رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۳ آذر ۱۳۸۸
درباره مشکلات ساخت فیلم کوتاه

ما را جدی بگیرید؛ ما فیلمسازیم

Azadeh@radiozamaneh.com

مدت زیادی‌ست که تعداد زیادی فیلم‌ کوتاه در ایران ساخته می‌شود؛ فیلم‌‌هایی که با حمایت انجمن‌های سینمایی مختلف در تهران یا شهرستان‌ها تولید می‌شوند و گاهی به جشنواره‌های بین‌المللی هم می‌روند. اما مراحل ساخت و حتی اکران فیلم کوتاه با همه‌ مشکلات فیلمسازی بلند متفاوت است.

طبق گفته‌ سازندگان فیلم کوتاه، کار و تجربه در این نوع فیلمسازی اصلا جدی گرفته نمی‌شود.
انوشیروان مسعودی یکی از کارگردان‌های فیلم کوتاه در تهران است که تا به‌حال شش فیلم ساخته و بعضی از فیلم‌هایش به جشنواره‌های خارج از ایران هم راه پیدا کرده‌اند.

آخرین فیلم او «اینجا تهران است» درباره‌ شکل‌گیری ارتباط بین یک زن و مرد معمولی در یک کافه است با تعدادی روشنفکر که هم‌زمان وقت‌شان را در آن محل می‌گذرانند.

انوشیروان این فیلم را با هزینه‌ شخصی و کاملا مستقل ساخته است. دلیلش را قوانین و شرایط انجمن‌های سینمایی جوانان برای ساخت فیلم می‌داند که دست‌وپاگیر است و موفق نمی‌شود آزادانه ایده‌اش را تصویری بکند.

با انوشیروان که سال ۱۳۸۱ فیلمسازی کوتاه را تجربه و از آن‌ سال کارش را شروع کرده، درباره‌ مشکلات فیلمسازی، دیدگاه مسئولان و مردم نسبت به فیلم‌های کوتاه و البته محدودیت‌های فیلم‌ساختن به‌صورت مستقل و تجربی صحبت کردم.

او همان ابتدای صحبت می‌گوید:" برای فیلم کوتاه مستقل ساختن سه‌ مسئله وجود دارد؛ با‌ مجوز ساخت فیلم، مسائل شروع می‌شود که باید از نیروی انتظامی و ارشاد بگیریم. مسئله بعدی تامین مالی‌ست و سومی هم انتخاب عوامل است.

گفت‌وگو را از اینجا بشنوید.


وقتی می‌خواهی فیلم مستقل بسازی، چطور می‌توانی مجوز بگیری؟
تا دوران ریاست جمهوری خاتمی، نسبتا آزادی بیشتری داشتیم و گروه‌های مستقل، در واقع به عنوان شخص حقیقی، می‌توانستند به نیروی انتظامی یعنی بخش سینمایی ناجا یا به ارشاد مراجعه کنند و تقاضای مجوز بدهند. ولی یکی دوسالی‌ست که قانونی وضع شده و فقط به سازمان‌ها و نهادهای‌ دولتی یا غیردولتی، مجوز داده می‌شود و نه به اشخاص حقیقی. اگر تصویربرداری در سطح شهر داشته باشید، باید بروید ‌سراغ نیروی انتظامی. طرح فیلمنامه را می‌خوانند و اگر مشکلی نداشته باشد مجوز می‌دهند، از یک زمان مشخص تا یک تاریخی که در آن فاصله مشخص می‌توانید در سطح شهر فیلمبرداری کنید. ولی اگر تصویربرداری در سطح شهر نداشته باشید، نیازی نیست از نیروی انتظامی حتما مجوز بگیرید.

در سطح شهر شامل تکه‌ کوچکی از پیاده‌رو یا داخل یک ماشین هم می‌شود؟
بله، حتی وقتی در یک کوچه‌ بن‌بست هم بخواهید نمای کوچکی بگیرید که امکان تجمع وجود داشته باشد، باید مجوز داشته باشید و قبل از تصویربرداری هم باید با کلانتری محل هماهنگ کنید که آنها کاملا در جریان باشند.

مسئله‌ای که بیشتر تاکید می‌شود، ترافیک است. ولی به‌هرحال باید یک روندی طی شود. باید فیلمنامه را بدهی و ممکن است هست که مجوز ندهند. یک امر دوسویه است.

