رادیو زمانه > خارج از سیاست > زمانه > یک سال گذشت | ||
یک سال گذشتفرید حائرینژادیک سال گذشت. سال گذشته در چنین روزهایی بود که سردبیری رادیو زمانه به من محول شد. همزمان در ایران، اعتراضهای گسترده مردم به نتایج دور دهم انتخابات ریاست جمهوری آغاز شد که تا امروز همچنان خبرساز است؛ ابعاد آن نیز از محدودهی «نتایج انتخابات» فراتر رفت. رسانهها که از آنها به عنوان پایهی چهارم دموکراسی یاد میکنند از زمانهی خودشان جدا نیستند. اگر بخواهیم به یک داوری واقعبینانه دربارهی فراز و نشیبهای کارمان دست پیدا کنیم، باید «زمانه» را هم در بستر رویدادهای زمانه بررسی کنیم. افزون بر این، اعتقاد دارم که قضاوت دربارهی کارنامهی «زمانه» در سال پُرآشوبی که گذشت، تنها داوری دربارهی کار من به عنوان یک فرد نیست. فرد در گروه معنا پیدا میکند و اگر همکاری دوستان روزنامهنگارم در «زمانه» و توجه و همراهی مخاطبان نبود، به هیچوجه نمیتوانستم امروز با سربلندی بنویسم سال گذشته برای «زمانه» سالی پربار بوده است. ما، یعنی من و همکارانم این دستاوردها را در «زمانه»ای به دست آوردیم که به لحاظ اداری و مالی در بحرانی شدید قرار داشت. میدانیم اجرای هر طرح و ایده در وسعتی گسترده گذشته از سازمان اداری منسجم نیاز به برنامهریزی و مدیریت مالی دقیق و متناسب دارد. تا ژوئن ۲۰۰۹ رادیو مبلغ کلانی بیش از حد تعیین شده خرج کرده بود. این در حالی بود که در تلاش بودیم در یکی از مهمترین دوران تاریخ ایران به وظیفهی اطلاعرسانی عمل کنیم. بدیهیست اصلاح هزینهها یک نیاز اساسی بود. باید تفهیم میشد که «زمانه» قادر به ادامهی پرداختهای کلان به بسیاری موارد غیر ضروری که پیش از این مرسوم بوده نیست. باید میزان پرداختها تصحیح و متناسب با کارمیشد؛ مواردی که رسانههای دیگر که محدودیتهای مالی «زمانه» را ندارند هم به شدت مراقب آن هستند. در آن شرایط، برجای ماندن «زمانه» برای انجام رسالت اطلاعرسانی، پدید آوردن فضایی برای بحثهای تحلیلی و گسترش آگاهی عمومی، بهویژه در پیوند با وضعیت مصیبتبار حقوق انسانی شهروندان در ایران، به مراتب مهمتر از منافع شخصی بود. در شرایط بحرانی ایران و در شرایط بحرانی «زمانه»، که تلاشها معطوف به چنین مواردی بود، برخی همکاران، اختلافات درون سازمانی خود با «زمانه» را به اینترنت و شبکههای اجتماعی کشاندند. بر آنچه «زمانه» به آنها ارائه میکرد چشم میبستند و سخنانی بس ناروا که عموماً به عدم توافقهای مالیشان با سازمان بازمیگشت را بی محابا در «وبلاگ»هایشان مطرح کردند. «وبلاگ»؛ پدیدهای که روزگاری به عنوان راهی برای عبور از سد سانسور در جمهوری اسلامی شناخته میشد و وسیلهای برای روزنامهنگاران شهروند. اختلافات درون سازمانی در همه جا وجود دارد. رسانههای فارسیزبان برون مرزی نیز به دلیل شرایط ویژهی خود، همواره با این مسایل درگیر هستند. مسایلی که گاه به شدیدترین شکل ممکن، خود را نشان داده، اما به ندرت دیده میشود به «وبلاگ» و شبکههای اجتماعی کشیده شود! این رفتار، نهتنها نشان از پایهی ضعیف آغازین در ساختار اداری «زمانه» دارد که در حال بهبود آن هستیم؛ بلکه نکتهای مایه تاسف را نیز نشان میدهد: بخش کوچکی از جامعهی رسانهای ما، زمانی که