رادیو زمانه > خارج از سیاست > متفرقات ناسیاسی > مردی که از زنان ضربه میخورد | ||
مردی که از زنان ضربه میخوردداريوش رجبيانdariusrajabian@gmail.comبرنامه متفرقات را از اینجا بشنوید. پليس کانادا ديروز خبر داد که يک مرد در شهرک "گوئلف" انتاريو از زنان در خيابان میخواسته که به وسط دو پای او يک لگد محکم بزنند. به گزارش خبرگزاری رسمی فرانسه، طی چند ماه اخير شش زن به پليس گلايه کردهاند که يک مرد وادارشان کرده که بين دو پايش لگد بزنند. اين آقا در دو مورد سوار بر دوچرخه به زنها نزديک شده، درخواست عجيبش را در ميان گذاشته، لگد خورده و بدون اين که مژه بزند، دوباره سوار دوچرخهاش شده و راه افتاده. يک مأمور پليس زن گفته که میداند تحمل درد آن ضربه برای يک مرد بايد چهقدر سخت باشد، اما اين آقا با "شهامت" تمام (اگر بشود اسمش را "شهامت" گذاشت، با اينکه بسياری آن را "حماقت" میدانند) هيچ صدايی از خودش در نياورده و سراغ زنی ديگر را گرفته تا ضربهای محکمتر نثارش کند.
گفته میشود که اين آقای سفيدپوست "لای پاخور" که تنها از زنها میخواهد اين کار را با او بکنند، بيستوچند سال بيشتر ندارد، يک ريش پروفسوری و خلائی گشادی ميان دندانهای جلويش دارد که شايد حاصل اشتباه يک خانم در تعيين محل اصابت ضربهاش بوده باشد. با اينکه ضربهها را اين آقا خورده و به زنهای مهاجم آسيبی نرسيده، عليه آقای خودآزار شش مورد اتهام اعلام شده و پليس در حال شکارش است. تولدی دوباره بعد از 19 سال به گزارش يک شبکهی تلويزيونی لهستان، يک شهروند اين کشور که طی 19 سال اخير در حالت اغما يا کما قرار داشت، حالا يکباره بيدار شده و خودش را در دنيايی کاملاً متفاوت پيدا کرده است. ديگر از کمونيسم خبری نيست و کشورش عضو اتحاديهی دشمنان ديروزشان شده است. اين آقا که "يان گرژبسکی" نام دارد، سال 1988 ميلادی کارگر راهآهن بود و زير يک قطار رفت و بيهوش شد و تا همين چند روز پيش بيدار نشد. گرژبسکی در يک مصاحبهی تلويزيونی گفت که ادامهی زندگیاش را مديون همسرش "گرترودا"ست، چراکه هماو بوده که ازش مواظبت میکرده. نمیدانم اين آقا واقعاً در حالت کما بوده يا بعضاً يواشکی چشمانش را باز میکرده تا ببيند که چه کسی مراقب اوست. ولی پزشکان میگويند که او در واقع غرق کما بود و ديگر تقريباً اميدی به زنده ماندنش نبود. در آغاز بيهوشی "گرژبسکی" چهار فرزند داشت و اکنون پس از بيداری بايد با 11 نوهی ناشناسش آشنا شود. "گرژبسکی" که در مقايسه با 19 سال پيش تغييرات زيادی را در زندگی کشورش مشاهده کرده، میگويد: "من واقعاً مات و مبهوتم که میبينم همهی مردم در کوچه و خيابانها تلفن همراه دارند و باز هم شکوه و گلايه میکنند. من هيچ بهانهای برای شکايت ندارم." روی اين حساب، اگر همهی ما 19 سالی بخوابيم و بيدار بشويم، شايد احساس خوشبختی بيشتری کنيم. اخراج به خاطر اضافهوزن ولی شماری از مهمانداران هواپيماهای شرکت خطوط هوايی هند در اين روزها کوچکترين حس خوشبختی ندارند، چون در يک پيکار قضايی با کارفرماشان بازنده شدهاند. خطوط هوايی هند يک عده از مهمانداران زن را که زيادی چاق شده بودند، اخراج کرده بود، چون معتقد است که چاقی مفرط از جذابيت اين بانوان به شدت کاسته است. دادگاه برگزار شد و گمان غالب اين بود که قربانيان زيباپسندی پيروز خواهند شد. ولی دادگاه هم زيیاپسند از آب درآمد و حکم شرکت را تأييد کرد. بدينگونه، راه مهمانداران پروزن شرکت خطوط هوايی هند به عرشهی هواپيماهاشان بسته شد. تلويزيون و پيوند آن با چاقی من برای اين مهمانداران پيشين هندی از صميم قلب متأسفم، ولی شايد کسی قبلاً به ايشان نصيحت نکرده بود که کمتر برنامههای تفريحی تلويزيونی تماشا کنند. چه ربطی دارد؟ ارتباط بين چاقی و اين نوع برنامهها همين امروز روشن شد. در شهر تورنتوی کانادا امروز پژوهشی ارائه شد که بر مبنای آن، تماشای تلويزيون اشتها را بازتر میکند و برنامه هر چه سرگرمکنندهتر است، به همان اندازه غذای بيشتر از گلو سرازير میشود. خبرگزاری رويترز به نقل از دانشمندان شيکاگويی که اين پژوهش را انجام دادهاند، میگويد که ظاهراً مغز سرگرم تماشای تلويزيون حالیاش نيست که دهان چه کار میکند. از اين رو آدم به هنگام تماشای برنامهای سرگرمکننده 42 تا 44 درصد بيشتر از حد معمول غذا میخورد و در نتيجه، گرفتار اضافهوزن میشود و مثل بعضیها از کار رانده میشود. اگر ديگر دليلهای عمدهی رانده شدن از کار هم مشخص شد، به شما خبر خواهيم داد، از متفرقات ناسياسی راديو زمانه. ديگر متفرقات ناسياسی را از «اينجا» بخوانيد. |