رادیو زمانه > خارج از سیاست > زنان > «جامعه مردسالار بهشت مردان نیست» | ||
«جامعه مردسالار بهشت مردان نیست»لوا زندleva@radiozamaneh.com
المپیک تابستانه امسال با های و هوی زیاد، از باشکوه بودن مراسم افتتاحیه گرفته تا تداوم اعتراضات علیه سیاستهای چین شروع شد و بعد هم که پرچمداری هما حسینی، قایقران ایرانی، و بهدنبال آن نارضایتی آیتالله سیداحمد علمالهدی امام جمعه مشهد از «حضور زنان ایرانی و نمایش آنها در کشورهای بیگانه» خبرساز شد. اما خبری که بیشتر از همه من احساساتی را تحت تاثیر قرار داد داستان اوکسانا چوزویتنا، زن ژیمناست ۳۳ ساله تیم آلمان بود. این پنجمین المپیکی است که اوکسانا در آن حضور دارد. درواقع وی مسابقات بینالمللی خود را وقتی شروع میکند که بعضی از همتیمیهایش هنوز بهدنیا نیامده بودند زیرا اغلب قهرمانان ژیمناستیک بانوان سنی بین ۱۵ تا ۱۸ سال دارند.
مطلبی که مرا تحتتاثیر قرار داد داستان پیوستن اوکسانا به تیم آلمان بوده، چرا که او در چهار المیپک قبلی عضو تیم ملی روسیه بوده و در سال ۲۰۰۷ تبعه آلمان میشود. دلیل این امر هم ابتلای پسر کوچکش آلیشر به سرطان خون بوده است. وقتی بیمارستانهای روسیه از پذیرش و مداوای آلیشر سرباز میزنند، مادرش او را برای معالجه به آلمان میآورد. این معالجه سه سال طول کشیده است و هنوز هم آلیشر تحت درمان است. اما حالش خوب است و حتی با مادرش ژیمناستیک بازی میکند. وقتی مسابقات ژیمناستیک را میدیدم و هنرنمایی اوکسانا را، تمام مدت این حس را داشتم که این زن برای بچهاش و برای دینی که به کشور جدیدش حس میکند اینطور هیکل و جثهاش را مثل یک نوجوان ۱۵ ساله نگاه داشته است. فکر کنم احساسات زنانهام دوباره غلبه کرده بودند. این روزها دنیا دنیای ستارههاست. از ستارههای ورزشی که همه در پکن جمعاند گرفته تا پاریس هیلتون که برای آينده انرژی امریکا برنامه اعلان میکند. البته معلوم نیست که ستاره بودن خوب است یا بد. از دید آقای جان مککین نامزد امیدوار حزب جمهوریخواه امریکا که ظاهراً چیز بدیاست. این آسمان و ریسمان بافتن هم برای این است که برسیم به صحبتهای هنگامه قاضیان، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن جشنواره بیست و ششم فجر، که در نشستی در مشهد گفته «از فمینیست متنفرم» و ادامه داده که «فمینیستی که داره تو ایران شکل میگیره اصول و و مکتبی پشتش نیست و زنها دوست دارند شبیه مردها باشن.» حالا به یه گزارش که دوست خوب من و فواد از تهران تهیه کرده توجه کنید تا بگم که چرا این بحث «نفرت از فمینیست رو پیش کیشدم.» فواد با یاشار از مردان فمینیست ایرانی که در جهت آگاهی دادن به مردم اطرافش تلاش میکند صحبت کرده است. یاشار از مسایلی مثال زده که در یک جامعه مردسالار میتوانند هم برای زن و هم برای مرد مشکل ایجاد کنند. همینطور از برخورد اطرافیان با خودش بهعنوان یک مرد فمینیست صحبت کرده است. دغدغههای فمینیستی چقدر مربوط به زنان میشود و فقط گریبانگیر زنان است، و این محدویتهایی که برای جامعه زنان در ایران اتفاق میافتد تا چه حد در وضع مردان هم تاثیرگذار است؟ این مساله را در چند سطح میشود مطرح کرد. یک سطحش سطحی است که همه به راحتی میتوانند آن را ببینند. مساله این است که در یک جامعه انسانی- چه جامعه ما و چه هر جامعه دیگر- روابط درهم تنیده است یعنی شما بهعنوان یک فرد نمیتوانید خودتان را از جنس مخالف جدا کنید و خیلی اوقات آرامش روانی و مسایلی که باعث میشود به راحتی زندگی کنی بستگی پیدا میکند به افرادی که آنها میتوانند زن باشند، مثلاً مادر، خواهر، همسر یا پارتنر. اینها افرادی هستند که تو با آنها ارتباط مستقیم داری و اگر آنها دچار مشکل باشند طبعاً این مشکل درمورد تو هم صادق است که آن را میشود در مثالهای مختلف هم دید که تاثیر این تبعیضات درمورد زنان چیست و غیرمستقیم چه تاثیری میتواند روی یک مرد بگذارد. میتوانید با یک مثال این بحث را روشن کنید؟ یک مصداق بارز مساله سقطجنین است. مساله این است که خیلی وقتها حاملگی ناخواسته پیش میآید و البته به نظر من پیش آمدن این مساله خودش در یک سطحی یکی از معظلات جامعه مردسالار است که سعی میکند حوزه روابط جنسی را یک جورهایی سانسور کند و به حاشیه براند و نتیجهاش کم اطلاعی عموم جامعه و از جمله مردان میشود. در زمینههای مختلف مثل همین روشهای پیشگیری که هروقت هم میخواهد یک اقدامی شود و مثلاً در جامعه ما دولت میخواهد یک اقدامی کند یا انجیاو ها میخواهند در جهت آگاهیرسانی جنسی اقدامی کنند، آن بخش متحجر و مردسالار جامعه ما در مقابلش میایستد و نمیگذارد که این اطلاعات به درستی در سنین مناسب منتقل شود. در سنین پایین که به هر حال ممکن است روابطی پیش آید میشود جلوی حاملگیهای ناخواسته را گرفت و اگر پیش بیاید چه برخوردی باید باشد. جامعه میتواند تاثیر آموزشی خوبی داشته باشد که بهخاطر متحجر بودن و مردسالار بودن کلیت ساختار جامعه عملی نیست. با توجه به این مردسالاری که ریشه در گذشته هم دارد، به نظر تو باید از کجا این آموزشها را شروع کرد؟ جدا از آن فعالیت زنان برای رفع این تبعیض، خصوصاً سقط جنین که مثال زدی، باید از کجا شروع شود؟ به نظر من مساله جوری است که به این راحتی نمیشود گفت که افراد میتوانند با آن مقابله کنند. البته میشود یکسری راهکارها در نظر گرفت مثل اطلاعرسانی اینترنتی یا همینطور رسانهها ولی اگر این مساله بخواهد واقعاً حل شود و هیچجا نباشد، نه برای یکسری افراد خاص. اما کلیت جامعه به اینترنت وصل نیست. شاید دو یا سه میلیون کاربر در آن حدی باشد که به این اطلاعات دسترسی داشته باشد و توانایی سرچ و رسیدن به این اطلاعات را داشته باشند. بهطور کلی اگر بخواهد برای کلیت جامعه حل شود باید کلاً آن مردسالاری بشکند و جامعه از شر مردسالاری خلاص شود که این مردسالاری به ضرر خود مردان است. بسط اطلاعات چه در زمینه بارداری و چه در زمینه برخورد بعد از آنکه چه عوارضی برای طرف داشته باشد (برای هر دو طرف مهم است) از آن طرف وقتی کمبود اطلاعات درمورد سقط جنین داری، چه مرد و چه زن استرست بالا میرود و مشکلات روانی برایت پیش میآید. آن مردی هم که درگیر این حاملگی بوده اگر یک انسان عادی و باوجدان باشد نمیتواند خود را مصون از این مسوولیت بداند و همانقدر استرس بهش وارد میشود که به یک زن وارد میشود. بهعنوان پسری که دغدغههای مسایل زنان را داری و در زمینه آگاهی مردان و زنان در مورد سقط جنین فعالیت میکنی، تاکنون چه بازخوردهایی داشتی؟ چرا در جامعه مردسالار ما آنقدر عادی نیست که یک مرد را با دغدغههای مسایل زنان ببینیم؟ حقیقتاً مثل یک پروسه است. اوایل برخوردها خیلی بدتر بود. من فکر میکنم در کلیت جامعه ما بدتر بود و چون این خیلی جدید بود و برخوردها حتی به جایی کشیده میشد که فرضاً میگفتند زنذلیلی و یا حتی میگفتند که تو داری اینکارها را میکنی برای اینکه مخ دخترها رو بزنی. از آن حد شروع شد و حالا بحث خیلی ایدئولوژیکتر شده است. یعنی به نظر من سطح پذیرش جامعه خیلی بهتر شده است. چقدر این مسایل روی بقیه بچههای مثل تو تاثیرگذار بوده؟ آیا برای پسرهایی که در زمینه حقوق زنان فعالیت میکنند این حرفها موثر است؟ آیا پسرهایی بودند که از این فعالیتها کنار بکشند؟ بله. بودند. پسرها هم ممکن است با چند هدف مختلف به جنبش زنان و فعالیتهای فمینیستی روی بیاورند. آن سطح اولش واقعاً شاید براساس همان زدن مخ دخترها و ارتباط گرفتن با جنس مخالف باشد. آنها به راحتی با این برخوردها حذف میشوند چون میبینند این دردسرهای خیلی زیادی دارد. یک سطح دیگر سطح بشردوستانه است. یعنی تو قبول میکنی زنان دارند سرکوب میشوند و از اینکه یک بشر دیگر دارد اذیت میشود ناراحت میشوی. این بازهم سطح ضعیفتری است و ممکن است تحت فشار کنار بکشی و فکر میکنی به خودم نباید بیشتر از آنچه به بقیه ضربه میخورد ضربه بخورد. ولی وقتی به سطحی، مثل من میرسی که خودت را قربانی نظام مردسالار میبینی و روان خودت را تحت این مشکلات میبینی، دیگر به این سادگیها کوتاه نمیآیی. چون خودت را قربانی میبینی و هیچ راهی جز اعتراض نداری. معمولاً برخورد خانمهایی که در دفاع از حقوقشان، با شما همگام هستند چگونه است. این برای کسانی که در مورد جوامع فمینیستی و همصحبت شدن با زنان فمینیست نگرانند خیلی سوال است. کسانی که من با آنها در جنبش زنان ارتباط داشتم و دارم هیچ برخورد بدی نداشتند و همیشه پذیرش بسیار مناسبی داشتند. برعکس تصوری که وجود دارد - و از طرف نظام مردسالار هم تشدید میشود، چون میخواهند این جنبش را سرکوب کنند - اینها ضد مرد نیستند بلکه دنبال برابری هستند که باید به نفع خود مردها هم باشد. برای همین هیچ مشکل خاصی به خاطر مرد بودنم با من نداشتند. شاید با یکسری از ذهنیات من (مشکل داشتند) که واقعاً به خاطر تربیت در همین جامعه بود و ضعفهایی بود که سعی میکردم آنها را در خودم حل کنم. من آینده جنبشهای فمینیستی را در ایران بسیار مثبت میبینم، جون در حقیقت تغییر فضا را در همین یکی دو سالی که خودم درگیر این جنبشم میبینم- حالا شاید این فضا فقط فضای اطراف من باشد که تغییر کرده- اما همین هم خودش نشان میدهد که فضای اطراف بقیه فعالان هم به همین شدت تغییر کرده و بحثهای حقوق زنان حدقل مطرح شده. یک زمانی بود که این بحثها کاملاً در حاشیه بود و هیچ صحبتی درموردشان نمیشد، اما الان حتی میبینیم که نمایندههای جناح اصولگرا در مجلس دراینباره بحث میکنند. من نمیدانم این مثبت است یا منفی، اما همین که یک بحثی بیاید رو خیلی حرکت مثبتی است در مورد رسیدن به خواستههایی که زنان به دنبالشانند. حرفهای فواد و یاشار را خواندیم. برگردیم به صحبتهای هنگامه قاضیان که گفته از فمینیست متنفر است، که البته به تصحیح آذر آذرستان، وی منظورش فمینیسم بهعنوان یک مکتب فکری بوده نه فمینیست بهعنوان یک صفت فاعلی.