پای منافع شخصی پیش میآید، آرمان اصلی و اصول حرفهای کار را فراموش کرده و خواسته یا ناخواسته، موازی با خواستههای حکومت ایران برای مخدوش کردن فعالیتهای رسانههای برونمرزی عمل میکنند. دو مثال روشن در این زمینه: موفقیت «ارتش سایبری ایران» در هک کردن سایت «زمانه» در ژانویه ۲۰۱۰؛ حرکتی که در صورت همکاری یک شخصیت کلیدی پیشین در «زمانه»، قابل پیشگیری بود و همچنین استفاده از یادداشت مغرضانهی یکی از همکاران پیشین بخش خبری که چندی پیش، مورد استفاده روزنامه کیهان (چاپ تهران) در تاختن به «زمانه» قرار گرفت. هر چند این تلاشها همگی نتیجه معکوسی را در بر داشته ولی به هر رو، تجربههایی بسیار تلخ برای رادیو زمانه پدید آورد. به همین خاطر، استثناها را بزرگ نمیکنیم و بهتر همان که تنها، از خودگذشتگی بسیاری از همکاران که گاه روزانه بیش از دوازده ساعت به کار پرداختند را در ذهن نگاه داریم. یکی از مهمترین دستاوردهای سال گذشته، چرخش «زمانه» به سوی رسانهای است که محور آن، اطلاعرسانی با رعایت اصول «حرفهای» است. «زمانه» پیش از آن، بیشتر به مجموعهای از وبلاگهای شخصی شباهت داشت در صورتیکه هدف «زمانه» از آغاز، جذب شهروندان خبرنگار، آموزش آنها، و فراهم کردن زمینههای روزنامهنگاری حرفهای برای آنها بود. روندی که همزمان به شنیدن «صداهای ناشنیده» منجر شود. در عمل اما کاملاً چنین نشد. از یک سو «زمانه» در اختیار حلقهای از برخی نویسندگان و اندیشمندان قرار گرفت تا اندیشههای خود را از این تریبون بیان کنند. در حاشیه، برخی وبلاگنویسان هم به این مجموعه راه پیدا میکردند. معیار کار حرفهای، تنها بالا بردن لحظهای تعداد کلیک روی مطلب نیست. حقالزحمه کلان هم نیست. به همین خاطر، در نخستین گام، در تارنمای «زمانه» شرایطی فراهم کردیم که فرد در خدمت رسانه قرار گیرد و نه رسانه به شکل یک تریبون در خدمت برخی افراد درآید. بخشهای «زنان»، «دگرباش»، «خیابان» و ... دقیقاً در همین راستا و برای جذب بیشتر شهروندان خبرنگار در سایت «زمانه» ایجاد شدهاند. فعالیتها تنها به رادیو و سایت محدود نشده است. بطور مثال «زمانه» نشستی درباره وضعیت حقوق بشر در ایران با سخنرانی شادی صدر در پایتخت هلند برگزار کرد و همچنین در برنامه بزرگداشت احمد شاملو و رونمایی نسخهی هلندی سرودههای او در کتابخانه عمومی آمستردام، «زمانه» پشتیبان رسانهای برنامه بود. رادیو زمانه تا پیش از این، در نزدیک شدن به برخی خطوط قرمز مردد بود. به همین دلیل، علیرغم همه تلاشهای شماری از همکاران، در برخی موارد، گاهی مُهر حاکمیت بر گونه این رسانه حس میشد. بحثهایی که توسط بسیاری از چهرههای سیاسی و فرهنگی مخالف حکومت مطرح بود در آن زمان در «زمانه»، نادیده انگاشته میشد و تا جایی پیش رفت که یکی از مهمترین روزنامههای هلندی به دلیل همین شرایط، «زمانه» را در گزارشی مفصل، «رادیو تهران» خواند. انتشار چنین مطلبی البته با افراط همراه بود ولی به هر رو از نبود فضای کاملاً باز در «زمانه» حکایت میکرد؛ رویکرد انحصاری، دست به عصا راه رفتن و یکی به نعل، یکی به میخزدن، هم نارضایتی بخشی از مخاطبان را در برداشت و هم ایجاد چهرهی مبهم بیرونی. اکنون تنها در مجله نو بنیاد ادبی «خاک» آثار