رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۵ اردیبهشت ۱۳۸۸
گزارشی از سخنرانی دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن در تورنتو

«مفهوم انتخاب اوباما چیست؟»

محمد تاج‌دولتی
tajdolati@radiozamaneh.com

از روز چهارم نوامبر گذشته که باراک اوباما به عنوان رییس‌جمهور جدید ایالات متحده‌ی آمریکا انتخاب شد تا روز بیست ژانویه که به عنوان چهل‌ و چهارمین رییس‌جمهور این کشور زمام امور آمریکا را به دست گرفت، مقالات، تحلیل‌ها و سخنرانی‌های بی‌شماری درباره‌ی ریشه‌ها و دلایل انتخاب او به عنوان نخستین رییس‌جمهور رنگین پوست قدرتمندترین کشور جهان منتشر و ایراد شده است.

چندی پیش دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، نویسنده و پژوهشگر صاحب نام ایرانی که شمار کتاب‌های منتشر شده‌اش از رقم پنجاه نیز گذشته است، به دعوت کانون ایرانیان دانشگاه تورنتو در یک جلسه‌ی سخنرانی و پرسش و پاسخ با جمعی از ایرانیان دانشجو و غیر دانشجو شرکت کرد.

Download it Here!

موضوع سخنرانی دکتر ندوشن «مفهوم انتخاب باراک اوباما» بود. دکتر ندوشن سخنرانی خود را با بیان این نکته آغاز کرد که انتخاب اوباما مفهومی بسیار بیشتر از انتخاب یک رییس جمهور آمریکا دارد:


دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، نویسنده و پژوهشگر ایرانی / عکس از محمد تاج‌دولتی

«چون آمریکا و دنیا آماده بود که چنین انتخاب و تغییر شگفتی را بپذیرد. این که چطور این غریبه را وارد کردند و به عنوان رییس‌جمهور انتخاب کردند؟ سوال بزرگی در برابر جهان است.

من خواسته‌ام به این موضوع از زاویه‌ی خاصی نگاه بکنم. که چرا این آمادگی، این عقبگرد، این چرخش بزرگ در مردم آمریکا پیدا شد؟ برای اینکه مسبوق به مقدماتی بود.

به نظر من این انتخاب یک نوع محکومیت تمدن قرن بیستم جهان است. محکومیت روابط شرق و غرب است. محکومیت روشی است که بر دنیای یک قرن گذشته حاکم بود و یک نوع حالت استغفار مردم آمریکا نسبت به رفتاری است که در گذشته به ساکنان سیاهپوست آمریکا داشته‌اند.

بنابراین می‌خواهم بگویم که یک نوع سلامت مزاج از دنیا کم بود و ناگهان آمریکائیان متوجه شدند که باید یک تغییری ایجاد شود.


به همین دلیل بود که اوباما شعاری که داشت و عنوان کرد شعار تغییر بود و همه بدون اینکه بدانند این تغییر چیست و ممکن است از کجا شروع شود و شامل چه چیزی شود در گوش‌هایشان زنگ خاصی ایجاد کرد و ربوده‌ی این تغییر شدند.»

دکتر اسلامی ندوشن ریشه‌ها و دلایل انتخاب باراک اوباما را در بحران موجود در تمدن قرن اخیر جستجو می‌کند و معتقد است تا قبل از عصر تجدد صنعتی، تعادلی بر امور جهان حاکم بود و با وجود بسیار نارسایی‌ها زندگی عمومی در مناطق مختلف بر توازنی میان انتظارات مردم و چیزی که به دست می‌آوردند استوار بود.

اما آن تعادل در قرن گذشته از میان رفت و نخستین نشانه‌های بی‌توازنی در دنیا با بروز دو جنگ جهانی بزرگ آشکار شد. رشد سریع بی‌عدالتی، اسراف‌ها و افراط ‌ها در تقسیم‌ منابع و مزایای جهانی و محرومیتی که هر چه بیشتر بر جامعه‌ی بشری حاکم می‌شد یک حالت عصیان در میان مردم جامعه‌های عقب‌افتاده و فقیر ایجاد کرد.

