رادیو زمانه > خارج از سیاست > گزارش > مزاحمت خیابانی با «چراغ خاموش» | ||
مزاحمت خیابانی با «چراغ خاموش»اگر خانم باشید، فرقی نمیکند؛ در هر سن و با هر شرایطی تا حالا باید چنین تجربهای را داشته باشید. کنار خیابان در انتظار تاکسی ایستادهاید و در این فاصله دهها ماشین با مدلهای مختلف جلوی پای شما ترمز میکنند. مسافرکشی در ایران دیگر با آرم تاکسی مفهوم ندارد. این روزها هر وسیله نقلیهای در ایران میتواند نقش یک تاکسی را داشته باشد. به همین دلیل به عنوان کسی که منتظر تاکسی هستید، میتوانید پراید و پژو را ببینید که مسافر سوار میکند یا یک زانتیا را که برای یک «مزاحمت» جلوی پای شما ترمز کرده است. «طرح ارتقای امنیت اجتماعی» از سال پیش با برخورد با زنان بدحجاب شروع شد. بعد از مرحله اول، طرح برخورد با اراذل و اوباش و سیدیهای غیر مجاز و مشروبات الکلی در دل این طرح پیاده شد. این طرح تا مرحله کنترل خریدهای خانمها در مراکز خرید و برخورد با بد حجابی در شرکتهای خصوصی، کافیشاپها و رستورانها هم پیش رفت. حالا بعد از یک سال که از این طرح میگذرد، سردار رادان در استودیوی یکی از شبکههای سیما به برنامه دوربین مخفی تلویزیون نگاه میکند که ماجرای مزاحمتهای خیابانی برای زنها را نشان میدهد؛ ماشینهایی که در هر مدل و با هر سرنشینی جلوی خانمی میایستند. این خانم از طرف این برنامه قرار است نقش زنی را بازی کند که کنار اتوبان منتظر تاکسی است، ولی با مزاحمت روبهرو میشود و البته حتماً با جملات چندپهلو و انتقادی با رانندگان برخورد میکند.
اگر به عنوان یک خانم تجربه چنین اتفاقی را دارید حتما راههایی را هم برای مبارزه با این مزاحمت پیدا کردهاید. ماندانا با اشاره به شیوه خودش و دوستانش برای مبارزه با مزاحمت خیابانی ماشینها میگوید: «مسلماً اگر پا ندهی و با طرف حرف نزنی، او هم با تو آن قدر حرف نمیزند. وقتی که اخم میکنی و حرف نمیزنی، یا دنده عقب دنبالت میآید و تو میروی در پیادهرو یا میفهمد حاضر نیستی سوار شوی.» با برنامه «چراغ خاموش» که تلویزیون ایران تهیه کرده قرار است با چه روبهرو شویم؟ آیا میتوان اسم این روش گزارشگر تلویزیون را خبرنگاری یا ژورنالیسم تحقیقاتی بگذاریم؟ در تعریف این نوع خبرنگاری آمده که اگر گزارش تحقیقاتی قوی باشد، میتواند توجه مردم و دولت را به موضوعات و شرایطی جلب کند که از نظر مردم رسیدگی به آنها ضروری است. اما این گزارش در چه سطحی قرار دارد؟ اگر هدف از تهیه این گزارش آگاهسازی مردم است که حتماً هر کدام از آنها تجربه شنیدن بوق کنار خیابان یا ایستادن ماشین مقابل پایشان را دارند. پرناز که روزنامه نگاری خوانده و سالها در زمینه مسائل اجتماعی گزارش تهیه میکند، در این مورد میگوید: «اگر این برنامه قرار است در سبک گزارش باشد، باید از ابعاد مختلف به ماجرا نگاه شود. یک گزارشگر اجتماعی میداند که یکی از راههای آشنا شدن دخترها با همدیگر، همین روش است. درست است که این روش برای خیلی از خانمها، مزاحمت ایجاد میکند؛ ولی از ان طرف هم به شکل درست یا غلط یکی از راههای اجتماعی شدن و معاشرت آدمها است. چون بقیه راههای آشنا شدن بسته است و افراد مدام راههای جدیدی اختراع میکنند برای معاشرت.»
