رادیو زمانه > خارج از سیاست > گزارش > صدای ایرانیان از رادیوی سوئدی | ||
صدای ایرانیان از رادیوی سوئدی
رادیو پژواک، ۱۸سال پیش در استکهلم پایه گذاری شد. چهار ایرانی برای شروع این کار دست به دست هم دادند. دولت سوئد در سال ۱۹۹۰وقتی تعداد مهاجران یک کشور از سیهزار نفر بیشتر میشد، یک رادیو به زبان خودشان تاسیس میکرد. رادیو فارسی زبان پژواک هم به همین دلیل راه اندازی شد. زینت هاشمی همراه با سه نفر دیگر به عنوان کارکنان این رادیو، این کار را شروع کردند و محمد عقیلی همسر هاشمی هم با داشتن سوابق مختلف تلویزیونی در سوئد، به آنها پیوست. این زوج در سالهای اول ورود به سوئد با امکانات کم و محدود، یک شبکه رادیویی راه انداخته بودند. آنها با وجود سالها کار و برنامهسازی در تلویزیون و رادیو در بندرعباس، تهران و کرمان، همچنان فعال بودند که پیشنهاد کار در رادیو سوئد مطرح شد. حالا سالها است کار و زندگی شخصی آنها تبدیل به رادیو پژواک شده که سالها، یکی از پرشنوندهترین رادیوهای ایرانی زبان خارج از کشور بود. اما چندسالیست به دلیل تغییرات مدیریتی و شرایط مشخصی که برای کارکنان پژواک تعیین شده؛ از تعداد مخاطبانش هم کم شده. زینت هاشمی در این مورد میگوید: "اوائل دو برنامه داشتیم به مدت بیست دقیقه در سه روز و بعد هم خیلی سریع شد پنج روز. همه چیز پژواک در این سالها برای روسا، جالب بود و میدیدند که در کنار جنبش و انگیزه ما، کسی به صرف اینکه بخواهد وظایف اداری خود را انجام بدهد در پژواک فعال نیست." محمد عقیلی هم در این زمینه میگوید:" از دو سال پیش سیاست برنامههای رادیو سوئد تغییر کرد. در همین شرایط پخش برنامه از ساعت پنج بعدازظهر که سالها شنونده به آن عادت کرده بود، به ساعت سه بعدازظهر منتقل شد؛ یک ساعت برنامه و سه روز در هفته. با این شرط که به صورت مستقیم از ایران خبر نداشته باشیم و خبرها به نوعی به سوئد مربوط باشند."
با همه این اتفاقها، برای شنوندههای ایرانی، چه نیازی وجود دارد که به رادیو پژواک گوش کنند؟ زینت در جواب به این سوال با اشاره به تغییرات اخیر سیاست رادیو سوئد میگوید:" بالاخره با تلاشهای بسیار راههایی پیدا کردیم که بتوانیم خبرهای ایران را حتی مستقل از سوئد، پوشش دهیم."