مسائل مالی فیلم را چطور تامین می‌کنی؟
اگر به صورت مستقل کار نکنی، از بودجه‌ دولتی و نهادهای دولتی کمک می‌گیری. ولی وقتی می‌خواهی تهیه‌کننده‌ مستقل داشته باشی، باید بگردی ببینی چه کسی حاضر است برای فیلمه بودجه بدهد. به‌خاطر اینکه فیلم‌های کوتاه در ایران اکران ندارند، در نتیجه بازگشت سرمایه‌ وجود ندارد. وقتی بازگشت سرمایه و سود نداشته باشید کسی ریسک نمی‌کند و دلیلی ندارد روی کار شما که قرار نیست اکران نشود سرمایه بگذارد.

باید خیلی گشت و افرادی را پیدا کرد که به‌خاطر فرهنگ، اندیشه و از این دست مسایل حاضر به سرمایه‌گذاری باشند. یا باید با یک جشنواره‌ای صحبت کرده باشید یا با یک برنامه‌ای باشد که بدانید وقتی فیلم را ساختیدف می‌توانید بفروشید.

در غیراین‌صورت تهیه‌کننده باید عاشق فرهنگ و هنر و این چیزها باشد، تا برای شما تهیه‌کننده‌گی را انجام بدهد. به همین دلیل است که ما می‌بینیم بسیاری از جوان‌های فیلمساز ما می‌روند سراغ فیلم‌های سهل و ممتنع، یعنی در یک روستای دورافتاده، با عوامل غیرحرفه‌ای و نابازیگر کار می‌کنند که هزینه‌ای نداشته باشد و بتوانند فیلم را بدهند به فستیوال‌های مختلف . مسئلهی دیگری که وجود دارد،‌ مسئله‌ عوامل است. چون با یک حجم عظیمی از فیلم‌های آماتور و دانشجویی روبه‌رو هستیم، که این فیلم‌ها حتی در همان مجامع دانشجویی هم نمایش داده نمی‌شوند و در فستیوال‌ها به عنوان فیلم حرفه‌ای نمایش داده می‌شوند.

در نتیجه فیلم کوتاه خیلی جدی گرفته نمی‌شود و عوامل حرفه‌ای که توی سینمای ما مشغولند، با احتیاط نزدیک می‌شوند به فیلم‌های کوتاه. دلیلش همین آماتوربودن کارهاست که خیلی هم اذیت‌کننده و آزاردهنده است.

من برخلاف تو معتقدم که فیلم کوتاه جدی گرفته می‌شود. به چند دلیل؛ جشنواره‌های بین‌المللی فیلم کوتاه در تمام دنیا به‌خصوص به فیلم‌هایی که در ایران ساخته می‌شوند، اهمیت می‌دهند. در ایران هم جشنواره‌ فیلم کوتاه در شکل‌های مختلف از «سینمای جوان» گرفته تا «رشد» به بهانه‌های مختلف برگزار می‌شود!
اینکه می‌گویم جدی گرفته نمی‌شود، منظورم جشنواره‌های بین‌المللی نیست. منظورم داخل ایران است.


داخل ایران هم به هزار دلیل و بهانه جشنواره فیلم‌های کوتاه برگزار می‌شود!
نه... داخل ایران اکثر فیلمهای کوتاهی که ساخته می‌شود، به این دلیل است که کارگردان یا آن گروه بتوانند وارد سینمای حرفه‌ای شوند و مکانی است برای تجربه.

در واقع کار دانشجویی‌ست ، ولی حتی همان جشنواره‌هایی که می‌گویی ، در حدی نیستند که فیلم‌های کوتاه ما را جدی بگیرند. منظورم این است که عوامل حرفه‌ای حاضر نمی‌شوند در یک فیلم کوتاه، کار کنند. چرا؟ بخاطر اینکه فیلم‌های کوتاه ما اصلا حرفه‌ای نیستند وکار با این شرایط بسیار آزاردهنده است برای عوامل حرفه‌ای.

