نوروز در باغ زنانه کابل
مریم خرمی همکار زمانه در کابل
روز نوروز، مردم لباسهای نو یا دست کم تمیز میپوشند و به پیکنیک یا به قول خودشان "میله" میروند. یک جوری شبیه "سیزده به در" ایران است. سبزه لگد کردن یکی از مراسم نوروز آنان است.
روز نوروز در کابل هوا خیلی خوب و آفتابی بود. مردم زیادی را در پارکها و کوههای اطراف کابل میشد دید.
در کابل باغی هست به نام باغ زنانه که فقط زنها اجازه ورود به آن را دارند. من و نسیم، یکی از دوستان ایرانیام، به این باغ رفتیم. ساعت ۱۱ صبح جلوی در باغ بودیم. زنان زیادی جلوی در ازدحام کرده بودند و بیشترشان برقههای آبی به تن داشتند. برقه همان روسریهای بلندی است که تمام صورت زنان را میپوشاند. سر و صدای زیادی بود تا اینکه در بزرگ ورودی باغ باز شد.
وقتی وارد باغ شدیم احساس عجیبی به من دست داد. یاد مدرسه افتادم! مثل یک مدرسه دخترانه پر از جنب و جوش بود. دختران زیادی به هر طرف میدویدند. خبری از روسری نبود، لباسهای رنگارنگ، آرایشهای غلیظ، کودکانی که به هر طرف میدویدند، تاب بازی دختران و رقص و شادی. تنها چیزی که به چشم میآمد رنگ بود و زندگی.
هر گوشهای٬ زنان روی گلیم یا زیرانداز نشسته بودند، میزدند و میرقصیدند. در گوشهای از باغ زنان تاببازی میکردند. خیلیها لباس محلی پوشیده بودند.
من و نسیم تنها کسانی بودیم که لباس درست و حسابی نپوشیده بودیم و دوربین به دست راه میرفتیم.
من جلوی در پرسیده بودم که آیا اجازه دارم عکس بگیرم؟ جواب بله بود. ولی متوجه شدم که بعضیها از عکس گرفتن من رنجیدند. خصوصا وقتی که از دور، از رقص بسیار زیبای دختری فیلم میگرفتم، دوان دوان به طرفم آمد و پرسید برای که و کجا فیلم میگیرم؟ او از من قول گرفت که فیلم را پخش نکنم. گفت برایم مشکل ایجاد میشود و من هم این را میفهمم و بعد از آن از تک تک افراد برای گرفتن عکس اجازه گرفتم. ولی همه بسیار علاقهمند بودند که از بچههایشان عکس بگیرم. حسابی ازاین تکنولوزی دیجیتال ممنونم که اجازه میدهد عکسی را که گرفتهای در همان لحظه به صاحب عکس نشان دهی. اینجوری ارتباط و حس اطمینان زیاد میشود.
زنان زیادی به طرف ما میآمدند و به راحتی شروع به صحبت میکردند. خیلیها ایران زندگی کرده بودند و خاطرات خوش زیادی از ایران داشتند. هر کسی میخواست من را به خانهاش دعوت کند و شماره تلفن میداد.
من در این سفر متوجه شدم که افغانهای زیادی ایران را خانه خود میدانند و رفتار بسیار مهربانانهای با من داشتند.
از خانمی پرسیدم "خب، روز اول سال جدید را شما زنها به تنهایی به باغ آمدهاید، نمیخواهید با خانواده خود باشید؟ پس مردها کجا هستند؟" او جواب داد: "باغ بالا یا در باغ وحش!"
آنهمه شور و شعف زنان برایم خیلی لذت بخش بود. امیدوارم این سال نو، همچنان که با شادی شروع شد، امنیت و شادی را با خود به این سرزمین بیاورد.
|
نظرهای خوانندگان
سلام مریم جان! گزارشهایت خوب بود...
-- سهراب کابلی ، Apr 3, 2007 در ساعت 07:29 PMسلام مریم جان خدا کند که خوب باشین گزارش تان درباره باغ زنانه کابل بسیار عالی بود .
-- حماسه ، Jun 12, 2007 در ساعت 07:29 PMسلام مریم جان خدا کند که خوب باشین گزارش تان درباره باغ زنانه کابل بسیار عالی بود .
-- بدون نام ، Jun 12, 2007 در ساعت 07:29 PMsalam
-- Jamshid Hamidi ، Jun 21, 2008 در ساعت 07:29 PM