بیش از یکصد نویسنده و شاعر تبعیدی در چند ماه اخیر مطرح شده. نگرشهای گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، در صورت رعایت اصول بنیادین مطبوعاتی مانند عدم توهین و تهمت، امکان نشر مییابند. حفظ کردن این فضای باز و شفاف، تنها با پشتیبانی مخاطبان و همکاران میسر است؛ با ارائهی ایده، پیشنهاد و انتقاد صریح و محکم نسبت به آنچه که در تضاد با آزادی بیان و فکر میبینند. دستاورد با ارزش و خوشایند دیگر برای ما، گسترش همکاری و ایجاد فضای صمیمیتر بین «زمانه» و دیگر رسانههای فارسیزبان در دنیاست. در بسیاری موارد ما و همکارانمان در بُن، لندن، واشینگتن و ... با رعایت حقوق طرفین، از نتیجه زحمات یکدیگر استفاده کردهایم و بارها همکاران ما و آنها در برنامههای یکدیگر به عنوان میهمان شرکت داشتهاند. این فضایی است که پیش از اینهم باید شکل میگرفت چون همه ما به شیوههای گوناگون در یک راه گام برمیداریم؛ برای یک هدف که ارائه اطلاعات آزاد و نگرشهای گوناگون به هممیهنانی است که دولت، با تمام توان، آنها را از دستیابی به چنین اطلاعات و نگرشهایی باز میدارد. در برابر سمپاشیهایی که به برخی از آنها اشاره شد، دلیل سکوت رسانهای ما، تمرکز روی کار و دور بودن از هیاهوی شایعهسازان بود و نه دلیلی بر درستی ادعاهای آنان. اکنون اما ادامهی این سکوت به سوءاستفاده برخی مغرضان منجر شده است. کوچکترین خطای املایی که در تمام رسانهها پیش میآید در کوتاهترین زمان ممکن سر از وبلاگها و شبکههای اجتماعی درمیآورد؛ مسایل درونسازمانی بی توجه به ابتداییترین تعهدات کاری، پخش میشود و به بهانهی آن فریاد میزنند که «زمانه از دست رفته»؛ غافل از آنکه «زمانه» از دست آنها رفته... ناظران منصف اما همان مخاطبان «زمانه» هستند که خارج از این دایره چرکین، تنها نتیجه زحمات را میبینند و در یک سال گذشته نیز علیرغم این فضاسازیهای کاذب، با مهر خود، ما را مصمم و پر انرژی نگه داشتند. پاداش ما افزایش قابل توجه مخاطبان «زمانه» است. در تابستان سال گذشته، زمانی که سردبیری «زمانه» را به عهده گرفتم، بخش رادیو، عملکرد کامل رادیویی نداشت، بلکه در بیشتر موارد تامینکننده سایت بود. اکنون اما با همکاران، طرحهایی تدارک دیدهایم که بخش رادیو را تا حدود سه ماه آینده تجدید ساختار کنیم. طرحهای دیگری هم برای گسترش «زمانه» به عنوان یک تارنمای «چند رسانهای» در دست است. متاسفانه گاه به دلیل شرایط بسیار بسته در ایران و موضعگیری خصمانه دولت ایران، روزنامهنگاران و فعالان سرشناس در ایران حتا در زمینههای غیر سیاسی، تنها به این خاطر که در آنجا زندگی میکنند نمیتوانند با نام واقعی خود قلم بزنند. علیرغم آنکه «زمانه» تنها در راه اطلاعرسانی گام برمیدارد و به عنوان یک «رسانه» موضع سیاسی ندارد، حکومت ایران از هر فرصتی استفاده کرده تا بین «زمانه» و مخاطبان شکاف ایجاد کند. جمهوری اسلامی حتا دولت هلند را به دلیل تامین مالی «زمانه» به دخالت در امور ایران متهم کرده است. خوشبختانه این حرکتها مانعی جدی برای ما بهوجود نیاورده ولی باید اعتراف کنم که گهگاه مشکلاتی در تولید خبر و گزارش ایجاد میکند. همچنین علیرغم فیلترشدن تارنمای «زمانه» در ایران، بسیاری از جوانان