تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

حق زندگی حتی برای قاتلان

Azadeh@Radiozamaneh.com

دهمين روز از ماه اكتبر، يا 18 مهرماه، روز جهاني مبارزه با مجازات اعدام است. در اين روز اعتراضات مختلفي در نقاط مختلف جهان شكل مي‌گيرد و گروه‌هاي مخالف اعدام، تلاش مي‌كنند تا پيام خود را به گوش جهانيان برسانند.

درحاليكه مبارزه براي لغو مجازات اعدام، يك حركت جهاني رو به گسترش است و حكم اعدام در بعضي از كشورها لغو شده، اما در بسياري از كشورها مثل ايران، آمريكا، چين و... هنوز مجازات اعدام وجود دارد.

از ديد بسياري از مخالفين اعدام، مجازات اعدام، قتل عمدي است كه توسط دولت‌ها انجام مي‌شود و به طور برنامه ريزي شده حق حيات و زيست را از انسان‌ها مي‌گيرد.

يكي از كساني كه با این اعتقاد مدت‌هاست براي مبارزه با حكم اعدام تلاش مي‌كند و درمورد اين موضوع در وبلاگش، قاصدك هم مي‌نويسد، فتانه كيان‌ارثي است. او كارشناس امور پناهندگي است و 17 سال است كه در وين زندگي مي‌كند.
از اینجا بشنوید.


فتانه همكار سازمان عفو بين الملل نيز هست و 10 سال است تلاش خود را براي مبارزه با اعدام شروع كرده است. از او می‌پرسم چرا سال‌هاست به شکل‌های مختلف درحال اعلام مخالفتش با اعدام است: " من معتقدم كه اعدام، قتل قانوني است و چون با خشونت مخالف هستم، بنابراين قتل را يكي از بدترين مظاهر خشونت مي‌دانم. به همين دليل با قتل چه قانوني و چه غير قانوني، مخالف هستم.

دليل ديگري كه باعث شده است من علاقه‌مند به تلاش در جهت مبارزه با مجازات اعدام باشم، شايد به اين بر‌گردد چون از كشوري مي‌آيم كه يكي از بالاترين ارقام اعدام را در سال دارد، به‌خصوص در چند سال گذشته. همين امر باعث مي‌شود كه توجه من بيشتر به اين مساله جلب شود و تلاشي بكنم درجهت اينكه قدمي، هرچند كوچك، در راه مبارزه با مجازات اعدام بردارم."

او معتقد است يكي از روش‌هاي مچ گیری روشنفكران، كشيدن آن‌ها پاي بحث در مورد مبارزه با مجازات اعدام است:" براي اينكه بارها اتفاق افتاده به طور تجربی و عملي ديده‌ام دوستاني گفته‌اند با اعدام و خشونت مخالف هستند، اما وقتي موضوع مجازات اعدام به ميان مي‌آيد، می‌گویند ما به‌طور كلي با مجازات اعدام مخالفيم، اما زماني كه سوء استفاده جنسي از كودكان یا تجاوز به زنان مطرح باشد، در اينجا ديگر انعطافي وجود ندارد و با اعدام مخالفتی نمی‌شود.

من معتقدم همين جا مي‌شود همان نكته كوچك را ديد و پرسيد كه اگر شما با چيزي مخالفيد و آن را به عنوان خشونت و قتل قلمداد مي‌كنيد، در هر شرايطي بايد با آن مخالف باشيد. من معتقدم كه مخالفت با مجازات اعدام، از آن بحث‌هايي است كه خوشبختانه يا متاسفانه، نمی‌تواند خاكستري باشد؛ يا سياه است يا سفيد. يا با مجازات اعدام مخالف هستيم و يا موافق؛ اگر مخالف هستيم، فرقي نمي‌كند كه چه كسي در معرض مجازات اعدام قرار گرفته است؛ رنگ، مذهب، نژاد، سن و حتي اتهامش، هيچ فرق نمي‌كند.

براي اينكه من معتقدم حتي كساني كه ازكودكان سوء استفاده جنسي می‌کنند و حتي آن‌هايي كه كودكان را مي‌كشند و كساني كه در قتل‌هاي زنجیره‌ای چندين نفر را كشته اند، نبايد اعدام شوند."

کیان‌ارثی تاکید دارد همه این جرم‌ها به پس‌زمينه اجتماعي فرهنگي و رواني آدم‌ها باز مي‌گردد و به خيلي از آن‌ها بايد به چشم بيماران اجتماعي يا رواني نگاه كرد:" در ساير كشورهاي براي اين قبيل اتهام‌ها و اين‌طور جرائم، مجازات‌هاي موازي انتخاب شده و عمل مي‌شود. ما هم مي‌توانيم در دراز مدت (خيلي ايده آل خواهد بود اگر بگويم در كوتاه مدت) با تغيير در سيستم قضايي يك كشور، براي كساني كه مرتكب اين‌چنين جرائمي ‌مي‌شوند، مجازات‌هاي موازي در نظر گرفت."

