رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفتوگو > مستندسازی که میخواست درباره کودتا فیلم بسازد | ||
مستندسازی که میخواست درباره کودتا فیلم بسازدآزاده اسدیazadeh@radiozamaneh.comتقریباً یک سال و نیم پیش بود؛ یک روز ابری و بارانی پاییزی در هلند. از قبل تلاش کرده بودم، مازیار بهاری را که میهمان ویژه جشنواره «ایدفا» یا «فستیوال بینالمللی فیلم مستند آمستردام» در سال ۲۰۰۷ بود، پیدا کنم که وقتی در آمستردام است، با هم گپی بزنیم.
دفتر جشنواره ایدفا برنامهریزی کرد که در جایی کنج، با مازیار، در مورد فیلمهایش و حضور او در جشنواره فیلم مستند آمستردام صحبت کنیم. قرار بود آن روز فقط برای بخش تصویری و ویدیوی زمانه، با مازیار گفت و گو کنیم. برای همین این فیلم تا امروز در آرشیو زمانه باقی ماند تا وقتی برای تکمیل کردن آن پیدا شود. اما هفته پیش که همسر مازیار بهاری در لندن، در نبود همسرش، عکسی را به بکی اندرسون، خبرنگار سیانان نشان داد، تصمیم گرفتم از تصویرهای ویدئویی سال ۲۰۰۷ که از مازیار داشتیم و پخش نشده بود، برنامه رادیویی تهیه کنم. مازیار بیش از پنجاه روز است که در زندان است و به «براندازی نرم» متهم شده. منابع جمهوری اسلامی مدعیاند آقای بهاری، اولین کسی بوده که از تیراندازی بسیج به مردم، در تظاهرات بیست و پنجم خرداد ماه، فیلمبرداری کرده است. در این تیراندازی تعداد زیادی غیرنظامی کشته و زخمی شدند. همسر بریتانیایی مازیار، چند روز پیش، عکسی را به خبرنگار سیانان نشان داد و گفت: «مازیار باید برای دیدن این عکس اینجا میبود.» او تصویر سونوگرافی فرزندش را نشان داد که در نبود پدر، روز به روز، بیشتر رشد میکند. اما برگردیم به سال ۲۰۰۷، روزی که مازیار را دیدیم و در گوشه سالن «بازار فیلم»، چند دقیقه جلوی دوربین زمانه، درباره خودش، فیلمسازی و عشقش به مستندسازی و روزنامهنگاری حرف زد.
او را در هلند به عنوان فیلمسازی میشناسند که از سال ۲۰۰۰، هر سال فیلمی در جشنواره بینالمللی فیلم مستند آمستردام داشته است؛ مستندسازی که سال ۲۰۰۷ میهمان ویژه جشنواره فیلم ایدفا در آمستردام بود و علاوه بر برگزاری کلاس آموزشی، ده فیلم مستند مورد علاقهاش را هم به نمایش گذاشت. مازیار بهاری با نمایش این فیلمها تأکید میکند که هیچ کدام از آنها زندگیاش را تغییر ندادهاند: «هیچ فیلمی نمیتواند زندگی کسی را تغییر بدهد، ولی میتواند در مقاطعی در زندگی روی شما تأثیر بگذارد.» او با اشاره به چند فیلم مورد علاقهاش که در بخش «ده فیلم برتر مازیار» نمایش داده شدند، میگوید: «فیلم "آن شب که باران آمد" جزو اولین فیلمهای مستندی بود که من در زندگیام دیدم. یا "المپیا"ی لِنی ریفِنشتال، یکی از زیباترین فیلمهایی است که به نظر من، ساخته شده است.» مازیار بهاری فیلمسازی را از پانزده سالگی شروع کرد. او مجبور شد برای ساخت فیلم و ثبت نام در مرکز مربوطه، به دروغ، سه سال به سنش اضافه کند. او در نوزده سالگی ایران را ترک کرد. در کانادا ارتباطات و فیلمسازی خواند و بعد از دستکم، نه سال زندگی در این کشور، به لندن رفت. بعد از روی کار آمدن خاتمی، به عنوان رییس جمهور ایران، با فضای باز فرهنگی سیاسی، به ایران برگشت و از همان زمان بین لندن و تهران در سفر بوده است. او در کنار فیلمسازی، روزنامهنگاری هم میکند و سالها به عنوان خبرنگار مجلهی نیوزویک، درتهران، فعالیت کرده است. مازیار بهاری که بیشتر برای تلویزیونهای بریتانیا فیلم مستند ساخته، از نخستین فیلمسازانی است که از سال ۲۰۰۳ به شکل منظم در عراق، کار کرده است. او در مورد مقتدی صدر، روحانی شیعهی عراقی و آیتالله سیستانی، یکی از مراجع تقلید شیعه در نجف، فیلم ساخت و در تمام این سالها، روی موضوع حقوق بشر در عراق تمرکز کرده بود. «جنگ» سالها است که دغدغهی اوست: «بعد از یازده سپتامبر ۲۰۰۱، جنگ تم اصلی جهان شده است. هرکس که بخواهد جهان ما را در فیلمش انعکاس بدهد، باید به جنگ توجه کند. در افغانستان، عراق و آفریقا چند جنگ مختلف جریان دارد.» مازیار بین گزارشهای مختلف خبری و اجتماعیاش، دستکم ده فیلم معروف ساخته است که به وضعیت هنر در ایران، بیماری ایدز، فوتبال، زندگی شهری، انقلاب ایران و مفهوم تروریسم در ایران، پرداخته است؛ « فوتبال به سبک ایرانی»، «هدف؛ خبرنگار»، «هنر تخریب»، «و عنکبوت آمد»، «محمد و واسط ازدواج»، «مردن برای جدا شدن» و... تعدادی از آثار معروف اوست. مازیار میگوید، فیلمساز شده چون کار دیگری بلد نبوده. او در کارگاه آموزشیاش در آمستردام، به کسانی که در سالن نشسته بودند، گفت که فقط به آنها نکتههای خاصی را میگوید که بتوانند زندگی به عنوان فیلمساز را سپری کنند.