با عبور از این سد به راههای گوناگون، برنامههای «زمانه» را پیگیری میکنند و حتا ویدئوها، عکسها و مطالبشان را برای رسانهای که به آن اعتماد دارند میفرستند. برای مشارکت بیشتر این گروه از مخاطبان هم طرحهایی در دست تهیه است. در مجموع کارنامهی سالی که گذشت در چند محور اصلی قابل بررسی است: - باز سازی اداری «زمانه» بر طبق استانداردهای بینالمللی - بازسازی نظام مالی «زمانه» و نجات آن از یک ورشکستگی قطعی - تغییر رویکرد «زمانه»، از فرد به موضوع، و طبعاً مشارکت بیشتر شهروندان، نویسندگان، شاعران و روزنامهنگاران در تولید رسانهای همراه با تأکید بیشتر بر مشارکت مردمی، رعایت اصول کاری در جهت اطلاعرسانی آزاد در یکی از مهمترین دورههای تاریخ ایران - نظارت رو به گسترش بر کیفیت مطالب با ایجاد شبکههای ویراستاری که همچنان ادامه دارد - تنظیم آییننامه ویراستاری که بزودی منتشر میشود - افزایش آمار بازیدکنندگان سایت «زمانه» و تعداد مطالب منتشر شده – با توجه به جنبه کیفی - در هر روز و با در نظر داشتن میزان بودجه که به مراتب کاهش یافته است - کاهش وابستگی سایت به رادیو - و چیدمان سامانمندتر موضوعات طرح شده در مقالهها، گزارشها، گفتگوها و اولویتبندی دقیقتر طرحهایی که برای آینده در نظر داریم هم به شکل کلی عبارتند از: - تجدید ساختار برنامههای رادیویی برای جلب گستردهی شنوندگان در ایران. - افزایش مشارکت مخاطبان در تولید - گسترش نظارت برای بهبود کیفیت مطالب با یاری ویراستاران کارآزموده - دگرگونی فرم و گسترش تارنمای «زمانه» به عنوان یک سایت چند رسانهای گسترش و پدید آوردن ایدههای تازه، موضوعی نیست که تنها به گروه همکاران کنونی «زمانه» در داخل و خارج از آمستردام محدود شود. همه پارسیزبانان که شمار آنها از صد میلیون بیشتر است میتوانند اندیشههای خود را با ما مطرح کنند. «زمانه»، زمانهی شماست. با آن همراه باشید. |
نظرهای خوانندگان
براي ما ايرانيان سرفراز بسيار طبيعيست که پايه هاي پيشرفت کارمان را بر نفي قبلي ها بگذاريم. ولي متاسفانه بسياري از آنچه در باره گذشته زمانه نوشته ايد وپرداخت هاي بي جايي که به کسانی ...ميشد - وبعداً ديديم که بيرون از زمانه راه به جايي نبردند - اکثراً درست ولي فراموش نکنيد که زمانه براي راديو بودن بوجود آمد ودر اين يکسال اخير به وضع آزاردهنده اي با گويندگان ....وبرنامه هاي آبکي سقوط افتضاحي کرده است.
-- شنونده گرامي ، Jun 21, 2010 در ساعت 01:32 PMمن عاشق سايت راديو زمانه هستم وهر شب مقالات آنرا ميخوانم.
-- توفان ، Jun 21, 2010 در ساعت 01:32 PMباتشكر موفق باشيد
اگر اخبار روز ایران را بیشتر بگذارید و کمتر فلسفی باشید بهترین می شوید
-- سعید ، Jun 21, 2010 در ساعت 01:32 PMتشکر از همه ی "زمانه" ای ها
-- فرشید فاریابی ، Jun 21, 2010 در ساعت 01:32 PMاین فضای باز و شاداب کنونی کاملا حس میشود. ایرانیان متاسفانه دایماً در حال گنگ درست کردن هستند. امیدوارم «زمانه» هم همچنان از چنین آفتی که پیشتر دچارش بود دور بماند. ضمنا شیوه نگارش خبر و گزارش های سیاسی همخوان نیست. به نظر می رسد ویراستارهای مختلفی با شما همکاری دارند که خودشان با هم هماهنگ نیستند. لطفا پیگیری کنید. موفق باشید.
