آخرین وضعیت این دانشجویان و علت محرومیت آن‌ها از تحصیل با همسر یکی از بازداشت‌شدگان گفت‌وگو کرده‌ام.

فاطمه‌فناییان، همسر صادق‌ ‌شجاعی، دانشجوی ارتباطات دانشگاه علامه در مورد علت این تحصن می‌گوید:

تحصن بچه‌ها به خاطر ورود آن‌ها به دانشگاه بود، چون هر کدام از آن‌ها ۳ تا ۴ ترم تعلیق خورده بودند و سنوات بچه‌ها داشت پر می‌شد.

این دانشجویان برای این‌که بتوانند برگردند به دانشگاه و لیسانس خود را بگیرند در جاهای مختلفی از جمله در وزارت علوم و مجلس حضور پیدا کردند. همچنین خواستند شریعتی، رییس‌دانشگاه را ببینند که نتوانستند.

کارهای مختلفی کردند. دیگر به این‌جا رسیدند که مجبور شدند در دانشکده تحصن کنند و بخواهند به این شکل وارد دانشگاه شوند. دلیل تحصن و خواسته‌ی آن‌ها در دوران تحصن فقط این بود که وارد دانشگاه شوند و درس‌شان را بخوانند.

دلیل محرومیت تحصیلی این چهار نفر چه بوده؟

دلایل مشخصی نیست، چون مثلاً ترم سوم و دوم که برای این‌ها تعلیق زدند در دانشگاه نبودند.
آقای شجاعی که اصلاً دو ترم در دانشگاه نبود، برایش تعلیق زدند برای دو ترم دیگر. خانم گلرو همین‌طور پشت سر هم یک ترم یک ترم برایشان تعلیق می‌زدند.

یعنی این دانشجویان در دانشگاه نبودند؟

اول جز انجمن اسلامی بودند، آقای شجاعی دبیر انجمن اسلامی منتخب دانشگاه بودند. بار اولی که برای انتخابات انجمن رای‌گیری شد دانشگاه با این کار موافق نبود و برای جلوگیری از آن خیلی تلاش کرد.

در دانشکده‌ها دعوا شد. در دانشکده علوم اجتماعی بین نیروهای حراست و دانشجوها ضرب و شتم شد.
و دعوای خیلی مفصلی صورت گرفت، حاضر نبودند قبول کنند که بچه‌ها برای انتخاب اعضای انجمن اسلامی باید رای بدهند.

اما به هر حال دانشجوها رای‌گیری را انجام دادند و انجمن اسلامی منتخبی شکل گرفت که البته جایگاه و دفتر و پایگاهی نداشت. دفترش در دانشکده علوم اجتماعی، الان هنوز که هنوز است پلمب است. خیلی از دانشکده‌های دیگر هم همین‌طور.

این بچه‌ها اکثراً از اعضای انجمن اسلامی بودند،بعضی‌ها در نشریات کار می‌کردند و نشریه در می‌آوردند، که آقای شریعتی، رییس دانشگاه با این کار بسیار مخالف بودند و دلش نمی‌خواست که هیچ نشریه‌ای خارج از آن چهارچوبی که ایشان فکر می‌‌کنند در دانشگاه‌ها منتشر شود.

از دلایل تعلیق خانم گلرو نقد به فلسفه اقتصاد اسلامی بود. یعنی برای هر کدام از تعلیق‌هایی که خوردند دلایل پراکنده و خیلی بی‌موردی بود.

شما از وضعیت فعلی این چهار نفر که بازداشت شده‌اند اطلاعی دارید؟

با ما از اوین تماس گرفتند و ما صبح موفق شدیم با آن‌ها حرف بزنیم. آن‌ها در قرنطینه‌ی اوین هستند. ولی خانم گلرو در بند نسوان حضور دارد. در واقع بین بازداشتی‌‌‌ها و معتادان کرکی. چیز مهم‌تر این‌که همه این‌ها اعتصاب غذا هستند، هر چهار تا در لحظه دستگیری وارد اعتصاب غذا شدند.

مطابق آنچه که اعلام کرده بودند؟

روز چهارشنبه که با آن‌ها صحبت کردم دوباره اعتصاب غذا‌ دارند. البته خانم گلرو امروز صبح چهارشنبه از حال رفته است.

چه تاریخی. دقیقاً چه ساعتی و چه روزی؟

نیمه‌شب سه‌شنبه بود، دقیقاً ساعت ۱/۵ بعداز نیمه شب.

صبح سه‌شنبه می‌شود؟

۱/۵بامداد سه‌شنبه می‌شود.

و از آن ساعت در اعتصاب هستند؟

بله خانم گلرو صبح چهارشنبه از حال رفته‌‌اند و به زور به او سرم زده‌اند، ولی با وجود آن‌که سرم زده‌اند حاضر نشده‌ است اعتصاب خودش را بشکند.

علت این اعتصاب غذا چه بوده است؟

علت اعتصاب غذا این بوده که آن‌ها می‌خواهند به هر طریقی که شده است به خواسته‌‌ی خودشان که ورود به دانشگاه و ادامه‌ی تحصیل است برسند.

تنها چیزی که این‌ها از دانشگاه می‌خواستند یک برگ مکتوب مبنی بر این‌که آنان می‌توانند بهمن ماه در دانشگاه ثبت‌نام کنند است، اما دانشگاه به هیچ عنوان حاضر نشد این برگه را به آن‌ها بدهد. تنها چیزی که به آن‌ها می‌گفتند این بود که احتمال ۷۰-۸۰ درصدی دارد که به دانشگاه برگردید.