بهمن قبادی، جعفر پناهی و خیلی از کارگردان‌های دیگر از فیلم کوتاه شروع کردند و ازهمین جشنواره‌ها و با نابازیگران و عوامل غیرحرفه‌ای!
بله... این سبکی شد که این شکلی شروع کردند تا به آنجا برسند. ولی چرا دیگر کسی کارهای کوتاه مثلا بهمن قبادی را دوباره نگاه نمی‌کند. حتی کارهای کوتاه تقوایی را هم نمی‌بینند. چون از ابتدا این جشنواره‌ها نه بعنوان سینمای مستقل فیلم کوتاهی که قرار است برای خودش هویتی داشته باشد، بلکه به‌عنوان مکانی برای کسب تجربه و رسیدن به فیلم‌های بلند برگزار شده است.

پله‌ها باید طی شود. این جدی‌نگرفتن‌ها و جشنوارهایی که تو می‌گویی محل تجربه‌اند و عوامل غیرحرفه‌ای، چیزهایی هست که باید در این روند باشند، اگر بخواهی یک فیلمساز حرفه‌ای شوی. چرا اینقدر عجله داری؟
مسئله‌ این است که فیلم کوتاه به‌عنوان فیلم کوتاه دارای هویت مستقل نمی‌شود. فیلم کوتاه فقط می‌شود مکانی برای تجربه. یک بخش‌اش هم باید همین باشد. اصلا باید یکسری فیلم کوتاه ساخته شود، برای اینکه تجربه کسب شود برای ساخت فیلم بلند. من می‌گویم، چرا همین کار تجربی را به صورت حرفه‌ای انجام نمی‌دهند. مسئله‌ ما این است که فیلم کوتاه همیشه به‌گونه‌ای آماتوری و به اعصاب‌خردکن‌ترین شکل ممکن ساخته می‌شود.

اما تو که سعی می‌کنی از عوامل حرفه‌ای استفاده کنی و ساخت فیلم کوتاه را جدی بگیری؟
من خلاف جهت حرکت کردم. برای نمایش این فیلم‌ها باز دو راه و روش هست. یک راه تلویزیون دولتی ایران است که به فیلم‌های کوتاهی که از خودشان نباشد روی خوش نشان نمی‌دهد واصلا امکان نمایش این فیلم‌ها نیست. یک راه هم اکران خصوصی و ‌ فستیوال‌هاست. اکران خصوصی ملزم به این است که بتوانید مجوز پخش بگیرید و اصلا همچین چیزی مشخص نیست. حتی اگر مجوز پخش را هم بگیرید، برای نمایش باید سالن کرایه کنید که در واقع خودش هزینه‌ای دارد. یعنی ما فقط می‌توانیم فیلم را نمایش بدهیم وگرنه هیچ سود، درآمد یا منفعتی نخواهد داشت.

فستیوالهای ایرانی هم که اصلا حرفه‌ای نیستند. یک‌سری فستیوال هر روز مثل قارچ سبز می‌شوند و به همان سرعت هم از بین می‌روند. یکسری جشنواره‌های موضوعی داریم که همان «جشنواره‌ رشد» است که به‌هرحال راجع به یک موضوع خاص است. تنها جشنواره‌ حرفه‌ای فیلم کوتاه که در ایران برگزار می‌شود، «جشنواره‌ بین‌المللی فیلم کوتاه تهران» است که متولی‌اش «انجمن سینمای جوان» است. وقتی «انجمن سینمای جوان» خودش تولید فیلم دارد، آنهم به‌صورت انبوه، به فیلم‌های خودش اقبال و روی خوش نشان می‌دهد و مثلا امکان فیلم‌های دیگر که در این جشنواره بتوانند شرکت کنند کمتر می‌شود.

پس می‌ماند فستیوال‌های خارجی که به‌هرحال فکر می‌کنم فیلم‌ها را جدی می‌گیرند و روی استعدادها سرمایه‌گذاری و حساب می‌کنند. این فستیوال‌ها هم باز ریسک است. اینکه من نمی‌دانم فیلمم اصلا آن‌طرف با استقبال روبه‌رو می‌شود یا نه واصلا بازاری برایش وجود دارد یا نه! در نتیجه هیچگونه افق خوشبینانه‌ای وجود ندارد برای آینده‌ این فیلم‌ها.

اگر اینطور به نتیجه رسیده‌ای، چرا فیلم می‌سازی؟
این به نظر من یک دیوانگی‌ست که ما همچنان فیلم می‌سازیم. فیلم‌هایی می‌سازیم که تاریخ مصرف ندارند و ممکن است بیست‌سال دیگر این امکان پیش بیاید که این فیلم‌ها مثلا دیده شود.

