رادیو زمانه > خارج از سیاست > تورنتو > از «ورکانه» تا اختراع قلب مصنوعی | ||
از «ورکانه» تا اختراع قلب مصنوعیمحمد تاجدولتیtajdolati@radiozamaneh.comدر میان جشنهای فرهنگی ایرانیان، نوروز تنها جشنی بوده که ایرانیان مهاجر به آن توجه کرده و میکنند. اما از سال گذشته به همت دکتر رضا مریدی، نخستین و تنها نمایندهی ایرانیتبار مجلس قانونگذاری استان اونتاریو جشن باستانی مهرگان نیز اهمیت ویژهای پیدا کرده است. سال گذشته در جشن مهرگان ایرانیان کانادا که با حضور نزدیک به هزار ایرانی و دهها غیرایرانی برگزار شد، انوشه انصاری نخستین گردشگر فضای ایران، میهمان ویژهی این جشن بود.
امسال روز جمعه ۹ اکتبر همزمان با تعطیلات روز شکرگزاری در آمریکای شمالی جشن مهرگان ایرانیان میهمان ویژهی دیگری داشت. پرفسور توفیق موسیوند جراح قلب ایرانی و مخترع نخستین قلب مصنوعی با کنترل از راه دور، میهمان ویژهی این برنامه بود. در رابطه با این جشن گفت و گویی داشتم با دکتر رضا مریدی، میزبان جشن بزرگ مهرگان و نیز گفت و گویی با پرفسور موسیوند دربارهی زندگی و کار تخصصی او. نخست از دکتر رضا مریدی میپرسم، با چه هدفی جشن مهرگان را برگزار میکنید؟ ما ایرانیها آن تصویر منفیای که رهبران مملکت ما در دنیا نشان دادهاند نیستیم. هدف من از برگزاری جشن مهرگان در وهلهی اول این است که این جشن باستانی ایران که حدود قرنها فراموش شده بود را دوباره در میان ایرانیان رواج بدهیم. نوروز را ایرانیها نگه داشتهاند، ولی مهرگان متأسفانه بین ایرانیها تقریباً فراموش شده بود. البته جامعهی زرتشتی میدانیم که مهرگان را جشن میگرفتند، ولی ایرانیان غیرزرتشتی یادشان رفته بود. تا در این سی ـ چهل سال اخیر دوباره کم کم مردم دارند یاد میگیرند که ما یک چنین جشن بزرگی داشتیم. هدف اول این بود که این جشن را در بین ایرانیان مقیم کلانشهر تورنتو توسعه و رواج بدهیم و مردم به اهمیت و ارزش این جشن باستانی پی ببرند.
هدف دوم این بود که ما در این جشن بتوانیم از نخبگان جامعه ایرانی قدردانی بکنیم؛ نخبگان را به خود مردم ایران معرفی کنیم و همینطور به کاناداییها. که بدانند در بین ما ایرانیان چه اشخاص برجستهای هستند. سال پیش خانم انوشه انصاری که اولین بانوی گردشگر فضا ایرانی هستند، خواهش کردیم که تشریف آوردند. امسال هم پرفسور موسیوند، جراح معروف قلب دنیا، مخترع قلب مصنوعی و یکی از دانشمندان بنام جهان که متأسفانه خود ایرانیها هم ایشان را نمیشناسند؛ میهمان این جشن هستند. چون ایشان ۵۰ سال پیش، بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه تهران از ایران آمدند کانادا و همسر کانادایی دارند. نتیجتاً به آن صورت ارتباط با جامعه ایرانی نداشتند. امشب ایشان اینجا بودند و سخنرانی بسیار باشکوهی را انجام دادند. شرح زندگیشان را ما به صورت ویدئویی به میهمانان نشان دادیم که بسیار مورد توجه قرار گرفت. هدف سوم این بود که جامعه ایرانی را به بزرگان سیاسی کانادا معرفی کنیم. همانطور که ملاحظه کردید، امشب ما ۳۵ نفر از سیاستمداران برجستهی فدرال، استانی و همینطور شهردار منطقه ریچموند هیل (شمال تورنتو) و چندین نفر از وزرا و مقامات بلندپایه سیاسی کانادا اینجا بودند. غیر از آنها ما میهمان غیرایرانی هم زیاد داشتیم. از جامعه هندیها، ایتالیاییها، چینیها، کلیمیها. رؤسای سه دانشگاه تورنتو اینجا بودند. به هر حال جمعیت زیادی اینجا بودند که ما بتوانیم خودمان را، ایرانیبودنمان را و ایرانیتمان و سنتهایمان را به هموطنان کاناداییمان نشان بدهیم که ببینند، ما ایرانیها این هستیم و نه آن تصویر منفیای که رهبران مملکت ما ایران، از ما ایرانیان در دنیا نشان دادهاند. اگر من بتوانم این کارها را بکنم، همهی مردم میتوانند
