رادیو زمانه > خارج از سیاست > تورنتو > هزاره شاهنامه: سمفونی «سهگانهی پارسی» و نقالی | ||
هزاره شاهنامه: سمفونی «سهگانهی پارسی» و نقالیمحمد تاجدولتیدر سومین روز کنفرانس دوسالانهی مطالعات ایرانی که از پنجشنبهی گذشته با حضور ۲۰۰ استاد و پژوهشگر ایرانی و غیر ایرانی از دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی اروپا، آسیا، آمریکا و ایران در تورنتو آغاز شد، در میان ۱۷ جلسه سخنرانی و بحث و گفتوگو دربارهی موضوعات گوناگون ادبی، فرهنگی، هنری و سیاسی اجتماعی، دو برنامه بیش از باقی برنامهها مورد توجه شرکت کنندگان در کنفرانس قرار گرفت.
جلسهی سخنرانی و بحث و گفتوگوی دکتر ابراهیم باستانی پاریزی دربارهی چگونگی و آغاز آشنایی ایرانیان با سرزمین کانادا و کنسرت بزرگ هزارهی شاهنامه، این دو رویداد بود. دکتر ابراهیم باستانی پاریزی چهرهی شاخص فرهنگ و ادب ایران که ۸۳ سالگی را هم پشت سر گذاشته، همچنان با نکته سنجیها و ذهن تیز و پربار خود در کنار احمد اشرف، نویسنده و پژوهشگر ایرانی دانشگاه کلمبیا نشست تا در حضور دکتر احسان یارشاطر به خیل مشتاقان حرفهایش بگوید که سابقهی آشنایی ایرانیان با کانادا آنچنان که به مزاح گفته میشود با نوشابهای به نام «کانادا» نبوده!
باستانی پاریزی: ایرانیان ۱۵۰ سال پیش با کانادا آشنا شدند «ظاهرا نخستین آشناییهای ایرانی با مکتوبات عمومی و به اسم کانادا اندکی بیش از ۱۵۰ سال قبل شروع میشود. سخنان من برای این که برائت داشته باشد مربوط میشود به نخستین آشنایی جامعهی فرهنگی ایران با کلمهی «کانادا». این البته مربوط به ارتباطات رسمی و یا سیاسی که بعدها صورت گرفته و موکول به تحقیق در آرشیوهای دو کشور است، نخواهد بود که امکان آن نیز برای من نبوده است.» دکتر احسان یارشاطر در تمجید از تلاشهای دکتر باستانی پاریزی چنین عقیده دارد: «ما در دورههای جدید چندین مورخ خوب داشتیم. از اسد کیمیا کم و بیش شروع میشود تا عباس اقبال آشتیانی، نصرالله فلسفی، فریدون آدمیت و عدهای دیگر. ولی کتابهای آنان در حقیقت بیشتر به کار اهل تحقیق میخورد. اما کتابهای آقای دکتر باستانی پاریزی، بدون آن که از تحقیق چیزی کم داشته باشد به صورتی نوشته شده است که تاریخ را در بین مردم برده است. این خصوصیت آثار ایشان است و به نظر من این یک خدمتی است که انسان یک علم را با نوشتن آثاری با فارسی روشن و آسانتر و شیرین، توام با داستان و قصه و تمثیل و مزاح، بتواند به میان مردم ببرد و مردم را با علمی که موضوع تحقیق اوست آشنا کند. من به عنوان یک ایرانی از ایشان تشکر میکنم.»
بزرگداشت احسان یار شاطر پیش از کنسرت هزاره شاهنامه در تمام ساعات سومین روز کنفرانس، حرف و سخن بسیاری از شرکتکنندگان در جلسات سخنرانی، دربارهی رویداد شاخص کنفرانس امسال یعنی کنسرت «سهگانهی پارسی» اثر بهزاد رنجبران، موسیقیدان ایرانی و شاهنامهخوانی مرشد ولیالله ترابی نیز بود، که این نوآوری هنری، یعنی موسیقی غربی - که با اجرای ارکستر سمفونی ۸۰ نفرهی تورنتو به رهبری جوآن فالتا برگذار شد - چگونه با نقالی و شاهنامه خوانی که هنر سنتی ایرانی است هارمونی خواهد داشت. انجمن جهانی پژوهشهای ایرانی همچنین برنامهریزی کرده بود تا در مراسمی پیش از کنسرت، بزرگداشتی نیز از دکتر احسان یارشاطر، بنیانگذار و مدیر دانشنامهی معروف ایرانیکا انجام دهد. مراسم بزرگداشت دکتر یارشاطر که به خاطر یک عمر تلاش بی وقفهی او در معرفی و رشد فرهنگ و ادب ایران صورت گرفت در سالن «روی تامسون»، که یکی از بزرگترین و مجللترین سالنهای کنسرت آمریکای شمالی است، انجام شد. پس از این مراسم، کنسرت «سهگانهی پارسی» در حضور بیش از دو هزار نفر با ضرب و زنگ زورخانهای که توسط محمد قوی حلم، تنبک نواز ایرانی نواخته میشد و نقل داستان هفت خوان رستم آغاز شد. در بخش نخست کنسرت هزارهی شاهنامه، فشردهای از داستانهای هفت خوان رستم و زال و سیمرغ به زبان انگلیسی بر روی پردهی نمایش بزرگی نشان داده میشد و پس از نواختن ضرب، مرشد شاهنامهخوان به روی صحنه میآمد؛ نقلی از داستانی که ترجمهاش به نظر تماشاگران رسیده بود، میگفت و با خروج وی از صحنه، ارکستر سمفونی ۸۰ نفره قطعهی مربوط به همان داستان را مینواخت. در بخش دوم کنسرت که به گفتهی بسیاری از هارمونی موسیقی و نقالی و پیوستگی داستانی بیشتری برخوردار بود، داستان «خون سیاوش» در هفت قطعه با نقالی و موسیقی به اجرا درآمد.