یعنی از حالا به بیست‌سال دیگر فکر می‌کنی؟
من اصلا به بیست‌سال دیگر فکر نمی‌کنم. من صرفا یک اندیشه، یک ایده توی ذهنم به‌وجود می‌آید و دوست دارم آن را به تصویر بکشم. حالا با همه مشکلاتی هم که وجود دارد، این کار را انجام می‌دهم و حالا ممکن است همین فیلم برود توی فستیوال‌های خارجی جایزه بگیرد، ممکن هم هست چنین اتفاقی برایش نیفتد.

اگر موفق نباشد، چه اتفاقی برای تو می‌افتد؟
یک هزینه‌ای مانده روی دستم و باید بروم دوتا کار مستند سفارشی انجام بدهم تا این پول دربیاید و بعد دوباره بروم یک چنین کاری بکنم. دقیقا به مفهوم واقعی کلمه دیوانگی‌ست، خودزنی‌ است این کار. ولی خب وقتی می‌خواهی فیلم مستقل بسازی، چنین کاری را باید انجام بدهی.

انجمن سینمای جوان یا انجمن‌های مشابه چه قوانینی دارند که حاضر نیستی با کمک آنها در مرحله ساخت تا پخش فیلم، خوشبینانه‌تر عمل کنی؟
فیلمنامه‌ات را ابتدا باید استاد کارگردانی که آنجا وجود دارد،‌ تایید کند. بعد باید آن را در یک مجمع ۲۰ـ ۱۵ نفری بخوانی تا تاییدش کنند. رییس دفتر هم باید فیلمنامه را تایید کند.

وقتی همه‌ تایید کردند، قرارداد به اصطلاح حرفه‌ای می‌بندند که کاملا یک‌طرفه است و درآن مثلا ذکر شده که فیلمنامه چه مستند چه داستانی باید صددرصد با فیلم ساخته شده تطابق داشته باشد و اگر تطابق نداشته باشد، اجازه دارند چک یک میلیونی شما را که قبلا به‌عنوان ضمانت به آنها داده‌اید، به حساب بگذارند. اگر از مجوز آنها استفاده کرده باشید،‌ این اجازه را دارند که شما را مورد پیگرد قانونی قرار دهند.

یعنی تو به‌عنوان کارگردان حق نداری هیچ صحنه‌ای را زمان فیلمبرداری تغییر دهی یا هیچ دیالوگی را اضافه یا کم کنی؟
نه،‌ اصلا چنین حقی نداری.‌ چون می‌گویند سوءاستفاده از مجوز شده. با همه اینها وقتی فیلم را می‌سازید و تحویل می‌دهید، دیگر به شما هیچ ربطی ندارد که کار به کجا می‌رسد یا به چه صورت درمی‌آید. شما می‌روید کنار و انجمن مسئول پخش فیلم می‌شود و ممکن است فیلم شما را به هیچ جایی نفرستد.

بسیاری از بچه‌ها می‌گویند، فکر نمی‌کنم کارمان مجوز بگیرد، می‌رویم زیرزمینی می‌سازیم. یعنی یک چنین برخوردهایی هست که اصلا به این کارها مجوز نمی‌دهند. وقتی نگاه انتقادی داشته باشید یا نگاهتان سیاسی‌ـ اجتماعی باشد،‌ فیلمنامه مجوز نمی‌گیرد. بیشتر کارهای فرمالیستی یا بهرحال غیرانتقادی مجوزی از این انجمن‌ها می‌گیرند. این مسائل است که آدم ترجیح می‌دهد خودش کار را به عهده بگیرد.



Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

مسئله ای که به نظر من درباره نسل جوان جالب است و در مورد آقای مسعودی نیز صادق ، نگرش این دوستان به مسائل است . نگرشی که می خواهد مستقل باشد ، از دولت بیزار است ، می خواهد سخن بگوید ، حرف بزند و مهمتر از همه " انتقاد کند " ، محسن نامجو در موسیقی ، علی عبدالرضایی در شعر ، و خیل فیلمسازان و داستان نویسان نسل جدید ، به هر حال این روح عصیان اعتراض نشان دهنده و شاید نماد یک نسل جدید است .

