رادیو زمانه > خارج از سیاست > تورنتو > «رشد تعداد دختران دانشجو، از اثرات حجاب اجباری است» | ||
«رشد تعداد دختران دانشجو، از اثرات حجاب اجباری است»محمد تاجدولتیمرکز مطالعات ایرانشناسی دانشگاه تورنتو، روزهای جمعه و شنبه، 19 و 20 اکتبر کنفرانسی را با نام «ایران و مطالعات ایرانشناسی در قرن بیستم» برگزار کرد. این کنفرانس با مدیریت و هماهنگی دکتر «محمد توکلی ترقی» استاد تاریخ و مطالعات خاورمیانه دانشگاه تورنتو و دکتر «هما کاتوزیان» مورخ سرشناس و استاد علوم اجتماعی و نقد ادبی دانشگاههای انگلستان ترتیب یافته بود و در نخستین روز 9 تن از استادان ایرانی و غیرایرانی مطالعات ایرانشناسی از دانشگاههای اروپا و آمریکای شمالی شرکت داشتند.
نخستین سخنران، «استفانی کورنین» محقق مطالعات ایرانشناسی در دانشگاه نورتهمتن و نویسندهی چندین کتاب و مقاله دربارهی تاریخ سلسلههای قاجار و پهلوی در فصلنامههای ایرانشناسی بود که با عنوان بررسی دوبارهی مفاهیم ایران مدرن صحبت نمود. «استفانی کورنین» گفت که بسیاری از برداشتها و مفاهیم درباره تاریخ ایران در قرن بیستم و حتی دوران قاجار که در مطالعات ایرانشناسی مطرح شده است، باید دوباره مورد بررسی قرار بگیرد. وی همچنین به زمانبندی مراحل مختلف تاریخ ایران در قرن بیستم اشاره کرد و گفت: «بیشتر مورخان و ایرانشناسان، مبداهای تاریخی 1911 و 1921 را مورد توجه قرار می دهند و بدون توضیحی، یکباره ظهور رضاخان را مبداء تاریخ ایران مدرن تلقی میکنند. در حالی که میتوان تاریخ معاصر ایران را از زوایای دیگری بررسی کرد.»
سخنران دوم جلسهی پیش از ظهر کنفرانس مطالعات ایرانشناسی در قرن بیستم، دکتر «احمد کریمی حکاک» استاد و بنیانگذار مرکز مطالعات ایرانی در دانشگاه مریلند آمریکا بود که درباره تاریخنگاری ادبی در مطالعات ایرانشناسی صحبت نمود. از آنجا که همه سخنرانیهای کنفرانس به زبان انگلیسی ارائه می شد، از دکتر کریمی حکاک خواستم تا فشردهای از متن سخنرانی خود را برای شنوندگان رادیو زمانه بیان کند. «صحبت من دربارهی تاریخهای ادبی زبان فارسی بود. سه تاریخ ادبیات مهم را در قرن بیستم در مرکز توجه خود قرار دادم؛ تاریخ «ادوارد گرندل براون» به نام «A Literary History of Persia» تاریخ «یاند ریپکا» که سرانجام ورژن انگلیسی آن به نام «History of Iranian Literature» منتشر شد و تاریخ «ذبیح الله صفا» که به فارسی است و «تاریخ ادبیات در ایران» نام دارد. ویژگیهای هر کدام از اینها را بر شمردم و نظر خود را دربارهی آن ویژگیها گفتم. در تاریخ براون، «پرشیا» به عنوان مردم ایران یا ایرانیان برداشت شده است و تاریخ بر این اساس انتظام یافته است. یعنی تاریخ ادبیاتی است که مردمی ویژه در طول تاریخ به وجود آوردهاند. تاریخ «ریپکا» بیشتر از دیدگاه سوسیالیستی نوشته شده است و ربطهی بین ادبیات و فضای اجتماعی (یا بافتار اجتماعی) پیرامون، در آن بسیار مهم است. چون ادبیات نوعی روبنا تصور میشده است و مسائل مالی، اقتصادی و به خصوص تنازع بقایی که در بافتار جامعه بوده است و تلاش طبقاتی افراد و گروههای جامعه برای رسیدن به مرکز قدرت و کسب قدرت مطرح بوده، ویژگی خودش را پیدا میکند و در حقیقت تاریخ فئودالی ایران به عنوان یکی از زیر ساختهای