رادیو زمانه > خارج از سیاست > تاجیکستان > پذيرش ازبکسازی | ||
پذيرش ازبکسازیداريوش رجبياندر پی جدايی تاجيکستان از ازبکستان، مسکو در مورد آميزش فرهنگی طرح ريزی شده تاجيکهای ازبکستان با ازبکها، شکايت کمتر دريافت میکرد؛ نه به خاطر توقف اين روند، بلکه به دليل نبود شاکيان در ازبکستان. در سال ۱۹۲۵ تاجيکهای ناحيه اورگوت استان سمرقند میکوشيدند واقعيت تلخ را بپذيرند و میگفتند: «ما تاجيکيم، اما فرزندان ما ازبک خواهند شد.»1 ديرتر تاجيکهای بخارا چنين اذعان کردند: «در گذشته ما تاجيک بوديم، اما اکنون ازبک شدهايم.»2 حس سرکوبشده خودشناسی ملی تاجيکها، همراه با تلاشهای پيگيرانه دولت ازبکستان در راستای آميزش اين گروه قومی بزرگ با ازبکهای ازبکستان، به تسليم و فرمانبرداری بخش اعظم تاجيکان ازبکستانی و پذيرش انفعالی نقض حقوق انسانی و قومی آنها انجاميد. طی سالهای حکومت شوروی، حق آنها برای بازگشت رسمی به هويت قومیشان، ناديده گرفته میشد. در دوره حکومت شراف رشيدف (۱۹۵۹-۱۹۸۳)، که يکی از بدنامترين و فاسدترين رهبران کمونيست ازبکستان بود، وضعيت تاجيکان ازبکستان فاجعهبارتر شد؛ ميليونها شهروند از حق تکلم و تحصيل به زبان مادری خود محروم بودند، در حالی که ازبکهای تاجيکستان، از همه حقوق و آزادیهای قانونی يک اقليت قومی برخوردار بودند. لحظه تغيير گورباچف با برنامه بازسازیاش (پرسترويکا) در درمان امپراتوری بیدرمان بسيار کوشيد. طی همان دوره، در اواخر دهه ۱۹۸۰ بود که تاجيکان ازبکستانی در اعتراض به پايمال شدن ابتدايیترين حقوقشان توسط تاشکند صدای اعتراض بلند کردند. مقامات ازبک که زير توفان شکايتهای فراوان تقلا میکردند، به تبعيض عليه تاجيکان در گذشته اعتراف کردند.3 تصور اين موضوع اکنون سخت است که آييننامه سازمان سمرقند با آن لحن بیپروای ملیاش، به تاييد رژيم کريمف رسيده بود. در عين حال، اين آييننامه امکان تامل ژرفتر در مورد گرفتاریهای تاجيکان ازبکستانی را فراهم میکند که طی دهها ناگفته مانده بود. در يکی از بندهای اين آييننامه آمدهاست: «هدف نهايی اين تشکل و فعاليت انجمن اجتماعی و فرهنگی "سمرقند" دستيابی به هدفهای اقتصادی، سياسی، فرهنگی و آموزشی بازسازی (پرسترويکا) در منطقههای تاجيکنشين و تاجيکزباننشين ازبکستان است. ضروری است که اين مردم بيدار شوند و حس افتخار و خودشناسی ملی در آنها پرورش يابد، تا به تدريج اخلاق کاری مثبت نهادينه شود، کوششهای مشخصی برای ريشهکن کردن ديوانسالاری، فساد و محلگرايی انجام بگيرد، اتحاد همه جنبشهای دمکراتيم منطقه و کشور استوارتر شود، انضباط و قانون و انتظام برقرار باشد و همه قدرت به شوراهای دمکراتيک نمايندگان مردم واگذار شود.»4 تعيين شمار واقعی مردم تاجيک و تاجيکزبان شهر سمرقند، استان سمرقند و جمهوری ازبکستان در کل، حل قانونی مساله اصلاح ثبت نادرست مليت در شناسنامهها، برگهها و ديگر اسناد شناسايی بنا به اراده افراد، اعطای