رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۱ آذر ۱۳۸۸

او باهیچ‌کس!

عبدی کلانتری

او با مردم افغانستان؟ او با مردم عراق؟ با مردم چین؟ با ما؟ خبرها امیدوارکننده نیست. رییس جمهور پرقدرت‌ترین کشور جهان امروز به دیدار رهبران چین می‌رود، اما روزنامه‌ای آمریکایی این ملاقات را به نشستِ مشتری با بانک‌دار خود تعبیر می‌کند. یا بهتر، وام‌دار سراپا مقروضی که برای چانه‌زدن با صاحب نقدینه قدم رنجه کرده است.

تابستان گذشته، پیتر اورزک، مدیر بودجه‌ی کاخ سفید، از سوی رهبران چین ساعت‌ها به پرسش گرفته شد. آن‌ها می‌خواستند از جزییات طرح بهداشت و بیمه‌ی عمومی باراک اوباما مطلع شوند.

برای چه منظوری؟ دل‌سوزی به حال ده‌ها میلیون آمریکایی که بیمه ندارند؟

خیر! چینی‌ها کنجکاوند بدانند دولت مقروض اوباما بودجه‌ی چنین طرح پرهزینه‌ای را چگونه دست و پا می‌کند. طرح بهداشت چه تأثیری بر کسری بودجه‌ی یک تریلیون و چهارصد میلیارد دلاری می‌گذارد؟1

آیا اوباما قادر است بزرگ‌ترین وام‌دهنده به کشورش را کماکان راضی نگه دارد ــ وام دهنده‌ای که صاحب بیش از ۲۳ درصد از اوراق قرضه‌ی خزانه داری ایالات متحده است؟

پاسخ هرچه باشد، یک چیز روشن است:

آقای اوباما در موقعیتی نیست که بخواهد به رهبران چین درس حقوق بشر بدهد!

از سـوی دیگر خبر می‌رسد که دولت اوباما قصد دارد سربازان بیشتری را عازم افغانستان کند. ژنرال استانلی مک کریستال سرفرمانده‌ی نیروهای آمریکا در این کشور تقاضای ۴۰ هزار سرباز اضافی را کرده است.

هزینه‌ی اعزام این تعداد سپاهی، طبق برآورد نیویورک تایمز، ۱۵ نوامبر، بالای ۴۰ میلیارد دلار در سال است که به احتمالی تا ۵۴ میلیارد دلار نیز بالا خواهد رفت. تخمیناً یک میليون دلار برای هر سرباز آمریکایی طی یک سال!

آن‌هم در افغانستانی که میانگین درآمد سالانه‌ی هر فرد زیر ۷۰۰ دلار است!

باورکردنی نیست. با چنین هزینه‌ی سالانه‌ای می‌توان افغانستان را از خرابی به در آورد، جاده و مدرسه و بیمارستان ساخت، نهادهای دموکراتیک و مدنی را تقویت کرد، کار و صناعت ایجاد کرد. با چنین بودجه‌ی سالانه‌ای، همین الان حکومت اسلامی خودمان یک کشور را با مساحت و جمعیتی چند برابر افغانستان می‌گرداند!

سیاست نظامی باراک اوباما در افغانستان باعث می‌شود بودجه‌ی نظامی ایالات متحده در سال آینده در مقایسه با همین بودجه در زمان ریاست جورج بوش، ۱۰ درصد افزایش پیدا کند!

در چنین شرایطی، دولت فاسد و تحت الحمایه‌ی حامدکرزای چه دستاوردی می‌تواند در زمینه‌ی حقوق بشر، از جمله خواسته‌های زنان، داشته باشد؟

کشوری که در آن آموزش جلوگیری از بارداری هنوز تابو است، هر زن به طور متوسط شش فرزند می‌زاید، و نرخ بارداری آن در میان کشورهای آسیایی، مقام اول را دارد! (نیویورک تایمز، ۱۵ نوامبر، ص ۶)

از سیاست نظامی اوباما، شهروندان فقرزده‌ی آمریکایی، از جمله صدها هزار قربانیان سیاه‌پوست سیل کاترینا، چه نصیب می‌برند؟

پس آمریکا چه باید بکند، اوباما چگونه می‌تواند «به ما» کمک کند؟

در این سوال فرضی نهفته است که با واقعیاتی که در بالا به آن اشاره کردیم جور در نمی‌آید. اینکه ایالات متحده و رهبری آن عزم جزم کرده‌اند که به ما کمک کنند، یا فراتر از این، کمک و دخالت آمریکا است که می‌تواند، در این مقطع زمانی، برای اهداف حقوق مدنی و سیاسی ما تعیین کننده و سرنوشت‌ساز باشد.

