رادیو زمانه > خارج از سیاست > زنان > صورتی برای دختر، آبی برای پسر | ||
صورتی برای دختر، آبی برای پسرلوا زندleva@radiozamaneh.comبرنامه این هفته را با مروری بر اخبار زنان که خبرگزاریها درهفته گذشته منتشر کردند، شروع میکنیم. سپس نگاهی داریم به رفتارهای «زنانه» و «مردانه» و تعریف و تفاوت جنس و جنسیت، در پاسخ به سوال یکی از مخاطبان زمانه.
صبر مادرانه، فرهنگ سازی برای ازدواج موقت، دیه برابر خانم صدیقه قناد در حالیکه از سهمیهبندی جنسیتی برعلیه زنان ناراضیاند، چاره کار مشکلاتی را که پیش روی زنان است، صبر مادرانه میدانند. به گزارش ایونا، رئیس مجمع بانوان عضو شوراهای اسلامی گفتند که مقاومت نشان ندادن بهترین راه است. وی که در خصوص تحقیر زنان در محیط کار سخن میگفت با اشاره به اینکه اینگونه تحقیرها نوعی خشونت بر ضد زنان است، خاطر نشان کرد که مدیران زن «کاری را که شصت درصد آن موفق بوده برای چهل درصد باقیمانده و توهینی که به آنها شده فدا نکنند.» وی در ادامه، فرهنگ سازی جهت مبارزه با خشونت علیه زنان را از وظایف رسانهها خواند. از سوی دیگر یک آسیبشناس در گفت و گو با خبرگزاری فارس، خواستار فرهنگ سازی در مورد پذیرش ازدواج موقت در کشور شد. حسین فرجاد در این گفت و گو با اشاره به اینکه در ازدواج موقت هروقت که مرد تصمیم گیرد، حتی قبل از به پایان رسیدن مهلت عقد، میتواند از زن جدا شود گفت: «در رابطه با پذیرش ازدواج موقت در کشور فرهنگ سازی شود و مطبوعات میتوانند ذهن افراد را نسبت به این موضوع آماده سازند.» وی در ادامه بدون اشاره به نقش زنان در این رابطه اذعان داشت که ازدواج موقت برای مردانی که متاهل هستند از لحاظ اجتماعی عوارض و مشکلاتی را بدنبال خواهد داشت. البته وی توضیحی در مورد این مشکلات ندادند. دستگیری فعالین برابرخواه در ایران تنها محدود به زنان نیست. در پی صدور احکام حبس و تعلیق و شلاق برای فعالان این عرصه، امیر یعقوبعلی از اعضای کمیته مردان کمپین یک میلیون امضا نیز به یکسال زندان محکوم شد. وی در گفت و گویی که در سایت کمپین یک میلیون امضا منتشر شد گفت که این هزینهای است که به عنوان یک مرد برای برابر خواهی میپردازم. مدیر کل دفتر امور زنان وزارت آموزش و پروش هم در گفت و گویی با خبرگزاری مهر گفت که نرخ گذر ار مقاطع تحصیل دختران در دو مقطع راهنمایی و دبیرستان در سه سال گذشته تنها سه درصد رشد داشته است. نرخ گذر از مقاطع تحصیلی که یکی از شاخصهای مهم آموزشی است، در واقع آماری است که نشان دهنده تعداد افرادی است که هریک از مقاطع تحصیلی را به اتمام رسانده و به مقطع بعدی میروند. (دبستان به راهنمایی، راهنمایی به دبیرستان، و دبیرستان به دانشگاه) خانم مهری سویزی با اشاره به این رشد اندک، پایین بودن سواد والدین، و بالا بودن جمعیت خانوادهها را که موجب مشکلات اقتصادی و در نهایت ترک تحصیل دختران میشود، از اهم این دلایل عنوان کرد. یک خبر دیگر هم اینکه سخنگوی قوه قضاییه در نشستی که در هفته گذشته با خبرنگاران داشت ضمن تشریح لایحه بیمه اجباری دارندگان وسایل موتوری زمینی، گفت که در صورت تصویب این لایحه، بیمه زن و مرد مسلمان و غیرمسلمان یکسان پرداخت خواهد شد. وی در ادامه افزود که زن و مرد به طور یکسان حق بیمه پرداخت میکنند، پس باید به طور یکسان دیه به آنان تعلق گیرد. «تفاوت بین زن و مرد در چیست؟»
