رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۳ آذر ۱۳۸۹

شهروندانِ دولتِ گوگوش

امیرپویان شیوا

بندیکت اندرسون برای این‌که نشان بدهد ناسیونالیسم چطور در اروپا پدید آمد و گسترش پیدا کرد، مفهومی خلق و ابداع نمود به نامِ اجتماعات تصوّری (Imagined Communities). او، در نوشته‌اش از ملّت‌ به مثابه‌ي مفهومي سخن گفت که واقعیّت ذاتی ندارد و تنها برساخته‌اي اجتماعي‌ست و نهايتاً تصوّري‌ست از سوي مردمي که خود را به عنوان بخشي از گروه درک مي‌کنند. اندرسون توضیح داد که در گذشته‌ی تاریخی و در اروپا، دولت-ملّت‌ها سعی داشتند برای همگرایی و ایجادِ دولتی منسجم، مردم خود را در قالب هویّتی مشترک یکپارچه کنند تا به کمک آن مفهومِ ملّت را شکل بدهند و به همین جهت شروع به بازتعریف نمادهای سنتی – مثل پرچم و سرود ملّی – کردند. آنها سعی داشتند در فضایی ذهنی خود را «ملّت» بنامند.
اکنون امّا با رونقِ فرهنگِ مردم‌پسند اوضاع دگرگون شده. اگر در گذشته این ملّت‌ها بودند که احساس تعلّق، حقوق و وظایف‌مان را (که آن‌را سر جمع شهروندی مدنی و سیاسی و در سطحِ عملی‌تر، شهروندی اجتماعی می‌خوانیم) سازماندهی می‌کردند، اکنون – به مددِ فرهنگِ عامّه‌پسند – رسانه‌های جهانی یا فرهنگ‌های هواداری (Fan Culture) هستند که ما را به شیوه‌های تازه‌ی اجتماع می‌خوانند؛ شیوه‌هایی که از مرزهای سیاسی می‌گذرد یا در درون آن مرزها «نواحی» ویژه‌ای پدید می‌آورند. در روزگارِ ما، ستاره‌ها شبیه به پرچم یا سرودِ ملّی، عامل یگانگی هوادارانِ خودند و این مسأله‌ی مهمی در مطالعه‌ی قابلیّت‌های دموکراتیک فرهنگِ مردم‌پسند است. حالا به راحتی می‌توان از این دَم زد که بر پایه‌ی فرهنگِ ستاره‌ای (Celebrity Culture)، مردم خود را به شکل گروه‌هایی طرفدارِ فلان ستاره‌ی موسیقی یا سینما و ورزش درک می‌کنند: به شکل شهروندانِ فرهنگی. متونِ‌ مردم‌پسند – از موسیقی تا فوتبال – به راحتی این توان را دارند که ما را در اجتماعاتی از افرادِ هم‌فکر وارد کنند.

چرا راهِ دور برویم؟ نگاه به نقشِ فرهنگِ مردم‌پسند در زندگی روزمرّه‌مان به‌خوبی این مسأله را نشان می‌دهد. همین اواخر، وقتی زنجیره‌ی جدید مهرانِ مدیری – «مردِ هزارچهره» – از تله‌ویزیون پخش شد، اینجا و آنجا بین دوستان و خانواده‌ها درباره‌اش بحث در گرفت؛ یا دور نیست زمانی که تیم ملّی به جامِ جهانی راه یافت و افراد با دیگرانی که نمی‌شناختند و بعداً هم برخورد نداشتند، به شادی و شادمانی پرداختند. در این موارد و نمونه‌های مشابه فراوان، انگار ما دانشی داریم حاکی از این‌که دیگرانی هم‌فکر و همراهْ همانندِ ما هستند که درست شبیه به ما حسّی از سرخوشی یا خشم دارند یا وقتِ بحث درباره‌ی قوّت و ضعفِ سریال نمونه‌هایی را ذکر می‌کنند که برای همه‌مان آشناست؛ درست مثل وقتی که شهروندانِ دولت-ملّتی فرضی درباره‌ی انتخابات در مملکتشان حرف می‌زنند. انگار، ما بیننده‌های سریال، تماشاچی‌های فوتبال یا شنوندگان موسیقی، خود را به ملّتِ واحدی – جدای از ملّتِ اسمی‌مان – متعلّق می‌دانیم. این‌گونه، فرهنگ مردم‌پسند به آسانی به ما حسّ تعلّق می‌دهد و فراتر از این، منطق اقتصادی و شهرتِ ستارگان، باعث می‌شود که اندک‌اندک خریداران یا هوادارانِ هم‌فکرِ بیشتری پیدا بشوند؛ انگار هر روز جمعیّت شهروندانِ دولت-ملّت‌های عامّه‌پسند افزوده می‌شود.

به همین خاطر بعد از این‌که نوشته‌های وبلاگی را درباره‌ی اجرای اخیرِ خانم گوگوش در دُبی دیدم – که روایت کرده بودند مردم از اقشار و طبقات و پایگاه‌های مختلف اجتماعی آن‌جا حاضر شده بودند – و تقریباً هم‌زمان، مصاحبه‌ی رادیوی زمانه را با خواننده‌ی تاجیکی منیژه دولتوا خواندم – که خود را قطره‌ای از دریای هنر ایران می‌دانست و آرزویش هم‌صدایی با گوگوش و لیلا بود – دریافتم چه اندازه دوست داشتم در کنسرت می‌بودم. بی‌شک حسرت از آنجا‌نبودنم به خاطر آواز و اجرای گوگوش نیست – که البتّه حتماً دیدنی و شنیدنی بوده؛ بلکه به دلیلِ از دست‌دادنِ لمسِ نزدیک و فهمِ دقیقِ آن‌چیزی‌ست که «شهروندی فرهنگی» می‌خوانیمش. دوست داشتم از نزدیک، شهروندانِ دولتِ گوگوش را ببینم که پیر و جوان و مذهبی و بی‌دین و سالم و علیل نمی‌شناسد و مرزهایش به ایران و ایرانی محدود نمی‌شود. فرهنگِ مردم‌پسند، در ظاهر اصلاً جدّي نیست؛ ولی وقت آن است که جدّی بگیریمش.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

faghat mitoonam begam concerte googoosh shabi be yadha gozasht , shabi por az noor , o taharrok , por az ehsas o zibaii , por az khaterate shirin , hamseda shodan ba dokhtare mellate iran , shabike mrdom khaterateshoono ba ou faryad zadand ... 15000 nafar hamrahe ou ....aziz amad , aziztar shod o raft .. haif che zood gozasht

