رادیو زمانه > خارج از سیاست > میز کنار پنجره > جوگیر نمیشوم! | ||
جوگیر نمیشوم!گفتوگو: معصومه ناصریگفتوگو با محسن نامجو را از اینجا بشنوید. محسن نامجو اینروزها در سفر اروپاییاش است. سفری که سر و صدای زیادی هم ایجاد کرده و علاقهمندانش در ایران را نگران کرده که خواننده مورد علاقهشان را قبل از اینکه یک کنسرت واقعی در ایران برگزار کند از دست بدهند. در سالگرد رادیو زمانه با محسن نامجو و علاقهمندان او روی خط زمانه بودیم تا سوالاتشان را طرح کنند و البته جوابهایشان را از نامجو بگیرند.
آقای نامجو! به شنوندگان ما میگویید که الان کجا هستید و چه میکنید؟ من ۱۴ آگوست از ایران خارج شدم، به قصد اجرای سهـ چهارتا برنامهی کنسرت که بعد از اینکه اینجا سکونت پیدا کردم، البته فعلا، به تعداد اینها اضافه شد. الان حدودا اجراها به ۱۱ـ ۱۰ تا رسیده، یعنی تقریبا تا نیمهی نوامبر من کنسرت دارم. من الان ونیز هستم برای اولین اجرایم. البته یک اجرا دیشب بود، که اجرای خلاصهای بود. ولی اجرای روز پنجشنبه در سالن بزرگتریست، با دعوت و پوستر و اینها و... بعد از آن عازم رم خواهم بود. البته رم برای دوسهروز هستم که دوستانم را ببینم و وقتی از آنجا برگردم به آمستردام، تا آخر سپتامبر سه اجرا دارم که یکی از آنها ۲۰ سپتامبر در بوخوم آلمان است، بعد از آن یک اجرا در جشنوارهی ایران هریتاژ دارم که سازمان ایران هریتاژ برگزار میکند توی لندن، در سالن رویال فستیوال لندن، که مربوط به بزرگداشت مولاناست و این اجرای لندن ۲۶ اکتبر خواهد بود. بعد از آن اجرایی در پاریس خواهم داشت و آخرینش هم، یعنی تا نیمهی نوامبر، ۱۰ یا ۱۲ نوامبر در سوئد هست که البته هنوز قطعی قطعی نیست، ولی آن هم یک جشنواره خواهد بود که من را دعوت کردهاند. پس تا اطلاع ثانوی سرتان بهشدت شلوغ است! بیشتر اجرا دارم... بله. و بازهم تا اطلاع ثانوی در اروپا هستید؟ یکی از اهدافم، از آمدن به اروپا، تحصیل بوده، اما هدف اول در واقع همین دعوتهاییست که برای اجراها شده بود. من اینجا در ونيز چندتا از دوستانم را دیدم که با خودشان نشریاتی را آورده بودند از ایران که یکی- دوتا مقاله در آنها بود راجع به شایعاتی که رخ داده از جمله خب خیلیها لطف داشتند و اظهارتاسف کرده بودند از اینکه فلانی از ایران رفته و... حالا هر کسی تفسیر خودش را گفته بود از قضیه، و طبعا عدهی زیادی هم پرسیده بودند، حتا توی کامنتهای سایت رادیو که الان داشتم نگاه میکردم، خیلیها پرسیده بودند که برمیگردی یا نه؟ قطعا برگشتی در کار هست و من فقط منتظر جواب تحصیلام هستم و به غیر از آن بابت این اجراها من فعلا اینجا خواهم بود. اما بعد از آن... یعنی اساسا این سفر شروعیست برای اینکه من بتوانم ارتباطم را با ایران و اروپا حفظ بکنم. من هیچ موقع نه دوست دارم و نه میتوانم که ایران را ترک بکنم، برای همیشه! آقای نامجو! اجازه بدهید یکی از سوالهایی را که از طرف شنوندگان زمانه مطرح شده است پخش کنیم و شما به آن جواب بدهید: خدمت این دوست عزیز که این سوال را پرسیدند وهم دوستان دیگری که سوال مشابه داشتهاند، به گفتهی خودشان، باید بگویم که من دعوت شدم برای اجرا به اروپا و قصد مسافرتم در واقع این بود. علاوه بر این، خب، رایزنیهایی هم هست در رابطه با تحصیل که آنهم صرفا بهمثابه یک دانشجو خواهم بود، یعنی میتوانم در تعطیلات ترم بازهم به ایران سفر کنم یا هرجای دیگری. بقیه کارهایم، کارهایی روی اشعار کلاسیک هست، ساخت بعضی از اینها به ۱۶ـ ۱۵ سالگیام برمیگردد، ولی خب هیچوقت فرصت ضبطش پیش نیامد. یعنی فرصتهایی که برایم پیش آمد تا کارهایم را ضبط بکنم، چه ارکسترال و چه سولو، کارهایی بوده که آن لحظه نیاز داشتم خودم بخوانمشان، یعنی به لحاظ حس و حال توی مود آن آهنگ قرار داشتم. به هرحال از این تعداد صدوخردهای آهنگ، فعلا چهلـ چهل وخردهایش ضبط شده و بقیهاش مانده است. یعنی من خدمت همهی مخاطبانی که به من لطف دارند، میخواهم از طریق تریبون رادیوی شما اعلام کنم که بههیچ عنوان نگرانی وجود ندارد که اگر نامجو محیط کاریش عوض شد، ويژگیهای کاریش از بین برود. حالا شاید این یکی از سوالات بعدی باشد! ولی چون توی ایام خیلی برخورد کردم با این سوال، لازم دیدم که الان در ادامهی همین سوال بگویم. آقای نامجو! ساسان روی خط gmail ماست و میگوید: یک سرگشتگی در آهنگهای شما هست. آیا این سرگشتگی عمدیست یا [ناخودآگاه] هست! باید بگویم که... بخشی از سرگشتگی مربوط به تاریخ شخصی آدم است، نه تاریخچهی شخصی آدم و یک بخشاش هم مربوط به تاریخ کلی و عمومیست. بخشهای زیادی از آن هم مربوط به سنت ماست، بخشهای زیادی از آن مربوط به وضعیت ماست، در دنیا. هزارها بحث است که به انواع و اقسام شاخهها، فلسفه یا چیزهای دیگر، برمیگردد و هرکسی درحد بضاعت و در حد گیرندگی و آیکیواش و از این چیزها به هرحال اطلاعات دارد. من به نوبهی خودم در این کارها، بهطور کلی در قعطات موسیقیام سعی کردهام واکنش خودم را به این موضوع نشان بدهم و... برویم سر سوال بعدی. امیر روی خط gmail ماست و میگوید: توی ایران که نمیشه عقاید نوکانتی را پخش کرد. با توجه به این محدودیتها میخواهید چه کار بکنید؟ ببینید! من این سفری که آمدم، دلیلش را قبلا گفتم، هیچ ارتباطی با مجوزگرفتن یا نگرفتن کارهای من نداشت. من خودم میدانستم، یعنی قبل از سفرم ناشر به من گفته بود که مجوز «ترنج» گرفته شده و بیرون خواهد آمد که خب در همان روزهای اول مسافرتم به من خبر دادند که این اتفاق افتاده و منشر شده. میدانید، تفسیر دیگران راجع به شهرت آقای ایکس با خود آن آدم ممکن است فرق بکند. من اصلا انتظار یک چنین شرایطی را هیچوقت توی زندگیام نداشتم و تمام تلاشم و تمام لحظات شخصیام این است که همیشه به خودم نهیب بزنم که بقول ایرانیها دچار «جوگرفتگی» در این مورد نشوم. یک دوست دیگرمان، آقای علیرضا، روی خط gmail ما میگویند: نظر محسن دربارهی نسخهی استودیویی «ترنج» چیست و چه تفاوتی با نسخهی غیراستودیوییاش دارد، مخصوصا آهنگ «زلف»؟ دو قطعهی جدید روی آلبوم «ترنج» هست، در همین سی.دیای که الان توی ایران منتشر شده، که در آن یکی سی.دیای که همه داشتند بهصورت کپی و منتشر نشده بود وجود نداشت. اصلا موسیقی ایرانی زیاد در تخصصاش نیست و بیشتر موسیقی غربی میداند، ولی این آدم ایدههایی داشت و در سال ۸۰ـ ۷۹ برای موسیقی فیلم آقای داودنژاد «بهشت از آن تو» کاستی ساخت که آن سال در ایران دوماه در صدر پرفروشترین کاستها بود. من بسیار به این آدم احترام میگذارم و خوشبختانه در سال ۸۶ زمانی که میخواست نسخهی آخر «زلف برباد» را ضبط کنیم برای سی.دی «ترنج»، برای انتشار، توی استودیو من با ایشان آشنا شدم که لطف کرد و گیتار قطعهی «زلف بر باد» را نواخت. و سوالی از شنوندهای که برایمان پیام گذاشته: بله، آن وبسایت توسط یکی از دوستان خود من راهاندازی شد و آن شماره حساب هم شماره حساب شخصی من بود در ایران و کاملا صحت داشته و مورد تایید بوده. بههرحال من نمیدانم باید چی بگویم در قبال اتفاقی که افتاده، ولی این کار اصلا پیشنهاد خود من نبود. مثل همه لطفهای شفاهی که به من میشود، این هم یک لطف دیگری بود. من از این دوستمان و همهی کسانی که بههرحال به وظیفهی فرهنگی خودشان عمل کردند، یا بهتر است بگویم این را وظیفهی خودشان دانستند تشکر میکنم. آقای نامجو! آقای پژمان مقدم از روی خط gmail ما میپرسند: که چرا سایت نامجو موزیک دات کام داون (down) شده؟ ماجرا سر درازی دارد. ولی میتوانم خلاصه بگویم خدمت دوستان. چه namjoo.music.com و چه سایت دیگر بنام mohsennamjoo.it که توسط دوستم در اتریش دارد طراحی میشود به زودی راه میافتند و آلبوم «ترنج» که در ایران منتشر شده، و بقیه کارها به علاوه بسیاری از مواد تصویری و صوتی و مقالههایی که جایی چاپ نشده و بسیاری از موارد مختلفی که جزو کارهای من بوده، روی این سایت mohsennamjoo.it و همان namjoo.music.com، خواهند آمد که این سایتها به همدیگر لینک خواهند داشت، حداکثر تا سهچهارهفتهی دیگر این سایتها برقرار خواهند شد. چون من از مدتها پیش به این موضوع نیاز داشتم، ولی قبول دارم که گرفتاریهای کاری خودم تا حدی باعث شد که این مقوله عقب بیفتد. من از همه مخاطبین در اینجا عذرخواهی میکنم و به آنها اطمینان میدهم در همین مدتی که گفتم یعنی سه چهار هفته دیگر حتما درست میشود. آقای نامجو! خانم یا آقای روضاتی روی خط gmailمان ... نمیدانم، مطمئن نیستم از خانم یا آقابودنشان، فقط نوشته شده روضاتی. میپرسند: کنسرت بوخوم شما در چه تاریخیست، در چه سالنیست وچطور میتوانند بلیط بگیرند؟ کنسرت بوخوم ۲۹ سپتامبر است در کتابفروشی آیدا که آقای عباس مافی ریاستاش را بهعهده دارند و برگزارکنندهی کنسرت ایشان هستند. اجرای بوخوم تقریبا مثل اجرای خصوصیست که من در تهران داشتم. چون سالنی که ایشان گرفته، ظرفیتش حدود ۱۰۰ـ ۸۰ نفر است. یک اجرا هم یکیـ دو روز بعد از آن در کلن خواهد بود۱۲ اکتبر در کلن اجرا دارم. من اینجا یک ایمیل اعلام میکنم که دوستانی که میخواهند اطلاعات بیشتری بگیرند، میتوانند با آن ایمیل تماس بگیرند. Namjoo.mohseh@yahoo.co در مطلب نیویورک تایمز فکر میکنم نوشته بود که شما master و استاد هستید در ادبیات و شعر فارسی و دوستی هم میپرسند که: شما به استاد بودن خودتان اعتقاد دارید؟ ببینید! خانم نازیلا فتحی (نویسنده گزارش نیویورک تایمز)، مثل همهی دیگران به من ابراز لطف داشتند. اما دوستی کامنت گذاشته بود روی سایت رادیوی شما که به آن مطلب یک اعتراض کوچک کرده بود. که من آن اعتراض را قبول دارم، و آن هم اینکه بههرحال چیزی که در متن آن آمده بود این بود که یکجوری تقلیل بدهد نوع موسیقی را به یک موسیقی اعتراضی و شبیه باب دیلن فقط بهخاطر اینکه اشعارش مثلا اعتراضی است. در حالیکه اولا همه کارهای من شعرهای اعتراضی نیست و خیلی از کارهایم هست که وجوه موسیقیایی دارد. یعنی توی قطعهی مثلا «عقاید نوکانتی» من در همه این یکسال و چندماه شاهد بودم که هر کسی میخواست به من بگوید که مثلا قطعه خیلی عالیست و لذت برده، به شعرش اشاره میکرد. البته حق دارند. چون اکثر مردم ما توی ایران تئوری موسیقی یا از حرکت گامها چیزی نمیدانند. ولی در آن قطعه بسیار اتفاقهای موسیقیایی میافتد. یعنی اگر دوستان لطف میکنند و میگویند که نمونهی شعرش قبلا وجود نداشته، باید بگویم که نمونهی موسیقیاش بیشتر کمیاب بوده است. ولی بهرحال اینها مهم نیست. میخواستم بگویم که یک وجه موسیقی بهقول آن دوست عزیزی که کامنت گذاشته بودند روی سایت شما درست گفته بودند، یک وجهاش اعتراض است یا اشعار است و یا مضمون. وجوه دیگری دارد که بسیاری از آن کارها ایهامهای موسیقیایی دارد علاوه بر ایهامهای کلمهای و شعری. آقای نامجو! دوستی به نام علیرضا میرزاییان میپرسند که: شما با کارهای اعظمعلی آشنایی دارید؟ اعظمعلی... تا جایی که میدانم خوانندهایست که فکر کنم بعد از خانم مامک خادم با گروه axiom of choiceهمکاری میکند، تا همین حد اطلاع دارم. صدای ایشان را هم یکیـ دوبار شنیدم، ولی حقیقتاش الان در ذهنم نیست که بتوانم نظر بدهم. آقای نامجو! دوستی بهنام آقا یا خانم خدایی میپرسند که قصد کنسرتگذاشتن در آمریکا را ندارید؟ خب کنسرتهایی که در اروپا پیش آمده به واسطه ارتباطاتی بوده که داشتهام، چه با چند سازمان فرهنگی و چه با دوستانی که خودم شخصا دارم. چندتا ارتباط این شکلی هم در کانادا و آمریکا هست که بعد هرچه خدا بخواهد پیش میآید. این چیزیست که همیشه در ذهن من هست، یعنی دست من نیست. باید دید چه اتفاقی میافتد. ولی هست، اجرا در کانادا هست و اتفاقا من امروز ایمیلش را دریافت کردم و تاریخش، فکر میکنم، ماه فوریه یا مارس در تورنتوی کانادا خواهد بود. اما اطلاعات دقیقترش را خب تا آن موقع حتما سایت راه افتاده و تمام این اطلاعات روی سایت خواهد بود. آقای نامجو! به سوالات سایت هم بپردازیم. سعید پرسیده است که: چرا آهنگ سریال «چهارخونه» پخش نشد و بعدش هم گفتهاند که لطفا دیگر برای سریالها آهنگ نخوانید، چون به نظر ایشان