از پرفسور موسیوند میپرسم، قلب مصنوعی چه دستگاهی است؟ هر سال در حدود ۵ میلیون نفر در جهان از مرضی به نام نارسایی قلب میمیرند. این مرض در حال حاضر درمان خوبی ندارد. یعنی راه بهبود بخشیدن به بیمار اینچنینی خیلی مشکل است. یا اینکه پزشک باید پیوند قلب انجام بدهد؛ یعنی قلب انسان دیگری را برایش بگذارد و یا این که دارو به او بدهد؛ کار دیگری نمیشود کرد. در حدود بیست و چندسال پیش من در بیمارستانی به نام «کلیولند کلینیک» کار میکردم و میدیدم مردم میمیرند و هیچ کاری هم نمیشد برایشان کرد. هیچکس نمیتوانست کمکشان بکند. پیش خودم فکر کردم که این یک مشکلی است؛ چرا ما این را نمیکنیم یک فرصت. ما روی این مشکل کار کردیم. یک قلب مصنوعی ایجاد و اختراع شد که الان بیشتر دنیا از قسمتهای مختلفاش دارند استفاده میکنند. این قلب را از راه دور میشود کنترلاش کرد. مثلاً در G7 (کنفرانس کشورهای صنعتی) که اخیراً در بروکسل برگزار شد، ما توانستیم از کانادا آن را کنترل کنیم جلوی وزرا، پرزیدنتها و رؤسای سایر کشورهای G7. الان، استفاده از این قلب معمول است و بسیار به کار میرود. البته من رفتم دنبال اختراعات دیگر و آن (قلب مصنوعی) برایم کهنه شده است. اختراع تازهای که الان دنبالش هستید چه هست؟ از موقعی که قلب مصنوعی تمام شد و با موفقیت کار کرد، در حدود ۲۶ اختراع دیگر از من ثبت شده یا در حال ثبت هستند. یکی این است که مثلاً میتوانیم، دیان ای را از روی اثر انگشت بگیریم، در ۱۵ دقیقه. هیچ کس در این زمینه کاری انجام نداده است. و یا اینکه یک راه جدیدی برای درمان مرضهای قلب و فشار خون و اینها داریم درست میکنیم که انشااله هم ارزان است و هم داخل بدن نمیرود و باورتان نمیشود در حدود شاید هزاران هزار دلار ارزانتر از داروهایی است که الان میدهند یا راههایی که الان هست. من معذرت میخواهم قشنگ فارسی صحبت نمیکنم؛ چون پزشکی را به فارسی نخواندم و حالیام نیست که قشنگ بگویم. اولاً فارسیتان بسیار عالی است برای کسی که ۴۶ سال از ایران دور بوده است، این فارسی بسیار فارسی عالیای هست و سپاسگزارم از این که با این زبان دارید با ما صحبت میکنید. برگردم به قلب مصنوعی. آیا قلب مصنوعی یک دستگاه کاملی است که در بدن انسان گذاشته میشود، یا قسمتهایی از این قلب مصنوعی استفاده میشود؟ یک دستگاه کامل است که به اندازهی دست شماست. اگر دیده باشید در کتابها تصویرش چاپ شده و این را میشود کلاً گذاشت در داخل بدن و آن قلبی که من اختراع کرده بودم، هیچ احتیاجی نبود که بدن را شکافت تا (لوله) رفت و آمد بکند. به همین جهت میگفتند کنترل از راه دور یعنی از طریق دور، هم میشد به آن انرژی داد و هم میشد کنترل کرد. درباره قلب به عنوان عضوی از بدن که موتور تحرک و زنده بودن بدن است، در همهی فرهنگها و در طول تاریخ همیشه گفته میشده که سرمنشأ همهی احساسات وعواطف است؛ شما بهعنوان مخترع قلب مصنوعی و کسی که در طول سالهای زیاد جراحی قلب کردهاید و قلب طبیعی انسان را بارها و بارها باز کرده و عمل کردهاید، در مقابل قلب مصنوعی و این باور فرهنگی چه احساسی به شما دست میدهد؟ باید بگویم حقیقت دارد که قلب محل احساسات است، این درست است. وقتی شما احساساتی میشوید، ضربان قلبتان هم بالا میرود و هم پایین میآید. بستگی به وضع مغزیتان دارد. عصبای هست که از مغز به قلب میرود و به همین جهت وقتی به شما خدای ناکرده کسی خبر بدی میدهد، قلبتان ناراحت میشود. بعضیها حتا میمیرند. این که چه تأثیری از نظر من دارد، من هنوز فکر میکنم قلب به مغز راه دارد و به قول معروف وقتی قلب کسی میشکند، حقیقت این است که احساسات شخص تغییر میکند. درست هم هست. از نظر من با وجود این که همهاش با قلب مصنوعی کار کردهام یا قلب انسان را در دست داشتهام، با وجود این احساسات من تغییر نکرده و هنوز هم من مثل آدمهای دیگر خوشم میآید، بدم میآید، بچههایم را دوست دارم، دوستانمان را دوست دارم. آن احساسات هنوز هست و تغییری نکرده. هنوزهم یادم میآید از کجا آمدم بیرون، در کجا بزرگ شدم و دهاتهای خودمان را یادم هست، مردمی که آنجا بودند را هنوز دوست دارم. مردم جهان را دوست دارم.
پس قلبی که شما اختراع کردهاید به آدمها زندگی میدهد، اما نمیشکند! امیدوارم که زندگی بدهد و هیچ وقت قلبشان نشکند. من در یک ده کوچک به نام ورکانه به دنیا آمدهام. همیشه افتخار میکنم. از من همیشه خارجیها و روزنامهها میپرسند از کجای دنیا خوشت میآید یا از همه جا بهتر کجاست؛ چون من همه جای دنیا میروم. من میگویم ورکانه. میپرسند ورکانه کجاست؟ میگویم یک ده تابع تویسرکان. تویسرکان کجاست؟ ملایر. ملایر کجاست؟ ایران. بعد میگویند هان، پس مال ایرانی. یک فیلم از زندگی من درست کردند. من گفتم که این ورکانه است که بهترین جای جهان است. بعداً یک هفته دو هفته گذشت. دیدم گروهی آمدهاند و میگویند، آقا ما میخواهیم در ورکانه هتل درست کنیم. گفتم آنجا اصلاً راه نیست، ماشین نمیرود. آن موقع که من بودم آنجا، ماشین نمیرفت و با اسب یا پیاده میرفتیم. گفتم آنجا توریست نیست، نمیشود تأسیسات توریستی درست کرد. تا چندسالگی در ورکانه بودید؟ من تا بیست سالگی آنجا بودم. پس تمام کودکی، نوجوانی و تقریباً جوانی شما در ورکانه و در یک روستای ایرانی شکل گرفته و حالا در جایی هستید که از نظر علمی در یکی از بالاترین مقامهای علمی دنیا قرار دارید و همه جای دنیا سفر میکنید و همه جا به دانش شما و تخصص شما احترام گذاشته میشود. تفاوت را از روستا تا این قلهی بزرگ جهانی چه جوری میبینید؟ رسد آدمی به جایی که بهجز خدا نبیند. شما شرایط خودتان را وقتی مقایسه میکنید به این باور دارید که هر موفقیتای برای هر آدمای در هر موقعای امکانپذیر است؟ کلاً. اگر من بتوانم این کارها را بکنم، همهی مردم میتوانند. امشب بیایید گوش کنید که چه میخواهم بگویم. چه میخواهید امشب بگویید در سخنرانیتان؟ میخواهم بگویم اگر من که یک دهاتی بودم، چوپان بودم، بتوانم این کارها را بکنم، اطمینان میدهم همه میتوانند این کارها را بکنند. به خودت اطمینان داشته باش، اصرار داشته باش! وقتی ورشکست میشوی، یعنی نمیتوانی موفق بشوی، نترس! دو مرتبه برو همین کار را انجام بده، ادامه بده و به خدای خود ایمان داشته باش. پیام شما برای جوانهایی که الان در ایران زندگی میکنند چی هست؟ امیدوار باش، زحمت زیاد بکش و دنبال آن آرزویی که هستی برو. شما به همهی آرزوهایتان رسیدهاید؟ نمیشود گفت به همهی آرزوهایم رسیدم؛ به بیشتر آن چیزهایی که میخواستم انجام بدهم، رسیدم. مهمترین چیزی که میخواهید اختراع بکنید وآرزو دارید اختراع بکنید چی هست؟ امیدوارم قبل از این که بمیرم، اختراعی بکنم که بتواند به تمام مریضهای دنیا کمک بکند به قیمت بسیار پایین. الان قلب مصنوعی که من اختراع کردم، یا قلب دیگران را به جای قلب دیگری گذاشتن خیلی گران است و من امیدوارم همین اختراعی که دارم روی آن کار میکنم، شاید طوری بشود که هرجای جهان هر کسی احتیاج داشته باشد، بتواند از آن استفاده بکند. قلب مصنوعی که در بدن یک انسان گذاشتید و آن انسان نجات پیدا کرده، بیشترین طول عمری که آن فرد داشته چقدر بوده؟ تا بهحال به هفت سال رسیده. |
نظرهای خوانندگان
shaayestae-ye yek danesh-mand nist daer hangam gof wae go "ensha-ullah/bae omed khoda" bae kar bae borad. yek danesh-mand baayed yek kami palsapae ham bi aamozad
haer kas aazad ast an gonae kae au mi andeshad wae az did au dorost ast ,andeshae nae maayed ,ama in aghaaye nau-paded-aawaer wae danesh-mand nae mi danad daer nask haa-ye deni naweshtae ast ,giti 4500 ya 4000 saalpesh pedid aamadae ast,wae danesh zamen-shanasi pa-baer jaa kerdae ast kae zamen chand milliard saal pesh padid aamadae ast ? dah haa namonae degar ham ast kae hamin daer in jaa bas ast, shayed eshan rasti ra bae danad ama ba chanen weraji haa mi khahad khod ra bae del aakhond haa wae padshah-parast haa sherin nae maayed
radio-zamaanae agaer in naweshtae ra chaap nae mi konad,yek ro-gareft bae aghaaye pazeshk bae ferstad ; shaayed kalae ash behter bae kar aftad
Yaad-awaeri : yek danesh-mand ;taa hangamae kae az au dae baarae palsapae porsedae nae mi shawad, baayed az perdakhtan bae idealism wae materialism doori jooyed
-- Hoshang ، Oct 14, 2009 در ساعت 03:39 PMدوستان عزیز زمانه با سلام و آرزوی موفقیت های بیشتر
-- بدون نام ، Oct 16, 2009 در ساعت 03:39 PMیک بار دیگر هم در گذشته این نکته را دوستانه گوشزد کرده بودم...انگار سوء تفاهمی در میان است که زمانه میانگارد «کانادا» یعنی «تورونتو»!!
راستی چرا در میان همه گزارش هایی که تاجدولتی نازنین، دوست کوششگر ما برای زمانه قلمی کرده، همه در حول و حوش مسائل و افراد تورونتویی است...
دوستی می گفت: واویلا!! حالا که حضرت امپراتور «فرید»جان تورنتویی تبار هم در راس قرار گرفته دیگر جایی برای بازتاب مسائل ایرانیان دیگر استان ها و شهرهای کانادا نمی ماند!!
لطفا یادی هم از دیگر غربت نشینان آستانه قطب بکنید!!
فدوی
The Persia/Iran lost thousands like , this scientist after 1979 ,and before 1979 because in in Iran govern/governed the regims which did not love Iran
I become sad every time I read such reports because the friends of Persian Speaking Countries want to help these scientist first the Persian Speaking People than the other human, like all other countries scientists worldwide. Thank You - 16th October 2009
-- Kudos Talash ، Oct 16, 2009 در ساعت 03:39 PM