به عقیده این روزنامهنگار، اگر از یک بعد به ماجرا نگاه شود و فقط جانب پلیس گرفته شود، نمیتوانیم اسم کار را گزارش بگذاریم: «حتی مطرح کردن جانب یک دسته از کسانی که از این ماجرا آزار میبینند نشان میدهد که فقط یک بخش «اتفاق» دیده شده است و مسلماً برای یک رسانه اصلاً جالب نیست که یکجانبهنگری کند.» در برنامه «چراغ خاموش» گزارشگر صدا و سیما جلوی دوربین، مردان یا سرنشینان اتومبیلهای مختلف را که مزاحم خانم کنار اتوبان شدهاند، متوقف میکند و با آنها بحث میکند. اینکه چرا نگه داشتهاند و چرا اصرار داشتهاند زن را سوار کنند. جواب او، اغلب انکار است و مواردی مثل اینکه میخواستیم کمکش کنیم یا فقط قصد رساندن خانم را به مقصد داشتیم. وظیفه یک گزارشگر تا کجای این خط باریک است. آیا گزارشگر صدا و سیما واقعا نقش یک گزارشگر را ایفا میکند. پرناز در مورد زنان تا به حال گزارشهای مختلفی را در روزنامههای ایران چاپ کرده، میگوید: «حتی اگر بخواهیم فقط موضوع مزاحمت را از یک زاویه بررسی کنیم، باید بدانیم که ما مفتش نیستیم و فقط یک گزارشگر هستیم. نمیتوانیم با کسی مثل متهم برخورد کنیم که چرا بوق زدی یا نگه داشتی؟ این گزارشگر، به عنوان پلیس عمل میکرد؛ نه به عنوان گزارشگر.» در مورد جایگاه پلیس در این گزارش هم بحثهای حاشیهای زیادی پیش آمد. این برنامه با حضور سردار رادان رئیس پلیس تهران پخش شد تا او از طریق دوربین مخفی صدا و سیما این معضل اجتماعی را ببیند. مریم، روزنامهنگار جوان در حوزه اجتماعی است که در مورد دلیل پیگیری موضوع حساسی مثل مزاحمت برای زنان از طرف صدا و سیما را توضیح میدهد: «یک خبرنگار میبیند که یک مشکل در جامعه وجود دارد و همهگیر شده، طوری که با مشاهده معمولی هم به چشم میآید. در نتیجه وظیفه اوست که مشکل و علت را نشان دهد و از مسئولان بخواهد برای آن راه کار پیدا کنند. اما چیزی که من دیدم، متأسفانه این بود که خبرنگار خودش را جای مجری قانون گذاشته است. در حالی که خبرنگار مجری قانون نیست. اگر کسی هم خلاف کرده، خبرنگار نمیتواند جلوی او را بگیرد و بگوید چرا این کار را کردی؟» صدا و سیما معمولاً درباره موضوعاتی که به زنان مربوط میشود، دست به عصا راه میرود. پس چه طور شده که سراغ این سوژه رفته است. مریم میگوید: «این موضوعها جزو خط قرمزهای صدا و سیما محسوب میشود. اما مطرح کردن بخشی از آنها شاید به خاطر این باشد که میخواهند طرح امنیت اجتماعی و مبارزه با بدحجابی را که طرح چندان منطقی نیست، توجیه کنند.» پرناز در مورد نقش صدا و سیما به عنوان یک رسانه در این مورد و اینکه قرار است از این موضع گیری چه چیزی حل شود، میگوید: «وقتی خبرنگار کار مفتش را انجام میدهد به خودش اجازه میدهد که وارد حریم خصوصی آدمها شود. از طرفی مردم، هیچ وقت یاد نگرفتهاند چه چیزی حریم خصوصی آنهاست و کجا میتوانند به یک نفر بگویند به تو ربطی ندارد.» او ادامه میدهد: «جامعه باید آموزش ببیند و هر کسی حقوق شخصی خودش را بشناسد. ما این را نمیشناسیم. برای همین اگر خبرنگاری وارد حریم شخصی ما میشود، اجازه دارد هر طور میخواهد حرف بزند. دراین فیلم میبینیم که پسرها جا میخورند. شوکه میشدند از این که او با آنها این طوری صحبت میکرد. آن وقت عقب میکشیدند و شروع میکردند به جواب دادن و یکی حتی معذرتخواهی میکند. در صورتی که آن گزارشگر، قاضی نیست که از او معذرت خواهی بکنید.» مریم در مورد مبارزه با یک معضل اجتماعی از طریق دوربین مخفی، میگوید: «به نظر من حتی اخلاقی هم نیست برای یک روزنامه نگار یا یک خبرنگار که با دوربین مخفی کار کند. راه حل برخورد با چنین مشکلی که در جامعه فراگیر است، نشان دادنش با دوربین مخفی نیست.» به گفته پرناز یکی از دلایل نگهداشتن دهها اتومبیل برای یک خانم در خیابان همیشه مزاحمت نیست: «آدمهایی را از نزدیک میشناسم که این روشیست برای آشنا شدنشان. «اتو زدن» فقط یک طرفه نیست. در ضمن چون مکانی برای فعالیت روسپیان وجود ندارد، در نتیجه بیشتر روسپیها خیابانی هستند و میایستند و ماشین میگیرند.» او اشاره میکند تفکیک این که رانندگان برای چه نوع زنی بوق میزنند، ساده نیست: «همه این ها یکسری کد دارد که هم بین روسپیها آشناست و هم کسانی که دنبال روسپی میگردند. دختری که دنبال آشنا شدن و معاشرت با یک پسر میگردد و پسری که دنبال معاشرت با یک دختر میگردد، با یک سری کد آشنا هستند. بنابراین، با یک گزارش و بگیر و ببند همه چیز تمام نمیشود و حتی باعث میشود که معاشرت اجتماعی که خواست آدمهاست از جای دیگری و با روش دیگری، سر بکشد.»