نظر شما چیست؟ شما تعریفتان از فمینیسم بهعنوان یک مکتب فکری چیست؟ از آن چه میدانید؟ خودتان را فمینیست میدانید یا دلخوشی از آن ندارید؟ میتوانید نظرتان را اینجا بنویسید. ایمیل بزنید یا حتی پیغام تلفنی بگذارید که از نظرات خوانندهها و شنوندههای اینجا یک گزارش درست شود و بعد هم نگاهی داشته باشیم به تاریخچه این مکتب فکری و بسترهای اجتماعیای که در آن رشد کرده و میکند. |
نظرهای خوانندگان
لوا جان شاید برایت جالب باشد که بدانی بعضی از بچههای تازه وارد به کمپین یک میلیون امضا که خانم هستند هم در مورد فمینیسم همین را میگویند. یکی از دوستان خودم وقتی زنی ورقه امضا را از او گرفت تا امضا کند پیشانیاش را چین داد و پرسید شما که فمینیست نیستید؟ اگر باشید امضا نمیکنم. دوستم جلوی چشمان متعجب من گفت خدا نکنه! من خودم از فمینیستها بدم میاد. وقتی بعدا علتش را پرسیدم دیدم او تجربهی بدی از یک فمینیست آشنا داشته یعنی او کارهایی کرده که فکر میکنه فمینیسم یعنی اون یعنی بیبندو باری و رابطه داشتن با دوست شوهر و در و همسایه و یواشکی پول جمع کردن و بیصداقتی با مردان. یعنی هر کار کردم بکنم. وقتی با هم در کتابها فمینیسم را مرور کردیم تازه فهمید خودش هم فمینیست است.
-- زن زمینی ، Aug 15, 2008 در ساعت 08:54 PMحتما هنگامهی قاضیان هم فمینیسم را از منظر یکی از آشنایانش که رفتارش را نمیپسندد میبیند. خودم هم شده موقع امضا جمع کردن کسی ازم با نفرت از فمینیسم بگه(درصورتیکه مفاد دفترچه کمپین را کامل قبول داره) حدودی یکی دوساعت طول میکشه که بهش بفهمونم خودش هم فمینیسته و خبر نداره...
اسلام یک مجموعه و پکیج هست نمیشه مثلا قانون مهریه رو قبول داشت و تشویق کرد اما تعدد زوجات رو رد کرد زنها باید اول تکلیفشون رو با خودشون روشن کنند بنظر من که جامعه مردسالار بهشت مردانه و من بهمین دلیل دوست ندارم از ایران خارج بشم بخصوص پس از تصویب لایحه جدید حمایت از مردان خانواده
-- بدون نام ، Aug 16, 2008 در ساعت 08:54 PMجمهوری اسلامی آنچنان کلماتی که روزی مقدس بودند را قلب ماهیت کرده است که مردم از تیتر بعضی چیزها وحشت دارند مثلا همین فمینیزم یا انقلاب یا رهبر و ...
