رادیو زمانه > خارج از سیاست > زنان > «سهمیهبندی هم یکی از طرحهای بنیادگرایی است» | ||
«سهمیهبندی هم یکی از طرحهای بنیادگرایی است»لوا زندleva@radiozamaneh.comدر خبرهای هفته گذشته خواندیم که ابراهیم خدایی، معاون سازمان سنجش آموزش، از پیشی گرفتن دختران در آزمون سراسری امسال با نسبت ۶۴ به ۳۶ درصد خبر داد. این درحالیاست که سال گذشته و همزمان با آزمون سراسری، رییس سازمان سنجش از اعمال سهمیهبندی جنسیتی، که آن را متناسبسازی جنسیتی خوانده بود، خبر داده بود که طبق آن تا ۴۰ درصد سهمیه برخی رشتههای تحصیلی بدون در نظر گرفتن رتبه پسران نسبت به دختران به ایشان داده میشد. این طرح سبب شده بود که تعدادی از داوطلبان دختر نامتناسب با رتبههای خود پذیرفته شوند یا در هیچیک از رشتههایی که با توجه به رتبهشان باید در آن پذیرفته میشدند قبول نشوند.
الهه عقیده دارد که قربانی طرح سهمیهبندی جنسیتی است و تنها چیزی که باعث شده نتواند سال گذشته در رشته مورد علاقهاش درس بخواند تبعیضی بود که براساس زن بودناش به وی اعمال شده است. وی به روایت زنان گفته است: «از همان بچگی به رشته برق علاقهمند بودم و همیشه دلم میخواست یا در پلیتکنیک یا در دانشگاه علم و صنعت در رشته برق درس بخوانم. اما سال گذشته با اینکه رتبهام ۱۵۰۰ بود در هیچکدام از این دانشگاهها قبول نشدم و اعتراضاتام هم به جایی نرسید. همه میگفتند شانسی است. امسال که دوباره برای کنکور درس میخواندم از جریان سهمیه بندی مطلع شدم. مادرم گفت که دوباره ریسک نکنم و رشته برق را نزنم که بیشتر پسرها را برای آن قبول میکنند، اما این رشتهای است که من واقعاً به آن علاقهمندم و هیچ وقت به چیز دیگری فکر نکردم.» با وحیده مولوی، یکی از فعالان شاخه دانشجویی گروه میدان زنان که از سال گذشته و بهطور جدی پیگیر مساله سهمیهبندی است و در کارزار دانشجویی علیه سهمیهبندی در آموزش عالی هم مینویسد، در مورد روند شکلگیری این طرح و همینطور دستاوردهای اعتراضات زنان و دیگر گروههای دانشجویی و دانشآموزی با آن گفت و گو کردم.
خانم مولوی، لطفاً برای شروع از تاریخچه طرح سهمیهبندی جنسیتی و سابقه اعتراضات زنان به این طرح بگویید. سال ۸۳ طرح سهمیهبندی جنسیتی در مجلس مطرح شد. آن زمان یکسری از فعالان زنان نسبت به این مساله واکنش نشان دادند. این باعث شد که آقای خاتمی دستور بدهند طرح سهمیهبندی لغو شود و این طرح در دستور کار مجلس قرار نگیرد. اما قبل از آن حسن رحیمی که رییس سازمان سنجش وقت بود، گفته بود که ما سهمیهبندی را اعمال میکنیم. از همان زمان فهمیدیم که قرار است یکسری کارهایی انجام شود که ورود دختران به دانشگاهها را کنترل کند. تا اینکه در سالهای بعد در مجلس هفتم مطرح شد و قرار شد یک وجهه قانونی به این طرح بدهند که گروههای زیادی از زنان به این مساله اعتراض کردند و میخواستند با یکسری حرکتها جلویاش را بگیرند. در گروه میدان زنان، یک شبکه وکلای داوطلب تشکیل شد تا اگر کسی اعتراضی به طرح سهمیهبندی دارد بتواند به راحتی اعتراض کند و از سازمان سنجش شکایت کند. بعد از آن دیدیم این طرح قضیهای نیست که به این راحتی بتوان جلویاش را گرفت. بنابراین تصمیم گرفتیم که یک کارزار دانشجویی برای مبارزه با آن تشکیل بدهیم و اسم این کارزار «کارزار دانشجویی اعتراض به سهمیهبندی جنسیتی در آموزش عالی» شد که شاخه دانشجویی گروه میدان آن را تشکیل داد و تاریخاش هم بهمن ۸۶ بود. خواستیم ببینیم همزمان با تشکیل این کارزار چند درصد سهمیهبندی اعمال میشود و در چه دانشگاههایی است تا چه کاری میتوانیم انجام دهیم. با توجه به وسع خودمان در یکسری از دانشگاهها بین دانشجوها پرسشنامه پخش کردیم. با توجه به آماری که از آنها درآوردیم فهمیدیم مثلاً در دانشگاه علم و صنعت، در دانشکده فیزیک، سهمیهبندی جنسیتی اعمال شده است. یا در دانشگاه دندانپزشکی اصفهان رتبه دخترها بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ و بین پسرها بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ بود. فهمیدیم در خیلی رشتههای دیگر پزشکی هم این کار در سطح وسیعی انجام میشود. تاکنون عکسالعمل مسوولین نسبت به این کمپین و اعتراضات چطور بوده است؟ تا قبل از بهمن ۸۶ که دقیقاً همان زمانی بود که ما کارزارمان را تشکیل دادیم، رییس سازمان سنجش و وزارت علوم کلاً این قضیه را انکار میکرد. یکسری از فعالان زنان با نوشتن گزارش و مقاله این قضیه را بسط داده بودند اما اعتراض به آن در سطح شدید نبود. فقط چند گروه بودند که بهطور متمرکز روی این قضیه کار میکردند. تا اینکه در بهمن ۸۶ مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرد که در سال ۸۵ در ۲۶ رشته و در سال ۸۶ در ۳۹ رشته سهمیهبندی اعمال شده است. چیزی که قبل از آن توسط دولت انکار میشد. بعد از آن دیگر رییس سازمان سنجش نتوانست بهطور مشخص این قضیه را انکار کند. نحوه عملکرد این کمپین بین دانشآموزان و دانشجویان و همینطور عکسالعمل آنان چطور بودهاست؟ از اول این تصمیم را داشتیم که هم روی دانشآموزان و هم روی دانشجوها کار کنیم. بعد از مدتی به این نتیجه رسیدیم که بهتراست فعالیتمان را بین دانشآموزان ببریم. قبل از آن هم یکسری بروشور بین دانشجوها پخش کردیم که در مورد سهمیهبندی توضیح کامل داده بودیم و آنها را آگاه کرده بودیم. زمان انتخاب رشته کنکور یکسری تراکت در مراکز پستی تهران و یکسری شهرستانها مثل همدان پخش کردیم. در این تراکتها در مورد سهمیهبندی توضیح داده بودیم که قرار است چه اتفاقی بیافتد. از مردم و دانشآموزان و خانوادههایشان خواسته بودیم که اگر به این مساله اعتراض دارند به سازمان سنجش، مجلس، وزارت علوم، و وزارت بهداشت زنگ بزنند و اعتراض کنند. برخورد جالب موضعگیری افرادی بود که در مورد سهمیهبندی میشنیدند. مخصوصاً خانوادهها که خیلی شاکی بودند و میگفتند همین الان تماس میگیریم... برداشت کمپین از دلایل اعمال این سهمیهبندی در مرحله اول چیست؟ هر کدام از مسوولین ایران که به خارج از کشور میروند برای سخنرانی و مصاحبه قضیه ورود ۶۵ درصدی دختران را بهعنوان یک نکته مثبت زنان در جمهوری اسلامی اعلام میکنند و بهعنوان یک سند از آن یاد میکنند. اما از آن طرف سهمیهبندی اعمال میکنند. میدانیم که یک پروژه بنیادگرایی عظیم در ایران در حال انجام است و در همه بخشها زنان را نشانه گرفتهاند. از طرح امنیت اجتماعی گرفته تا لایحه خانواده و لایحه مجازات اسلامی یا پروژههای سنگساری که انجام میشود. این سهمیهبندی هم یکی از این طرحهاست. این بنیادگرایی وقتی میبینند قرار است دخترها بعد از اینکه وارد دانشگاه شدند بهطور گسترده وارد بازار و اجتماع شوند، مانع آن میشود. کما اینکه در مقالات و مصاحبهها و سخنرانیهایشان هم میبینیم که میگویند بهتر است زن در خانه بماند و نقشی که از زن انتظار دارند، نقش یک مادر یا همسر است. نقش مستقلی بهعنوان یک زن در جامعه نیست. بنابراین یکی از جاهایی که میشود جلویاش را گرفت دانشگاه و سهمیهبندی است. پروژه بومی کردن چیست؟ آیا آن هم در راستای طرح سهمیهبندی جنسیتی است یا علت دیگری هم دارد؟ قبلاً که بچهها میخواستند برای کنکور انتخاب رشته کنند، ترازهایشان و رتبههایشان با توجه به مناطقشان سهمیهبندی میشد و در یکسری از مناطق که نزدیک هم بودند، بهعنوان قطب در نظر گرفته میشد که امکان قبول شدن در آن شهرها برایشان بیشتر بود. پروژه بومیکردن این است که ۷۳ درصد قبولیهای هر دانشگاه از همان شهر یا از همان استان باید باشد و دانشجوها از شهرهای خودشان به شهرهای دیگر وارد نشوند. با وجود همه اعتراضاتی که تا به حال به سهمیهبندی جنسیتی شده بود، امسال سازمان سنجش آموزش کشور و وزارت علوم پروژهی جدیدی با نام بومیسازی اجرا کرده است.