برای اینکه این گزارش خاصیتی یکسویه نداشته باشد با چندین گزارشگر و برنامهساز در صدا و سیمای جمهوری اسلامی تماس گرفتم. جوابها برای گفتگو معمولاً منفی بود با بهانههای مختلف. دلیل آن هم مشخص هست. آنها میگویند: «مسئولان نسبت به رادیو و تلویزیونهایی که خارج از کشور فعالیت میکنند، حساس هستند.» با این همه، بالاخره یکی از برنامهسازها و مستندسازان معروف تلویزیون که تأکید داشت بدون اسم و مشخصات حرف میزند درمورد روند گزارشگری در تلویزیون ایران توضیح داد: «در بحثهای کارشناسی به «اما و اگرها و شاید و بایدهایی» میرسند. اما معمولاً به کسی دستور نمیدهند که گزارشی را با یک سری ویژگیهای خاص تهیه کنیم.» این تهیهکننده که در مباحث گزارشگری یکی از منابع اصلی صدا و سیما بین همکارانش محسوب میشود، در مورد مسائل اخلاقی مربوط به یک گزارش درباره آسیبهای اجتماعی میگوید: «چند مورد برای تهیه یک گزارش اجتماعی، فوقالعاده مهم است که خارج از بحث رسانه به شدت با اعتقادات دینی ما همگون است. به بهانه طرح آسیبهای اجتماعی نباید با آبروی دیگران بازی کنیم. نباید فضای ذهنی جامعه را مشوش کنیم. درواقع باید به جامعه آموزش دهیم.» این برنامهساز تلویزیونی درباره ساخت و پخش این نوع برنامهها، حساسیت و تأثیرش بر روی مخاطب میگوید: «از نظر من این کار کاملاً اشتباه است که با دوربین مخفی خانمی را نشان بدهیم که در خیابان مزاحم او میشوند. معلوم است این طور برنامهها جذاب و پربیننده است؛ ولی باز هم در فرهنگ تربیتی ما که منبعث از فرهنگ دینی و تربیت تاریخی و فرهنگی ایرانی است، جنبه خوبی ندارد. برای یک گزارشگر نباید فقط آمار مهم باشد.» او تأکید دارد: «در ایران تلویزیون به عنوان یک رسانه فرهنگی و تربیتی شناخته میشود و اتفاقا تفاوت اصلی ما با دنیای غرب هم همین است. بنابراین ما نمیتوانیم به بهانه اینکه مثلاً میخواهیم یک آسیب اجتماعی را طرح بکنیم، دست به هر کاری بزنیم؛ فقط برای اینکه برنامه ما جذاب باشد.» احمدرضا رادان، فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ، که مهمان این برنامه بود، بعد از اتمام این گزارش دوربین مخفی، درباره اقدام نیروی انتظامی برای مبارزه با مزاحمتهای خیابانی گفت: «طرح امنیت اجتماعی برای همین اجرا شد. در جامعه، برخی از موضوعات اجتماعی سرریز میشود؛ وگرنه در حکومت جمهوری اسلامی نباید مزاحمتهای خیابانی دیده شود و اصلاً نباید این موضوع مطرح شود.» سردار رادان گفت: «ما تلاش میکنیم تا کمک کنیم به این که سازمانهای مسئول بتوانند در این زمینه کارشان را بهتر و سریعتر انجام دهند. خانمها باید تشخیص دهند که چه اتومبیلهایی را برای سوار شدن انتخاب کنند.» در همین برنامه بود که گفته شد گشتها و نیروهای نیروی انتظامی تا دو برابر در مکانهایی که مزاحمت بیشتری دیده میشد، افزایش پیدا کرده است. سردار رادان، فرمانده پلیس امنیت، سال پیش در اوج اجرای طرح امنیت اجتماعی گفته بود که بانوان بدحجاب، چهار برابر بیشتر در معرض مزاحمت قرار میگیرند. او در این برنامه هم این موضوع را مطرح کرد. این گزارش تلویزیونی با همه مسائلی که داشت این نکته را هم در خودش داشت: این بار سردار رادان از زاویه دوربین مخفی تلویزیون خانمی را دید که با حجاب و شرایط کاملاً متناسب با اوضاع صدا و سیما، منتظر تاکسی است و در معرض مزاحمت قرار میگیرد. گزارش دوربین مخفی تلویزیون درباره مزاحمت خیابانی برای زنان آخرین خبرهای مربوط به طرح ارتقای امنیت اجتماعی در برنامه «چراغ خاموش» |