به عقیده‌ی دکتر ندوشن، گسترش سریع تکنولوژی ارتباطات و دسترسی راحت مردم محروم به ماهواره‌ها و رسانه‌های مدرن و مشاهده‌ و آگاهی جامعه‌ی بشری از اختلافات طبقاتی و اختلاف مزایا و امتیازهای زندگی، عده‌ای را وادار کرد که از جان گذشتگی نشان دهند و انتقام خود را از وضع و تمدن موجود بگیرند.

که رفتارهای تروریستی و واقعه‌ی عجیب ۱۱ سپتامبر از نشانه‌های بارز اعتراض به نظم موجود جهانی شد.

بحران اقتصادی موجود ناشی از تراکم اشتباهات قرن گذشته است

به گفته دکتر ندوشن: «موضوعی که کاملاً تازگی دارد آگاهی بشر به این نکته است که سرنوشت او یک سرنوشت محتوم ابدی نیست، بلکه به دست همنوعان خود اوست. به دست کسانی است که جهان امروز را می‌سازند و اقلیتی جهان امروز را در اختیار گرفته‌اند و او را در یک دایره‌ی جهانی گذاشته‌اند.

به همین دلیل است که او هم به این نتیجه می‌رسد که من از این وضع انتقام می‌گیرم ولو به قیمت جان خودم تمام شود. این انتقام گرفتن به طرز عجیبی جلو رفته است.

هدف تنها کسانی نیستند که این افراد آنها را مسوول وضع، گرفتاری یا بدبختی خودشان بدانند. چون مسئولان در دسترس آنها نیستند، افراد بی‌گناه هم قربانی می‌شوند.

این خبرهایی که شنیده می‌شود که مثلاً وقتی افراد بیگناه برای خرید در بازار بغداد یا بازار افغانستان یا در یک اجتماع و مجلسی جمع شده‌اند و در آنجا بمب‌های کور منفجر می‌شود و این جمعیت بیگناه که در وضع کنونی جهان هیچ نوع دخالت و تقصیری نداشتند، کشته می‌شوند، اینها نشان می‌دهد که تا کجا این عقده و شکل انتقام‌جویی توانسته دور برود و این افراد بی‌گناه و بی‌خبر را بتواند در بر بگیرد.

این یک چیز تازه‌ای نیست. البته در گذشته از این نوع کشتارها بوده است. ولی نه این که به صورت کور انجام بشود. این شرایط حاکی از یک ترس، کینه‌ و یک عقده‌‌ی خاص است.»

به نظر دکتر اسلامی ندوشن، عصبانیت از نظم موجود از چشم تمدن غربی مسلط بر جهان دیده می‌شود. او می‌گوید همه‌ی آزمایش‌هایی که در صدسال گذشته انجام شده برای اینکه سامان قابل قبولی برای جهان پیدا شود، شکست خورده است.

کمونیسم روسی و چینی هر دو از صحنه خارج شدند. چون حداقل آزادی، به عنوان عنصر حیاتی که لازمه‌ی ادامه‌ی زندگی‌ست، در آن وجود نداشت. اما دنیای سرمایه‌داری نیز اکنون در معرض چنین آزمایشی قرار گرفته است.

بحران اقتصادی موجود در دنیا که ناشی از تراکم اشتباهات قرن گذشته است به جایی رسیده است که ناگهان تمام ارکان اقتصادی جهان را که مرکزش در غرب و آمریکاست در بر گرفته است.

دکتر ندوشن معتقد است: تقارن بحران اقتصادی موجود با انتخابات آمریکا و نتیجه‌ی آن، نشانه‌ی دیگری از بحران تمدن و نظام سرمایه‌داری ناعادلانه در دنیاست.