-- فرهاد- فریاد ، Aug 16, 2008 در ساعت 08:54 PMدر مجلس شورای اسلامی 65 نماینده زن دوم دارند و تعداد زیادی از آنها هم در حال تجدید فراشند لذا تغییر قوانین به نفع زنان تقریبا غیر ممکن است مگر آنکه فشار جنبش زنان افزایش یابد .
بیش از 95 درصد مردان ایران عملا فمینیست هستند و خواهان مشارکت زنان در عرصه جامعه که بیشتر حضور اقتصادی زنان برای شوهرانشان اهمیت دارد دیگر مرد نمی تواند به تنهائی هزینه ی خانواده را تامین کند لذا همسری میخواهند که بخشی از هزینه ی خانواده را تحمل کند لذا اگر از این زاویه به مسئله نگاه کنیم زمینه های مهم حضور و مشارکت زنان ایجاد شده است چرا میگویم 95 درصد زیرا این اکثریت جامعه است که در تنگناهای اقتصادی قرار دارند و آن پنج درصد هم آقازاده های تازه به دوران رسیده و روحانیون هستند که از درآمد خوبی برخوردارند لذا بطور کلی ثروتمندان سنت گرا و بخشی اندکی هم مدرنیستها .
اگر کار آگاهانه در بین زنان و بخصوص مردان صورت گیرد جنبش فمینیستی در ایران قدرت عظیمی پیدا خواهد کرد . چرا که زمینه های پذیرش آن در جامعه ایجاد شده است .
از نظر فرهنگی و ارتباط بین زن و مرد این وضعیت بیشتر به ضرر مردان است زیرا به محض اینکه با زنی که دوستش داری برخورد می کنی بلافاصله موضع گیری میکند و روزگار مرد را سیاه میکند فکر میکند بدین دلیل این برخورد را کرده ای که زنان را ناچیز می شماری یعنی روابط زن و مرد از یک حالت طبیعی خارج میشود هر دو در موضع دفاعی و جنگ و دعوا قرار می گیرند .روابط زناشوئی سرد میشود دچار افسردگی و ... میشوند که بنیان خانواده را نیز تهدید میکند اگر به خانه بیائی و چیزی درخواست کنی با خشونت پاسخ می گیری و ... وقتی انسان در هر شرایطی تصور کند که با شریک زندگی ای زندگی میکند که به او تعدی و ظلم میکند هیچگاه خانواده در مسیر طبیعی پیش نمی رود به همین دلیل است که حتی جنبش فمنیستی هم به چند شاخه تقسیم شده است . اول اینکه مردان دشمن زنانند پس باید پدر مردها را درآورد دوم آنکه مردان و زنان باید بر اساس طبیعتی که دارند از حقوق اجتماعی برابر برخوردار باشند نه آنکه مثل مردان باشند اگر زن یا مرد کار برابر میکنند باید حقوق برابر دریافت کنند اگر مرد حق طلاق دارد زن نیز باید از این حق برخوردار باشد قوانینی که انسانیت زن را بعنوان جنس دست چندم میپندارد باید از بین برود زن و مرد باید بعنوان انسان و بطور طبیعی در کنار هم زندگی کنند زیرا مکمل یکدیگرند و هیچ برتری نسبت به هم ندارند عشق بیشتر را در خود تقویت کنند و دیگر وجود ستم زن و مرد بر یکدیگر وجود نداشته باشد امکانات مالی مرد و زن معیار انتخاب همسر نباشد عشق و دوست داشتن معیار گزینش همسر گردد . به امید آنروز
خانم هنگامه قاضیانی فلسفهی غرب خواندهاند و به خوبی تفاوت بین «فمینیست» و «فمینیسم» را میدانند.مشکل از منبع شما است(که اگر همان وبلاگ خبرنگار مشهدی باشد،منبع موثقی نیست) و از گوشهای آقای خبرنگار و بیسوادی ایشان بوده نه خانم قاضیانی.