یا این استدلال نه چندان درست که: «آمریکا در پی منافع خود است اما ــ "یک «اما»ی بزرگ" ــ منافع آمریکا در این مقطع زمانی با منافع مردم ما در یک راستا قرار گرفته، پس محق هستیم از اوباما طلب همیاری داشته باشیم.»

اما جلب اعتماد مردم خاورمیانه و سیاست همیاری با جنبش‌های حقوق مدنی و سیاسی آن‌ها، اهدافی که از سوی کابینه‌های اوباما، بوش، و کلینتون بارها اعلام شده، با سیاست‌های نظامی‌گری در منطقه خوانایی ندارد.

به گفته‌ی تامس فریدمن، تحلیل‌گر نیویورک تایمز، «خانم کلینتون، وزیر امورخارجه را می‌بینیم که دست تکدی به سوی حامد کرزای دراز کرده که انتخابات کشورش را از نو برگزار کند، انتخاباتی که او روز روشن به سرقت برد.

خانم کلینتون را می‌بینیم که دست التماس به سوی دولت اسراییل دراز کرده که سیاست جنون‌آمیز شهرک‌سازی در مناطق اشغالی را متوقف کند "همه بدون هیچ نتیجه‌ای". دیگر وقت آن رسیده که آمریکا این سیاست‌ها را از جیب خود هزینه‌پردازی نکند. بگذارید خودشان برای این کارها مایه بگذارند!» (نیویورک تایمز، ۲۸ اکتبر)

آیا نباید به سادگی نتیجه بگیریم که نظامی‌گری و حقوق بشر با یک‌دیگر جور درنمی‌آیند؟

اینکه «دخالت نظامی بشردوستانه» هرگز بشردوستانه نیست، حتی اگر باور کنیم که مدعیان آن دارای نیات حسنه هستند؟

نه در افغانستان، نه در پاکستان، نه در عراق، و نه در فسطین ــ و در نتیجه، سیاست حمله‌ی نظامی برای زدن تأسیسات هسته‌ای ایران، یا تحریمات اقتصادی که نتایجی مشابه در بردارد، نمی‌تواند ذره‌ای به پیشرفت حقوق مدنی و سیاسی مردم ما مدد برساند؟

از زاویه‌ای دیگر نیز حق با تحلیل‌گر تایمز است: برای رسیدن به آزادی نیز اول باید خودمان مایه بگذاریم. نیازی به هزينه‌پردازی آمريکا نیست.


پاورقی:

۱- تازه‌ترین گزارش وال‌ستریت جورنال درباره‌ی بودجه‌ی آمریکا

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

راستی، این آمریکایی ها چرا اینجوری اند؟ گویی دموکرات و جمهوری خواه شان هم عملاً هیچ تفاوتی با هم ندارند. گاهی سیاست های بین المللی شان آنچنان ضعیف است که هر کم سوادی مثل من هم، متوجه عمق فاجعه می شود (البته این اوباما انصافاً تفاوت ها و محسناتی هم دارد). هر چه بیشتر فکر می کنم، فرهنگ و سیاست اروپایی ها را بیشتر می پسندم.
آمریکایی ها توجه داشته باشند که تهدید یا عملی کردن حمله نظامی، کمک به اقتدارگرایان و تروریست ها و بهانه دادن به دیکتاتورها برای ایجاد حکومت نظامی است. به علاوه، تحریم های اقتصادی هم عملاً منتج به مجازات مردم، حذف طبقه متوسط و در نتیجه به محاق رفتن بیشتر دموکراسی خواهد شد. به نظر من بهتر این است که بودجه های نظامی خود را تبدیل به کمک های فنی و تکنولوژیکی کنند برای مقابله با سانسور رسانه ها توسط حکومت ها (یعنی بی اثر کردن فیلترینگ اینترنت و پارازیت ماهواره و ایجاد رسانه های آزاد که محل واقعی تضارب آراء باشند). تا وقتی مردم در فقر اقتصادی و فرهنگی بسر ببرند، وضع همین است که هست؛ بدتر می شود که بهتر نمی شود.