نظرهای خوانندگان
بلاخره من متوجه نشدم شما نسبت به این برنامه چه انتقادی دارید؟ این واقعا پدیده منحصر به فردی در این کشور است که هر وقت کسی بلند می شود به نفع یک گروهی حرف می زند، چند نفر از بین همان گروه، که قاعدتا باید از حرفهای آن شخص حمایت کنند، شروع می کنند به مخالف با طرف و آن شخص چهارشاخ می ماند که «من که دارم به نفع تو حرف می زنم، تو دیگه چرا؟»
-- رضا ، May 26, 2008 در ساعت 03:14 PMاین خانم خبرنگار و گزارشگر که به احتمال زیاد یک شخصیت تخیلی است، ممکن است کمی جلو احساسات و جلوه فروشی های خودشان را بگیرند و فضل فروشی خودشان را در جای دیگری بروز دهند؟ بابا این برنامه خواسته کمی از واقعیاتی را که همین شماها همش می گویید گفته نمی شود را بیان کند... مگر کار بدی کرده؟ شما دارید از کی طرفداری می کنید؟ از حقوق یک مشت آشغال مزاحم خیابانی؟ حالا دیگه حقوق این آقایان باید محفوظ باشد و نباید بصورت متهم باهاشون برخورد بشود؟ شما دیگر چه جور ملتی هستید؟
ما که این برنامه را ندیده ایم. ولی از این گزارش هم نمی شود فهمید ایراد کار به کجاست؟ نویسنده این گزارش قطعا شگردهای گزارشگری برای تلویزیون را نمی شناسد وگرنه این جور یک سره به دوربین مخفی گزارشگر پیله نمی کرد.
-- مریم ، May 27, 2008 در ساعت 03:14 PMکی گفته که استفاده از دوربین مخفی برای گزارش اجتماعی درست نیست ؟ کدام مدرسه ژورنالیستی چنین درسی داده است؟ بگویید ما هم بدانیم. بازسازی یک معضل اجتماعی با استفاده از حضور بازیگران یک روش جا افتاده برای طرح موضوع در کمترین زمان ممکن و بااستفاده از امکانات رسانه ای مثل تلویزیون روش بسیار جا افتاده ای است. اگر در ایران تازگی دارد بحث دیگری است ولی در اساس نمی شود به آن انگ غیر اخلاقی زد. پرسش گزارشگر از رانندگان فی نفسه منع ژورنالیستی ندارد مگر آنکه گزارشگر به جای پرسش شروع به قضاوت کند . شما نویسنده این گزارش نکرده اید برای اثبات ادعایتان یک نمونه از پرسش های قضاوت بار گزارش گر را نقل قول کنید که خواننده هم بتواند خودش قضاوت کند . پس درس های ژورنالیستی نویسنده این مطلب چی شد؟
دوم اینکه کدام حریم خصوصی ؟ می فرمایید حریم خصوصی مردم حفظ شود و گزارشگر سراغشان نرود؟ از کی تا حالا وسط خیابان شده است حریم خصوصی؟ شما مثل اینکه دیگر از آن طرف دیوار افتاده اید؟
خوب است یک نگاهی کنید به برنامه مشابهی که همین ماه گذشته از تلویزیون ان بی سی آمریکا پخش شد . در یوتیوب می توانید پیداش کنید. با استفاده از دو بازیگران صحنه فحاشی و توهین به یک زن باحجاب در یک مغازه در تگزاس بازسازی شده بود تا واکنش دیگران به این صحنه ضبط شود . موضوع گزارش راجع به این بود که آیا شهروندان آمریکایی نسبت به آزادی مذهب و پوشش سایر شهروندان و دفاع از حقوق آنها چقدر حساس هستند. خبرنگار این گزارش هم با همه این ها مصاحبه می کرد و راجع به علت رفتارشان می پرسید. به نظر شما او هم نباید از دوربین مخفی برای ثبت یک رفتار اجتماعی استفاده می کرد؟
می خواهید کار خیر کنید و یک برنامه را نقد کنید بکنید ولی با سواد و آگاهی. این نقد که نوشته ای جز آبرو ریزی برای نویسنده اش و رادیو زمانه بار دیگری ندارد. نقدی چنین بی بنیاد!
در ضمن به قول خواننده بالایی مثل روز روشن است که این نام مستعارهای پرناز و مریم و غیره برای آن گزارشگران اجتماعی کذایی دروغین است و احتمالا یکی یا هر دو این حضرات اصلا وجود خارجی ندارند.
