مخاطب سازنده رسانه است
سعید شکیبا
در سالگرد تولد رادیو زمانه، بد نیست به عنوان یک جوان ایرانی به یک مسالهی مهم جوانان اشاره کنم: به زعم من، چالش بین سنت و تجدد اصلیترین دغدغهی جوان امروز ایران است که مسائل بسیاری نشأت گرفته از این دغدغه است.
عصری که به قول باسوادترها به جهت «پست مدرن» بودن آن، عصر سرعت نیز نامگذاری شده است.
همه چیز به سرعت در حال تغییر است و جوان ایرانی که برخاسته از دامن سنت به نقطهی عطف مدرنیته گام گذاشته، مبهوت و سرگردان، میان دو عنصری که اشاره شد، چارهجویی میکند.
این مساله البته تنها مسالهی جوان امروز ایران نیست. جوان زمانهی ما با پدیدههای بسیاری نیز روبرو شده که تکلیفش را با آنها نمیداند. «ربط» بسیاری از مسائل با جوان امروز مشخص نیست.
به گمانم ما جوانان، یک دورهی گذار ناپایدار را تجربه میکنیم. تا چند سال قبل ما زمانهی «تثبیت شدهای» داشتیم که سالها یکسان و یکجور بود. اینک اما، این رویه تغییر کرده و همه چیز به سرعت در حال تغییر و تحول است و از «اصول ثابت جامعه» خبری نیست.
جوان و رسانهی امروز
آدمی متاثر است از محیط و ارتباطات خود. اما عصر امروز گویا بهگونهای دیگر شده: این رسانهها هستند که در جهتدهی و شکلگیری اندیشه تاثیر میگذارند.
شاید اگر رسانهها انقدر در افکار عمومی تاثیرگذار نبودند، سیاستمداران و کارشناسان از آن به عنوان تسخیرکنندهی افکار عمومی نام نمیبردند.
آنچه که آشکار است، جوان امروز ایرانی، برای رهایی از چالشهای فوق، نیاز به رسانهای دارد که ضمن انعکاس صادقانهی واقعیات، او را از هر چه که به عنوان «بیقراری هزارهی سوم» نام برده میشود، رهایی دهد. رسانهای که با آن احساس نزدیکی کند و بتواند با آن ارتباط برقرار کند.
رسانه: سنتی، مدرن، «جوانپسند»
رسانهها در دورهی گذار جامعهی جوان امروز ایران، به دو بخش سنتی و مدرن قابل تقسیماند. من اما به این تقسیمبندی کاری ندارم، آنچه که مرا پیش از خبرنگار شدن برای رادیو تحت تاثیر قرار داد این شعار رادیو بود که عمیقا به آن باور دارم: «مخاطب سازندهی رسانه است». سازنده نه به معنای برنامهساز «که این هم البته جزء خط و مشیهای رادیو عنوان شده» که به معنای تغییر دهنده، جهتدهنده و اثرگذار. کسی که به عنوان غنیترین سرمایهی رسانه تلقی شود. این، رسانه را نزد مخاطب جذاب میکند. رسانهای که خارج از اصول ایدئولوژیک، خود را وامدار حقیقی مخاطب میداند و آن را در عمل ثابت میکند. رادیو زمانه، «سهام» اندیشه و خط و مشی خود را در بازار رسانهای امروز که همهشان «سهامی خاص» اند، در معرض عموم قرار داده است.
من به عنوان یک جوان ایرانی و نه به عنوان خبرنگار زمانه، بر این باورم که رادیو زمانه توانسته است تا حدود بسیاری خصوصیات ذکر شده را به عنوان «مبنا» قرار دهد.
من و رادیو زمانه
آنچه که باعث شد من در این آشفتهبازار هزارهی سوم، به رسانهای چون زمانه اعتماد کنم، دقیقا اعتماد رادیو زمانه به من بود. شاید بد نباشد خوانندگان هم بدانند من اصلا نه خبرنگار بودم و نه خبرنگاری خوانده و احیانا بلد بودم.
من در بخش فرهنگ و هنر برای رادیو از تهران گزارش میفرستم و ورود من هم به رادیو اینگونه بود: حدود دو ماه پس از افتتاح رادیو، به آقای جامی ایمیل زدم و گفتم میتوانم مراسمهای فرهنگی را پوشش دهم و برای رادیو کار بفرستم. آقای جامی هم استقبال کرد و من در ابتدا به سختی و شاید در حدود 10 ساعت زمان برای تهیهی یک گزارش 10 دقیقهای وقت میگذاشتم و یک چیز شلمشوربایی را تحویل رادیو میدادم. اما وقتی با تشویق آقای جامی - مدیری که هیچ گاه ندیده امش- روبرو میشدم، به «تثبیت» در خبرنگاری امیدوارتر میشدم.
اینگونه بود که من یکی از سهامداران زمانه شدم. خرید «سهام اندیشه» در رادیو زمانه، بر خلاف رسانههای دیگر که «سهامی خاص» دارند، رایگان است! شما هم میتوانید آن را بخرید و در سود دو طرفهی آن، شریک شوید!
--------------
نوشتههای پیشین به مناسبت سالگرد زمانه:
شهرنوش پارسی پور: از اتاق خود به جهان وصل می شوید بیژن روحانی: بدون باید نباید، بدون جلسه، بدون سیگار فرنگیس حبیبی: زمانه، نمایشگاهی با غرفههای متعدد جمشید فاروقی: نکاه تان متفاوت است داریوش محمدپور: نقد بی تعارف اندیشه زمانه مجتبا پورمحسن: زمانهی ما و رادیو زمانه آزاده اسدی: زمانه مجری «حرفه ای» ندارد
پویان: زمانه؛ فرصتی برای حوزهی عمومی جایگزین
معصومه ناصری: ایده ات را بگذار روی میز!
مصطفی قوانلو قاجار: روزنامه نگاری آماتوری را باور کنیم
|
نظرهای خوانندگان
sahame radio zamane ro chetori mishe kharid?
-- ehsan ، Aug 30, 2007 در ساعت 11:18 PMفقط کافیه بنویسی.یا اگر به خط پر سرعت دسترسی داری برنامه درست کنی و بفرستی.زیاد سخت نیست.
-- هادی ، Aug 31, 2007 در ساعت 11:18 PMسهام زمانه در قلم و صدای من و شما عرضه می شود.