آيا بی بی سی بیطرف است؟
داريوش رجبيان
هفتاد و پنج سال پیش دولت بریتانیا بخش جهانی بنگاه سخنپراکنی این کشور را با نام بیبیسی پایه ریزی کرد که هم اکنون با 33 بخش زبانی و 250 خبرنگار در نقاط مختلف جهان فعالیت میکند. برای مرور کارنامه بخش جهانی بیبیسی، با شهریار رادپور از پرسابقهترین کارمندان بخش فارسی بیبیسی در لندن و مجری اصلی برنامههای فارسی که سرآغاز برنامههای آن با صدای اوست، گفتگویی انجام دادم.
گفته میشود که بخش جهانی بیبیسی بیش از 150 میلیون شنونده دارد و ماهانه بیش از 75 میلیون بار به تارنمای آن مراجعه میشود.
از آقای رادپور پرسیدم که بیبیسی چگونه موفق شده که به این ارتفاع برسد.
بخش عمدهی آن در حقیقت نام و شهرت بیبیسی است برای اینکه همه ما می دانیم با وجود گسترش بیسابقه اینترنت در دنیا و بصورت یک رسانه کاملا مستقل و معتبر درآمده و اینکه این تعداد افراد بر اساس آمار به سایتهای بیبیسی مراجعه میکنند، طبعا مقدار زیادی از آن نام و شهرت سابقش از رادیو و تلویزیون و بخشی هم بر اثر مطالعه و خواندن مطالبش و اینکه مردم آن را یک منبع معتبر و قابل اطمینانی شناختند که به آن مراجعه می کنند.
این نام وشهرت بیبیسی چگونه حاصل شده است؟ خیلی از افرادی که در گذشته با بیبیسی سر و کار داشتند، میگویند که این رسانه مکتب راستین ژورنالیسم است. چه اصول روزنامهنگاری باعث شده که این گونه ارزیابی صورت بگیرد؟
دلیل اصلی آن این است که در سال 1945 که جنگ دوم پایان یافت، سرویس جهانی بیبیسی که تا آن زمان یک دستگاه تبلیغاتی جنگ در دست دولت بود، تشکیلاتش منحل شد. وزارت تبلیغات جنگ هم منحل شد و تصمیم گرفته شد که اگر سرویس جهانی قرار است ادامه پیدا کند، باید برای آن منشوری نوشت و این منشور نوین سرویس جهانی است که ضامن و نگهدار این بیطرفی است. البته، این دلیل نمیشود که در طی سالهای بعد از جنگ، سرویس جهانی بیبیسی دچار لغزش و یا کوتاهی نشده باشد. نمونههای انقلاب ایران و دکتر مصدق را داریم و نمونه جمالعبدالناصر و مصر را داریم، ولی روی همرفته باید گفت که کارنامه بعد از سال 1945 تا به امروز، کارنامه یک دستگاه مستقل بوده و اعتبارش هم مرهون همان است.
اتفاقا در مورد این اشارهای که کردید، می خواستم کمی مفصلتر صحبت کنید. روز 29 دسامبر امسال، بخش فارسی بیبیسی هم 67 ساله میشود، یعنی تفاوت سنی اش از بخش جهانی چندان زیاد نیست و همانطور که اشاره کردید، این روزها صحبتهایی میشود راجع به اینکه در دهه 1330، بخش جهانی مستقیما از وزارت خارجه بریتانیا دستورهایی را دریافت میکرده و مثلا در مورد چگونگی ترسیم چهره محمد مصدق، نخست وزیر وقت، به مشورتهای مقامات بریتانیایی تن میداده و همان مطالب را به فارسی ترجمه و پخش می کرده است. بعضی ها هم معتقدند در دوره انقلاب اسلامی، بخش فارسی بیبیسی نقش کلیدی داشته و به زعم آنها، اگر بیبیسی نبود، انقلاب به آن شکلی که صورت گرفت، اتفاق افتاد. اکنون اوضاع در بیبیسی چگونه است؟
من پاسخ به سوال شما را که چند جنبه داشت، از نقطه پایانی (انقلاب ایران) شروع می کنم. ببینید در اینکه خیلیها چه قبل و چه بعد از انقلاب، شکایات و انتقاداتی مطرح کردند، به خاطر اینکه لحن و محتوا بیطرفانه نبوده، تا آنجا که من به یاد دارم، دو بار، یک بار داخلی و یک بار مستقل . خارج از تشکیلات بیبیسی ، مطالب و نوارها شنیده و بررسی شد و رای بر این بود که با وجود تمام مشکلات، بیطرفی بیبیسی در آنجا حفظ شد، ولی اگر به عقبتر برگردیم، شما به مصدق اشاره کردید. در آن زمان و بعد از آن همه پذیرفتند که لغزشی بوده و تصور من این است که بعد از ماجرای بحران سوئز بریتانیا و بیبیسی از این موضوع درسی گرفتند که به این منجر شد که تا حد امکان، البته نمی شود گفت هیچکس؛ لغزشی از کسی سر نزند. در حد امکان سیستمی به وجود آمد که مطمئن شوند هیچ نوع جانبداری از هیچ جهتی نباید باشد و سیستمی که نظارت دارد و سردبیران برنامهها در این مدتی که من به یاد دارم که انقلابی را هم شامل میشود، ما شاهد لغزشی که قابل ایراد گرفتن باشد یا اینکه بگویند تعمدی بوده، نبوده است، ولی این دلیل نمیشود که بگویم دراین سالها کوتاهی و لغزشی نبوده است.
