رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۴ اردیبهشت ۱۳۸۸

سعدی، راوی تجارب گوناگون زندگی

آزاده اسدی
azadeh@radiozamaneh.com

روز سی ‌و یکم فروردین امسال را به نام سعدی و به طور خاص «بوستان» وی نامگذاری کرده‌اند. سعدی، تخلص و شهرت مشرف‌الدین مشهور به شیخ سعدی یا شیخ شیراز است.

Download it Here!

سعدی، شاعر جهاندیده، جهانگرد و سالک سرزمین‌های دور در قرن ششم و هفتم هجری قمری بود. گفته می‌شود او با تاجران و زائران اماکن مقدس همراه می‌شد. دستاورد سفرهای مختلفش علاوه بر تجارب مختلف حجم زیادی روایت، قصه و مشاهداتی بود که تقریباً ریشه در واقعیات زندگی داشت که با روش «سهل و ممتنع» در گلستان و کتاب‌های دیگرش از آن‌ها نقل کرده است.

بعد از این همه سال از زندگی و تولد شعرهای سعدی می‌گذرد ولی سعدی و آرامگاهش در ایران بعد از قرن‌ها هنوز بین مردم جایگاه دارد.
مرکز سعدی‌شناسی در شیراز، سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ را به عنوان دهه‌ سعدی‌شناسی نام‌گذاری کرده است.

رییس مرکز سعدی‌شناسی دلیل این نامگذاری را تلاش برای تخصصی کردن مطالعات سعدی‌شناسی می‌داند ولی در این میان آیا به موضوعی مثل مردم و جایگاهش بین عامه هم توجهی شده است؟

کوروش کمالی، رییس مرکز سعدی‌شناسی جواب می‌دهد: «‌یک سال را فقط به همین مبحث اختصاص داده‌ایم. "تخصصی کردن" یک برنامه ۱۰ ساله است. قبل از این‌که بخواهیم ارتباط سعدی را با دیگران پیدا کنیم باید روی آثار خودش کار می‌کردیم.»

نخستین سال از این دوره ده ساله، به نام دوران سعدی‌شناسی، و سال دوم به نام زندگی، اندیشه، زبان و شخصیت سعدی نام گرفت. سال گذشته به نام گلستان بود و امسال بوستان، سال آینده غزلیات و سال ۹۰ قصاید و مجالس و سال ۹۱ نسخه‌شناسی و از سال ۹۲، ۹۳ و ۹۴ فرهنگ مردم، سنت و نوآوری، ادبیات و سیاست عصر ما، مسایل اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی و سعدی در امروز خواهد بود و سعدی در حدیث دیگران، دیگران در حدیث سعدی که در سال‌های انتهایی روز خاصی را به خود اختصاص می‌دهند.

دکتر کاووش حسن‌لی، استاد زبان و ادبیات فارسی داشگاه شیراز چندی پیش گفته بود دانشکده‌های زبان و ادبیات فارسی در انتقال و بازخوانی متون کلاسیک فارسی مثل گلستان سعدی به شیوه‌ ثابت و سنتی روی آوردند و پژوهش‌های دانشگاهی ما تنها به بازخوانی متن، یافتن واژه‌های دشوار و درآوردن نکته‌های اخلاقی محدود شده است.


کوروش کمالی، رییس مرکز سعدی‌شناسی

از رییس مرکز سعدی‌شناسی می‌پرسم با این وجود چرا باید به موضوع هنر سعدی، سنت و نوآوری و فرهنگ مردم در انتهای این پروژه‌ ۱۰ ساله پرداخته شود؟ او می‌گوید:

«‌چون ما در نظر داشتیم، مطالعات سعدی‌شناسی سامان بگیرد. وقتی هنوز در نسخه‌های مختلف مثل بوستان و گلستان و غزلیات به اجماع نرسیده‌ایم و هنوز مسایل مختلفی پیرامون این‌ها است، قبل از این‌که بخواهید آن اثر را به مردم عرضه کنید، باید به یک اجماع نسبی در مورد این مسایل برسید و بتوانید آن‌ها را عرضه کنید.»

وی ادامه می‌دهد: «‌در مورد یک مسأله‌ مثل سفرهای سعدی که جاذبه‌ای برای مردم دارد چندین نظر و برداشت وجود دارد. الان در مورد سفرها اختلاف ‌نظر است. عده‌ای به سفرها اعتقاد ندارند و می‌گویند به سفر نرفته است. عده‌ای می‌گویند بخشی از سفرها انجام شده و بخشی از آن تخیل است. تعدادی هم قایل به انجام شدن همه‌ سفرها هستند.»