//////////////////
زمانه: بهتر است فایل صدا را گوش کنید تا همه نقل قول های گزارش دوربین مخفی را در آن بشنوید
واقعا چند درصد از این اشناییها سالم هستند خانم خبرنگار
-- Nadia ، May 27, 2008 در ساعت 03:14 PMو ایا واقعا این تنها راه اشنایی ادمهاست
بگذارید تا چهره واقعی ادمها شناسا بشه
jتوي اين مملكت هميشه روشنفكر نما ها با هر چيزي مخالفت كرده اند صرفا براي مخالفت . گويي راه ديگري براي اقناع عقده هاي خود بزرگ بيني يا خود كوچك بيني نيست . آيا مفيد تر از اين ميتوانست باشد كه مچ مردان هوسباز و متجاوز به حقوق شهروندي اينطور مقابل دوربين تلويزيون گرفته شود تا لااقل بخشي از اين مردان تازه بدوران رسيده از بيم پخش شدن تصويرشان و مطلع شدن دوست و آشنا از اين وضعيت نابهنجارشان حساب كارشان را كرده و اينطور مزاحم نواميس مردم نشوند. در هيچ جاي دنيا اينجور نديدم كه انواع و اقسام ماشين ها جلوي خانم ها در كنار خيابان ترمز كنند و با اصرار و گاها تهديد آنان را دعوت به انجام افعال كثيف نكنند.
-- بدون نام ، May 27, 2008 در ساعت 03:14 PMبه نظر من اين مطلب به شدت غيرعلمي بود. نقد اين برنامه اساسا بدون ورود به مساله مزاحمت خياباني غيرممكن است ولي خانم اسدي تلاش كرده وارد آب شود بي آنكه خيس شود. نتيجه همين تحليل بي سروته مي شود كه در پايانش مزاحمين خياباني تبرئه شده و مجموعه اي از قضاوتهاي كليشه اي و غلط از رسانه هم، از زبان تهيه كننده ناشناس و احتمالا موهوم را به ما ارائه ميدهد
-- احسان ، May 27, 2008 در ساعت 03:14 PMاینجا مساله دفاع کردن یا نکردن از هیچ گروهی نیست.. من با شیوه برخورد نیروی انتظامی و البته صدا و سیما با این مساله(مزاحمت های خیابانی) مخالفم. اما این اصلا به این معنی نیست که با خود قضیه مزاحمت های خیابانی موافق باشم. من هم به عنوان یک خانم، هر روز، به صورت بالقوه در معرض مزاحمت های کلامی و تنه زدن ها و همه انواع مزاحمت های دیگر قرار دارم. اما اصلا نمی توانم موافق باشم که آقای رادان رو که برنامه های ارتقا امنیت اجتماعی ایشون کاملا محل نقد هستش، توی یک برنامه بنشونن و ایشون با اون نگاه سرشار از موفقیتشون خوشحال باشن از اینکه: ببینین.. ما راست می گفتیم.. ببینین ما کارامون درسته... اصل کار این آقایون در نیروی انتظامی ایراد داره. مثل اینه که ما هم خودمون رو و نظر خودمون رو ،معیار قضاوت قرار بدیم که فلان شکل بیرون آمدن خانم ها ایراد دارد چون من می گویم.. حالا این مامور نیروی انتظامی می تواند آستین کمی کوتاه را هم مصداق فاحشه بودن خانم بداند و آن یکی مامور آرایش و مانتوی کوتاه و چکمه بلند خانمی را یک امر عادی تلقی کند.. مساله این است که آن برنامه ساز کمی نادان صدا و سیما بی آنکه به گذشته و آینده چنین طرح هایی یک نگاه جامع داشته باشد فقط از مغز فندقی خود این دستور را گرفته که چنین برنامه ای بسازد... که خب البته مثل همه برنامه های دیگر صدا و سیما پر از ایراد است و حسابی هم می تواند اعصابتان را به هم بریزد... راستش را بخواهید در تمام طول برنامه با خودم می گفتم اگر جای این مزاحمان خیابانی شکار شده بودم حتما در پاسخ به سوالات مسخره گزارشگر صدا و سیما می گفتم آقا به شما چه؟
-- ساغر ، May 27, 2008 در ساعت 03:14 PMهمه ی راهها به رم ختم می شود . دین اسلام نگاهی «ابژه ای » بزن دارد. از حضرت محمد شروع کنید بیایید تا همین خاطره نگاری ریشهری و همین صیغه و چه و چه. برای همین هم زن را باید پنهان کرد. برای چه؟ برای اینکه وقتی رهبر رهبران مسلمان خودش درسن پنجاه و شش یا هفت سالگی با یک دختر بچه ی پنج تا شش ساله دوست می شود و بعد بروایتی در سن هشت سالگی و بروایتی در سن نه سالگی که هر دو قمریند ازدواج می کند و همبستر می شود و متعه می کند و...