-- nasim ، Apr 9, 2008 در ساعت 02:47 PM

درورد بر شاه ماهی هنر

-- هجرت ، Apr 10, 2008 در ساعت 02:47 PM

googoosh khatereye melat ast...ejraye zendeash mareke ast..nemidanam chera hasodan ham be dashtane chenin honarmandi eftekhar nemikonand...mikhastan ba shaye bomb mardom ra az dorash parakande konand vali zehi khiale batel bar dolate eshgh hich hasodi rah nadarad

-- setare ، Apr 10, 2008 در ساعت 02:47 PM

Googoosh na tanha yek honarmande bi raghib va estesnayi ast balke ensani ast ke shakhsiat valayi darad va bozorgi va bozorgvari Googoosh hamishe zabanzade mardoom az gozashte ta emrooz boode in ast ke az Googoosh honarmandi mardoomi sakhte va baes shode pir va javan kochak va bozorg arezooye didanash ra dashte bashand.Googoosh Googoosh ast hichkas Googoosh nist.

-- Firooze ، Apr 10, 2008 در ساعت 02:47 PM

20300 نفر در فضاي 18000 نفري چمعيت حعضر در كنسرت خانم گوگوش بود .... به دليل اينكه فضا تا حدي قابل افزايش بود خيلي خوش گذشت واقعا گوگوش تكرار نشدني است .......

-- ليلي ، Apr 10, 2008 در ساعت 02:47 PM

برگرداندن Community به "اجتماع" چندان گویای معنای این واژه نیست. معمولا یک "اجتماع" خیلی موقتی شکل می گیرد و هویت آن محدود به زمان برگزاری آن است. اما هویت یک کامیونیتی فراتر از زمان و مکان خاص امتداد می یابد. ضمنا به موضوع "رسانه" که به نظر اندرسون در پیدایش هویت ملی و سایر هویت های تصوری عصر مدرن نقش اساسی دارد اشاره ای نکرده اید. ستاره های دنیای امروز و گروههای طرفدارشان - که برخی متفکران آنها را "قبیله های جدید" خوانده اند - هم بی شک مدیون همین رسانه ها هستند.

-- شهاب ، Apr 11, 2008 در ساعت 02:47 PM

خوب شد که در دولت گوگوش حضور نداشتید. بعضی اوقات پس رفت بعضی از افراد غیرقابل باور است. اگر کسی در جوانی گام‌های بلندی به سوی قله برمی‌دارد و ناگهان هوس می‌کند در دوران بلوغ و عقل رس شدن از قله سقوط کند جای بسی تعجب دارد. گوگوش از دست رفته است کامل

-- بدون نام ، Apr 11, 2008 در ساعت 02:47 PM

googoosh binazirtarin honarmade donyas

in zan roye sahne behtarine
ba sedaei jadoei va harakate heyratangiz

concerte dubai behtarin shab bod baraye hame

-- alireza ، Apr 11, 2008 در ساعت 02:47 PM

وای که دلم برای گوگوش چقدر تنگ شده ! گوگوش یاد آور خاطرات زیبای من در نوجوانیست و صدایش
همیشه دوست داشتنی ست.

-- پرنیان ، Apr 11, 2008 در ساعت 02:47 PM

گوگوش همیشه گوگوشه و مسلما دیگه تکرار نمیشه .........قدرشو بدونیم ....

-- majid ، Apr 11, 2008 در ساعت 02:47 PM

گوگوش یگانه است!
تنها هنرمند ایرانی( پاپ) که خودش است و مقلد این و آن نیست.

-- بانو ، Apr 13, 2008 در ساعت 02:47 PM

برگردان مناسب برای community باهمستان است.

-- آ.ق. ، Apr 18, 2008 در ساعت 02:47 PM

تکرار نمیشود

-- بیتا ، May 19, 2008 در ساعت 02:47 PM

یسیار عالی بود. من رو به فکر واداشت . ممنون.

-- پویا ، Feb 9, 2009 در ساعت 02:47 PM

Brilliant stuff thanx :)

-- 0 credit cards ، Sep 11, 2010 در ساعت 02:47 PM

Have you considered the fact that this might work another way? I am wondering if anyone else has come across something

-- truthaboutabs ، Oct 17, 2010 در ساعت 02:47 PM

Hey, found this information ultra useful. Thanks for that aarticle

-- Eliz Wunder ، Oct 23, 2010 در ساعت 02:47 PM

Where exactly could I find this software?

-- Garmin 60CSX ، Nov 17, 2010 در ساعت 02:47 PM

Hi, keep up the good work!

-- Allene Amelang ، Dec 4, 2010 در ساعت 02:47 PM

Sweet site, super design and style , really clean and utilize friendly .

-- Mia Solesbee ، Dec 6, 2010 در ساعت 02:47 PM

nice post. thanks.

-- veterinary assistant ، Dec 14, 2010 در ساعت 02:47 PM