آی پی: 91.98.12.18

-- سعید از کی یف ، Oct 24, 2007 در ساعت 07:40 PM

آقای مسعودی
کاش می شد فیلمهای شما را دید ؟ در ککدام فستیوال ها شرکت می کند این فیلم آخرتان ؟ اصلا آیا امکانی وجود دارد که بشود کارهایتان را دید؟
چون اگر فیلمها دیده شود آن موقع راحت تر می شود قضاوت کرد و نظر داد .

-- حمیرا ، Oct 24, 2007 در ساعت 07:40 PM

عجیب و غریب ! ما هم ایرانیم و با بچه های فیلمساز کوتاه در ارتباط . هیچ کسی همچی چیزی نگفته بود ، مجوز ؟؟؟؟؟ قرار داد ؟؟؟؟ این چیزا جیه راه انداختید ، البته از رادیو زمانه بعید نیست ، کلا سعی می کنید همه چیز را سخت نشون بدید ، حتما حالا هم ما می شیم مزدور حکومت ، آقا جمع کنید این کارا رو ، اون از عبدالرضایی ، اون از نبوی ، اون ناصر زرافشان ، این هم از مسعودی ، یکی از یکی هوچی گر تر ، یکی از یکی ... همه شون دنبال مطرح کردن خودشون هستن ...
حالم بع هم خورد.

آی پی:91.98.12.18

-- بی نام ، Oct 24, 2007 در ساعت 07:40 PM

موفقيت هاي کيارستمي و دنباله رو هاي او تا حنا مخملباف وامثالهم همه را وسوسه کرده است.هر کس يک دوربين ديجيتال به دستش مي رسد خود را فيلم ساز تصور ميکند وهزار ادعا دارد.با توجه به اينکه هر توريستي يک دوربين فيلمبرداري دارد،آيا مي شود گفت که هر روز حدود هزاران فيلمساز ژاپوني مثلا در خيابان هاي لندن وپاريس ونيويورک در حال توليد فيلم هاي کوتاه ومستند هستند؟ (اين مثال را سالها پيش از يک هموطن شيرازي شنيدم، کپي رايت وحقوق مولف را رعايت کنيد!) محسن

-- محسن ، Oct 25, 2007 در ساعت 07:40 PM

با عرض سلام خدمت همکاران راديو زمانه و همه صاحبنظراني که پيام ميگذارند به ويژه آقاي محسن .در شماره ماه گذشته ماهنامه فيلم«شماره368 مهرماه 86» آقاي محمد رضا اصلاني که گويا از سالهاي پيش از انقلاب کارگردان فيلم کوتاه و مستند بوده است ميگويد : ما سالي 1500 فيلم مستند ميسازيم.با اين حساب آيا هنوز بايد چشممان در انتظار کمک دولت باشد يا بقول «محسن» با در دست گرفتن يک دوربين خودمان را « آلفرد هيچکاک» يا « محسن مخمل باف» مي بينيم؟!

-- بي نام از اصفهان ، Oct 25, 2007 در ساعت 07:40 PM

چرا بیشتر بچه های این نسل جدید فکر می کنند کشف نشدن و استعداداشون داره هدر می ره و کسی نیست پیداشون کنه و بهشون جوایز رو اهدا کنه؟

-- ایمان برنا ، Oct 25, 2007 در ساعت 07:40 PM

این مصاحبه رو هم خوندم.قبلا از بچه ها شنیده بودم.اما فکر می کردم مجوز گرفتن راحت باشه.اما گاهی میان ییهویی گیر اساسی می دن و دوربینتو می گیرن.حتی با خبرنگار اخبار 20:30 این کار رو کردن.دیگه چه برسه به ما که بخوایم یه جای یه ذره شلوغ فیلمبرداری کنیم.خلاصه که اوضاع ناجوریست

-- دیوید ، Oct 25, 2007 در ساعت 07:40 PM

اقای مسعودی فیلمای شما هنریه ؟یعنی چقدر حرف برای گفتن داره؟

-- گلسا ، Oct 29, 2007 در ساعت 07:40 PM

حیف اسم علی عبدالرضایی نیست که قاطی این نامها می کنید علی وقتی آوانگارد کار می کرد که بقیه توی کوچه ها گردوبازی می کردند

-- محمود سرابی ، Nov 24, 2009 در ساعت 07:40 PM