رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۵ اسفند ۱۳۸۸
گفتگو با کیهان کلهر، موسیقی‌دان و نوازده‌ی کمانچه

«هنر همیشه راه خودش را پیدا کرده است»

محمد تاج‌دولتی

کیهان کلهر موسیقی‌دان و نوازنده‌ی چیره‌دست کمانچه، بی‌شک از چهره‌های بی‌نظیر تاریخ موسیقی سنتی ایران است، او علاوه بر ابداع و ارائه‌ی سبک و شیوه‌ای خاص در نوازندگی کمانچه در چهار‌چوب دستگاه‌های سنتی موسیقی ایران از معدود موسیقی‌دان‌های سنتی ایران نیز هست که با تعدادی از موزیسین‌های بین‌المللی، همچون یویوما و یا شجاعت حسین‌خان هندی و دیگران، بخشی از بار حضور بین‌المللی موسیقی سنتی ایران را به عهده دارد.

Download it Here!

از کیهان کلهر می‌پرسم حضور بیش از پیش موزیسین‌های جوان در کنار بزرگان موسیقی سنتی در کنسرت‌ها‌ی بزرگ با چه هدفی انجام می‌شود؟

اصولا ما به عنوان هنرمندان سنتی وقتی از هنر سنتی و هنرمند سنتی صحبت می‌کنیم، سنت یک معنی دارد و مفهوم تداوم را در خود نهفته دارد. سنت همیشه از نسلی به نسل دیگر تداوم پیدا کرده است و طبیعتا از نسل ما نیز به نسل بعدی منتقل می‌شود، همان‌طور که ما از استادانمان یاد گرفتیم و به ما منتقل شده است.

این‌که دوست داریم جوانان، معرفی شوند، همراه ما به صحنه بروند که شنوده‌ها و علاقه‌مندان موسیقی بدانند نسل دیگری پشت سر ما هستند، این‌ها خواهند آمد و این‌ها را آرام آرام بشناسند و با ایشان آشنا شوند که جایگزین این نسلی که الان در رده‌ی بین ۴۵ تا ۶۵ یا ۷۰ هستند قرار بگیرند، آن نسل قبلی که خوشبختانه چند نفرشان هنوز در بین ما هستند و در رده‌ی ۷۰ به بالا هستند. باید جوانان نسل سوم بیایند و آرام‌آرام جایگزین شوند و جای خود را پیدا کنند. مستقل شوند، کار کنند و کنسرت بدهند و این نهایت آرزوی بنده و آقای علیزاده است.


آیا حضور این نسل از موزیسین‌های جوان برای آینده‌ی موسیقی سنتی ایران امیدوار کننده است؟

بدون شک. زیرا اگر پیشرفت و تداومی وجود دارد این‌ها نماینده‌ی آن پیشرفتند. البته نه فقط جوانانی که همراه ما هستند، الان هزاران جوان هستند که واقعا از بهترین‌ها هستند و بدون شک در پیشرفت موسیقی موثر خواهد بود. اصولا موسیقی ما بعد از انقلاب یک زاویه‌ی خیلی‌خیلی بازتری پیدا کرد و این زاویه همین‌طور در حال بازترشدن است و تعداد معدود موزیسین‌ها بیشتر می‌شود. برخورد مردم با موسیقی در حال جدی‌ترشدن است.

نوازنده‌ها بسیاربسیار تعداشان بیشتر می‌شود. حالا از نظر کمی، از نظر کیفی نیز باید روی آن کار شود به دلیل نقصی که در شیوه‌ی آموزش بوده است که این‌هم آرام آرام باید اصلاح شود، ولی به هر صورت این زاویه در حال بازتر شدن است و امیدواریم این‌قدر گسترده شود که تمام مردم ایران را دربر بگیرد.

باید هر اجتماع با موسیقی ارتباط تام داشته باشد، غیر از این نمی‌شود. اصولا نه‌تنها با موسیقی بل‌که با هنر، که این موضوع تا اندازه‌ای در جوامعی که ما از آن می‌آییم کمی مهجور مانده است. چه موسیقی و چه هنر از نظر عام. امیدواریم که همین‌طور گسترش پیدا کند.

نوازنده‌های بسیار خوبی این‌ روزها در رده‌ی سنی جوانان در ایران هستند که هر‌چه زود‌تر باید به جرگه‌ی نسل قبلی‌شان بپیوندند، سالن‌های کنسرت و طور‌ها نباید خالی بماند، چه در ایران و چه این‌جا، و این موسیقی تداوم پیدا کند.

طبیعی است هنرمندی که در جامعه‌ی خودش زندگی می‌کند تحت تاثیر شرایط محیطی آن جامعه است به طور روزمره در ارتباط با مردم است، از آن‌ها ایده می‌گیرد و در خلاقیت هنری او این‌ها منعکس است، می‌خواهم ببینم تحولاتی که در چند ماه گذشته در ایران اتفاق افتاده و دارد می‌افتد در خود شما و در تولیدات هنری شما چه تاثیری داشته است؟

این اتفاقات اخیر این‌قدر سریع و فراگیر بود که ما همگی‌مان در شک هستیم در واقع، می‌دانیم هرکسی نمی‌تواند تصمیم بگیرد که این کار را فعلا بکنم یا نه، یک حرکت فراگیر اجتماعی است که ما فقط می‌توانیم خودمان را در گیر و دارش قرار دهیم.