انتخاب اوباما نشانه انعطاف آمریکائیان است


دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، نویسنده و پژوهشگر ایرانی / عکس از محمد تاج‌دولتی

به گفته دکتر ندوشن: «تمدن صنعتی، به خصوص در صدسال اخیر بیشتر تکیه‌اش بر روی رفاه مادی و آنچه که می‌تواند در اطراف این رفاه مادی سیر بکند می‌گذرد. بنابراین حالا آشکار می‌شود که این کافی نبوده است.

مردم آمریکا به کسی روی آوردند که به هیچ عنوان نمی‌توانست با آنها سنخیتی داشته باشد. درست به همان علتی که سنخیت نبود و با آنها متفاوت بود، چه از لحاظ رنگ پوست، چه از لحاظ اسم، که در نامش حسین هم هست و می‌دانید که حساسیت مردم آمریکا به خاطر تبلیغات وسیعی که شده نسبت به مسایل اسلامی چقدر است، و چه از لحاظ سایر سوابق خانوادگی، چیزی نبود که باب طبع یک آمریکایی اصل، یک آمریکایی تیپیک بتواند باشد.

ولی علیرغم همه اینها مسایل مهم‌تری در مقابل خود قرار دادند. گفتند چون این شخص متفاوت است با آنچه که ما تا حالا با آن زندگی کرده‌ایم و با آن انس گرفته‌ایم و پسندیده‌ایم و به کار انداخته‌ایم- امثال نیکسون، آیزنهاور و افرادی که کاملاً آمریکایی مآب بودند و حتی همین مک‌کین که رقیب اوباما بود- باید با اینها تفاوت داشته باشد بلکه ما بتوانیم از او یک راه چاره بگیریم.»

دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن در بخش پایانی سخنرانی خود اظهار داشت که آمریکایان مثل کسانی که به بن‌بستی رسیده‌ و خواهان بازگشت هستند باراک اوباما را به عنوان رییس جمهورشان انتخاب کردند که نشانه‌ی انعطاف آمریکاییان نیز هست. چون در تمدن آمریکایی موفق شدن در زندگی از هر راهی و توسط هر کسی بسیار اهمیت دارد و هر کسی که قادر باشد این موفقیت را تامین کند برای آنها قابل قبول است.

بازی تمام نشده است

دکتر اسلامی ندوشن نتیجه‌گیری می‌کند:

«حالا تا چه اندازه در عمل چنین موفقیتی حاصل شود معلوم نیست، اما مردم آمریکا فکر کردند شاید این شخص قادر به انجام کاری باشد که موفقیت ادامه پیدا کند. برای مردم این سوال ایجاد شد که این تمدن می‌خواهد به کجا برسد.

به همین دلیل این رای که در آمریکا داده شد معنی‌دار بوده است. چه همه‌ی رای‌دهندگان نسبت به این موضوع آگاه باشند یا نباشند. واقعاً ممکن است که گروهی متوجه نبوده‌اند و در ضمیر ناآگاهشان حس کرده‌اند که آن چیزی که تاکنون بوده، دیگر خوب نیست و مزه ندارد و برای زندگی خوشایند نیست و تا کی می‌توان به این صورت زندگی کرد؟

اسیر فقط و فقط خواست های جسمی و مادی خود بود و از چیزهای دیگر غافل شد؟ این علتی بود که در پایه‌ی این انتخاب قرار گرفت.


این انتخاب در ذهن مردم یک حالت هیجان درونی داشت و آنها را وادار کرد که یک دفعه یک نوع قیامی که خیلی خیلی ریشه‌دار ومعنی‌دار است بکنند. یعنی کسی را سر کار بیاورند که اجداد و گذشتگان او در جریان دیگری زندگی کرده‌اند و رابطه‌ی سفیدپوستان یعنی ساکنان اصلی آمریکا با آنها به صورتی دیگر بوده است.

اما بازی به هیچ وجه تمام نیست. تا زمانی که یک نوع تجدید نظر بنیادی و اساسی در مسایل اجتماعی جهان، روابط دنیای صنعتی باجهان سوم و در واقع دنیای فقیر و روابط انسانی تغییر نکند و تا زمانی که بین وعده‌ها و حرف‌ها با عمل یک نوع رابطه‌ی نزدیک‌تری پیدا نشود این مساله باقی خواهد ماند.»