نویسنده وبلاگ نون - جیم سری به برنامه روایت زنان زده و سوالی پرسیده است که : «ظرافت مخصوص زن نیست. من پسرهایی را میشناسم که انگشتهایشان از انگشتهای من باریکتر است و دخترانی را هم میشناسم که با یک فوتشان چند نفر زمین میخورند. خصوصیتهای اخلاقی را نمیشود تعمیم داد. مردانی وجود دارند که بیشتر از زنان گریه میکنند و زنانی هستند که دل نرم و نازک برایشان مصادق پیدا نمیکند. بچههایی هستند که از مادر دارای عاطفه مادری بیشتر کتک خوردهاند تا از پدر سیبیل کلفتشان. مکر زنانه را قبول ندارم. زنانی وجود دارند بسیار ساده و مردانی هستند بسیار هفتخط روزگار، همانطور که عکسش هم صادق است. دلبری و زیبایی خاص زن نیست. گلدوزی و آشپزی و خیاطی هم. تفاوت بین زن و مرد در چیست؟ کارها چطور به زنانه و مردانه تقسیم میشود، وقتی زنانی وجود دارند که کارهای سنگین انجام میدهند و مردانی هستند که آشپزی میکنند. آیا اینها استثنا هستند؟ آیا صرف داشتن یکسری اندامها آدمها رو به دو دسته تقسیم میکند؟ » بعد از پرسیدن اینسوالات، نون جیم در ایمیلش با ذکر خاطرهای از دوران تحصیلش گفته که رشتهای را انتخاب کرده که «مردانه» به حساب میآید و بارها پیش آمده که نتوانسته در کارگاه ذوب فلزات مانند همکلاسان مذکرش ظروف سنگین را جابه جا کند ودر آنجا فکر کرده که ایا بهتر نبود رشته «ظریف» تری را برمیگزیده؟ رشتهای را که با خصوصیات «زنانه» اش همخوانی داشته باشد؟ پاسخگویی به سوال نون- جیم بدون تعریف تفاوت جنس(sex) و جنسیت1(gender) ممکن نیست. خصوصیات فیزیکی و جسمی بدن یک انسان تعیین کننده جنس فرد است. یعنی زیستشناسی تفاوت بین مرد و زن را تعریف میکند. این چیزی است که از آن به جنس یاد میشود. جنس نر (male) یا ماده (female). اما جنسیت رفتار اجتماعی و خصوصیاتی است که فرهنگ یک جامعه برای هرکدام از این دو جنس نر یا ماده تعیین میکند و عامل ایجاد نقشهای زن (woman) یا مرد (man) است. جنسیت متفاوت از جنس است اما بر اساس آن تعریف میشود. رفتارهای زنانه و مردانه بز اساس جنسیت تعیین میشوند. حالا باید دید که این رفتار ذاتی است یا اکتسابی. یعنی آیا این رفتارهای زنانه و مردانه معلول جنساند یا فرهنگ و محتوای یک جامعه. نظریهپردازان بحث جنسیت نظریههای متفاوتی در این زمینه دارند که ما به ذکر سه مورد از مهمترین آنان میپردازیم. گروه اول گروهیاند که خصوصیتهای بیولوژی بدن را شالوده اصلی نوع رفتار میدانند. یعنی عقیده دارند که جنس و جنسیت باهم برابرند و این فیزیک بدن است که نوع رفتار فرد در جامعه را مشخص میکند. پیروان این نظریه عقیده دارند که از روز اول نوع لگد زدن جنین دختر و پسر در رحم مادر با هم متفاوت است. یا از همان بدو تولد پسر رنگ آبی و ماشین بازی را دوست دارد و دختر - به صرف دختر بودنش - رنگ صورتی را میپسندد و خاله بازی را ترجیح میدهد.