آیا می توان بیبیسی را امروز یک رسانه مستقل قلمداد کرد یا شما که خودتان در زمره پر سابقهترین کارکنان بخش فارسی بیبیسی هستید، آیا میتوانید بگوید که در مقايسه با دوره گذشته بیبیسی مستقل است یا هنوز مواردی هست که مقامات دخالت کنند یا دستوری دریافت شود و بیبیسی مجبور به اجرای دستورها باشد.
نه. من معتقدم که سیستم فعلی، یعنی سیستمی که 30-20 سال است جاری است، کاملا در حدی که می شود گفت قابل اطمینان است. من یک نمونه از جنگ فاکلند میآورم. سال 1982 دولت خانم تاچر، یکی از انتقادات و ایرادات تندش از بیبیسی بود. هم بیبیسی داخلی و هم بینالمللی یا سرویس جهانی که چرا کاملا بیطرفانه بین ارتش بریتانیا و ارتش آرژانتین صحبت می کند و مدیران بیبیسی ایستادند که منشور ما بیطرفی ما را تایدد می کند و از آن نگهداری می کند و نهایتا دولت خانم تاچر بود که مجبور شد بپذیرد که بیبیسی غیر قابل نفوذ است و این نمونه بسیار خوبی برای ماست. اینکه استقلال اول بیبیسی حفظ شود.
شما در مقالهتان که به مناسبت 75 سالگی بخش جهانی بیبیسی در تارنمای فارسی بیبیسی منتشر کردید، اشارهای دارید به این که فعالیتهای رادیویی محدودتر شده و بیبیسی بیشتر به اینترنت و تلويزیون رو آورده است. آیا این به معنای کمرنگتر شدن رادیو خواهد بود؟
امیدوارم نباشد. هنوز طرح و برنامه دقیق و مشترکی اعلام نشده و هیچ بعید نیست که اگر بودجه کل برنامههای فارسی اضافه نشود، از بودجه موجود باید به هدفهای بیشتری رسید. اما اهمیت رادیوی بینالمللی سر جای خودش هست. حالا اینکه ماهیت پخش برنامهها یا مدت زمان سرعت برنامهها شاید تغییر کند، ولی در عین حال نمیشود که از نظر دور داشت که پیشرفت تکنولوژی ارتباطات آن قدر سریع است که بیاعتنایی به آن غیر قابل بخشش خواهد بود. اگر بودجه برای پذیرفتن تکنولوژی ارتباطات بخار نشود، بیبیسی ناچار خواهد بود که پول موجودش را در یک سینی بزرگتری پخش کند.
شاید يکی ديگر از دلایل کمتر شدن تعداد مخاطبان رادیو بیبیسی، نکتهای باشد که در بریتانیا هم راجع به آن صحبت میشود و میگویند، برنامههای بیبیسی با زمانه گام به گام جلو نمیرود، نحوه بیان و اجرایشان باب روز نيست. و معتقدند که باید برنامه ریزی و اجرای برنامهها باید کمی امروزیتر شود. آیا فکر میکنید که این هم می تواند دليل کاهش تعداد مخاطبان شده باشد؟
اگر منظور شما سرویس جهانی است، من تا حدی موافقم. اما سرويس داخلی خیلی با زمان و روز پیش میرود.
منظور سرويس جهانی است.
