رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفتوگو > صدای خاتمی و احمدینژاد در آمریکا | ||
صدای خاتمی و احمدینژاد در آمریکاآزاده اسدیazadeh@radiozamaneh.com
هومان مجد سالهای زیادی را در زمینه موسیقی و فیلم کار کرده. او مقیم نیویورک است و سالها قبل معاون شرکت موسیقی «آیلند ریکوردز» و رییس بخش موسیقی شرکت «پام پیکچرز» بوده و با گروههای موسیقی، مثل «U2» همکاری کرده است: «تقریباً سال ۲۰۰۰ـ ۱۹۹۹ بود که کار موزیک را رها کردم. وضع کار موسیقی در آمریکا به خاطر اینترنت و حقوق کپیرایت خراب شد و تصمیم گرفتم به نویسندگی که از کودکی شروع کرده بودم، برگردم.» او تهیهکننده چند فیلم سینمایی بوده، اما مدتهاست همه اینها را کنار گذاشته و فقط مینویسد. مجد سالهاست که در مطبوعات آمریکایی مثل نیویورک تایمز، نیویورک آبزرور و نیویورکر، در مورد ایران و تجربیاتش از زندگی شخصی و اجتماعی یک ایرانی در تهران و شهرهای دیگر مینویسد. او تلاش میکند تقریباً مداوم به ایران سفر کند تا تصویری را نشان دهد که نسبت به تصویر بسیاری از رسانههای غربی از ایران، واقعی و ملموستر باشد. هومان مجد که مترجم و مشاور محمد خاتمی، رییس جمهور پیشین ایران در آمریکا برای سخنرانی در برنامههای مختلف و رسمی بوده، حالا همین کار را برای محمود احمدینژاد انجام میدهد. آخرین سفر آقای احمدینژاد، رییس جمهور ایران از دید هومان مجد، به عنوان یک روزنامهنگار که نقش مترجم او را هم بر عهده داشته کمی متفاوتتر از بقیه بوده است: او میگوید: «در این سالها چنین برنامهای در سیاست جمهوری اسلامی نبوده که رییس جمهور ایران هر سال به نیویورک بیاید، نطق کند و برنامههای جانبی را با ایرانیان مقیم آمریکا، ترتیب دهد». این روزنامهنگار معتقد است سفر اخیر رییسجمهور ایران و اقامت کوتاهش در آمریکا تا حدی تبلیغاتی بوده است: «اینبار آقای احمدینژاد، تلاش میکرد خبرهای مربوط به سفر آمریکا، در ایران کاملاً پوشش داده شود و نشان دهد که چگونه با آمریکاییها تماس دارد، چگونه با خبرنگارهای آمریکایی صحبت میکند و خود را به عنوان شخصی نشان بدهد که هم به سازمان ملل میآید و هم با روسای جمهور بقیه کشورها و سیاستمداران صحبت میکند و ملاقات دارد.» مجد اشاره میکند: «فکر میکنم، این برنامهای برای انتخابات سال آینده در ایران است. مخصوصاً اگر آقای خاتمی بخواهد نامزد شود که در خارج از ایران و برای آمریکاییها خیلی محبوبیت دارد».