هر چند به گفته معاون رییس سازمان سنجش این طرح مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و به دستور مستقیم رییسجمهور اجرا شده است، اما به نظر میرسد جزییات این طرح طبق آییننامهای که در سازمان سنجش و یا وزارت علوم به تصویب رسیده معین شده است. طبق این طرح داوطلبان دانشگاه در همان شهر خود یا شهرهایی که جزو قطب آنها محسوب میشود، پذیرفته میشوند و دانشجویان شهرستانی حتی با رتبههای برتر نمیتوانند در تهران که دانشگاههای برتر در این شهر قرار دارند به تحصیل بپردازند. به طوری که طبق گفته معاون سازمان سنجش، ابراهیم خدایی، ۸۰ درصد سهمیه پذیرش دانشگاه صنعتی شریف به داوطلبان تهران و استانهایی که قطب تهران محسوب میشوند (سمنان، زنجان، قم و...) اختصاص داده شده و تنها ۲۰ درصد آن به داوطلبان شهرستانی با رتبههای برتر اختصاص یافته است. این طرح منجر به این شده که امسال تعداد زیادی از دانشجویان شهرستانی با رتبههای بالا در تهران پذیرفته نشوند. گذشته از همه اینها با ادغام طرح سهمیهبندی و بومیسازی نمیتوان تشخیص داد دختران به دلیل کدام طرح در دانشگاه پذیرفته نشدهاند. تعداد زیادی از داوطلبان شهرستان و تهران که پذیرفته نشدهاند (حدود ۱۰۰ نفر) یا مطابق با رتبهشان پذیرفته نشدهاند، در روزهای شنبه و یکشنبه ۱۶ و ۱۷ شهریور، جلوی سازمان سنجش تجمع کرده بودند. و روز سهشنبه به مجلس مراجعه کردند تا شاید جوابی بگیرند. اما وزیر علوم اعلام کرد فقط به چهار نفر از شاکیان که رتبههای تک رقمی داشتهاند اجازه خواهد داد مجدداً انتخاب رشته کنند و به شکایت بقیه شاکیان ترتیب اثر داده نخواهد شد. من دو دلیل میبینم. اینکه اولاً میخواهند خوابگاههای دانشجویی را کلاً بردارند. به دلیل اینکه بیشتر تحرکات دانشجویی از خوابگاهها میآید و وقتی دیگر خوابگاههایی وجود نداشته باشد و بچهها بهطور پراکنده از خانههایشان وارد دانشگاه شوند، دیگر آن انسجام را هم ندارند. دیگر اینکه وقتی دخترها از شهر خودشان وارد یک شهر دیگر شوند، مسلماً آن سلطهای را که خانواده رویشان داشت از بین میرود و آنها میتوانند خیلی راحت وارد اجتماع شوند و زندگی اجتماعی را خیلی راحتتر تجربه کنند. وقتی قرار است این اتفاق نیافتد و دخترها این تجربه را نداشته باشند بهتر است در همان شهر خودشان بمانند. پس پروژه بومیکردن اجرا میشود تا هم جنبش دانشجویی بخوابد و هم دختران وارد شهرهای دیگر نشوند. سیاوش محمدی دانشجوی رشته صنایع دانشگاه علم و صنعت است که از سال گذشته در جریان اقدامات و اعتراضات دانشجویی و تجمعات آنان در مورد این طرح بوده است. درمورد فعالیتهایی که خارج از محیط دانشگاه و در سطح دبیرستانهای دخترانه تهران برای آگاهسازی دانشآموزان و مسوولین این مدارس از طرح سهمیهبندی جنسیتی و خطری که در راستای اجرای این طرح متوجه دختران داوطلب ورود به دانشگاه است، با او گفت و گو کردم: بعضی از بچهها میپرسیدند و بعضیها میدانستند. اما برخورد مدیران مدارس خیلی جالب بود. خیلیها گفتند میدیدیم دخترهایی که رتبههای بالا میآورند، رشتههای بالا قبول نمیشوند. خیلیها استقبال کردند و گفتند که حتماً جلسه میگذاریم و به دانشآموزانمان میگوییم. کلاً برخورد مدیران و معلمان خیلی خوب بود. مطالب مرتبط به این کارزار دانشجویی را میتوانید در سایت میدان و دیگر سایتهای مرتبط به زنان دنبال کنید. برای خاتمه برنامه این هفته به نقل قولی از پروین اردلان در مصاحبهای با سعیده اسدیپور بسنده میکنم: « ااگر جلوی تحصیل زنان گرفته شود سطح فرهنگ و آگاهی جامعه به شدت کاهش مییابد. از طرفی زنان تنها عرصه حضور را از دست میدهند که این خود لطمه کوچکی نیست. علاوه بر آن اینکه همه مشکلات را به گردن زنان میاندازند یک نوع ناآگاهی اجتماعی و شاید هم یک حرکت آگاهانه و غیرمسوولانه برای حذف زنان است.» |
نظرهای خوانندگان
bavar konid moshkal az khodeh zanan hast agar faght 50% az daneshjooyan dokhtar eteraz mikardan va be kelas namiraftand in mosalmanan ba uon eslam zan setizeshan be sorat in barnameh ra bar midashtan
-- kia ، Sep 13, 2008 در ساعت 07:55 PM