وجهی هنری شما زیر سوال میرود. راجع به خواندن در سریالها. ببینید! متاسفانه شاید این ويژگی کار ماست و همه چیز را همگان نمیدانند. یک وقتی ممکن است فعالیت آدم توی یکجایی بهقول مردم این کار یکجوری کلاس کاری یک آدم را بیاورد پایین، بازهم میگویم ممکن است تفسیر آنها باشد. یعنی برای خود من آن فعالیت خاص انگیزههای داشته باشد که ممکن است مهمتر باشد تا کلاس کاری خودم. در سریال ترش و شیرین، آهنگساز آن کار حمیدرضا صدری و آهنگساز «چهارخونه» هم حمیدرضا بود. حمیدرضا از دوستان قدیمی من است و من بسیار دوستش دارم. بههرحال این روابط شخصی آدمهاست و وقتی از من میخواهد بههرحال من سعی میکنم که توی آواز آن، نه حالا سبک و سیاقی که خودم به آن علاقمندم، بلکه آن شکل آوازخواندنی که هم مدنظر آن آهنگساز باشد. امیر میگوید: میخواستم از محسن در مورد مفهوم بعضی کارهایش بپرسم. مثلا توی یک آهنگش میگوید: آی مرد سامری، خفن شدی، در سهراه آذری کفن شدی، من مفهوم بعضی از آهنگها را متوجه نمیشوم. و توضیح خواستهاند. لطفا به این دوستمان بگویید که ای مرد سامری خفن شدی، یعنی چه. میدانید که، هیچ آدمی راجع به کارهایش به این سوالها جواب نمیدهد. توی هیچ رشتهی هنری. ولی استثنا بگویم، ببینید... هرچی ابهام توی یک اثر بیشتر باشد، تعداد تفسیرها بیشتر است و این تعداد تفسیرها درست است که تبعات منفی هم دارد، ولی تبعات مثبت هم دارد. یعنی این باعث میشود که یک کار یک معنا ندهد. ما وقتی یک آواز سنتی را میشنویم، همهمان یک معنا را از آن دریافت میکنیم، و آن هم معناییست که آن شعر کلاسیک دارد و خواننده میخواند. ولی چون خود ملودیهای آواز سنتی، یعنی گوشهها و دستگاههای ما یکی از انتزاعیترین انواع موسیقیست، یعنی هیچ مابهازای بیرونی و واقعی ندارد، هیچی معنایی نمیدهد و در رابطه با شعر هم همینطور هست. در رابطه با شعر بسیاری این اشعار تفسیرپذیرند. من بسیاری معانی را از این خطوطی، که حالا یکزمانی سروده شده است، شنیدهام که خودم واقعا به آنها فکر نکرده بودم... بنابراین بستگی دارد به آن خواننده در واقع که چه برداشتی بکند. دقیقا! ولی تفسیری که این دوستمان سوال کردند و خودشان میکنند از این قضیه، فهمی که خودشان دارند، بسیار معتبرتر از توضیحیست که من به ایشان بدهم. ولی مرد سامری توی تاریخ داریم که یک گدا بود، گدای سامری، آن قضیه گوساله سامری هم هست که در زمان حضرت موسی بود و داستانش معروف است. پس پیشنهاد میکنم به این دوستمان که یک کمی مطالعات تاریخی بکنند. آره... ولی مرد سامری خفن شدی، کفن شدی، یعنی این که تو در دنیای امروز، در دنیای معاصر نمونهی آن مرد سامری هستی. آقای نامجو! آقای مانی از لهستان پرسیدهاند که: آیا منتظر کنسرتتان درایران باید باشند یا نه... در لهستان یا ایران؟ نه، ایشان از لهستان هستند اما در مورد کنسرت در ایران میپرسند. توی لهستان چیکار دارند به کنسرت در ایران؟ اما در جواب این دوستمان هم اجازه بدهید بگویم. این تلاش خواهد بود که کنسرتی هم در ایران باشد و مشکلی در این ارتباط فعلا وجود ندارد خوشبختانه. محمود حشمتی هم پرسیده که: چطوری میتوانند به کاستهای شما دسترسی پیدا بکنند؟ گفتم، از طریق سایت mohsennamjoo.it و namjoo.music.com که فعلا دان است اما حدود یکماه دیگر نه فقط آن سی.دیها، بلکه بسیاری کارهای جدید تصویری و صوتی را از طریق سایت دریافت کنند. دوستی هم میپرسند که: چطور شد با آنکه صدای شما آزاد نبود و آلبومی از شما منتشر نشده بود، با شما گفتوگو میکردند. این اتفاقی بود که خود آن خبرنگارهایی که گفتوگو میکردند به من میگفتند که برای اولینبار است دارند تجربهاش میکنند. اینکه یک آدمی کارش منتشر نشده، ولی با او مصاحبه میشود. خب این بهخاطر این بود که موسیقی پخش شد. نمیدانم چه ويژگیای داشت، چی باعث جذابیتاش شد. گرچه نمیتوانم بگویم که نمیدانم، تا حدودی میدانم. ولی خب قابل بیان نیست، چون خیلی پیچیده است اتفاقاتی که افتاده. اما درهرصورت من هم مثل ایشان در برابر این سوال پاسخی ندارم. فقط اتفاقیست که افتاده! واقعا اینها مهم نیست. چون اگر هرکدام از این اتفاقهایی که رسانهها انجام میدهند و منجر به پدیدهای به اسم «شهرت» میشود، باعث بشود که آدم از ادامهی خلاقیت و فعالیتاش باز بماند، اصلا مورد تایید نیست و من تلاشم این است که این اتفاق تا آخرعمرم نیفتد. گفتوگو با محسن نامجو را از اینجا بشنوید. |
نظرهای خوانندگان
سلام. ممنون میشم اگر اطلاعات دقیقی از کنسرت اقای نامجو در امستردام روی سایت قرار داده بشه. با تشکر
-- مینو ، Sep 18, 2007 در ساعت 01:23 PM..............
زمانه: اگر با خبر شدیم حتما خبرش را کار می کنیم
دوستان رادیو زمانه،
-- آرش ، Sep 18, 2007 در ساعت 01:23 PMممنون از مصاحبه.
در ضمن، فکر میکنم آدرس درست وبسایتها این باشد:
www.mohsennamjoo.at
(و نه it.)
و www.namjoomusic.com
(نه namjoo.music.com)
واقعا مسخره است که بجای اینکه آقای نامجو حداکثر سعیشون رو برای کنسرتی در ایرن بکنن میرن در اروپا این کارو میکنند.
-- پدرام ، Sep 18, 2007 در ساعت 01:23 PMهای مرد سامری خفن شدی ییییی
ممنون بابت انتشار خبر ...
-- fidelito ، Sep 18, 2007 در ساعت 01:23 PMخبری در روزنامه های اینجا منتشر شده بود مبنی بر اجرای کنسرت بعد از ماه رمضان در حوزهء هنری. آیا صحت دارد؟ و آیا آقای نامجو واقعا تصمیم ندارند بعد از این همه انتظار و اشتیاق یک کنسرت هم برای ما علاقمندان هموطن خودشان در ایران اجرا کنند؟
-- سوفیا ، Sep 19, 2007 در ساعت 01:23 PMممنون از رادیو زمانه و درخواست می کنم تا زمان بازگشت آقای نامجو هر چند وقت یکبار با ایشان گفتگو کنید و ما را در جریان اخبار مربوط به ایشان بگذارید.
لطفن شماره حساب را در اینجا هم بنویسید . من آن را در بالاترین دیده بودم اما احتمال داشت حقیقی نباشد . حالا که تایید کرده اند پس دوباره بنویسید چون با خرید آلبوم جبران نمی شود و به هر حال از آلبوم خریداری شده هم استفاده خواهد شد .