ولی این‌که هنرمندان و هنر به طور اخص، چه‌قدر با آن ارتباط خواهد گرفت، مثلا عده‌ای آمدند و سرود‌هایی ساختند، که این‌ها اکثرا دانش‌جو یا دانش‌آموز هستند و کار‌های که انجام دادند سطحی، و از نظر هنری بار زیادی ندارد ولی باید منتظر بود و دید که جامعه‌ی جدی هنری در واقع چه عکس‌العملی نشان خواهد داد، نه از نظر عکس‌العمل اجتماعی عکس‌العمل هنری، باید دید در رابطه با این‌کار چه کارهایی خلق می‌شود.

طبیعتا هنرمند از اجتماع و حوادثی که توی آن اتفاق می‌افتد تاثیر می‌گیرد که فکر می‌کنم در آینده اگر هنرمندان جدی بخواهند این کار را بکنند که حتما هم این کار را می‌کنند، انعکاس پیدا خواهد کرد ولی در حال حاضر کار‌هایی که آمده است و به هر طریق عرضه شده، چه از نظر موسیقی یا جنبه‌ی دیگر، کارهای خیلی سطحی است زیرا خیلی عجله‌ای انجام شده است و از طرف کسانی انجام شده است که در این زمینه‌ها زیاد جدی نبودند.


کیهان کلهر، موسیقی‌دان و نوازده‌ی کمانچه

در شرایطی که تحولات سریعی همان‌طور که گفتید در یک جامعه اتفاق می‌افتد طبعا درجه‌ی هیجانات و احساسات عامه‌ی مردم بالا می‌رود ور در این شرایط طبیعی است که گروهی از افراد انتظار داشته باشند هنرمندانی را که دوست دارند به نوعی به این نیاز‌های احساسی پاسخ دهند و واکنش نشان دهند و آن چیزی که در جامعه می‌گذرد را منعکس دهند، آیا یک هنرمند باید به این خواسته تن دهد و یا این‌که مقاومت کند و در عمق کار هنری که توضیح دادید باید تولید کند، برود؟

کار اجتماعی کردن یا دغدغه‌ی مسائل اجتماع را داشتن یک چیز است که همه‌ی ما به عنوان انسانی که در آن جامعه زندگی می‌کند، دارای این هستیم. یعنی وقتی شما سوار ماشین خود می‌شوید و بیرون می‌روید، با دوستان‌تان صحبت می‌کنید، در خیابان، کار اداری و ... همه‌ی این‌ها را در زندگی روزمره با آن مواجه هستید نتیجتا ما نیز یک ملوکولی هستیم از بدنه‌ی جامعه، چه هنرمند و چه غیر هنرمند، ولی این‌که یک کار هنری که از نظر هنری، بارور و ماندنی باشد، مثلا کاری که سال ۵۷ انجام شد و یک سری از آین‌ها واقعا جاودانی و تکرار نشدنی هستند.

هنرمندان خوبی بودند، جامعه یک شور و نشاطی داشت و این در واقع فرآورده‌ی آن موقع از تاریخ ماست، باید دید این جریان چه جهتی پیدا خواهد کرد و هنرمندان تا چه جهت با مردم شریک هستند یا چه ضرورتی را احساس می‌کنند.

من عرض کردم حتما کارهایی تولید خواهد شد و کار‌های عجله‌ای هم این وسط انجام شده است. نمی‌گویم از چه جهت، جهتش اهمیتی ندارد ولی از نظر بار به اندازه‌ی کافی نداشته است. هنر راه خودش را پیدا می‌کند و اصلا نباید به این فکر کرد که آیا کاری تولید می‌شود یا نمی‌شود، هنر همیشه راه خودش را پیدا کرده است و همیشه هنرمند کار خودش را انجام داده است، فقط باید بعدا این‌ها را دید.

مثلا من الآن از کارهای سال ۵۷ صحبت می‌کنم که ۳۱ سال بعد از آن هستیم. میتوانیم از بیرون آن کارها را نگاه کنیم، آنالیز کنیم و راجع به آنها صحبت کنیم. امیدوارم کارهایی در‌خور صحبت کردن نیز ۳۰ سال بعد اگر نگاه کنیم توی کار‌های هنری که در حال حاضر تولید می‌شود، چه آنها که با مسائل اجتماعی در رابطه‌اند و چه آنهایی که در رابطه نیستند، وجود داشته باشد.

زیرا اصلا اگر بخواهیم از آن نظر نگاه بکنیم کارهایی که ارزش هنری ماندن دارند و کارهایی که بتوان به آن‌ها نگاه کرد و تجزیه‌شان کرد، در این ۱۰-۱۵ سال کمتر کاری بوده است که بشود واقعا راجع به آن صحبت کرد.

Share/Save/Bookmark