مترجم سخنرانی محمود احمدینژاد در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، به تازگی کتابی را به نام «آیتالله موافق نیست، تناقض ایران مدرن» The Ayatollah Begs to Differ: The Paradox of Modern Iran در آمریکا منتشر کرده است. در ترجمه (Begs to Differ) به فارسی، کمی حس مخالفت مودبانه و تعارف ناپیداست، شاید بتوان گفت «آیتالله موافقت ندارد یا خواهان تغییرات است و یا حتی مخالف است». هومان مجد نوه آیتالله سید کاظم عصار و فرزند یک دیپلمات سیاسی و سفیر شاه در آمریکا است. اما او با کدامیک از این دو وجه، ایران را در کتابش تحلیل کرده است: اما «آیتالله» در ایران میتواند نماینده چندین جایگاه سیاسی، مذهبی و سنتی باشد. آیتالله در کتاب هومان مجد کیست؟ او میگوید:«این کتاب بیشتر برای خوانندگان آمریکایی و اروپایی نوشته شده، کسانی که ایرانی نیستند. خارجیها آیتالله را به عنوان یک سمبل مدیریت ایران میشناسند. میگویند: «آیتاللهها یا ملاها سر ِکارند». آیتالله از زمان آقای خمینی، در خارج از ایران، مخصوصاً در آمریکا، تصویر نسبتاً خوبی ندارد. در این کتاب منظورم از آیتالله، یک آیتالله بهخصوص نیست». مجد تاکید میکند: «کسانی که در ایران مذهبی هستند، عقاید مختلفی دارند، برعکس آن چیزی که مردم در غرب فکر میکنند. در آمریکا مردم فکر میکنند «آیتاللهها» همه با هم هستند، البته اگر اصلاً بدانند در ایران فقط یک آیتالله وجود ندارد. کسانی که میدانند بیشتر از یکی دو تا آیتالله در ایران هست، نمیدانند که آیتاللهها ممکن است عقاید مختلفی داشته باشند». او برای اینکه نشان دهد ایران کشوری است که از لحاظ سیاسی، احزاب و عقاید مختلف و متنوع در آن فعال هستند، در این کتاب برای مخاطب آمریکایی به صورت مشخص و کامل توضیح داده است:«من مشخص کردهام، آیتاللههایی هستند که با دولت، سیستم، وضع سیاسی و اقتصادی، از هر لحاظ، مخالفند. ممکن است با ولایت فقیه مخالفت نکنند ـ بعضیها مثل آقای منتظری مخالفت میکنند که بعد برایشان دردسر میشود ـ ولی خیلی مخالفتهای دیگر هم هست. در همین سیستم ولایت فقیه باز هم عقایدی هست، حتی آقای هاشمی رفسنجانی که عقاید دیگری راجع به ولایت فقیه داشته، درحال حاضر عقیدهاش با ۳۰ سال پیش فرق کرده است».
این روزها، تقریباً هر موضوعی که مربوط به ایران باشد، میتواند به بحث داغی در رسانههای دنیا تبدیل شود. کتاب هومان مجد در برنامههای مختلف سیاسی و اجتماعی در شبکههای متنوع آمریکایی، نقد و بررسی شده و این نقدها ادامه دارد. از هومان میپرسم: آیا ویژگی خاصی کتاب او را از «موج مد ایران» متمایز میکند؟ «در آمریکا، کتابهایی که راجع به ایران نوشته شده، یا استادان دانشگاه یا متخصصان سیاست خارجی نوشتهاند که یا به مسایل تاریخی اشاره دارند، یا توضیحاتی در مورد وضع ایران میدهند، اینکه چه کسی سر کار است، سیستم سیاسی چگونه در ایران کار میکند و… این برای مردم معمولی آمریکا جالب نیست». به گفته او مردم معمولی آمریکا نمیخواهند کتاب جدی بخوانند: «آنها تمایل دارند کتابی بخوانند که درکش برایشان سخت نباشد». کتاب مجد به دلیل لحن طنز و چند پهلو و استفاده از جملات مردم ایران در کوچه و خیابان، برای این نوع خواننده راحتتر است: او در کتابش نه از چیزی دفاع میکند و نه در مخالفت با موضوعی ادعایی میکند. در این کتاب ما از تجربیات یک نویسنده میخوانیم که تجربیات، دیدهها و شنیدههایش را در ایران نوشته است. در سالهای اخیر، عکسهایی از ایران در خبرگزاریهای مختلف غربی دیده میشود که از ایران، تصویر ثابت و کلیشهای را نشان میدهد. هومان در کتابش، هشت صفحه عکس رنگی از ایران دارد که تعدادی از آنها، از همین موارد است: «بخشی از عکسها را من انتخاب کردم، تعدادی را هم ناشر انتخاب کرد. ناشر به فکر فروش است و عکسی را میخواهد که از دید یک آمریکایی جالبتر باشد. عکس زن چادری، همیشه برایشان جالب است. عکس زنی هم که حجاب بد دارد، برایشان جالب است».