دریا دادور: من نقش تهمینه را بازی کردهام در پایان کنسرت هزارهی شاهنامه به سراغ «دریا دادور»، خوانندهی ایرانی که سه هفتهی پیش کنسرتاش در جشنوارهی تیرگان با استقبال بینظیر ایرانیان روبهرو شد، رفتم و نظرش را دربارهی سمفونی «سهگانهی پارسی» و نقالی مرشد ترابی پرسیدم. «من خیلی خوشحال هستم که این جا بودم، برنامهی بسیار عالیای بود و من خیلی لذت بردم. من شاهنامه را خیلی دوست دارم و از بچگی میخواندم و خودم هم یک مقدار کار میکنم روی شاهنامه. ولی نظر شخصی من این است که مطمئنا آقای رنجبران دلیل خاصی داشتند که از هیچ عنصر موسیقی ایرانی استفاده نکردند. خود من دوست دارم که اگر موسیقیای به ایران ربط دارد، یک مقدار از دستگاههای ایرانی استفاده شود. به این خاطر که متوجه بشویم که این (موسیقی) به شرق یا فرهنگ ما ربط دارد. ولی با همهی این احوالات من مطمئنم ایشان دلیل خاصی داشتند و خیلی خیلی لذت بردم.» در کارهای خود شما نیز نوآوری کم نیست. این تلفیق موسیقی کلاسیک غربی با نقالی و شاهنامهخوانی سنتی ایرانی به نظر شما به عنوان اولین تجربهای که اجرا شد، چگونه بود؟ بسیار عالی و زیبا بود و من خیلی چیز یاد گرفتم. همیشه شنیدن شاهنامه و نقالی باعث خوشایندی میشود و خیلی دوست داشتم. اولین بار بود که نقالی میدیدید؟ از نزدیک بله. ولی خیلی گوش دادهام و شنیدهام. من در سال ۲۰۰۳ به دعوت آقای لوریس چکنواریان به ایران رفتم و شاهنامه خواندم و نقش تهمینه را اجرا کردم. من این اپرا را خیلی دوست دارم چون ایشان از شاهنامهخوانی و زورخانه و قسمتهای مختلف فرنگ ما استفاده کردند.
دو تن از تماشاگران کنسرت و نقالی هم نظرشان را این طور بیان کردند: از نظر من خیلی عالی بود؛ بسیار زیبا. دو قسمت خیلی جالب بود. چیزی بود که تا به حال اجرا نشده بود و معلوم بود که خیلی هم زحمت کشیده بودند. خیلی عالی بود. نقالی مرشد ترابی را چطور دیدید؟ بسیار عالی بود. خیلی خوب بود. خیلی ماهرانه بود و واقعا لقب استاد برای ایشان برازنده است. ترکیب موسیقی کلاسیک با شاهنامه که یک روایت سنتی ایرانی است، چهطور بود؟ من از کسی شنیدم که ما دوست داشتیم شاهنامه را با تم ایرانی بشنویم، ولی برای این که این کار نوظهوری است بیشتر خوشم آمد. خیلی قشنگ بود. یکی دیگر از تماشاگران میگوید: بسیار زیبا، بسیار زیبا. از چه نظر زیبا بود، موسیقی یا نقالی؟ در درجهی اول نقالی و بعد هم موزیک بسیار زیبا بود. ترکیبی یگانه و بسیار انحصاری بود. من تا به حال چنین چیزی ندیده بودم. به نظر میآید که جز کارهایی است که همیشه باقی خواهد بود. بسیار تاثیر گذار بود؛ تلفیق سنت و مدرنیته با همدیگر. در همین رابطه • مقدمهای بر نامهای خانوادگی در ایران • «دولت احمدینژاد به امام زمان پاسخگوست نه به ملت» |