ادبیات، به آن صورتی که ریپکا تفسیر میکند، دیده میشود. تاریخ ادبیات در ایران، نوشته روانشاد ذبیحالله صفا، از رنگ دیگری است و تا حد زیادی رنگ ناسیونالیستی دارد. دکتر صفا در دوران رضا شاه به مرحله تکامل فکری رسید و آثارش را در دوره محمدرضا شاه ادامه داد و این دورهای است که مقال ناسیونالیسم ایرانی، یعنی به شکلی مقال زبون ساختن و خوارشماری اقوام غیر فارس در آن مطرح است و برای مثال از این جهت، دکتر ذبیحالله صفا در تاریخ ادبیات در ایران، شاعران هندی فارسیزبان را هم ذکر میکند و همچنین شاعران و شاهان عثمانی را؛ و به غیرایرانیان بهای چندانی نمیدهد. سرانجام یادی کردم از کتاب «از صبا تا نیما» نوشته، روانشاد «یحیی آریانپور» و کارهایی که اخیراً شده است و از صحبتهای خودم، این نتیجه را گرفتم که به نظر میرسد در قرن بیست و یکم، ما نوعی تاریخ ادبیات خواهیم داشت که بیشتر متون ویژه را در مرکز توجه خودش قرار میدهد و از درون متن، یک منطقی را بیرون میکشد و آن منطق را تا جایی که امکان دارد تعمیم میدهد. یک تاریخ ادبیات متنمحور به جای تاریخ ادبیاتی که متون در حاشیه قرار میگیرند و فضای تعاتی ادبی بیشتر برای نویسنده مطرح است.»
پس از دکتر کریمی حکاک، دکتر «آزیتا طالقانی» استاد زبانشناسی، که اخیراً از آمریکا به کانادا آمده و در دانشگاه تورنتو به تدریس مشغول است، با عنوان زبانشناسان ایرانی در قرن بیستم سخنرانی کرد. دکتر آزیتا طالقانی، فشرده سخنرانی خودش را این گونه بیان میکند. «من سعی کردم که زبانشناسی فارسی در قرن بیستم را برجسته کنم و بیشتر تأکیدم بر روی ساخت زبان و ساخت واژه و دستور زبان بود و چکیدهای از کارهایی که در تاریخ، از قرن هفتم تا نوزدهم انجام شده و بعد در قرن بیستم، مقداری کارها را برجسته کردم. در قسمت آخر، بیشتر تأکیدم روی یک تصویر کلی بود، از موقعیت فعلی زبانشناسی و این که چه کارهایی توسط هر کدام از زبانشناسان، در داخل و خارج از کشور انجام میشود. هر کدام ازسازمانهایی که در ایران و در خارج، دستاندرکار هستند، در قرن بیستم، چه نقشی در پیشبرد زبانشناسی زبان فارسی را دارا هستند. این موضوع که که ما در آینده به کجا میرویم و زبانشناسی ما به کجا میرود و نقش زبانشناسان چیست.»
با دکتر آزیتا طالقانی درباره زبان فارسی و تغییر و تحولاتی که پیدا کرده، گفتگوی جداگانهای کردهام که در برنامههای آینده خواهید خواند. در جلسه بعدازظهر کنفرانس، روز جمعه، دکتر «مونیکا رنجر» استاد تاریخ خاورمیانه کالج Amherst در آمریکا که نخستین کتاب خودش را، با عنوان «آموزش، مذهب و گفتمان اصلاح فرهنگی در دوران قاجار» نوشته است، درباره مطالعات مربوط به مذهب زرتشت در قرن بیستم سخنرانی کرد. «مونیکا رنجر» به تاریخ ایجاد مدارس مدرن، تشکیل نهادهای اجتماعی و سیاسی در میان زرتشتیان ایران، از اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم اشاره کرد و این که این اصلاحات تا چه اندازه تحت تأثیر حرکتهای اصلاحی زرتشتیان هند یا به عبارت دیگر پارسیان هند بوده است. به گفته دکتر «مونیکا رنجر» از طریق این اصلاحات، مذهب مدرنشدهی زرتشتیان، نقش مرکزی و مهمی در به وجود آوردن اصلاحات اجتماعی و سیاسی گستردهای برای زرتشتیان ایران داشته است.