هومان مجد در کتابش، یک تور به دور تهران، برای مخاطب انگلیسی زبان میگذارد. ما با جملات طنز نویسنده به کافیشاپ میرویم و بعد از دیدن جوانهای شیکپوش شمال شهر، سری به جنوب تهران میزنیم و از اعتیاد و نحوه بهدست آوردن مواد مخدر در خیابانها میخوانیم. او از نوشیدن ویسکی در میهمانیهای شمال تهران میگوید و در کنارش، درباره مراسم عاشورا و سینهزنی در محرم توضیح میدهد:
هومان مجد، در سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۵، مدتی به عنوان یک روزنامهنگار، در ایران زندگی کرده و سال ۲۰۰۷ هم دو ماه در ایران بوده است. یعنی بخشهایی از حضور آقای خاتمی و بخشهایی هم از سالهای ریاست جمهوری آقای احمدینژاد را از نزدیک دیده است: «الان وضع اقتصادی ایران خیلی خراب است. در آخرین سفری که همین چهار هفته پیش به تهران داشتم، تغییرات زیادی را نسبت به قبل دیدم. زندگی برای مردم سخت است. برق رفتنهای وسط روز، صف پمپ بنزین، تورم و مشکلات اقتصادی خیلی بر رفتار و روابط مردم اثر گذاشته و آنها را عصبی کرده است». او ادامه میدهد: «مشکل مردم ایران، در حال حاضر مشکل اقتصادی است. مردم معمولی را میگویم، نه کسی که فکرش، فکر سیاسی است، یا فمینیست است، فعال است و کار بهخصوص اجتماعی دارد. مردم معمولی در فکر این هستند که چطور کار پیدا کنند و با آن کاری که پیدا میکنند، چطور نان سر سفره بگذارند.» گفت و گوی هومان مجد با جان استیوارت، مجری برنامه دیلی شو را از اینجا دانلود کنید و بشنوید |
نظرهای خوانندگان
به نظر نميرسد در فضاي كنوني سياست ايران، فردي هم «مشاور» خاتمي اصلاحطلب باشد و هم «مشاور» احمدينژاد اصولگرا يا راديكال. وانگهي، مشاوران روساي جمهوري با حكم رسمي منصوب ميشوند. مترجم، اگر اين نسبت درست باشد، مشاور نيست، همانطور كه وبلاگ راديو زمانه، راديو نيست
-- فرنود ، Oct 22, 2008 در ساعت 03:13 PM....
زمانه: مجد مترجم و مشاور آقایان برای سخنرانی در دانشگاه، سازمان ملل، بین ایرانیان و مهمانی خصوصی ایرانیان مقیم آمریکا بوده .
هومان یا هومن؟
-- رویا ، Oct 22, 2008 در ساعت 03:13 PMتا انجا یی من میدانم هومن درست است ولی این بابا که هم سینه زن حسین است و هم مطرب یزید بله ممکن است هومان باشد.
Thanks
Your sincerely
....
زمانه: اسم آقای مجد، هومان است. در سایتش هم ذکر شده.