-- شهرام ن ، Nov 17, 2009 در ساعت 10:13 AM

این عنوان مناسب تر نیست؟
« او با همه»  

-- ایرانی ، Nov 18, 2009 در ساعت 10:13 AM

چرا مردم نمی خوان بفهمند؟ حقوق بشر یک اسم است یک ایده آل است. خیلی قشنگ است اما هر بشری (یعنی هر ملتی) حقوقش را خودش تعریف می کند. حقوق بشر آمریکایی قانون اساسی اش است. افغانستان و چین و ایران و هرجای دیگری هم مردمش باید خودشان بخواهند و بگویند که دولتشان باید باهاشان چطوری رفتار کند. بقیه اش (سفر اوباما به این طرف و اون طرف) مربوط به سیاست خارجی و البته اقتصادی آمریکا است. آمریکا ککش هم نمی گزد که حقوق بشر در چین و ایران وافغانستان و عراق به کجا می رسد...ندیدید خانم کلینتون در مراسم تحلیف کرزای شرکت کرد؟ اگر منافع مالی و امنیتی شان تامین می شد در مراسم تحلیف احمدی نژاد هم شرکت می کرد.

-- پونه ، Nov 20, 2009 در ساعت 10:13 AM

از محسنات آقاي اوباما اين است كه بودجه جنگ افغانستان را به صورت قابل توجه افزايش داده است و ديگر اين كه جنگ را به داخل پاكستان كشانده است و ديگر اين كه اگر اسراييل همچنان بر خلاف قوانين بين الملل به شهرك سازي ادامه دهد همچنان مهمترين مسئله حفظ امنيت اسراييل است و ديگر اين كه تا زماني حقوق بشر در چين مهم بود كه آمريكا از آن نفعي مي برد- مانند خيلي جاها- و ...

-- salaam-irani.blogfa.com ، Nov 20, 2009 در ساعت 10:13 AM

چرا نمی فهمید پرزیدنت اوباما ریاست جمهوری امریکاست ونه جهان .مثلا اتحادیه اروپا چرا قدمی برنمی دارد. اومسئول رفاه مردم امریکاست نه ایران .مردم ایران احمدی نژاد را دارند برای هفت پشتشان کافی است .باپنجاه میلیارد دلار در افغانستان هیچ سازندگی نمی توان کرد .تکرار میکنم کاری در افغانستان از پیش نمی رود. چون تا امروز چهل میلیارد دلار حیف ومیل شده.

-- بدون نام ، Nov 21, 2009 در ساعت 10:13 AM

ما احتیاجی به اوباما و هیچ کس دیگه نداریم.گرچه آمریکا خیلی خیلی نسبت به روسیه نامرد بهتره ولی اونم بدش نمیاد از آب گل آلود ماهی بگیره.سیاست آمریکا جوریه که با پنبه سر میبره.میخواستم به اوباما بگم از خر ملا بیا پایین و جانب مردم رنج کشیده ایران در این سی سال رو بگیر.من نمیدونم برا چی جایزه نوبل رو به تو دادن؟این برای من جای سواله.
در پایان میخوام بگم درسته که مردم ایران با رژیم جمهوری اسلامی سر ستیز دارند و خواهان نابودی کامل آن هستند ولی اینو بدونید اگه کشوری بخواد به این مرز و بوم تجاوز کنه و آسیب به هرگونه پایگاه و تاسیسات رو برسونه صد در صد با مقاومت مردم ایران مواجه خواهد شد.
به امید پیروزی حق بر رژیم باطل آخوندی

-- مجید ، Nov 21, 2009 در ساعت 10:13 AM

براي من كه يك دانشجو ي هستم بسيار زيباست كه انتقاد از خودتان را به عنوان فحش و توهين تلقي نمودهايد و مطلبم را منعكس نكردهايد.
از نوع قلم و تزلزل در انتقاد از اوباما همه چيز معلوم است.

-- salaam-irani.blogfa.com ، Nov 21, 2009 در ساعت 10:13 AM

من بر عکس نفر قبلی از شما متشکرم که تقریبا همیشه نظراتم را منعکس کرده اید.
سایت زمانه تنها سایتی است که واقعا بی طرفانه کامنتها را منعکس میکند
از کامنت دوست قبلی مبنی بر اینکه نظراتش منعکس نشده تعجب میکنم .
مردم میتوانند خودشان هم امتحان کنند !