مقام رسمی به زبان تاجيکی در منطقههای تاجيکنشين و نواحیای که بيشتر جمعيتش تاجيکزباناند، حل مساله آموزش کودکان و جوانان تاجيکزبان به زبان مادریشان، انتشار روزنامهها، مجلهها، کتابهای درسی و ادبيات ديگر و پخش برنامههای راديويی و تلويزيونی به زبان تاجيکی؛ احيای نامهای تاجيکی پيشين گذرها، کوچه و خيابانها و محلهای ديگر و ترويج هنرهای مردمی، در ميان هدفها و وظيفههای اصلی اين سازمان ذکر شده بود. «سمرقند» همچنين حق تحريم «تصميمهای زيانبار، گمراهکننده و شتابزده، قطع نظر از منشا آن» را برای خود حفظ کرده بود. اين تحريم میتوانست «در صورت بیاثر ماندن همه تلاشهای قانونی برای دست يافتن به برابری واقعی تا به مرحله تقاضای خودمختاری ملی برای تاجيکان و تاجيکزبانان جمهوری شوروی سوسياليستی ازبکستان برسد.» (همان جا). اعطای آزادیها به تاجيکها در سال ۱۹۹۱ حدود شصت هزار تن تاجيک با تاکيد بر هدفهای مذکور نامه سرگشادهای را خطاب به اسلام کريمف امضا کردند (ميرسعيدف ۱۹۹۵:۸). کريمف به بسياری از نکات اين تقاضاها پاسخ مناسب داد. «طی سالهای ۱۹۸۹-۱۹۹۲ در زمينه فرهنگ و آموزش اقليت تاجيک، اصلاحات مثبت محدودی صورت گرفت. اين دوره برای آموزش به زبان تاجيکی مفيد بود. گسترش دامنه آموزش و پرورش به زبان تاجيکی، از جمله گشايش دورههای آموزشی تاجيکی در موسسات تحصيلات عالی در بخارا، سمرقند و ترمذ "ميوه استقلال" عنوان شد. به گفته تاجیبای اکرامف از مرکز فرهنگی تاجيکان تاشکند، تقريباً ۲۰۰ مدرسه در ازبکستان به زبان تاجيکی آموزش میدهند.»5 افزون بر اين، به تاجيکها اجازه تغيير ثبت مليتشان در شناسنامههای داده شد. در نتيجه، در ظرف يک ماه سال ۱۹۹۱ در سمرقند ۳۵ هزار تن از تاجيکها رسماً خود را تاجيک ثبتنام کردند (گئورگی ميرسکی ۱۹۹۷:۹۸). گذشته از آن، در تلويزيون استان سمرقند برخی برنامهها به زبان تاجيکی پخش میشدند. لغو آزادیها آن زمان تصور نمیشد که اين همه تغييرات هيجانانگيز، مقرراتی موقت است که به زودی فسخ خواهد شد. اندکی پس از اعطای آزادیهای نسبی به تاجيکهای ازبکستان، تاشکند به پيگرد رهبران جنبش تاجيکها شدت بخشيد. «اوکتم بيکمحمدف، رهبر جناح راديکال "سمرقند" سال ۱۹۹۱ به حبس تعليقی محکوم شد و در پايان سال ۱۹۹۲ دوباره بازداشت شد. پروفسور جمال ميرسعيدف، يکی ديگر از رهبران راديکال، از مقامش در دانشگاه سمرقند برکنار شد.»6 بسياری از ناظران بر اين باوراند که بیثباتی سياسی و سپس جنگ داخلی در تاجيکستان همسايه بر جنبش تاجيکهای ازبکستان بهطور غيرمستقيم ضربه مهلکی زد و آن را بیاعتبار کرد. دنباله دارد بخشهای پیشین: بخش نخست: بر تاجیکان ازبکستان چه گذشته است بخش دوم: تاجيکستان درون ازبکستان منابع: 1- (I. I. Zarubin, ‘Spisok narodnostei Turkestanskogo kraia’, Trudy Komissii po izucheniiu plemennogo sostava Rossii i sopredel’nykh stran, Numberg, Leningrad, 1925, p.7) |