-- بابک ، Jun 21, 2010 در ساعت 01:32 PMآقای حائری نژاد، نمیخواهم به قضاوت بنشینم که زمانه قبل بهتر بوده است یا زمانه امروز. اما این که شما تمام گذشته زمانه را نفی کردهاید و خود را فرشته نجات کشتی شکسته آن، در هرصورت منصفانه نمیبینم. به عنوان یک مدیر مدرن و مدنی، شرط نبود که تمام گذشته را منفی جلوه دهید. مطمئنا تاثیر خوبی نمیگذارد. حتما زمانهایهای قبلی هم کارهایی کردهاند و محصولاتی داشتهاند که زمانه چندین سال دوام آورده است. از شما انتظار بیشتری میرفت که این جهانیتر برخورد کنید و به نکات مثت کارهای گذشته هم نگاهی میکردید. در هرحال موفق باشید
-- یک شنونده و خواننده ، Jun 22, 2010 در ساعت 01:32 PM-----------------------------------------------------------
دوست عزیز؛
با شما موافق هستم. در آخرین تحلیل حضور زمانه در جامعه رسانهای حضوری مثبت و تاثیرگذار بوده. زمانه کارنامه درخشانی دارد که آن را مدیون تلاش و کوشش تمامی همکاران خود در هر مقطعی است. تلاشهایی که به هیچ عنوان نمیتوان و نباید نفی کرد.
این کوتاه نگاهی به این دوره یکساله که گدشت و چالشها بود.
امید است با همکاری و همدلی جامعه ایرانی زمانه بیش از پیش در کار خود موفقترعمل کند.
ف.ح
تنها می توانم بگویم که در مجموع از رادیو زمانه، در مقابسه با دیگر رسانه های مشابه ایرانیِ خارج از ایران، در طول یکسال اخیر راضی هستم و برای شماها کامیابی بیشتر می آرزویم.
-- علی صیامی ، Jun 22, 2010 در ساعت 01:32 PMمتاسفانه ماها حافظه ضعیفی داریم و یادمان نمی آید كه در زمان تغییر مدیریت قبلی زمانه چطور عده ای به دست و پاافتاده بودند و بر كسی كه آن همه امكانات برایشان فراهم كرده بود توهین می كردند. آنها فكر می كردند با این كار می توانند باز هم به خاطر برنامه های نه چندان شنیدنی و خواندنی دستمزدهای كلان بگیرند. جالب است كه همین اشخاص الان كه دیگر از آن خبرها نیست و زمانه به یك رسانه اطلاع رسان و در خدمت مردم تبدیل شده اطراف بعضی ها جمع شده اند و با جوسازی تلاش می كنند كار زمانه را مخدوش جلوه بدهند. باعث تاسف است كه پشت همه این حركات و تحریك ها منافع شخصی خوابیده. آنها توجه نمی كنند كه زمانه ملك شخصی كسی نیست و توجه نمی كنند كه بیش از هر كس حكومت ایران از آسیب زمانه سود می برد. زمانه با مدیریت جدید به یك رسانه مردمی تبدیل شده. در حالیكه پیش از این با وجود نقاط قوتی كه داشت بیشتر یك رسانه خودشیفته بود كه اطراف خودش هیاهو به پا می كرد و به جای آنكه به مردم خدمت كند در خدمت یك عده خاص قرار گرفته بود. باید به هیات نظارت زمانه و به مدیریت زمانه و سردبیر این رسانه تبریك گفت كه توانستند در مدتی نه چندان دراز یك رسانه خودبین را به یك رسانخ دگربین و دگراندیش و مردمی تبدیل كنند
-- علاقمند ، Jun 22, 2010 در ساعت 01:32 PMبرای اینكه به عمق انحطاط پی ببرید فقط كافی است نگاهی به این نوشته ها در ملکوت در به اصطلاح "دفتر زمانه" بكنید.
در هیچ جای دنیا و با هیچ منطقی چنین بحث های عجیبی قابل توجیه نیست. كافی است كه قرارداد كسی از كاركنان قبلی زمانه به سر برسد تا فغان او جهان را پركند. كسی نیست به ایشان تذكر بدهد كه آقای محترم و خانم گرامی! شما كارمند این اداره هستید نه صاحب آن و تازه اگر دقت كنیم بسیاری از شماها از روزنامه نگاری فقط عنوان آن را با خودتان حمل می كنید.
باید واقعا تشكر كرد از مسوولان كه ما را از چنین روزنامه نگاران هیاهوگر و خودشیفته و منفعت طلبی نجات دادند
آقای حائری نژاد با تشکر از زحمات شما و همکارانتان! من یکی از خوانندگان سایت شما از ابتدای تاسیس اش هستم. با همه ی نکات مثبتی که باعث ماندن من با زمانه شده است باید به چند نکته اشاره کنم. امیدوارم که به آنها توجه شود.
1-زمانه در مجموع بیشتر از قبل سانسور می کند. هم اخبار به صورت گزینشی چاپ می شوند و هم کامنت های خوانندگان. بارها کامنت های من سانسور شده اند. کم کم یاد گرفته ام که چه جوری بنویسم که سانسور نشوم که این خود سبب تقویت رفتار خود سانسوری در من شده است.