-- ایده ، Nov 25, 2009 در ساعت 10:13 AM

تاریخ به ما نشون داده هیچ فردی یا کشوری برخلاف منافع ملی کشورش عمل نمیکنه.ما حالا بشینیم و کاسه چه کنم چه کنم دستمون بگیریم که اوباما یا با ما یا با اونا.شخصیت و قدمت کشورمون به مراتب بیش از آمریکاست که اینطوری ملتمسانه جلوی آمریکا دست دراز کنیم.من با جمهوری اسلامی به شدت مخالفم ولی احمدی نژاد راست میگه آمریکا چیکارست که برای این و اون تصمیم میگیره.مگه آفریننده این جهان و مردمه؟
براستی اون زمانی که اسلاف ما در این کره خاکی دارای فرهنگ و تمدن بودن آمریکا و اروپا در کجای این دنیا بودن؟
تاریخ تحریف نشده خودش گویای همه چیزه.

-- حسام ، Nov 26, 2009 در ساعت 10:13 AM

باورکردنی نیست. با چنین هزینه‌ی سالانه‌ای می‌توان افغانستان را از خرابی به در آورد، جاده و مدرسه و بیمارستان ساخت، نهادهای دموکراتیک و مدنی را تقویت کرد، کار و صناعت ایجاد کرد.
------------------------------------

البته به این کار می گویند استعمارگری و صدا از چپ و چپ تر بلند می شود که آمریکا خودش امور افغانستان را به دست گرفته و جهانخوار است و چه و چه.بنابراین دولت آمریکا راهی را انتخاب می کند که مساله را در کوتاه مدت حل کند شر القاعده را بکند و ساختن بیمارستان و مدرسه و کارخانه را به خود افغانی ها واگذار کند کاری که کمتر کسی باور دارد که آنها بتوانند خودشان انجام بدهند.اما انگار مد این دوران ژست استقلال است.

-- سبز سبز ، Nov 28, 2009 در ساعت 10:13 AM

در پشت ماسک ها و ظاهر فریبنده بسیاری از افراد و احزاب چپ که بنگرید به این حقیقت میرسید که چپ واقعی همین چپ رادیکال ارتدکسی است که امثال تواتچه و بوطاریان و روزبه و ...
می گویند نه ان تصویر بزک شده به دموکراسی و حقوق بشر و ازادیهای اجتماعی و سیاسی و فمینیستی و جدایی قوا از یکدیگر و ...
درست مثل اسلام ناب که همانست که طالبان و خامنه ای و مصباح می گویند نه انچه روشنفکران دینی در پی ایند چرا ؟
لنین علنا به دموکراسی حمله می کند و به تفکیک قوا و به نویسندگان و تعدد احزاب و به ان اصلاح طلبان خاینی که از اعمال دیکتاتوری و زور شک دارند و استالین یک کمونیست واقعی همه ارزوهای او را مو به مو اجرا و خاینینی مثل خروشچف و برژنف و گورباچف عناصر دموکراسی را وارد کمونیسم ناب می کنند٠ ماشین کشتار و شکنجه و خوفناک کمونیسم حقیقی را چوب لای چرخ می گذارند
چه گوارای انقلابی که کمونیست واقعی است لزومی به تشکیل دادگاه و بررسی ادعاهای رفقا علیه کسانی که انقلابیون انها را ضد انقلاب می دانند نمی بیند٠ اولین تیر را خودش شلیک می کند به یک زندانی و بعد صدها نفر دیگر بدون تشریفات بورژوایی و دست و پاگیر چون شپش اعدام انقلابی می شوند٠ یک لینک این پایین می گذارم تا ببینید چه طور چه گوارای واقعی می گوید هرکس رفیق من است که مثل من فکر می کند و اگر چون من فکر نکند رفیق من نیست!
پولپوت هم کمونیست واقعی است میلیونها نفر کامبوجی را که مغزشان کاملا هماهنگ با اصول ایدیولوژی نجات بخش زحمتکشان نبود می کشد. چون نمی شود به انچه صد درصد کمونیست نیست اعتماد کرد٠
مگر نه اینکه ستون فقرات مارکسیسم دیکتاتوری پرولتاریاست ؟
مگر نه اینکه حتی خرده بورژوازی در این راه مزاحم است؟
اصلا در کجای مارکسیسم صحبت از دموکراسی و رای گیری است ؟
کیم جونگ ایل و پسرش کیم اولسونگ و نوه اش که انشاالله در اینده می اید کمونیست واقعیند چون دایما موشک و بمب به امریکا حواله میدهند٠ اینکه نصف مردمش در قحطی و منتظر کمک های غذایی از همین امریکا هستند ذره ای از اهمیت ماهیت مبارزاتی انقلابی مردمش نمی کاهد٠ نزدیک به ١٥٠ هزار زندانی سیاسی همه مزدوران امپریالیسم هستند و سزایشان اعدام است .
مایو که فقط ٤ میلیون نفر را در انقلاب فرهنگی کشت یک کمونیست واقعی است او به گفته بهنود (که تازگی دنبال بدست اوردن دل کمونیست هاست) وعده دو بشقاب برنج و دو حبه قند در روز به هر چینی داد٠ عدالت واقعی ٠ هواکوفنگ اما مغز اصلی خاینین بود و تخم نفاق کاشت٠ دنگ شیایو پینگ خاین بزرگتر که جان سالم به در برد از قهر انقلابی کمیته ٤نفری اما بعدها پای مالکیت خصوصی و سرمایه داری را باز کرد به چین و خیانت به نصف ارمان کمونیسم٠ خدا را شکر که در مقابل دموکراسی خواهی دانشجویان در تیان ان من انقلابی ایستادند٠ مزدوران سرمایه داری که خواهان دموکراسی بودند کشته شدند٠ چین که 60 درصد جمعیتش زیر خط فقر (٥/١دلار در روز) بودند در اثر همین درخشش دیکتاتوری حالا 13درصد زیر خط فقر دارند فکر می کنند. زایو زیانگ خاین هم که به تیان انمن میرفت تا ادای دموکراسی در بیاورد دستگیر شد و زندانی تا مرد٠