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

همانند تمام سخنان استاد ندوشن، سخنرانی بسیار بجا، پر معنا و مفیدی بود. از این که سخنرانی استاد را در سایت تان قرار دادید بسیار سپاسگزارم. دکتر اسلامی ندوشن یکی از بزرگترین اندیشمندان عصر حاضر ایران است. از تمام هم وطنانم تقاضا می کنم کتاب های دکتر اسلامی ندوشن را تهیه و مطالعه کنند تا با اندیشه های ناب ایشان که در روزگار کنونی گره گشای مشکلات ایران و جهان است بیشتر آشنا شوند.

-- بابک ، Jan 24, 2009 در ساعت 03:29 PM

با کمال احترام به استاد اما اظهار نظر عجولانه و احساسی و ناهمگونی فرموده اند. تعبیر عقبگرد در ارجاع به کدام سابقه تاریخی و مشابهی اظهار شده است. یا با چه استدلالی ایشان دوران کنونی را چنین در بن بست تصویر نموده اند. این بن بستی است که مبلغان تئوریهای سعادت نهایی (از مذهبی و غیر مذهبی) انرا احساس می کنند. آن هم به خاطر اینکه کسی چنین نسخه های نهایی را باور ندارد و این خود حاصل همین تجربه بشری است. در کدام مقطع تاریخی گذشته چنین حس مشترک ضد تبعیض و فقر و موافق با بهره مندی و لذت همگانی وجود داشته است. انتخاب اباما نیز ناشی از همین جرات و جسارت انسان جدید است که استاد آنرا بسیار بدبینانه و از سر استیصال تصویر نموده اند. یا مثلا برداشت عجیب ایشان از حساسیت مردم غرب نسبت به مسلمانان که بیشتر برعکس آن درست است. در انگلیس آنقدر که این مسلمانان با ظاهری کاملا متفاوت با فرهنگ غربی راحت هستند و اعتماد به نفس دارند که همینها در ترکیه یا در تهران اینقدر راحت نیستند. آنهم بعد از آن بمبگذاریها و ... البته این یک نفع دوجانبه است. بابا ول کنید این حس بی دلیل و نوستالژیک به گذشته آرمانی یا نسخه های شفابخش موهوم را. این انسان امروز هر کاری نکرده باشد حداقل شهامت به معرض دید گذاشتن بدیها و خوبیها و کم وکاستیها و شهامت اعمال تغییر هر زمان که لازم باشد را در صد سال اخیر که استاد اشاره کرده اند داشته است. این حرفهای استاد را نادقیقتر از دقت نظر مورد انتظار از ایشان دیدم. این فقط نظر شخصی بنده بود با کمال احترام و ادب به پیشگاه استاد.

-- بدون نام ، Jan 24, 2009 در ساعت 03:29 PM

سخنان استاد ندوشن بسیار منطقی و حتی بدیهی است اما یک نکته که مردم آمریکا و بسیاری از نقاط جهان را هزاران سال است که در عذاب و ناراحتی دایمی قرار داده آن است که یک گروه اقلیت (و سعی کنید حدسی بزنید کدام گروه) که خود را "فرزند خدا و مالک برحق هستی و منابع و مخلوقات آن" می داند (!) به بهانه ها و اشکال مختلف بر اکثریت جامعه حکومت کرده و می کنند. و برده داری، هر چند به صورت سنتی آن در بیشتر جاهای دنیا از بین رفته است اما به شکل مدرن و امروزی آن با رفاه ظاهری برای گروههای زحمت کش جامعه نه فقط هنوز وجود دارد که حتی اشکال بدتری نیز به خود گرفته است.

یکی از مشکلات اصلی در آمریکا و خیلی جاهای دیگر که الگوی اقتصادی مبتنی بر دمکراسی آمریکایی را دنبال کرده و می کنند آن است که قانون اساسی آن کشور که مترقی ترین قانون دمکراتیک از دویست سال پیش تا عصر حاضر است (اگر چه که خود نسخه ای به روز شده از قوانین مشابه در دوران باستان است) آنچنان دستخوش تبصره های ناجور شده که از اصل خود بسیار به دور افتاده و عملاً به ضد خود تبدیل شده است.