او در این جلسه تأکید کرد: «در سالهای اولیه باید از فیلمسازی پول دربیاورید. فیلمسازی برای سرگرمی و به عنوان کار حاشیهای، به شما جواب نمیدهد و شما را فیلمساز حرفهای نمیکند.» بهاری در مورد کلیشهای شدن بعضی از موضوعها برای برخی فیلمسازان میگوید: «متأسفانه در ایران، بعضی از فیلمسازها، برای ایدههای خود احترام قایل نیستند و فکر میکنند اگر یک فیلم موفق شده، باید آنها نیز همین کار را بکنند که به موفقیت برسند. به همین خاطر است که وقتی کسی راجع به همجنسگراها و دوجنسیها فیلم ساخته و موفق شده است، فیلمساز دیگری هم همین کار را تکرار میکند.» مازیار بهاری را تقریباً هر روز در محل جشنواره ایدفا در آمستردام، میدیدیم که مدام در حال تبادل ایده با دیگران بود. او قصد داشت به آسیای میانه هم برود و سرشار از انرژی، از تحقیق و فیلمسازی در آن منطقه میگفت. او میگفت: اگر فیلمساز نمیشد، بهتر بود برود خودش را بکشد. او میخواسته وکیل شود ولی حس کرده کار خستهکنندهای است. سیاستمدار هم نشده چون نمیخواسته مدام دروغ بگوید. برای همین مجبور بوده، همزمان روزنامهنگار و فیلمساز بشود. مازیار معتقد است که مستندسازها جهان اطرافشان را نشان میدهند، ولی برای نشان دادن همهی مسایل این جهان، نباید از آنها انتظار زیادی داشت: «اینطور نیست که مستندساز یا فیلمساز حتماً یک رسالت اجتماعی مذهبی داشته باشد. مستندساز مثل هر آدم دیگری است. شما از یک حسابدار نمیپرسید که چرا برای فلان شرکت کار میکنی، یا چرا برای فلان جا کار نمیکنی؟ ولی گویا این انتظار از فیلمساز هست که مثلاً در مورد یک سوژه خاص فیلم بسازد یا سراغ یک سوژه دیگر نرود.» این روزنامهنگار ایرانی تبعهی کانادا، در آخرین روز دیدارمان در آمستردام، از تأثیر خود بر جریانات اطرافش گفت: «تأثیر منفی، روی دید خیلی از کسانی که فیلمهای مرا راجع به عراق و نقش آمریکا در عراق دیدهاند داشتهام. من اولین گزارش را درباره بچههایی که در زندان ابوغریب، توسط آمریکاییها دستگیر شده بودند، ساختم. در فیلمهایی هم که در عراق ساختهام، همیشه سعی کردهام، جنبهی منفی حضور آمریکاییها را بر مردم عراق نشان بدهم.» یک سال و نیم پیش، مازیار بهاری گفت که میخواهد درباره روزهای نخستوزیری مصدق، مستندی بسازد: «روی فیلمی دربارهی کودتای بیست و هشت مرداد کار میکنم که بخشهایی از آن در ایران انجام میشود و با کسانی هم که خارج از ایران هستند، مصاحبه میکنم.» |
نظرهای خوانندگان
مازیار بیچاره بیگناه است. ..
مردم ایران مازیار و دیگران را آزاد خواهند کرد. فراموش نکنیم که نامردان بر قدرتند، بخاطر بسپاریم که قوادان بر قدرتند، هرگز از یاد نبریم که خیام هزار سال و بیشتر پیش از این در مورد روحانیت نوشته بود.
تو خون کسان خوری و من خون رزان
انصاف بده کدام خونخوار تریم
مازیار و همه را آزاد کنید بترسید بترسید ما همه با هم هستیم
-- بدون نام ، Aug 14, 2009 در ساعت 01:30 PMخانم اسدی، گزارش جالبی بود در باره مازیار بهاری. به امید آزادی همه فرهیختگان این دنیا از ستم جاهلان که به جز خشونت و زور راه دیگری را برای اثبات خود نمی دانند و نمی توانند.
-- Incognito ، Aug 15, 2009 در ساعت 01:30 PM