چندی پیش رادیو سوئد برای بررسی شرایط فعلی و برنامهریزی آینده بخشهای مختلف این رادیو، یک نظرسنجی را منتشر کرد. رادیو پژواک یکی از بخشهایی بود که در این نظرسنجی با استقبال زیادی روبهرو شد. محمد عقیلی میگوید:" جوابهایی که به این نظرخواهی ارائه شد، این بود که بیشتر خبر میخواهند؛ بیشترین تمایل به خبر سیاسی هست. از آنجایی که رادیو سوئد همیشه بیطرفی خودش را حفظ کرده، شنوندههای ایرانی به اخبار سیاسی ما در پژواک اعتماد دارند." با این وجود با تغییر ساعت پخش برنامه زنده پژواک، شنوندههای این رادیو کمتر شدهاند. پژواک نسبت به هجده سال گذشته تعداد زیادی از شنوندههایش را از دست داده است. آنها در مورد این وضعیت جدید و اینکه نمیتوانند مخاطب جوان را جذب برنامههایشان کنند، میگویند:" شنوندههای ما همان کسانی هستند که همیشه بودند. یعنی کسانی که با ما بزرگ شدند. شاید بین آنها جوانهایی باشند که کار سیاسی میکنند." با این وجود پژواکیها معتقدند:" آرام آرام شنوندههایمان را دوباره بهدست میآوریم. هر چند که آنقدر مخاطبان جوان نداریم و با مخاطب عام روبهرو هستیم." عقیلی میگوید:"معمولا نسلهای بعدی مهاجران ایرانی در سوئد کمتر به رادیوهای ایرانی گوش میدهند. جهت آنها تغییر کرده و بیشتر به سمت سوئدی تمایل دارند." عقیلی فیلمساز است. در ایران تجربه کارگردانی سینما و تلویزیون دارد. او و چند نفر از همکارانش در اوائل دهه شصت شرکت فیلمسازی" گروه تعاونی همراه " را راهاندازی میکند و در آن فیلم "طائل" را میسازد. عقیلی نویسنده و شاعر هم هست. همین روزها کتابی در سوئد در دست چاپ دارد. بعضی از هنرمندانی که در آن سالها از ایران خارج شدند، فکر میکردند کشور میزبان آنها را در کار هنری نمیپذیرد و نمیتوانند کاری را که میخواهند انجام بدهند. از عقیلی که تجربه همکاری با فیلسمزان معروف ایرانی را داشته و سالها تجربه کار هنری در ایران داشته، میپرسم آیا چنین تجربهای داشتهاید؟ او میگوید تا حدی این تفکر و نگاه را طبیعی میداند:" من به عنوان نویسنده در یک کشور دیگر باید برای گروه کوچک ایرانی بنویسم که شاید هم کارم را نبینند و نخوانند. اگر بخواهم در همین حد محدود بمانم یا کار کنم؛ خودم هم در همان محدوده باقی میمانم که شاید اصلا شنیده نشوم، خوانده نشوم، دیده نشوم و از عرص هنر فید شوم." او میگوید:" این همان خطریست که ما را تهدید میکند. ولی از سوی دیگر، به این راحتیها هم نیست که بخواهیم مخاطب را عوض کنیم. برای این کار یک تسلط قوی و خیلی عمدهای بر زبان لازم است. برای فیلم ساختن اول باید وارد این گود شوی و بعد وارد این دایرهای که فقط خودشان در آن هستند. درحالیکه درهای این دایره بسیار محکم و بسته است و به این راحتی باز نمیشود."
هردوی آنها تاکید میکنند این درها بههرحال باز شدنی هستند و سوسن تسلیمی یکی از کسانیست که با وجود 58 سال سن بهخاطر استعدادش و شرایط خاصی که برای کار خودش درنظر گرفته، یک مهاجر موفق در فعالیت هنری باشد:" طیبعتا تمام کارها، امکانات میخواهد." عقیلی باز هم تاکید دارد:" این را خیلی طبیعی میبینم که اگر من و یک سوئدی در یک موقعیت مساوی قرار بگیریم و قرار باشد که یکی از ما را برای کار انتخاب کنند، فرد سوئدی را انتخاب میکنند. برای اینکه با او نزدیکیهای فرهنگی و آشنایی بیشتری، دارند. آنها نزدیکی زبانی بهتری دارند. بهتر همدیگر را درک میکنند و شاید به هم اطمینان بیشتری دارند." عقیلی که پیش از این در ساخت برنامهای مربوط به مهاجران در سوئد در تلویزیون این کشور کار میکرده، میگوید:" حتی آن برنامه هم صرفا به صورت کامل سوئدی نبود که من در آن فعالیت میکردم." او معتقد است این تفاوت در شرایط کار خارجیان در درجه اول فرهنگیست: "آنها انتظار دارند که دیدگاه و بینش من نویسنده، کاملا سوئدی باشد. این تغییر بینش شاید برای یک جوان خیلی راحت تر باشد. اما ما در این سن جور دیگری نگاه میکنیم. سن من هم به اندازهای نیست که حالا بتوانم خودم را عوض بکنم. به هرحال طوری بزرگ شدم که خودم را اینطوری میشناسم و خودم را اینطوری تعریف میکنم. درنتیجه کاری که میخواهم انجام دهم، از همین دیدگاه میآید. آن چیزی را که من دلم میخواهد بسازم، نتیجه بینشم هست."
