رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفتوگو > جنبش زنان ایران، شرایط سیاسی منطقه را تغییر میدهد | ||
جنبش زنان ایران، شرایط سیاسی منطقه را تغییر میدهدهایده درآگاهی، استاد سابق دانشگاه تهران که بیش از 24 سال است در سوئد زندگی میکند، هیچوقت دست از فعالیت فمینیستی برنداشته است. او یکی از کسانی است که برای ارائه جایزه بنیاد اولاف پالمه به پروین اردلان، فعال حقوق زنان در ایران، تلاش کرده است. با او در مورد چگونگی اهدای این جایزه به یک ایرانی، صحبت کردم.
چرا تا به حال اسم ایران در این بنیاد مطرح نشده بود؟ چرا تا به حال تلاشی نشده بود که نمایندهای از ایران، این جایزه را بگیرد؟ سوال من این است که چرا در چند سال اخیر ایرانیهای مقیم خارج، فعالتر شدهاند و در معرفی کسانی که میتوانند در بنیادهای مختلف به عنوان نماینده، این جوایز را بگیرند، تلاش بیشتری میشود؟ چرا در گذشته، این موضوع تا این حد پررنگ نبود؟ چرا مواضع ضعیف؟ منظورم این نیست که بقیه تلاش نکردند، ولی تلاشهای آنها به تنهایی برد زیادی نداشت و علت اساسی آن تا حدود خیلی زیادی این است که ایرانیها در اینجا، در موضع قدرت نیستند. یک کمی موضع ایرانیها در اروپا، با موضع ایرانیها مثلا در آمریکا فرق میکند.
اینطور به نظر نمیرسد که ایرانیها با هم متحد نیستند و نمیتوانند به یک توافق واحد برسند؟ اختلاف نظر در مورد آدمهای مختلف، وقتی در یک سطحی از پیچیدگی و در یک سطح معینی از شناخت است که ابتذال نیست و دعواهای شخصی نیست؛ اتفاقا موضوع خیلی خلاقی است و غلط نیست. ولی من این را علت اصلی نمیدانم که به آن دلیل فعالان ایرانی جوایز بینالمللی را نمیگیرند. تا همین الان هم میبینید که چه تعداد از آنها جوایز بینالمللی گرفتهاند. با توجه به اینکه اینها یک اقلیت هستند در این کشورها، اما در کشورهای اروپایی یک اقلیت نیرومند، نیستند. اقلیتی هستند که از نظر مالی و سیاسی ضعیف هستند. خیلی از آنها زبانهای کشورهای خودی را خیلی بد صحبت میکنند. من واقعا دیگر نمیدانم شهروند کجا هستم و برای من، در حقیقت دیگر مهم نیست. من در ایران به دنیا آمدم. اگر برای مساله ایران تلاش میکنم، اگر برای گرفتن جایزه برای پروین تلاش کردم به این دلیل است که اطلاعاتم در این مورد از بقیه بیشتر است. من میخواهم همین را از شما بپرسم. چطور از میان دهها نفر از فعالان حقوق زن در ایران، پروین اردلان انتخاب شد؟ مورد بعدی هم این بود که من مسئول برگزاری کنفرانس بنیاد پژوهشهای زنان در سال 2001 بودم. از پروین دعوت کردم به سوئد بیاید و این موضوع هم باعث شناخته شدن او در اینجا شد و بیتاثیر نبود. اینها خیلی مهم است. یعنی همین دو دلیل بود که به عنوان پیشزمینه فعالیت و شناخته شدن پروین اردلان در سوئد موثر واقع شد و بنیاد او را پذیرفت؟ ولی آیا شما انتخاب دیگری هم داشتید؟ نه، منظورتان را متوجه نمیشوم. میخواهم ببینم آیا شما از بین چند مورد، یک نفر را انتخاب کردید؟ یا از همان اول به یک نفر فکر میکردید؟ جنبش زنان ایران در این مقطع از تاریخ خود، و طبعا در 29 سال گذشته، به نظر من مهمترین جنبش زنان در سطح جهان است. اگر تغییراتی در رابطه با زنان در ایران بهوجود بیاید، میدانید که تا چه اندازه، نه فقط شرایط سیاسی ایران بلکه موقعیت زنان را در منطقه تغییر میدهد. در حالیکه فمینیسم غربی متاسفانه تبدیل شده به «فمینیسم دولتی» و کاملا بورژوایی. تمام بحث فمینیستهای اینجا این است که چرا چهار تا زن در مواضع تصمیمگیری ننشستهاند. خودتان خوب میدانید که این دسته فمینیستها، مراحلی را گذراندند که الان رسیدهاند به بحثی در این زمینه که برای آن، درست یا غلط مبارزه میکنند. چرا قوی کردن در سطح زنان مهاجر صورت نمیگیرد؟ چرا مساله این شده که چند تا زن در هیات مدیره شرکتهای چند ملیتی نشستهاند؟ من این فمینیسم را افشا میکنم، با آن طرف هستم و آن را یک دروغ تاریخی میدانم. مثلا فرض کنید اگر تعداد زنان داخل مجلس جمهوری اسلامی، سه برابر امروز باشد، تغییری در وضع زنان داده میشود؟ نقد فمینیسم را در جنسیت نمیگذارند. من روی آن میزان و درجهای از مبارزه با مردسالاری میگذارم که میتواند تغییرات پایهای بهوجود بیاورد. وقتی این قضیه را با جنسیت تفکیک کنیم، یک عقبگرد تاریخی است. مساله این است که این ما را به حل مشکلمان و به حل رفع تبعیض از زنان نزدیک نمیکند. به نظرم این جایزه فقط به پروین داده نشده، در حالی که خودش هم گفته این فقط به من داده نشده است. این جایزه به آن جنبشی داده شده که او یکی از نقاط برجسته آن است. انعکاس آن در غرب و فضا دادن به آن، شناساندن آن است به جهانی که الان قدرت سیاسی و اقتصادی را در جهان دارد. اگر میخواهیم جهان بهتری بسازیم، باید به این جنبش کمک کنیم. من با این روحیه تمام تلاشم را کردم تا این جایزه داده بشود و جوایز مشابه و بحثهایی که پیرامون آن صورت میگیرد. در مورد این چیزی که میگویید یعنی بحثهای حاشیهای این موضوع سوال دارم؛ میدانید که یکی از بزرگترین بحثهای آن همین است که سال گذشته کوفی عنان، یکی از کسانی بود که این جایزه را گرفت. چطور میشود این تفاوت و فعالیت دو نفر را در این سطح برای گرفتن یک جایزه مشابه، بررسی کرد؟ اینکه جهان چه جایگاهی را به آقای کوفی عنان داده، یک مساله است؛ اینکه واقعیت چیست، مساله دیگری است. کوفی عنان یک جای محکمی نشسته و در مقابل خیلی از چیزهایی که باید موضع میگرفت، موضع نگرفت و برخوردی نکرد. اگر حقیقت را بخواهید، این افتخار خیلی بزرگی برای پروین نیست، برای کوفی عنان است. این که موقعیت ایشان در سطح جهانی چه بوده برای من بیارزش است. این که او با این موقعیت چه کرده، با ارزش است. این که آدمهایی که آن موقعیت را نداشتند، چه کارهایی کردند، مایه افتخار است. مرتبط: |
نظرهای خوانندگان
خانم فرناز سیفی که به این مقاله لینک داده اید، چرا از این قسمت از حقیقت که بالاخره خانم اردلان توسط کسی می بایست معرفی شده باشند فرار میکنید؟ من میخوام بدونم که واقعا در غیر این صورت آیا روح دست اندرکاران این بنیاد با خبر از وجود چنین شخصی می شد یا نه. در ضمن این موضوع چیزی از ارزش خانم اردلان و تمام کسانی که صادقانه مثل ایشان زندگیشان را در این راه صرف میکنند، نمیکند.
-- محفوظ ، Mar 9, 2008 در ساعت 06:48 PMامیدوارم جنبش زنان با تفرعنی که بعضی در حال دچار شدن به آن هستند به بیراهه نرود. مخاطبم مطمئنا کسانی مثل شادی صدر و آسیه امینی و تمام کسانی که بی هیچ ادعایی روز و شب در تلاشند، نیست. این "تفاخر به مبارزه برای زنان" مدتی که داره برای من یکی خیلی مایوس کننده میشه...