او با اشاره به اینکه اعتقادی به رها شدن این افراد در جامعه ندارد، می‌گوید:" در قدم اول، بايد از لحاظ فكري (نظري و عقيدتي) قبول كنيم كه مجازات اعدام يك نوع اعمال خشونت به پليدترين شكل است و اين را از سر راهمان برداريم. يعني ابتدا بگوييم كه با مجازات اعدام مخالف هستيم. بعد بايد بررسی کرد براي مجازات‌هاي موازي چه امكاناتي وجود دارد و چه راه‌هايي مي‌توان پيشنهاد كرد و بايد چه تغييراتي در قوانين به‌ وجود آورد؟"


فتانه کیان‌ارثی می‌گوید به مراکزی نیاز داریم که مجرمان را تحت پوشش قرار دهد و روان درمانی شوند:" قطعا باید يك سيستم پيچيده براي مراقبت و سرپرستي از آن‌ها وجود داشته باشد. من فكر مي‌كنم كه بخشي از اين آدم‌ها، درمان پذير هستند.
من نه تحصيلات اين كار را دارم و نه تخصصش را كه بتوانم بگويم يك انسان كه بيمار رواني است و آدم مي‌كشد و لذت مي‌برد، چقدر مي‌تواند درمان پذير باشد؟ اما به چيزي كه معتقدم اين است كه به هر حال براي اين آدم‌ها، مي‌توان كاري انجام داد. حدود 60 كشور در دنيا وجود دارد كه مجازات اعدام در بعضی از آن‌ها وجود ندارد. تجربه خوبي براي كساني كه چنين جرائمي ‌مرتكب مي‌شوند وجود دارد که بعد از بررسی و سرپرستي این افراد، خيلي از آن‌ها درمان مي‌شوند و به جامعه باز مي‌گردند و زندگي عادي خود را از سر مي‌گيرند."


فتانه می‌گوید:" در جامعه ايران، به خصوص بعد از اعدام‌های دهه 60 تجربه جدیدی را پيدا كرده‌ايم. به طور مرحله‌اي و دوره‌اي مي‌بينيم كه مجازات اعدام چگونه و به سمت چه افرادي اعمال مي‌شود. از آن روزگار تا امروز که توجه کنیم، غيرانساني بودن شكل آن یعنی اعدام در ملاء عام را می‌بینیم. اعمال خشونت به اين عرياني و به اين وضوح، هيچ گونه تاثير مطلوبي غير از عرف كردن خشونت و جا انداختن آن ندارد.

اين استدلال كه خيلي‌ها مطرح مي‌كنند و تصور می‌کنند مردم با ديدن اين مناظر درس مي‌گيرند، اصلا اساس و پايه‌اي ندارد. غير از اينكه خشونت را به صورت عريان به انسان‌ها نشان مي‌دهد و اين اتفاق عادي و روزمره مي‌شود، هيچ تاثير ديگري ندارد. براي جرائم سنگين حتي در بدترين شرايط، زندان طولاني یا ابد با شرايط حاد، كه يك سيستم حقوقي دقيق ظرايف آن را بررسي كند، حتما مي‌تواند نتيجه‌بخش باشد."

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

خیلی جالب است. سرکار خانم در جایی می نویسند : خيلي از آن‌ها درمان مي‌شوند و به جامعه باز مي‌گردند و زندگي عادي خود را از سر مي‌گيرند.
انگار نه انگار که طرف یکی را کشته. چندین زندگی را نابود کرده. موجب مردن تدریجی چند نفر دیگر شده. حالا طرف می رود درمان می شود و زندگی عادی خود را از سر می گیرد!!
شما یا سر خود را کلاه می گذارید یا سر خواننده ساده دل. احتمالا صاحب میت هم باید مجازات را به روز جزا و آخرت حواله کند!
البته مطمئنا این مجازات فقط باید در مواردی خاص اعمال شود و نباید تبدیل به مجوزی برای تصفیه حساب دولت با مردم شود. ولی این نکته نفی کننده فلسفه اولیه مجازات نیست.

-- سلامی ، Oct 12, 2007

کافیست مسئله را از کمی بالا تر نگاه کنیم. یک جامعه منابع بسیار زیادی را خرج رشد و نمو افراد جامعه می کند. حال یکی از افراد جامعه کاری می کند که به دیگر افراد جامعه آسیبی برسد. در این زمان نقش حکومت در جلوگیری از این آسیت واضح است، اما...
فرض کنیم شخصی، فرد دیگری را به قتل رسانده آیا با کشتن قاتل چیزی به مقتول، خانواده وی و یا جامعه اضافه می شود؟!! جواب مسلم نه است. پس چه سودی در اعدام قاتل وجود دارد و این جز از بین بردن یکی دیگر از اعضای همین اجتماع است.
حتما می گویید که خوب اعدام قاتل باعث التیام دردهای بازماندگان مقتول و یا درس عبرتی برای دیگران است تا فکر این کار را نیز به سر وارد نکنند. اما سوال من این است که آیا این آرامش روحی بازماندگان را نمی توان از راههای دیگر به دست آورد؟ جواب مثبت و نمونه های عملی آن را می توان در جوامع پیشرفته تر که قوانین اعدام را حذف نموده اند مشاهده کرد.

این فلسفه در باره دیگر احکام قصاص جسمی نیز صادق است، مثل قطع دست و کلا فلسفه یهودی اسلامی چشم در مقابل چشم.

فقط اینجا یک مسئله می ماند و آن ضررهای مادی است که بازماندگان دیده اند و توسط قاتل(دیه) و در زمانی که قاتل در حال باز پروری و اصلاح است تو سط دولت باید پرداخت شود.

در مورد مخارج نگهداری قاتل نیز باید این نکته را یاد آور شوم که الف)قاتل نیز فردی از جامعه از که حکومت به نمایندگی از جامعه موظف به نگهداری از اوست و ب)حکومت می تواند از درآمد حاصل توسط خود قاتل خرج نگه داری وی را بپردازد و حتی از مازاد آن به رفاه جامعه کمک کند

-- احسان کاظمی ، Oct 12, 2007

فکر می کنم اون قاتل خودش هم انتظار مرگ رو بکشه ...سخته برای کسی که آدم کشته سال ها حبس ابد بکشه.

-- سارا ، Oct 12, 2007

به نظر من قانون چشم در مقابل چشم یکی از عادلانه ترین قوانین جهانه.

-- هومن ، Oct 12, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)