گروه دوم که طرفدار اجتماعی شدن نقشهای جنسیتی هستند، عقیده دارند که افراد آنچه را که جامعهشان برای جنس نر و ماده تعریف کرده یاد میگیرند و این رفتار بر اساس فرهنگ هر جامعه فرق میکند. وقتی که فردی این رفتار را یاد گرفت، در وجودش نهادینه میشود و دیگر قادر به تغییرش نیست. بنابراین فرد با یک جنس متولد میشود و جنسیت را یاد میگیرد و دیگر قادر به تغییرش نیست. یعنی دختر یاد میگیرد که صبور باشد و از رنگ صورتی خوشش بیاید و بعد هم این علاقه جزیی از وجودش میشود. اما گروه سوم تنها یک بخش از نظریه اجتماعی شدن نقشهای جنسیتی را قبول دارند. این گروه یادگیری جنسیت و رفتارهای تعریف شده برای هر جنس را قبول دارند اما با دائمی بودن آن مخالفند. به نظر این گروه محتوای فرهنگ هر محیط شکل دهنده نوع رفتار یک جنس خاص در آن محیط است و این بیش از آنکه به نهادینه شدن نقش در وجود فرد مربوط باشد به فضایی که فرد در آن قرار داد ارتباط دارد. بنابراین جنسیت میتواند در فرهنگها و فضاهای مختلف متغییر باشد. ما دخترها و پسرها را از اول دختر یا پسر تربیت میکنیم. یک جریان دیگری هم که در این میان مطرح میشود مبحث تبدیل باور به واقعیت است. یعنی وقتی از روز اول دختر یا پسر در باور یک نقش یا توانایی(های) خاص قرار میگیرند، در عمل این باور تبدیل به واقعیت میشود. باور اینکه مردان مدیران بهتر و زنان پرستاران بهتریاند، در عمل منجر به همین واقعیت میشود. اگر نون- جیم هم از بچگی به کشتی گرفتن و فوتبال بازی کردن تشویق میشد و به جای ساعتهای طرح کاد در مدرسه آموزش فنون دفاعی داشت و زنگهای ورزش طولانیتر، مطمئنا در کارگاه ذوب بهترمیتوانست ظروف سنگین را جابهجا کند. جامعه ماست که رفتار زنانه و مردانه را تعیین میکند و با انواع و اقسام راهها از تمسخر و نامگذاری گرفته تا وعده و تشویق سعی درنگهداشتن و یا بازگرداندن این افراد به مسیر کلیاش را دارد. دخترانی که به ورزشهای «مردانه» میپردازند تهدید به تنها ماندن و شوهر پیدا نکردن میشوند و پسرانی که از فنون «زنانه» خوششان میآید مورد تمسخر قرار میگیرند. جامعه بوجود آورنده ، تعریف کننده، و در نهایت نیروی اجرای این رفتار جنسیتی است.
«همسرداری، نخستین وظیفه زن» برای حسن ختام این برنامه هم سری به شهر قزوین میزنیم. به گزارش خبرگزاری فارس، امام جمعه قزوین، هادی باریکبین، شنبه شب در جلسه شورای اداری استان قزوین گفت که «نخستین وظیفه زن همسرداری است که باید بدان بپردازد و اشتغال خانمها نباید عفتشان را تهدید کند.» در ادامه این مراسم استاندار قزوین، احمد نصری، در مورد اشتغال زنان گفت: «امروز دولت به این نتیجه رسیدهاست که در استخدامها حدودی را تعیین کند و اولویت اشتغال با آقایان باشد و در حوزههایی که نیاز به اشتغال زنان است از وجود این قشر جامعه استفاده شود.» وی در ادامه افزود که «در جامعه ما بیکاری مرد مانعی برای ازدواج است و خانوادهها حاضر نیستند که دختر آنها با یک فرد بیکار ازدواج کند، اما اگر دختری شاغل نباشد این مشکل را نخواهد داشت چرا که اداره زندگی بر عهده مرد است.» تا هفته بعد ایام خوبی داشته باشید. [1] برخی از پژوهشگران، از جمله افسانه نجمآبادی، جنسیت (gender) را جنسگونگی هم ترجمه کردهاند. |
نظرهای خوانندگان
آیا هورمون تستوسترون و افزون بودناش در مردان هم از جنس باورهایی است که تبدیل به واقعیت میشوند يا يک فکت و واقعیت ابتدایی است؟
-- امین ، May 31, 2008 در ساعت 07:37 PMگفتی است که افزایش هورمون تستوسترون در سن بلوغ باعث افزایش ماهیچهها در پسران میشود؛ و از دوپینگهای رايج در بين زنان ورزشکار حرفهای استفاده از تستوسترون است. پس صرف آموزش دفاعی یا تشویق به کشتی باعث نمیشده که «نون جيم» عضلات قویتر يا روحيهی جنگندهتری داشته باشد، هورمون هم مهم است.