-- سعید ، Sep 19, 2007 در ساعت 01:23 PMAya momken ast jadval tarikh va mahale concert haye Mohsen Namjoo dar Oroupa ra rouye site radiozamaneh begzarid ? Kheili motshaker
-- manigeh ، Sep 19, 2007 در ساعت 01:23 PMشماره حساب را در این سایت می توانید پیدا کنید
-- Farnaz ، Sep 19, 2007 در ساعت 01:23 PMhttp://mohsennamjou.blogspot.com/
من هم سوال سوفیا رو دارم.قرار بود بعد از عید فطر یک کنسرت تو حوزه هنری داشته باشن.درسته؟پدرام عزیز وقتی مجبور میشه حتی گیس رو با سانسور اجرا کنه دیگه چه توقعی داری؟بقیه اش بیشتر از اینکه دست اون باشه ....
-- مونالیزا ، Sep 19, 2007 در ساعت 01:23 PMموفق باشی محسن نامجو عزیز! غم صدایت را دوست داریم.
-- پوپک ، Sep 20, 2007 در ساعت 01:23 PMhttp://navayebinan.blogfa.com/
-- درباره نامجو ، Sep 20, 2007 در ساعت 01:23 PMحيف از كساني چون محسن نامجو... حيف
-- علي ، Sep 20, 2007 در ساعت 01:23 PMخوشحالم از اينكه از راديو زمانه اين گفتوگو را گوش كردم.
درود بر «محسن نامجو» كه آلبوم«ترنج»اش - آنهم در روز اول -، توانست ركورد فروش را بشكند
http://www.ahangsara.com/mag/index.php?
-- ح.ش ، Sep 20, 2007 در ساعت 01:23 PMoption=com_content&task=view&id=1086&Itemid=37
سلام محسن نامجوي عزيز.
-- علي عشيني(درصد بلاگ) ، Sep 20, 2007 در ساعت 01:23 PMخود من به شخصه بسيار كارهاي شما رو دوست دارم و چه در ماشين چه در منزل چه در هرجاي ديگر اولويت اول من موسيقيه نامجوست ولي.....
محسن نامجوي عزيزو بسيار هنرمندم....
سايتي كه قرار است راه اندازي كني را دقت كرده اي به دامينش؟
محسن نامجوي جبر جغرافيايي و سه راه آذري آيا رواست حالا كه در ونيز هستي يا آمستردام يا هرجاي ديگر از پسوند .it كه براي كشور ايتالياست استفاده كني؟
حاجي واشتنگتن از فرنگ ...
مگر .ir نمي توانستيد انتخاب كنيد؟
مي دانم اصلا عمدي در كار نبوده ولي اميدوارم هرگز سايتي با اين عنوانmohsen namjo.it راه اندازي نشود!
سلام با تشکر از اخبار خوبتون .
-- parasto ، Sep 21, 2007 در ساعت 01:23 PMمطلب جدید درباره ی نامجو که گویا فیلمی از ایشان است را ما در ایران نمی تونیم ببینیم چون سایت ایرانیان فیلتر است لطف کنید به طریقی لینک بدهید که بشه آن را دید .
ممنونم از همه ی زحمات شما .
salam Mohsen khan
-- Alireza ، Sep 21, 2007 در ساعت 01:23 PMfekr konam ke ke music shoma bayad nagd monsefane shavad
gar che dar fazaye emrooze tagriban mohal ast
shaksan az inke magamhaye sonati irani ra tagir midahid ye sherhaye jadid estefade mikonid lezat mibaram albate na hamishe
ama motmaen nistam talfig an chandan jaleb bashad garche momken ast havadarani ham dashteh bashad
dar kol kheli NAMJOO nabash ;)
salam ham be Arezo beresan
and good Luck
Alireza H
ta mitawanid dar in hobabe saboon bedamid farzande khodetan ast khodetan zadeh o parwardeh eedash mibinam amma chehreh haye sharmsare tan ra az khejalate in nabegheye dorooghin ke cheraghdare nasle emrooz mikonidash tarikh o farhang bar shoma nakhahd bakhshid zenhar ke hich kas bar shoma nakhahd bakhshid
-- heyhat ، Sep 21, 2007 در ساعت 01:23 PM