2- بحث حقوق بشر: من بعید می دانم که اکثر هم کارانِ شما درک و احساسِ عمیقی از چیزی که ما به آن «حقوق بشر» می گوییم دارند. از این اصطلاح متاسفانه در زمانه مانند اکثر سایت های فارسی زبان استفاده ابزاری می شود. اگر شما هم از حقوق همجنس بازان حمایت می کنید به نظر من بیشتر به خاطر منافع مالی و شهرت است. امیدوارم که اشتباه کرده باشم.
3- سردبیر یک رسانه باید بیشتر به سوال ها پاسخ بدهد، آن هم با سری سرد و موضعی با فاصله. گله گذاری، که چرا وبلاگ ها چنین و چنان می نویسند، نشان از عدم هضم انتقاد دارد. سردبیر باید از نظر احساسی خیلی با ظرفیت باشد، وگرنه کم می آورد. البته به شما حق می دهم که در مورد بی انصافی و تصفیه حساب های شخصی برخی از همکاران سابق تان ناراحت باشید. ولی راحش ضد حمله نیست. این ضدحمله در بلند مدت باعث صدمه به رادیو می شود.
خیلی چیزهای دیگر برای نوشتن هست که به فرصت بعدی واگذار می کنم.
-- سعید ، Jun 23, 2010 در ساعت 01:32 PMزحمات شما و همکارانتان جای تشکر دارد. اما آن چیزی که به وبلاگ ها کشیده شد اگر حقیقت داشته باشد - که دلیلی نمی بینم بر عدم صحتش- واقعا شرم آور است.
-- سیامک ، Jun 23, 2010 در ساعت 01:32 PMدر این یکسال تاریخی شما خاری بودید در چشمان کودتاچیان.طوریکه مجبور به هک کردن وب سایت شما شدند.در کل سایت جامعی است ولی خلاء یک نظم و هارمونی در اون احساس میشه.
مثلا بهتر است مقالات را به صورت کته گوری شده در سایت قرار دهید ، یعنی همیشه جای مقاله مثلا سیاسی در قسمت سیاسی باشد مقاله فرهنگی یا اجتماعی هم به همین شکل که در اینصورت درک درستی را به خواننده موضوع موردعلاقه میدهد.
ضمنا بدلیل فیلترینگ سایت زمانه در ایران توسط رژیم جمهوری اسلامی ایجاب میکنه که صفحه اول سایت زیاد سنگین نباشه تا صفحه لود کامل بشه.ما اینجا تقریبا به بدبختی به سایت شما دسترسی پیدا می کنیم، ولی ما رفیق نیمه راه نیستیم و در کنارتون خواهیم بود.
آقای حائری نژاد شما یه حرف درخور توجه زدید.اینکه گفتید افرادی از گروه ما در رسانه های دیگر حضور پیدا کردند و همچنین از رسانه های دیگر در مجموعه کاری شما برای تبادل نظر و افکار یکدیگر که کار بسیار پسندیده ای است و باید در این زمینه تلاشهای بیشتری شود.
به امید فردایی زیبا و شایسته برای ایران زمین
-- علیرضا ، Jun 25, 2010 در ساعت 01:32 PMبا سپاس
من رادیو زمانه کنونی رو دوست دارم. بی طرف شده و بی ادعا و در عین حال مطالبش خواندنی تر شده است. قبلاٌ ها عقب مانده بود و بوی طرفداری از رژیم و موضع اسلامی اش را می توانستی در لابلای نوشته ها حس کنی. و همه ی سایت پر بود از عکس! آخر کجای دنیا دیده اید که رسانه ای اینقدر از خودش راضی باشد و هی عکس تهیه کنندگانش را بگذارد و به خورد مخاطبانش بدهد. از برنامه های لوس و تکراری کلاغستون و امثالهم خبری نیست و این جای بسی خوشحالی است.
-- نازنین ، Jun 26, 2010 در ساعت 01:32 PMالان با آرامش بیشتری زمانه را می خوانم و در مجموع راضی هستم.
فقط شاید بهتر باشد که به بخش موسیقی توجه بیشتر ی کنید.
چرا پیام انتقادی من رو منتشر نمی کنید؟ صنم.
-- صنم ، Jun 26, 2010 در ساعت 01:32 PM