بنا بر این به سال خورشیدی کمتر هم می شود. آری وقتی این دختر بچه زن و ابزار جنسی بحساب آمد پس باید آنرا پنهان کرد، باید او را از انظار پوشاند. و اصل و اساس پوشاندن زن هم از این مسئله ی سمبولیک ناشی می شود. زن جوانت را (یعنی بچه دختر)باید از چشم حسود پنهان کنی. در اینجا یک مکانیسم و یک دیالکتیک بسیار جالب ساخته می شود . یک نوع رفت و برگشت میان دو مرد و دو زن که هر کدام از زنها به مردی دیگر تعلق داردو هر کدام با وسواس و حسودی زن خود را از دیگری پنهان می کند و مترصد است تا حتا گوشه چشمی از زن آن مرد دیگر را ببیند. تا جایی این مکانیسم حاد و وحشتناک است که حتا یکی از مردان جرات نمی کند که زنش را حتا یک لحظه بریا چای آوردن هم تنها بگذارد، و این زن است که باید برود دنبال چای... یعنی چون پیامبر دوست دخترش و سپس زنش بچه بوده بنا بر این بایستی او را پنهان می کرده. در مورد علی هم همین طور است فاطمه حد اکثر ده ساله بوده که با علی ازدواج کرده، در هر حال تمامی روایات زایید حسن را در یازده سالگی ِفاطمه ذکر کرده اند... این زن پوشانی باعث عقده های مزمن و وراثتی مردان ایرانی و اسلامی شده است. خانم ... زن خارجی یکی از خبر نگاران... در تهران می گفت که من بعد از یازده سال زندگی در تهران هنوز جرات نمی کنم در خیابان و کوچه ها و بازار تهران که اینقدر هم دوستشان دارم تنها بروم، حتا هنگان گذر از خیابان دهها اتومبیل ترمز می کنند بوق می زنند . حتا با ....شوهرم هم که هستم تنه و بشکون و دستمالی و متلک و حتا فحش های رکیک سکه ی رایج است. او می گفت بارها که مردانی از آن سوی خیابان برای دست زدن به او به این سوی خیابان آمده اند! و این در حالی ست که این خانم بسیار هم پوشیده است و رعایت تمام موازین احمقانه ی ما را هم می کند. البته یک زن خارجی و خصاصا اروپایی را مثال زدم ولی برای خود من و زنان و دختران دوست و فامیل بی نهایت بار اتفاق افتاده و من تازه در این گوشه ی جنوب شهر تهران زندگی می کنم شمال شهر که وضع بمراتب بدتر است... مردان ایرانی واقعا بیمارند و زنان ایرانی را بیمار و روانپریش می کنند... در هر حال جامعه ی ایران احتیاج به یک انقلاب جنسی و حتا به نظرم می رسد باید از واژاه فرنگی آن استفاده کرد یک انقلاب سکسی دارد!! باید این واژه غیرت و ناموس را که موجب این همه بیماری اسلام است از جامعه دور کرد. باید به فرهنگ احترام متقابل مراجعه کرد. برای رسیدن به یک تعادل واجب است حجاب رفته رفته از سر زنها برداشته شود. وقتی می گوین حجاب اصولا فلسفه ی حجاب است. این جدایی وحشتناک زن و مرد که باعث اینهمه ترمز و پسرفت، و پست شدن جامعه و روابط انسانی آن شده باید از میان برداشت. هزینه سنگین است ولی باید شروع کرد. البته نه با زور و تحمیل ولی با تدریج و آموزش. در جامعه ی ایران التهاب های وحشتناک ممنوعیت های جنسی و ارتباطی وجود دارد بنا بر این مرد ایرانی از هر سوراخ ممکنی سرک می کشد تا دستی به ناموس این و آن بکشد و گاهی حتا در خلوت به ناموس و محارم خودش هم تعرض کند. مردان ایرانی را زنان ایرانی این گونه بارآورده اند. مادر من برادران مرا این چنین بار آورده است. مادربزرگم پدرم را این چنین بارآورده است. مادر و مادر بزرگ سردار زارعی و رادان همین طور. آنچه را آقای ریشهری در خاطراتش می نویسد و طرز زن آوردنش بخانه و اینکه خود او اذعان می کند که زنش بچه بوده و در قرن بیست و یکم!!! حکما و حتما از اعجاز اسلام است. البته من نمی گویم که در جای دیگری نیست ولی کسانی که در غرب و یا حتا در تایلند که گفته می شود مرکز سو استفاده از کودکان و زنان و دختر بچه هاست کسانی که چنین کنند دیگر رهبر و سمبول و الگو ی اخلاقی سیاسی و اجتماعینخواهند بود و از آنان به عنوان صالحین یاد نخواهد شد و نخواهند بود و کار و سنت آنان بنیاد یک حکومت و اساس یک دین نخواهد گردید. آری تمام رهها به رم ختم می شود.