به گفته او، در مورد نسخه‌ تصحیح کلیات غیر از کارهایی که محمدعلی فروغی و حبیب یغمایی به عنوان ملاک و سند که حدود هشتاد سال پیش انجام داده‌اند،خبری نیست:

«‌با این‌که نسخه‌های دیگری پیدا شده و متد تصحیح قیاسی، تطبیقی و تصحیح بر اساس نسخه اقدم و تلفیقی به دست آمده است، اما هنوز کارشناسان و سعدی‌شناسان به اجماع نرسیده‌اند. شاید در یک چارچوب کار آکادمیک و برای موسسه‌ فرهنگی پژوهشی تقویت این بخش اهمیت بیشتری داشته باشد.»

او معتقد است برای مردمی کردن سعدی، تلویزیون، مطبوعات یا آموزش و پرورش باید کمک کنند: «‌و‌گرنه یک مرکز فرهنگی، پژوهشی با اعتبار مالی محدود، کم‌ بنیه و توان، این امکان را ندارد که بتواند به این گسترده‌ای کاری انجام دهد. همان سالی هم که به عنوان فرهنگ مردم و ارتباط با مردم نام گذاشتیم باید بیشتر به مبانی و نوع اعتبار بپردازیم.»

رئیس مرکز سعدی‌شناسی اشاره می‌کند که در آموزش و پرورش‌های ناحیه‌های مختلف در شهرهای بزرگ از جمله در شیراز، مشهد و تهران در دانشگاه‌ها، انجمن‌ها و فرهنگسراها در یادروز سعدی، مراسم برگزار می‌شود: «‌همه این‌ها نشان می‌دهد که این بهانه‌ خوبی برای دامن زدن و بردن سعدی بین مردم است. اما اگر بگوییم ما به میزان نیاز و ضرورت کار کردیم، درست نیست.»

امسال سال بوستان سعدی است. گفته می‌شود بوستان، نخستین اثر مدون سعدی است که در ۱۰ باب عدل و تدبیر، رأی، احسان، عشق و مستی و شور، تواضع، رضا، قناعت، شکر برعافیت، توبه و راه ثواب و مناجات، تنظیم شده است.

اما بزرگ‌ترین مشکل سعدی‌شناسان برای تخصصی کردن مطالعات سعدی‌شناسی غیر از نرسیدن به رأی و تعامل جمعی چه بوده است؟ رییس مرکز سعدی‌شناسی می‌گوید:

«‌یکی، توجه علمی‌تر و تخصصی‌تر به این موضوع و دیگری، روشن شدن مبانی هر کدام از این آثار؛ چه از نظر زیباشناسی، چه از نظر نسخه‌شناسی، چه از نظر فرم و زبان و چه از نظر تحلیل معنوی و چه از نظر صنایع ادبی.»

او ادامه می‌دهد: «‌فکر می‌کنیم الان با این اتفاق و جمع‌آوری نسخه‌های مختلف خطی و چاپی و تشکیل پرونده برای حکایت گلستان در یک دوره‌ای، که ما دنبال می‌کنیم اعتبار آن تأمین شود. در این بخش تا آنجایی که من در افق محدود می‌بینم، پرداخت و عمومی کردن آن است.»


با وجود مباحث تخصصی در مورد سعدی که قرار است در یک برنامه‌ ۱۰ ساله دنبال شود، به نظر می‌رسد سعدی به اندازه‌ حافظ در زندگی امروز مردم ایران سهمی ندارد. گفته‌های کمالی، رییس مرکز سعدی‌شناسی در این مورد چنین است:

«‌قبل از مشروطیت و قبل از مدرنیته و قبل از این‌که روشنفکران و ساکنان تصور کنند که باید سعدی را حذف کرد تا به رهایی رسید، سعدی بیش از حافظ بین مردم محبوب بود. در یک مقطعی در مکتب‌خانه‌هایی که قبل از دارالفنون و مدرسه‌ عمومی بود، دو کتاب قرآن و گلستان می‌خواندند و کسی حافظ نمی‌خواند و سعدی در عرصه‌ عمومی بود. اما تحولات، یک نوع برخوردها، سعدی گریزی‌ها، سعدی ستیزی‌ها، عدم شناخت باعث این کم‌‌توجهی شد. کارهایی که هم در تبریز و هم در تهران شد.»

کمالی می‌گوید: «‌حافظ با ایهام و زیبایی غزل توانست خیلی جای خود را باز کند. البته اقبال در جریان روشنفکری و کوچک بودن مجموعه‌ کلیات و شرح‌هایی که بر آن نوشته شد، نوع ارتباط عمومی که با فال و سنت گرفته شد، همه‌ این‌ها موثر بوده است که در حوزه‌ اجتماعی ادبی امروز ارتباط حافظ از نظر شعری خیلی زیاد شود. اما فراموش نکنیم که نزدیک به ۴۰۰ بیت یا تکه‌ای از گلستان و بوستان یا غزلیات به عنوان ضرب‌المثل استفاده شود.»