او در جواب به این سوال که حتی وقتی بودجهای به خاطر این نوع نگاه نمیگیرید تا تولید و آفرینشی داشته باشید، میگوید:" مشکل شاید این است که من نمیخواهم یک داستان ساده تهیه و تعریف کنم. فرض کنید بروم یک کتاب سوئدی بگیرم و بگویم میخواهم این را بسازم. درحالیکه نگاهم متفاوت هست. البته در چنین شرایطی هم ممکن است بگویند تو نمیتوانی بسازی چون سوئدی نیستی." زینت در این مرحله اشاره میکند که عقیلی حاضر نیست از روش خودش دست بردارد و کوتاه بیاید. ولی همسرش میگوید: "مساله سلیقه و دید است و چیزیست که آدم از کارش میخواهد. این است که میگویم بین من و یک سوئدی، سوئدی را انتخاب میکنند. با او اشتراک فرهنگی دارند. به او اطمینان دارند و آن آدم را بهتر از من میشناسند. ولی اگر همان کار را من انجام دهم، کار سوئدی میشود که یک ایرانی دارد به آن نگاه میکند." عقیلی در نهایت میگوید:" شاید اگر یک داستان جالب پیدا میکردم، آنها قبول میکردند و میساختم ولی خب اصرار من بر این بود که داستانهای خودم را کار کنم. چیزهایی که خودم به آنها باور داشتم و دوست داشتم کار بکنم که نشد. با همه اینها هنوز چیزی را رها نکردم و با نوشتن و کار کردن سعی دارم در همین فضا کار کنم." **** |
نظرهای خوانندگان
والله فکر نکنم که وقتی یک زن و شوهر همزمان در هیئت تحریریه یک رادیو یا روزنامه حضور داشته باشند فضا همچین سالم باشه، خصوصا اینکه این زوج با هم نصف اعضای هیئت تحریریه رو تشکیل بدن. آخه جبهه بندی ها زن و شوهری می شه: بستگی به وضعیت رابطه زن وشوهر یا هوای هم رو زیادی خواهند داشت یا بد جوری مقابل هم در خواهند اومد!
-- ابوالفضل ، Apr 12, 2008 در ساعت 06:46 PMخوب باید هم این رادیوها شنونده هایشان را از دست بدهند جذب مخاطب کار آسانی نیست و مهم تر حفظ مخاطب است این رادیو از مباحث روز بسیار دور است و سلیقه ای رفتار می کند من حتی اگر در چند سال گذشته چندین بار به سایت این رادیو نگاه می کردم این نگاه را هم قطع کردم چون مطلب تازه ای برای نسل جوان ندارد مصاحبه هایشان انتخابی هست از دوستان سفارش شده و در نتیجه می توان گفت که به وارد شدن نسل جدید و یا جوانتر و کمی جوانتر بها داده نمی شود در زمینه های اجتماعی ادبی فرهنگی موسیقی و وو ..
-- فرشته پ ، Apr 13, 2008 در ساعت 06:46 PMرادیو پژواک به طرز بسیار بدی اخبار عرب های اهواز را پوشش نمی دهد.
-- حسن الاهوازی ، Apr 14, 2008 در ساعت 06:46 PMبا سلام. من از اينكه هم ميهنانم در يك كشور بيگانه همچنان كار فرهنگي مي كنند و ادامه مي دهند خيلي خوشحالم فارغ از اينكه چه بينشي دارند. هر آدمي يه جوري دنيا رو ميبينه و هر كسي تجربيات خودش رو داره اگه اصل ماجرا يعني كار كردن زير سوال نره در مرحله بعدي نگرش آدما اهميتش چندان نيست با توجه به اينكه مي دونيم كه چه مشكلاتي تو اون كشورا براي ما ايراني ها وجود داره. در هر صورت اميدوارم كه راديو پژواك هميشه به كارش ادامه بده و با توجه به اينكه من خودم توي راديو كار ميكنم و ميدونم كار راديو آسون نيست اميدوارم كه موفق باشند و اميدوارم منم بتونم يه روزي برم و توي راديو پژواك كار كنم.
-- محمدرضا ستاري ، Apr 27, 2008 در ساعت 06:46 PM