-- پروانه دانشجو از تهران ، May 27, 2008 در ساعت 03:14 PMروی سخنم با کسانیستکه با گزارشگرانی که با به کار گیری دوربین مخفی بر سر راه اتوموبیلها به کمین مینشینند تا از قصد انان برای سوار کردن خانمی بداخل انان اگاه شوند موافقند ! که لطف کنند و بفرمایند ، چند تا کشور که سرشان به تنشان میارزد را در جهان میشناسند که دست به چنین کارهائی که دخالت مستقیم در محدوده ی ازادیهای اجتماعی مردمانشان است میزنند ؟!.
-- بدون نام ، May 28, 2008 در ساعت 03:14 PMایران ما هم فرقی با هیچ کجای متمدن در دنیا ندارد !. در انجا هم اگر مانند کشورهائی که به انان اشاره رفت ، این رژیم بیخودی اسلامی نیز که در ان بر سر قدرت است به مردم ازادیهای اجتماعی عطا میکرد و احترام به ازادی را به انان میاموخت ( البته انرا باید از خود شروع میکرد ! ) ، نه ما هیچوقت با این پدیده ی جهان سومی ( خانم بلند کردن در خیابانها ) مواجه بودیم و نه نیروی انتظامی انقدر بیکار بود که با کمک گزارشگران رسانه های از خودش بیکارتر به کمین مردم بنشیند و از انان مچگیری کند !!.
داوید.
من برنامه را دیدم مقدمه ای بود برای دخالت پلیس در شرکتهای خصوصی .موضوع جلو گیری مزاحمت برای خانمهاو اذیت وآزار آنهااز راههای قانونی وبا احترام به حقوق بشر قابل اجرا است.اما پلیس حق ورود به شرکت خصوصی راندارد اگر جرمی اتفاق بیا فتد در همان مورد مخصوص باید دادسرا به پلیس دستور جلب متهمان را بدهد. اما در این برنامه تلاش شده است تا نقش جدیدی برای پلیس تعریف گردد پلیس قانونگذار گردد که از این به بعد می خواهد وارد شرکتهای خصوصی گردد. دادسرا وحتی قاضی والبته مجری حکم هم گردد.درضمن رفتار گزارشگران با آنانی که مثلا مزاحم نوامیس بودند همانند بازجو وبلکه شکنجه گر بود بر مبنای موازین حاکم بر یک دادرسی عادلانه هر گونه تحقیق از هر متهمی باید بوسیله باز پرس یا ضابط آشنا با قانون دادگستری صورت گیرد واین تحقیق بار عایت حقوق متهم صورت گیرد .مهمترین حق متهم حق سکوت وی است انکار حق سکوت به منزله شکنجه وی است . در این برنامه گزارشگر درهیبت شکنجه گری حاضر شد که باخشونت مانع از بهره مندی از حق طبیعی سکوت می گردید.
-- بدون نام ، May 28, 2008 در ساعت 03:14 PMفقط یک سوال سردار زارع چی شد؟! محاکمه نمیشه؟
-- خاطرهها ، May 28, 2008 در ساعت 03:14 PMفردی "بدون نام" در کامنت ها، عده ای را در زمره ی "روشنفکرنماها" قلمداد کرده. بهتر است این فرد بیان می کرد چگونه می توان "روشنفکر" بود و به وجود "نوامیس" اعتقاد داشت؟ اصلا واژه ی "ناموس" یک کلمه ی متحجرانه و مردسالار است.
-- طاها بذری ، May 28, 2008 در ساعت 03:14 PMرویایی که سردار رادان و همفکرانش در سر می پرورانند رویای خانه نشین شدن زنهاست
-- گلرخ ، May 29, 2008 در ساعت 03:14 PMبزرگترین جمعیت قربانی گشت ارشاد زنانی هستن که از سر کار به خونه بر می گردند
حالا هم که بحث شرکت های خصوصی
و مزاحمت های خیابانی
با این تصاویر و ایجاد حس نا امنی و اظطراب به پدران و برادران متعصب و کوته فکر کمک می کنن تا جلوی بیرون رفتن زنها رو از خونه ها بگیرن
.. کجا بوده پلیس امنیت اخلاقی تو 30 سال گذشته که جز توهین و نا سزا تو خیابون ما چیزی نشنیدیم؟
حالا که جمعیت زنان شاغل بالا رفته و شرکت های خصوصی کارمند های زن رو ترجیخ میدن سر و کله پلیس اخلاق پیدا شده؟
اينكه رفتار نيروي انتظامي در مبارزه با مفاسد اجتماعي به هيچ عنوان قابل دفاع نيست درست. اين هم كه صدا و سيما آلت دست حكومت است تا هرگومه كثافت كاري حكومت را توجيح كند درست، ولي آخر نقد نوشتن هم اصول دارد. اگر هم آدم معصوم نبود و نوشت، يك آدم ديگر به اعتبار سايتش هم كه شده را چاپ نمي كند! قبول نداريد؟
-- مهدي ، May 29, 2008 در ساعت 03:14 PMvaghean in khanume parvaneh daneshju(nazarate khanandegan) khub tahlil kardan,moshkele jam'e ma az mahdudiat haye ziad ijad shode,vaghti mahdudiat vojud dashte bashe,ensanha haris tar mishan
-- sahar ، May 29, 2008 در ساعت 03:14 PM...