بيولوژی واقعيتی است که فمينيستها دوست دارند فرهنگی باشد ولی نیست.
شما همینطور و بدون تفسیر هرچه مقامات بگوبند اشاعه می دهید؟ عجب حکایتی!!
-- فرهاد اقلیمی ، May 31, 2008 در ساعت 07:37 PMکاملا موافقم.عالی بود
-- هانیه ، May 31, 2008 در ساعت 07:37 PMاول اینکه من مردم اشتباه نشه؟ دوم اینکه خواننده "امیـن" مگه تستسترون ساختمان برتری نسبت به پروژسترون داره که تو بحث هورمونیتون فقط اولی رو ذکر میکنید؟! سوم اینکه بابا کسی برتر نیست اول آدم باشیم بعد زن و مرد و کار و آزادی و حقوق برابر هم حقِ آدمه!
-- خاطرهها ، May 31, 2008 در ساعت 07:37 PM
-- بدون نام ، Jun 1, 2008 در ساعت 07:37 PMبرای من طی آنچه بر من و از من طی یک عمر رفت یعنی عناصر سازنده ام (که این در مورد همه کس صادق است)، و ساختمان یک پارچگیِ ام را پرداخته از نو زیر سئوال است. نیم آن در ایران و نیمی در غرب. اکنون بی تعصب و برای خودم و فردیت یگانه ام و نه برای هیچکس و حتا عزیزترین و ترانم، این موجود را با فاصله همچون شخصی جدا از من بازبینی و بازرسی میکنم. اسم اش فضولی است.آموزش هم تنها در همین مسیر میسرام میشود.
چه بسا پاره ای از یافته های جدید هم بنا به اندازه فهم کنونی به خطا رود و باضافه وسیله ی تمسخر دیگران و عزیزتران. ولی بدون پرداخت این بدهی به خودم احترام به آنان هم بی معناست.
ذره
کسی نخواسته بیولوژی را فرهنگی کند مسأله این است که از بیولوژی یا هر موضوع علمی دیگری به عنوان ملاک و ابزاری برای سو استفاده در جهت اعمال تبعیض یا تضییع حقوق انسانی بهره برداری نشود. بحث تستوسترون و قوای ماهیچه ای وبدنی سالهاست که دیگر کهنه شده و در عین حال مطالبات ومباحثات و شیوه مجادلات فمینیست ها در طول زمان و با بدست آوردن درصدی از خواسته هاشان تغییر یافته اما من به یاد می آورم پاسخ فمینیستی را در سالها قبل در این جدل. که چقدر مخالف است با نظری که انسان صاحب فکرو خلاقیت را در قالبهای جسمی رده بندی می کندو اینکه چقدر این شیوه متزلزل و استفاده از آن نادرست و خطرناک است و اگر بناشود داشتن قابلیتی جسمی ملاک برتری قرار گیرد و زن ها هم بخواهند در این ترازوی خلقت قابلیت باروری وتوان بارآوری خود را وزن کشی کنند؛کفه مقابل قطعآ تنها با تستوسترون نخواهد توانست موازنه ای برقرار کند.
-- mariam ، Jun 1, 2008 در ساعت 07:37 PM