هومان از پهلوانان تورانی شاهنامه و برادر پیران ویسه است و ازسران لشکر افراسیاب . وی در جنگ به دست بیژن پسر گیوکشته شد. (لغت نامه دهخدا)
-- George ، Oct 23, 2008 در ساعت 03:13 PMsalam man behdad hastam alan to tehran zendegi mikonam age bedonid cheghad moshkel inja hast vali ma mijangim darim kar mikonim iran am kheily dost daram vali daram az inja miram ta betonam pishraft konam midonid to tehran ya iran farghi nadare bayad chablos bashi va dasmal bedast ta pishraft koni pol darbiari ma nistim in mohemtarin chizia ke amrikaeeha bayad bedonan ma khodemon bayad tasmim begirim ke dorost shim ma iraniharo alan faghat khodemon mitonim dorost konim
-- behdad ، Oct 23, 2008 در ساعت 03:13 PMاين آقا ٥١ سال سن دارد و پنجاه سالش را در بريتانيا و آمريكا بوده است، اما جمله ی احمدی نژاد را كه ما در ايران مثل شما همجنس باز نداريم، نتوانست ترجمه كند. اگر احمدی نژاد چنين مشاورانی دارد، چگونه در يك نامه ی پنج خطی به سولانا چهار تا غلط املایی پيدا ميشود و در تمام دنيا مسخره و مضحكه ميشويم
-- آرمان ، Oct 23, 2008 در ساعت 03:13 PM....
زمانه: مجد مترجم احمدی نژاد در سفر اخیر بوده، نه در دانشگاه کلمبیا. نامه مورد نظر هم ربطی به ایشان نداشته.
he lived fifty years in the West, and still, does not know that "freedom of expression" is as important as jobs. he is treating human rights for everybody as a luxury. listen to his interview with Terry Gross.( she caught him in his lies.)
-- بدون نام ، Oct 24, 2008 در ساعت 03:13 PMThe interested can watch the talk that Mr Hooman Majd has given on September 26, 2008, at New American Foundation, on Iran and the subject matters discussed in his book "The Ayatollah Begs to Differ", at the following address:
http://tinyurl.com/69tb5h
Duration of this program (which includes a relatively short talk followed by detailed questions and extensive answers) is 1 hour and 24 minutes.
Mr Majd has also been guest to Bloomberg Television on September 24, 2008, and the corresponding Talk Show can be viewed, in two parts (and not in three parts, as incorrectly announced), at the following two addresses:
http://tinyurl.com/6ler27
http://tinyurl.com/5mn4my
And lastly, the following is the address of a short video introduction to Mr Majd's above-mentioned book:
http://tinyurl.com/565ss5
BF.
-- BF ، Oct 24, 2008 در ساعت 03:13 PMزمانه را چه می شود؟ آقا اگر این بابا از هشت ماهگی در آمریکا و بریتانیا بوده که گفتید بوده، چه جوری از تجربیاتش از زندگی در ایران می نویسد؟ کدام تجربیات؟
-- بهروز ، Oct 24, 2008 در ساعت 03:13 PM....
زمانه: در گزارش فقط به بخشی از سفرهای مجد به عنوان روزنامه نگار به ایران و زندگی بین مردم و تجربیات سفرش اشاره شده. اگر خوانده باشید البته.
واقعا جای تاسفه که بعضی خواننده ها اصلا متن گزارش رو دقیق نمیخونن و فقط بناشون به ایراد گرفتنه . عزیزان لطفا متن رو دقیق بخونید .
-- دانشجو ، Oct 24, 2008 در ساعت 03:13 PMخوشحالم که درمورد کتاب هومان مجد مطلبی منتشر کردید و چه خوب بود که اگر نویسنده و ناشر کتاب موافق بودند بخشهایی از کتاب (در حد چند پاراگراف از قسمت های مختلف) را به فارسی و زبان اصلی می آوردید.
-- ایمان ، Oct 24, 2008 در ساعت 03:13 PMدریچه ای لازم بود تا مردم آمریکا و غرب از آن به ایران نگاه کنند. این دریچه را هومان به زیبایی باز کرده است. من به عنوان یک ایرانی شهامت و زیرکی او را می ستایم.
به امید روزی که ایرانیان را صبورتر و ژرف اندیش تر و ایران عزیز را سرفراز و بالنده ببینیم.
با تشکر از زمانه و هومان مجد