دکتر «تورج دریایی» استاد تاریخ ایران در دانشگاه کالیفرنیا در شهر ارواین، سخنران بعدی کنفرانس بود که درباره مطالعات ایرانباستان در قرن بیستم، صحبت کرد. وقتی از دکتر «تورج دریایی» خواستم فشردهای از سخنرانی خودش را به زبان فارسی بیان کند گفت: «صحبت بنده امروز درباره اثرات مطالعه تاریخ ایران باستان در قرن بیستم بود. یعنی این حفاریها و کشفیاتی که توسط مستشرقین و تاریخ دانان به عمل آمده، چه بازتابی در جامعه داشته است و همچنین دول مختلف در زمان قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی، چه عکسالعملهایی نسبت به این یافتهها داشتهاند. در سخنرانی خودم، بیشتر درباره کورش کبیر و هخامنشیان صحبت کردم که در اواخر دوره قاجار نظری میکنند به دوره باستان و حفاریهایی انجام میگیرد؛ ولی در دوره پهلوی است که این کار سرعت میگیرد و در حقیقت این سلسله هخامنشی، پروژهی سلسله پهلوی میشود، برای شناساندن آنها به مردم و یک گونه ربط دادن خودشان به هخامنشیان. قاعدتاً در زمان انقلاب، به این کار عکسالعملی منفی وجود دارد. به همین دلیل مطالعات هخامنشی رکود پیدا میکنند. صحبت من در این باره بود.»
دکتر «ژانت آفاری» استاد تاریخ و مطالعات زنان در دانشگاه «Purdue» تا کنون چندین کتاب و مقاله تحقیقی دربارهی تاریخ معاصر ایران نوشته است که معروفترین کتابهایش، «انقلاب مشروطه ایران» و «میشل فوکو و انقلاب ایران» است. ژانت آفاری، سخنرانی خودش را با عنوان، انقلاب جنسی نا تمام ایران ایراد کرد. ژانت آفاری در صحبتهایش ضمن ارائه تاریخچهای از وضعیت زنان ایرانی در گذشته و حال و سیستم سنتی خانواده در قرن بیستم، به این نکته نیز اشاره کرد که پس از انقلاب اسلامی حجاب اجباری برای زنان، در کنار اثرات منفی که برای آن بیان میشود، باعث شده که بسیاری از زنان و دختران قشرهای سنتی جامعه بتوانند در سطوح مختلف جامعه حضور پیدا کنند و رشد بالای تعداد زنان و دختران تحصیلکرده یا دانشجو، یکی از اثرات وجود حجاب اجباری است.
در جلسه عصر روزجمعه، در کنفرانس مطالعات ایرانشناسی در قرن بیستم، سه تن دیگر از استادان دانشگاه سخنرانی کردند. دکتر «منصور بنکداریان» استاد تاریخ تطبیقی، درباره انگلستان و مطالعات ایرانشناسی در قرن بیستم صحبت کرد. دکتر بنکداریان تاریخچهای از مطالعات ایران شناسی انجام شده در انگلستان، چه از طریق مراکز دانشگاهی و چه از طریق مؤسسات خصوصی و دولتی ارائه کرد و گفت در بررسی مطالعات انجام شده در انگلستان، همیشه باید به این نکته اساسی توجه کرد که تحقیقات از جانب چه افراد و مراکزی تهیه شده یا هدف از انجام آن مطالعات چه بوده است.
پروفسور «برد فراگنر» مدیر انستیتوی مطالعات ایرانی، در آکادمی علوم وین در اتریش، درباره تاریخچه مطالعات ایرانشناسی در آلمان و اتریش سخن گفت و دکتر «علی بنوعزیزی» استاد روانشناسی فرهنگی در کالج بوستن و مسئول برنامه خاورمیانه و مطالعات اسلامی، به عنوان آخرین سخنران روز نخست کنفرانس درباره مطالعات ایرانشناسی در آمریکا سخنرانی کرد. دکتر «بنوعزیزی» سیر تحولات ایران در آمریکا را به سه دوره تقسیم کرد که دوره اول تا سال 1920 میلادی بوده است، دوره دوم در سالهای 1930 و دوران حکومت رضا شاه و دوره سوم از سالهای 1940 و 1950 آغاز شده که مربوط به دوران ایران مدرن است. . |
نظرهای خوانندگان
salam akse fogh marbut be namayeshgahe akse vaghe dar daneshgahe utonomo dar shahre barcelon espaniya ast va dar safhe aval nashriye daneshgahi barcelon be chap resideh ast.jahate etelae
-- shirin bahminavara ، Oct 31, 2007 در ساعت 12:25 PM