etefaghan chand ruze pish dashtam fekr mikardam,to tehran,vaghti to khiabun budim,hamash mibayest moragheb bud ke aghayun dast mali nakonan,inja ,alman,khanumha lokht ham agar bian birun ,kasi behesun dast nemizane,moteasefane dar roshanfekr tarin aghayun ham rishe haii az in farhange ghalate jam'e rosokh karde
آنچه راخانم پروانه دانشجواز تهران نوشته مختصر و مفيد درد نامه ي ملت ايران است بايد آنرا به آب ذر نوشت و در تمامي مدارس دانشگاهها شهرداريها آويخت٠ و اما ايكاش صدها نفر پر اين نوشته مطلب نوشته و انرا تجزيه و تحليل كرده بود كه مطلب اين يك دريا مفهوم و تاريخاست٠ كتابي با هزار چهارصد سال بدبختي ملتي كه به بيماري اسلام واگرفته است٠
-- دكتر ن ك از تهران ، May 29, 2008 در ساعت 03:14 PMدر مورد ازدواج پیامبر و....باید توجه داشت که این مساله از بدیهیات است که این جزو فرهنگ طبیعی و کاملا مرسوم آن عصر بوده و اختصاص به آنها ندارد.
-- آرش کرامتیان ، May 29, 2008 در ساعت 03:14 PMاما مشکل امروز جامعه به هیچ وجه با این کارها حل نمی شود. جامعه را نمی شود با ریاکاری و پنهان کاری اداره کرد. باید قانون در همه جا و برای همه یکسان باشد. آموزش باشد و کار. آن وقت بسیاری از مسایل به خانواده ها و فرهنگ و عرف جامعه واگذار شود.
آقای محترم بدیهیات یعنی چه؟ آن عصر و آن زمان یعنی کدام این نوشته در مورد پیامبری که ادعا می شود برای همه ی مکانهاست و برای همه زمانهاست!! شما چطور می توانید این بیمار و این بیماری را دور بزنید؟! قوانین کشور سرراست از آنجا آمده، ریشهری مثال درستی ست. آخوندها ازدواجها را اصولا به طریق اذدواجهای محمد به دیگران حقنه می کنند. شما از قانون و آموزش حرف می زنید کدام قانون، کدام آموزش؟؟ اتفاقا مشکا جامعه با مرجعه با سرچشمه ی عفونت حل شدنی ست. باید عفونتگاه را خشکاند. شما نمی توانید مرده ای متعفن را ماتیک بمالید و بزکش کنید و سر سفره بنشانیدش.
-- بدون نام ، May 30, 2008 در ساعت 03:14 PMواقعا منظور از این مقاله چی بود؟ مزاحمت خیابانی چیز خوبیه؟ نباید به عنوان یه خبرنگار پرسید چرا جلوی پای خانم ترمز زدی؟
-- reza ، Jun 3, 2008 در ساعت 03:14 PMبه نظر من این برنامه کار جالبی بود برای نشون دادن گوشه کوچیکی از واقعیات روزمره.
از نویسنده مقاله هم میخوام اگه با رژیم مخالفه(مثل خود من) حداقل به هزاران ایراد واقعی گیر بده. قرار نیست هر چی ماله دولته بد و اشتباه باشه.
شما از کجا می دانید که حضرت محمد در سن 8 سالگی با یک دختر بچه ازدواج کرده وقتی اسلام شناس شما مـثلآ روشن فکران اقای کارتر است از شما انتظاری نمی توان داشت شما معنی روشن فکری را در پوشیدن چکمه و مانتوی کوتاه می دانید شما ازادی را در بی بندو باری می دانیدزندگی مورد علاقه شما پوچ و بی معناست...
-- mahdy ، Jun 24, 2008 در ساعت 03:14 PMاگر ادامه دار باشه خيلي خوبه
-- امير عباس بهرامي ، Jul 7, 2008 در ساعت 03:14 PM