سرویس جهانی با برنامههای انگلیسی هم خیلی پیشرفتهتر و مدرنتر و امروزیتر شده است. اما در زبانهای خارجی که تعدادشان هرروز کمتر میشود، این مقاومت هست و شاید هم بخشی از آن عدم آشنایی کارمندان با سیستم نحوه تهیه و اجرای برنامه است. اما این نکته هم است که هر وقت سرویس جهانی خواست با شیوه مدرن تر لحن گفتار را امروزی کند، خیلی از شنوندگان انگلیسی شکایت کردند که ما ترجیح میدهیم بی بی سی را با همان صدا و لحن سنتی بشنویم . در نتیجه مقاومت از هردو طرف بوده است و تصور من این است که دیر یا زود رادیو و تلویزیون و اینترنت بی بی سی اگر بخواهد در دنیای پر رقیب امروزی جای خودش راحفظ کند، ناچار به تغییر و پذیرش روشهای نوین است.
به زودی تلویزیون فارسی بی بی سی هم راه اندازی خواهد شد. میشود این گونه تلقی کرد که رادیو فارسی بی بی سی از آن به بعد بیش از پیش تحت الشعاع قرار خواهد گرفت و باز هم تعداد بیشتری از مخاطبانش را از دست خواهد داد؟
متاسفانه، بله. برای این که تصور من این است که تلویزیون چیز بسیار خوبی است. اما برای کشورهایی حتی مثل ایران که برق و امکانات خیلی بیشتر از کشورهایی است که مردم آن در سراسر کشور گیرنده تلویزیون داشته باشند و از این قبیل، ولی در آن سطح کامل نیست که بتواند رادیو به مردم صدای بی بی سی را برساند. در نتیجه اگر امکانات رساندن صدا، یعنی فرستندههای موج کوتاه و متوسط نوسازی نشوند و سیستم تکنولوژی امروزی در آن ها پیاده نشوند، وقتی مردم نتوانند صدای رادیو لندن را بدون پارازیت و راحت بشنوند، طبعا اگر گزینهای مثل تلویزیون داشته باشند به سراغ آن خواهند رفت، حتی اگر نتوانند در خانهشان مستقلا این دستگاه را داشته باشند.
|
نظرهای خوانندگان
حضرتشان می فرمایند "ولی این دلیل نمیشود که بگویم دراین سالها کوتاهی و لغزشی نبوده است."!! و یا در پاسخ این که آیا می توان بی بی سی را مستقل دانست می گوید " کاملا در حدی که می شود گفت قابل اطمینان است" !!
-- فرزاد ، Dec 24, 2007 در ساعت 05:00 AMایشان ظاهرن نه معنای "کاملا" را می داند و نه مفهوم " در حدی" را! "لغزش" هم در بیان ایشان باید معنای خاصی داشته باشد!
يک رسانه لزوماً نبايد حتماً بي طرف باشد.آنچه مهم است- بگمان من- صداقت در بازتاب رويدادها و عدم اعمال نظر در بيان واقعيت هاست.وگرنه هر رسانه اي ميتواند عقايد خودش را بيان کند و آنچه را هم نميخواهد منتشر نکند.اين جمله«زمانه»که: (نظر شما پس از تاييد دبير وب سايت منتشر مي شود.)گوياي همين حقانيت است.متاسفانه براي بسياري از ما ايرانيان حرف حق آن است که ما ميزنيم وآن است که ما مي انديشيم،اگر اساساً بيانديشيم !
-- گويا ، Dec 25, 2007 در ساعت 05:00 AMوالله قديمي هاي ما ميگفتند كه چاقو دسته خودش را نمي برد. ولي وقتي طرف شما دولت فخيمه است يكدفعه ديدي بريد!! يعني دولت پول دستگاهي را ميدهد كه در سر بزنگاه يار شاطرش كه نيست هيچ بل كه بار خاطري است ( مصاحبه بالا جنگ فاكلند)! البته باز هم بايد از قدما نقل قول كنم كه ميگفتند شنونده بايد عاقل باشد( اين يك قلم جنس شايد امروز كم پيدا شودولي هست ! ).
-- مزدك بامدادن ، Dec 25, 2007 در ساعت 05:00 AMاز بنگاه سخن پراكني دولت بهيه اصلن بعيد نيست كه اندي سال ديگر بگويد كه بعله در مورد وقايع سال 1978 ايران " لغزش "هائي صورت پذيرفته بود! ولي خوب عيبي ندارد اين هم تجربه اي شد براي آينده كه بيطرف تر تر باشيم!خب جوانند. كار ميكنند.جبران ميكنند!!