مردم در آمریکا و خیلی جاهای دیگر به صورت برده وار زندگی می کنند هر چند که جای شلاق ارباب و سوءاستفاده های وی با جریمه های بانکی و کردیت کاردی و دیرکرد از کار و عدم امنیت شغلی و مالی و ... نهایتاً یک جور دیسیپلین فاشیستی در محیط کار و زندگی و مانند آن تعویض شده است. این تناقض درد آور احتمالاً دلیلی است بر این که می بینیم مردم غیر سیاه پوست آمریکا (که از نژادها و ملیتها و رنگهای گوناگونی تشکیل شده اند) به فردی رأی می دهند که نماینده گروهی است که احتمالاً بیش از همه در طول تاریخ از بردگی در عذاب بوده و ستم کشیده است. این همان نکته ای است که استاد ندوشن و "بدون نام" هم در بخش کامنتها به شکل دیگری به آن اشاره کرده اند: بردگی در دنیای امروز سیاه و سفید و سرخ و زرد نمی شناسد و اکثریت مردم این دنیای پر جمعیت (و در حال انفجار!) در هر جا که باشند با یکدیگر همدرد هستند!

این همان موضوعی است که خیلی ها به آن اشاره کرده و این اوضاع را پیش بینی نموده اند و اگر قدرتمندان و صاحبان انحصار طلب (و زورگوی) سرمایه های کلان و اغلب سیاستمداران (که متاسفانه علیرغم انتخاب شدن توسط مردم به تنها کسی که خدمت نمی کنند همان مردم هستند) هر چه زودتر متوجه آن نشوند، ایجاد بحرانهای اقتصادی و جنگ های ساختگی اما خانمان سوز و نسل برانداز دیگر نه تنها اثر نخواهد داشت که حتی نتیجه ای معکوس خواهد داد!

-- بی نام ، Jan 24, 2009 در ساعت 03:29 PM

نمی دانم چطوری سایه حزب کمونیست موفق چین را از سر چین ابرقدرت و پیشتاز دور دیدید. اینها کمونیسم را صرفاً پروتستانیزه کردند و از بین نبرده اند. تنها کاتولیکهای اردوگاه سوسیالیستی شکست خورده اند.

-- جواد مفرد کهلان ، Feb 7, 2009 در ساعت 03:29 PM

از اینکه میبینم دکتر اسلامی ندوشن اینهمه شیوا وپر مغز در کانادا سخن گفتند به عنوان هم محلی احساس غرور میکنم

-- سید حسین موسوی ندوشن ، Mar 13, 2009 در ساعت 03:29 PM

نکاتی در سخرانی اقای دکتر است که شاید از دید جمعیت متنوع و رنگین امریکای شمالی چندان دلپذیر نیست . اما شاید در شرایطی دیگر مردم امریکا انتخاب دیگری می کردند . اما اگر قرن بیستم با جنگ جهانی اول اغاز شد . در دهه دوم قرن بیستم . قرن بیست ویکم مطمئنا با انتخاب اوباما اغاز شده . جهانی که برای پیشرفت در ان بیش از رنگ پوست و موقعیت خانوادگی و عواملی از این دست . انسانها باید زبان مکالمه با قدرت و سازو کارهای قدرت را بیاموزند . شاید این دنیا با دنیای جنسیتگرا و نژاد گرای طبقاتی که اقای دکتر در ان زیست کرده اند بسیار متفاوت باشد . به هر حال عوامل اقتصادی و تکنولوژیکی به سرعت دنیای مارا تغییر داده اند و تحولات را تسریع نموده اند . شاید نقش هواپیما درترکیب نژادهای بشری از هر معجون شهوت بر انگیز گذشته قویتر است .

-- بدون نام ، Apr 25, 2009 در ساعت 03:29 PM