سه سال است که سی‌ و یکم فروردین‌ماه به نام سعدی با یک زاویه‌ دید مشخص در شهرهای مختلف ایران مراسم ‌مختلفی برگزار می‌شود. اما در این مدت چه تفاوت‌هایی در مورد دید مردم یا حتی متخصصان و سعدی‌شناسان به وجود آمده است.

کوروش کمالی می‌گوید: «‌این برنامه می‌توانست به عنوان یک فستیوال هنری فرهنگی و یک جاذبه‌ توریستی خیلی قوی‌تر در کنار کارهای علمی و آکادمیک قرار بگیرد، اما شاید به دغدغه‌ عمومی همه‌ نهادهایی که می‌توانستند کمک کنند تبدیل نشد. شاید نگاهش یک نگاه نقطه‌ای تبدیل شد و شاید همه فقط در حد همین حداقلی که اتفاق می‌افتد راضی بودند و فکر می‌کردند که بیشتر از این نمی‌شود کاری کرد.»

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم

-- Reza ، Apr 19, 2009 در ساعت 04:00 PM


متاسفانه در ایران بیشتر سعدی را بعنوان سخن دان و شاعر که مباحث اخلاقی دارد می شناسند لذا در مورد نظزیات روانشناسانه و جامعه شناسانه ی سعدی اقدام به کاوش نمی شود که البته همه را در روایات و غزلیاتش بیان کرده است . مثلا در مورد تاثیر ژن در وراثت او می گوید : عاقبت گرگ زاده گرگ شود ..... و یا در مورد تاثیر محیط بر انسان می گوید : پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد ... از اینرو نیاز است در ایران یک تیم روی نخبگان قرون گذشته کار کنند مانند آن کاری که در اروپا ست . مثلا اگر به اهمیت و بزرگ کردن ارسطو نگاه کنیم می بینیم مثلا ارسطو در مقابل ذکریای رازی ؛ سهروردی ؛ ابوریحان ؛ ابوعلی سینا ؛ و .... هیچ است اما بدلیل عدم تحقیق مناسب اینها را حتی ایرانیان نمی شناسند . یا مثلا رازی در قرن سوم از جوهر ماده و ماده می گوید در حالی که اروپا این موضوعات را در قرن نوزدهم هگل و مارکس و فوئرباخ بیان می کنند . و از اینروست که مثلا فلسفه در ایران خاصیت بومی خودش را از دست داده است و چیزهای حاضر و آماده ی غرب منشاء تحقیقات قرار گرفته است . در همه ی موارد این مشکلات وجود دارد .

-- farhad ، Apr 20, 2009 در ساعت 04:00 PM

يا عماد من لا عماد له
با سلام ... فقط يك بيت را شاهد مي آورم و بس :
هفت كشور نمي كنند امروز
بي مقالات سعدي انجمني

با سپاس

-- سيدعمادالدين قرشي ، Apr 21, 2009 در ساعت 04:00 PM

اي كه نصيحتم كني كز پي او دگر مرو
در نظر سبكتگين عيب اياز ميكني
پيش نماز بگذرد سرو روان و گويدم
قبله اهل دل منم سهو نماز ميكني

-- سردار ، Apr 21, 2009 در ساعت 04:00 PM

یار نازک بدنم ترک من شیدا کرد
چون که راننده شدم یار دگر پیدا کرد

-- سردار رضا ، Apr 23, 2009 در ساعت 04:00 PM

چه کسی مقام سعدی را میتواند منکر شود؟ چه ؛هر ایرانی که کمی شناخت به زبان درس و مدرسه دارد با شنیدن نام شیخ سعدی رایحه این کلام سحر آمیز در جان جانش مینشیند وگلستان روحش را با شمیم خاطرات ،تازه می سازد.....با عطر شیرین کوچه باغها ی اقاقی کودکی وبسم آغازین جلسه امتحان که :
منت خدای را عز و جل ،که طاعتش موجب قربت است و بشکر اندرش مزید نعمت. هر نفسی که فرو میرود ، ممد حیات است و چون بر می آید مفرح ذات ،پس درهر نفس دو نعمت است و برهر نعمت شکری واجب .
از دست و زبان که بر آید کز عهده شکرش بدر آید
اعملو آل داود شکرا وقلیل من عبادی الشکور ....والاآخر
وای سالهاست از پشت نیمکت مدرسه درآمده ام وهنوز رایحه این کلمات دریادم هست وجانم راشیفته می سازد ....نه جانم !‌ سعدی ، سعدی است و سعدی می ماند.....سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آن است که نامش به نکویی نبرند.......والسلام
سبز باشید . باران از آلمان

-- baran ، Apr 24, 2009 در ساعت 04:00 PM