به همین دلیل هر کس و نیرویی دم از دموکراسی و ازادی و انتخابات و تفکیک قوا و حقوق بشر بزند مزدور امریکا و چاکر سرمایه داریست
چه مارکسیست دموکرات باشد چه سوسیال دموکرات
ملی باشد یا ملی مذهبی
نهضت ازادی باشد یا طرفدار بازرگان یا بنی صدر
دفتر تحکیم وحدت باشد یا انجمن اسلامی دانشجویان پلی تکنیک خصوصا که طرفدار بازرگان و یزدی هستند
شکل احمد زید ابادی و مومنی و بهاره هدایت فکر کند
مشروطه خواه باشد یا سلطنت طلب
مجاهد تبدیل نشده به پیکار سابق و حزب کمونیست کارگری باشد٠
سکولار باشد و به کمونیسم بین الملل بنیادگرای ناب التزام عملی نداشته باشد
حالا فهمیدید چرا ما می توانیم صدام و قذافی را هم بپذیریم ولی بازرگان و مصدق و بنی صدر و امیر انتظام را هرگز؟
ما با ایت الله خمینی هم مشکلی نداشتیم چون ضد امپریالیست بود با موسوی و نبوی هم اولش که مردم را به خیابان اورد به همین دلیل دندان روی جیگر گذاشتیم ولی بعدا مردم به جای شعار کلی و مبهم رای من کجاست شروع کردند ماهیت واقعی بورژوایی خودشان را نشان دادند
دوستی با اسراییل
مرگ بر روسیه و چین
جمهوری ایرانی !!!!
حالا که این طور شد پس زنده باد دیکتاتوری پرولتاریا

-- shadi ، Nov 29, 2009 در ساعت 10:13 AM

aghaye abdi kalantari kole matlab ra farmoodehand.leza jaye nazardadan namandeh ast.faghat mitavan oghdehaye del ra bishtar khali kard
khoob ast ke az tamame matalebe fogh,dostane siyasi dars begirand va dar mobarezate ejtemaei-e behaghe khod doorandish bashand.zemnan hamzaman ba hamalate estemargaran va estesmar konandgan,eghdam be setiz ba dolat nanamayand va baes nashavand ke dolatmardane eslami vajeh sotoone panjom ra baraye iraniyane vatandoost va ensandoost be kar girand va betavanand ba in bahane ke motarezan khaen va vabaste be ajnabi hastand, mardom ra farib dahand in ravesh dar zamane shah ham soorat gerefte ast.motasefane ta be emrooz in khataha az tarafe siyasioone irani anjam gerefte va ziyane ziyadi ham be mardome iran vared gashte ast.M

-- mansour piry khanghah ، Dec 2, 2009 در ساعت 10:13 AM