حتا دیروز که در بازداشتگاه بودند به آن‌ها گفتند که بیایید و یک تعهدی بدهید که از دانشگاه اخراج می‌شوید و در ضمن در هیچ فعالیت سیاسی دیگری شرکت نمی‌کنید که ما همین الان آزادتان می‌کنیم؛ که هیچکدام از بچه‌ها حاضر به امضای این تعهدنامه نشدند.

این محرومیت‌ها و برخوردهای صورت گرفته ارتباطی هم با تجمع پارسال دانشگاه علامه در تاریخ ۸ آبان‌ماه دارد؟

ببینید، شروع تعلیق از تحصیل این بچه‌ها متعلق به قبل از این تاریخ بوده و از دو سال قبل احکام تعلیق به آنان اعلام شده است. مثلاً آقای شجاعی در آن تاریخ در مسافرت بودند و اصلاً در تجمع حاضر نبودند.

خانم گلرو دانشجوی اقتصاد هستند و دو ترم تعلیق خوردند؟

چهار ترم تعلیق خورده است

چگونه ۴ ترم؟ چون کمیته‌ی انظباطی حق ندارد بیشتر از ۲ ترم حکم محرومیت از تحصیل صادر کند؟

بعضی از این‌ها یک ترم ،یک ترم تعلیق خوردند. یک ترم خوردند رفتند ثبت نام کنند ترم بعدی،باز هم رفتند ثبت نام کنند ترم بعدی. خانم گلرو هم در ترم بهمن ثبت‌نام نکنند سنواتشان پر می‌شود و از دانشگاه اخراج می‌شوند.

آقای شجاعی که دانشجوی رشته‌ی ارتباطات است چه وضعیتی دارد؟

۳ترم از تحصیل محروم شده است.

آقای دری چطور؟

دانشجوی ادبیات هستند و ۴ ترم از تحصیل محروم شده‌اند.

و آقای فیض‌الله‌زاده؟

دانشجوی فلسفه است و ۴ ترم محروم شده‌اند.

آقای شجاعی و دیگر دوستان وکیل دارند؟

بله، وکلایشان آقای اولیایی و سلطانی هستند.

از طرف وکلا پیگیری صورت نگرفته است؟

چرا، آقای اولیایی روز سه‌شنبه رفته بود، اما هنگام بازجویی اجازه‌ی حضور در نزد دانشجویان نداشتند. اما فکر نمی‌کنم که آقای سلطانی در دادگاه حضور پیدا کرده باشد.

مرجع بازداشت‌کننده‌ی این چهار نفر کدام نهاد بوده است؟

نیروی انتظامی بوده است. اما نیروهای انتظامی در هماهنگی کامل با حراست دانشگاه بودند. این را هم بگویم, رئیس دانشگاه در مصاحبه‌ای اعلام کرده که این دانشجویان شعارهایی علیه نظام سر دادند که به هیچ عنوان این طور نبود. من خودم آنجا بودم.

در واقع با اصرار و تلاش دانشگاه وقتی نیروی انتظامی ما را به زور از دانشگاه بیرون کردند دیدیم که ۳ ماشین پلیس دم در حاضر بودند، بچه‌ها را سوار کردند که متعلق به نیروی انتظامی سعادت‌آباد تهران بود.

اتهامی که به این چهار تن وارد شده است چه بوده؟

در آن لحظه‌ای که آن‌ها را می‌بردند چیزی به ما نگفتند، ولی اتهاماتی مثل تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی و اتهاماتی که معمولاً وقتی چیزی نیست به افراد منتسب می‌کنند را عنوان کردند.

گویا خانواده‌های این دانشجویان دیشب مقابل دانشگاه تحصن کردند.

بله در دانشگاه ادبیات بودیم. توهین بسیاری را هم از طرف حراست تحمل کردیم. خانواده‌های آقای دری و فیض‌الهی همه بودند. حتی حراست حاضر نمی‌شد که بگوید از کدام کلانتری بچه‌ها را برده‌اند.

بچه‌های دانشگاه خیلی با ما همکاری کردند و حدود ۳۰۰ دانشجو همراه ما آمدند و از حراست خواستند که جواب بدهند که دوستان دانشجو را کجا برده‌اند که باز هم حراست حاضر به همکاری نشد.

نکته‌ی دیگر این که ما همه‌ی خانواده‌ها الان دهکده‌ی المپیک (محل ساختمان مرکزی دانشگاه علامه) هستیم آمده‌ایم تا با آقای شریعتی (رییس دانشگاه) صحبت کنیم.

تا اولاً ببینیم که چرا چنین اتهامی زده است و چرا رسماً به بچه‌ها افتراء زده و شکایت کرده است از دانشجویان و چیزی که نبوده است را به بچه‌ها نسبت داده‌اند و می‌خواهیم از ایشان سوال کنیم که چرا دانشجویان را به دانشگاه راه نداده‌اند.

امیدوارم که ایشان بعد از این همه مدت حاضر شوند که خانواده‌ها را ببینند و با آن‌ها صحبت کنند؛ چون در تماسی که آقای شجاعی داشتند گفتند که بچه‌ها شاکی خصوصی دارند و این افراد رئیس دانشگاه و رئیس حراست دانشگاه هستند.