رادیو زمانه > خارج از سیاست > دیسکو زمانه > سلطان هزارچهره و هيولای اوکراينی | ||
سلطان هزارچهره و هيولای اوکراينیدیسکو زمانهی این هفته را از اینجا بشنوید. ديسکو زمانه اين بار با آهنگ راديو (یا با تلفظ سوسولیاش: ريديو) از گروه «ياهل و تامی» آغاز شد و در طول برنامه هم «هانده ينر» ترک (با آهنگ پارانويا)، آيدين (با آهنگ دوستت دارم)، هومن آرا (با آهنگ نفرين)، گروه تس (با آهنگ لحظهای که میخوابی)، مايکل جکسون (با آهنگ غريبهای در مسکو)، گروه فرانسوی لو ۶۹ (با آهنگ لو پوليه يا مرغخانه) به ما سر زدند. به طور ناخودآگاه، بيش از نصف برنامه يک جور معجون آهنگهای نفرينی و عاشقانه به زبانهای مختلف شده بود. تصميم گرفتيم به طور "خودآگاه" روالش را تغيير بدهيم و به سمت مسکو و مرغخانه راهنمايیاش کنيم. غيبتهای اين هفتهمان ازین قرار بود:
يکی از سلاطين قاچاق مواد مخدر در کلمبيا، که تحت تعقيب ايالات متحده آمريکا بود، در يک تفرجگاه آمريکای جنوبی بازداشت شده. نمیخواهم برايتان قصهی پليسی بگويم. نکتهی جالب اين داستان اين جاست که "خوآن کارلوس راميرز آباديا"، با اين که سالها تحت تعقيب بود، میتوانست از زندگی آنطوری که میخواست لذت ببرد و بهراحتی از يک شهر به شهر ديگر رفتوآمد کند. چون هر بار صورتش از صورت مثلا دو ماه پيشش فرق میکرد. اين آقا چندين جراحی پلاستيک صورت را انجام داده تا گير پليس آمريکا نيفتد؛ ولی در نهايت اين نيرنگ هم نجاتش نداد و تازهترين شکل و شمايل راميرز پس از بازداشتش در روزنامههای جهان منتشر شد. "خوآن کارلوس راميرز آباديا" ملقب به "چوپتا" که در زبان اسپانيايی به معنای "آب نبات" است، زمانی از ثروتمندترين قاچاقچيان جهان بود و حجم دارايیهاش به حدود دو ميليارد دلار رسيده بود. اما اکنون گفته میشود که او به قاچاقچیهای ديگر بدهکار شده؛ يعنی به اصطلاح، ثروت بادآوردهاش را باد برده است و دارد میبرد. بيگبن بی بيگبن، برای يک ماه!
خبر بد برای آنانی که قصد دارند به عنوان گردشگر اين روز ها وارد لندن شوند: از تماشای دقت ساعت معروف بيگبن، که اصلا نماد پايتخت بريتانياست، برای مدتی محروم خواهيد بود. روز چهارشنبه مقامات گفتند که قرار است از صبح شنبهی آينده تا اوايل يا اواسط ماه سپتامبر، يعنی برای يک ماه، ساعت خاموش بماند.عقربه های ساعت هم برای مدت کوتاهی متوقف خواهد شد، اما برای شش هفته دلمان تنگ صدای ناقوس بيگ بن خواهد شد. طی اين مدت عقربههای معروف تر و تميزتر خواهد شد و با نفس تازه به گردش خواهد افتاد. برخی از اجزای کهنهی بيگبن به زبالهی آهن قراضه خواهد پيوست و اجزای تازهای جايگزينشان خواهد شد. برج بيگبن هر پنج سال يک بار به سلمانی میرود؛ منظورم اين است که "سلمانی" سراغش میآيد و اين واپسين مرحله از آرايش و پيرايش عروس لندن قبل از جشن ۱۵۰ سالگیاش در سال ۲۰۰۹ ميلادیست. مدخل تازه در کتاب رکوردهای گينس اين عروس سالمند لندن (بيگبن) حدود ۱۰۰ متر قد دارد و گمان نمیرود روزی روزگاری نسل بشر تا آن بلندا قد بکشد. در حال حاضر بلندترين قد يک انسان زنده ۲ متر و ۵۷ سانت است که اخيرا به ثبت کتاب رکوردهای گينس رسيده است. روز چهارشنبه اعلام شد که اين مرد "آسمانخراش" که در اوکراين زندگی میکند، نامش "لئونيد استادنيک" است و شغلش هم دامپزشکی است. اتفاقا ترجمهی نام خانوادگی او از زبان اوکراينی "دامدار" است. لابد در انتخاب نام خانوادگی يا پيشهاش اشتباهی صورت گرفته. فکر کنم حيوانهای بيچاره هنگام جراحی توسط اين آقا به بیهوش کننده نياز نداشته باشند؛ از ديدن هيبت بلندش حتما خشکشان میزند و عمل هم بیزوزه و نالهی زياد انجام میشود. در ویرایش سال ۲۰۰۸ کتاب رکوردهای گينس آقای "استادنيک" جايگزين "بائو شيشون"، از اهالی چين خواهد شد که ۲ متر و 36 سانتیمتر قد دارد. شگفتا که اين آقای اوکراينی سال گذشته وارد کتاب رکورد ها نشده. مگر امکان دارد که قد يک انسان ظرف يک سال ۲۱ سانت بيازد يا ممکن است که کسی با ۲ متر و ۵۷ سانت قد طی چندين سال به چشم آدمهای ديگر نخورد که يکراست به گينس بدرقهاش کنند؟ ولی احتمال دارد که آقای استادنيک بيشتر از اينها هم قد بکشد؛ چون علت قدبلندی او يک عارضهی پزشکیست: به هم خوردگی غدهی هيپوفيز که توليد مضاعف هورمون رشد را در پی دارد. اگر شما هم آن عارضه را داشته باشيد باکی نيست؛ درب ديسکو زمانه عرض و طول بیکرانی دارد و هر کسی میتواند بدون زحمت واردش شود. میتوانيد آدينه شب آينده امتحان کنيد. بدرود. |