-- علیرضا ، Aug 16, 2008 در ساعت 08:54 PMباید به خانم قاضیان گفت همین که شما متوانید هنرپیشه در این جامعه باشید نتیجه تلاش سالهای سال خانمهای فمینیست هست واقعن باید این خانم خجالت بکشن که زحمت و خون دل خوردن خانمهای فمینیست را اینطور جواب میدهند مکتب فکرئی فمینیست چیزئی نیست بجز برابری حقوق زن و مرد در جامعه واقعن باعث تاسف است که جامعه ایران فکر میکند فمینیست یعنی دشمنی زنان با مردان و به اقائی که در کامننتش گفته ایران بهشت مردان هست باید گفت مردانی البته اگر بتوان شما را مرد نامید مثل شما باعث فحشا و فساد در جامعه هستن ولی این را باید به شما و امثال خانم قاضیان گفت یک روزی در ایران تفکر فمینیست پیروز خواهد شد و چیزئی بجز روح سیاهی برای شما و امثال شما نخواهد ماند
-- kia ، Aug 16, 2008 در ساعت 08:54 PMيكي از نكات جالب درباره فمينيست ها اينه كه مخالف حكم اعدام هستند اما به راحتي حكم به مرگ يك بچه ميدهند (سقط جنين)
-- انسان متحجر و عقب مانده ، Aug 16, 2008 در ساعت 08:54 PMاگر جان آدمي انقدر حرمت داره كه هيچ كس حتي يك قاتل را نبايد اعدام كرد (اين نظر خود خانوم زند است) پس چطوري به اين راحتي راجع به سقط جنين حكم ميديد؟
لطفا جواب من را با اون كليشه هميشگي "حق زنان بر بدن خود" نديد چون چيزي رو حل نميكنه.
زنان مالك بدن خودشون هستند.قبول.ولي چه كسي به اونها حق كشتن يك انسان ديگه رو داده؟
1- یک بازی خانوادگی: لطفا واژه ی "مردسالاری" را از مطلب بالا حذف کنید و مقاله را دوباره بخوانید. آیا می توانید چیز مهمی از حرفهای نویسنده ی مقاله دربیاورید؟
-- رمضانی ، Aug 16, 2008 در ساعت 08:54 PM2- وقتی که واژه ی فمینیسم را می خوانید به واژه ی متضادش هم فکرکنید" ماسکولینیسم" حالا می توانید فمینیسم را درک کنیدکه مقصودش هیچگاه برابری حقوق زن و مرد نیست و فقط با هوچیگری قصد جابجایی قدرت را دارد، بدون احساس مسئولیت و وظیفه.
3- حالا از خانم های فمینیست بپرسید، چرا با مهریه مخالفتی ندارند.
4- حالا انگشت به دهان به مردان پستاندار و زنان ریشدار فمینیست خیره شوید.
man ham movafeghe barabarie hoghoghe ensanha hastam,chonke yek zan ghabl az har nami chon mader, khahar, va ya hamsar ,yek ensan ast der natije bayed az hoghoghe yek ensan berkhordar bashad, yeni dorost mesle hoghoghe yek mard
-- بدون نام ، Aug 16, 2008 در ساعت 08:54 PMmardhaye jame ma bayed khili khosh hal bashan ke zanhaye ma ta in andaze roshan va agah hastan va haya basi eftekhar mibashan. agar mozoh ra hamintor raha kard, in edameh teadol .natije an mishavad ke bachchehaye bezekar va farari va der nahyet edamhye bishomari ra bayd shahed bod,,va der chonin sharayeti behter ast notfe der janin khafe shavad , ta inke shahede namaysh haye delkharash shavim.
جناب متحجر لطفا اول برادری است رو ثابت کن بعد... به نظر جنابعالی تعریف انسان که کشتنش غیر اخلاقیه چیه؟ آیا اسپرمهایی که مردان در هر بار خود ارضایی به خندق بلا می ریزند هم نیمه انسانند و کشتنشان نیمه قتل؟ فکر می کنی جنین سه ماهه آیا بیش از یه چند سلولی بی فهم و شعوره؟ آیا اسم یه چند سلولی بی فهم و شعور و اراده انسانه؟ من فکر کنم حشراتی که هر روز می کشیم بر اساس تعریف فهم و شعور انسان تر از جنین سه ماهه اند. چرا درباره آنها رگ گردنی نمی شی؟ یا فرضا همان اسپرم ها؟
-- دن سیفون ، Aug 17, 2008 در ساعت 08:54 PMمن یک سئوال از انسان متحجر و عقب مانده دارم فرض بگیرم خواهر شما مورد تجاوز قرار گرفته و حاصل این تجاوز بادر شدن ایشان است و او میخواهد سقط جنین را انتخاب میکند ایا این جنایت است این را توهین نبینید واقعیتی است که برای خواهر من و شما هر روز ممکن است اتفاق بیافتد
-- kia ، Aug 17, 2008 در ساعت 08:54 PMمن یک سئوال از انسان متحجر و عقب مانده دارم فرض بگیرم خواهر شما مورد تجاوز قرار گرفته و حاصل این تجاوز بادر شدن ایشان است و او سقط جنین را انتخاب میکند ایا این جنایت است این را توهین نبینید واقعیتی است که برای خواهر من و شما هر روز ممکن است اتفاق بیافتد
-- kia ، Aug 17, 2008 در ساعت 08:54 PMآقا یا خانم انسان متحجر و عقب مانده هنوز شما فرق مسائل را بررسی نمیکنید هیچکس انسان شکل گرفته شده را سقط نمیکند . اگر جنین در زیر دو ماهه گی باشد هنوز هویت پیدا نکرده است . اگر جمهوری اسلامی برای زنان و مردان شرایطی را ایجاد میکرد که از امکانات جلوگیری و ... استفاده شود درصد سقط جنین بسیار کاهش می یابد . تعداد سقط جنین در جمهوری اسلامی بیش از هر کشوری در دنیاست زیرا روابط پسران و دختران مانند کشورهای دیگر طبیعی نیست و مستلزم مجازات میشوند به همین دلیل اگر به آمار سقط جنین مخفی را نگاه کنید متوجه میشوید . بعضی مواقع قوانینی باید به تصویب برسد که جان افراد را از خطر کمتری برخوردار کند در سقط جنین مخفی تعداد مادرانی که جان سپرده اند بیش از حد است به همین دلیل از طرفی قوانینی باید تصویب شود که روابط انسانی زنان و مردان را تضمین کند و همچنین سقط جنین علنی صورت گیرد که حد اقل جان مادران شان در خطر قرار نگیرد آزادی سقط جنین از زاویه ای دفاع میشود که بقول شما جنایت هم برای مادر و هم برای جنین هر دو صورت نگیرد زیرا تولد بچه ی ناخواسته بخصوص در روابط مخفی آمار بقول شما جنایت را افزایش میدهد . اما سئوال من اینست که شما چرا بچه های دوازده سیزده ساله را به جرم کتاب خواندن اعدام میکنید ؟ اسلام چرا فرد گرسنه را به جرم دزدی دستش را قطع میکند چرا سنگسار میکنید و ...؟ اینها جنایت نیست ؟ اگر شما فکر کاهش جنایت هستید از خودتان شروع کنید .
-- فرهاد- فریاد ، Aug 17, 2008 در ساعت 08:54 PMالبته بر اساس فکر متحجر هم میتوان اینطور گفت که آیت الله مجلسی گفته تخم نا بسم الله بچه ی شیطان است به همین دلیل مسلمانان قبل از تولد بچه های شیطان را به نفع اسلام و مسلمین میکشند که بر اساس فکر متحجر ثواب هم دارد
لطفا به نظرات اینجانب در این رابطه در وب لاگ شخصی توجه فرمایید.
-- آذر ، Aug 19, 2008 در ساعت 08:54 PM