رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۷ مهر ۱۳۸۶
دوستان حسین ابراهیم الوند از او می‌گویند:

خداحافظ آقای مترجم

Azadeh@radiozamaneh.com

«بین ادبیات کودکی ها همیشه به اشاره گفته می شد که حسین سرطان دارد و من خیال می کردم لابد خودش بی خبر است که اینهمه پنهان‌کاری می شود. اما یکی از روزها که حالش خوب نبود و حرفی از حالش رفت، اشاره ای به بیماریش کرد گذرا. بعد من فکر کردم که این حسین ابراهیمی که این‌همه حوصله دارد و این‌همه سرزنده هست که اگر پسوند اِلوند فامیلش را که اصرار دارد با کسره ی الف خوانده بشود( که کوهی است در گلپایگان )به فتحه ی الف بخوانی( که کوهی است در همدان)، این‌همه سربه سرت می گذارد، مگر می شود که سرطان داشته باشد.»

این توصیف بخشی از نوشته علی اصغر سیدآبادی بود در وبلاگ «هنوز» که روز سه شنبه خبر فوت حسین ابراهیمی اِلوند مترجم و مسئول «خانه ی ترجمه کودک و نوجوان» را اعلام کرد. حسین ابراهیمی اِلوند سه شنبه سوم مهرماه بعد از گذراندن یک دوره طولانی سرطان در 56 سالگی از دنیا رفت.

ابراهیمی عضو موسس انجمن نویسندگان کودک و مسئول خانه ترجمه کودک و نوجوان طی سال‌ها فعالیت در زمینه ترجمه آثار بسیار زیادی را به فارسی برگرداند. «رؤیای بابک»، «آخرین گودال»، «اودیسه»، « لاک‌پشت پیر»، «چرخ گردان» و ده‌ها کتاب دیگر از جمله آثار ابراهیمی هستند که بین صد اثر ترجمه شده او جا دارند.

پیکر حسین ابراهیمی اِلوند صبح روز چهارشنبه 4 مهرماه در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

گزارش را از اینحا بشنوید.


عکس/ایسنا

به خاطر سادگی‌اش دوستدار بچه‌ها بود
بعد از این مراسم با جواد جزینی دبیر انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران تماس گرفتم. جزینی که نویسنده و منتقد ادبیات داستانی است برای زمانه از نقش زنده یاد حسین ابراهیمی اِلوند در سرپا نگهداشتن خانه ی ادبیات می گوید: " یکی از نقش‌های او فعالیت‌هایی است که ابراهیمی با هدف تأسیس نهادهای فعالیت کننده در حوزه ادبیات کودکان راه اندازی کرد یا در واقع تشکیل داد. یکی از آن نهادهای خیلی مهم تأسیس «انجمن نویسندگان» بود که ابراهیمی با تنی چند از دوستان نویسنده کودک و نوجوان ده‌سال پیش به‌عنوان تنها نهاد صنفی ادبیات کودک و نوجوان راه اندازی کرد که امروز حاصل این تشکل صنفی دستاوردهای مهمی است برای نویسندگان کودک و نوجوان."

خانه ترجمه نهادی غیردولتی بود که کتاب‌های برگزیده جهان را برای کودکان و نوجوانان تهیه می‌کرد و به طور رایگان در اختیار مترجمان ایرانی قرار می‌داد. خانه ترجمه هم مرکزی بود که زنده یاد اِلوند آن را راه اندازی کرد. جواد جزینی در این‌باره توضیح می دهد:" حسین ابراهیمی با دلواپسی‌هایی که در این حوزه داشت، تلاش کرد نهادی را راه اندازی کند که در آن بتواند تازه ترین و بهترین کتاب‌ها را در اختیار مترجمین علاقمندی قرار دهد که آنها را هرچه زودتر و هرچه بهتر برای کودکان و نوجوانان ایرانی ترجمه کنند. اگرچه فعالیت های او برای تأسیس و کار به دشواری انجام می شد، چرا که نهادهای حمایت‌کننده که در واقع نهادهای دولتی بودند کمتر توجه می‌کردند یا توجه شایسته ای نداشتند.

به همین دلیل پس از سال‌ها تلاش حسین ابراهیمی و دیگر دوستان در این مجموعه متاسفانه به دلیل مشکلات مالی این نهاد هم توفیق ادامه حیات پیدا نکرد. اما با این اوصاف حسین ابراهیمی همچنان سخت‌کوش و پرتوان به فعالیت برای ترجمه آثار بهترین ادبیات کودک و نوجوان کار می‌کرد.

به گفته جزینی حسین ابراهیمی یکی از بهترین مترجمان ادبیات داستانی ایران بوده است: " در طول سال‌های فعالیت بیشترین جوایز در حوزه ترجمه کتاب‌های کودک از ناحیه تشکل‌های دولتی و جایزه رسمی کتاب سال جمهوری اسلامی و دیگر نهادهای فعال در ادبیات، به کتاب‌های او اختصاص یافت. این نشان می دهد که حسین ابراهیمی در انتخاب کتاب‌ها و در و دغدغه هایش برای ترجمه هرچه بهتر و مناسب‌تر این کتاب‌ها مقبول طبع داوران این نهادها هم قرار گرفته است."

او می‌گوید:" از همه این وجوه گذشته گمان می کنم حسین ابراهیمی انسان شایسته و دوست داشتنی بود؛ سخت کوشی، صداقت، صمیمیت و پاکی او یادش را در دل همه دوستداران کتاب و اهالی ادبیات زنده نگه می‌دارد."

چرا حسین ابراهیمی نسبت به ادبیات داستانی کودک علاقمند و مشتاق بود؟ جواد جزینی دبیر انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران از این علاقمندی و انگیزه می گوید: "حسین ابراهیمی در واقع کارش را با ترجمه شروع کرد و خیلی زود به سمت ترجمه کتاب‌های کودک و نوجوان رفت. یکی از دغدغه‌های مهم او ترجمه بود و معرفی ادبیات ایران و ادبیات برجسته جهان به کتابخانه‌های ایران. این دغدغه را می شود در تشکیل این نهادها دید و همینطور در انتخاب کتاب‌های او. حسین ابراهیمی سال‌ها تلاش می کرد با حضور در نمایشگاه‌های بین المللی به کتاب‌های مناسب و تازه کودک و نوجوان دست پیدا بکند و آنها را خریداری کند و در اختیار مترجمین علاقمند قرار بدهد."

فعالیت‌های حسین ابراهیمی و دلمشغولی هایش فقط در همین مقطع خلاصه نمی‌شود، چرا که او تلاش می‌کرد که زمینه ای را برای معرفی نویسندگان ایرانی به اهالی ادبیات جهان هم فراهم کند. در این زمینه هم او اولین کتاب معرفی یکصد نویسنده ایرانی را تهیه کرد و تلاش کرد کتابی که شامل زندگینامه نویسندگان و معرفی آثار و گزیده‌ای از آثارشان بود، به زبان‌های مختلف ترجمه کند و آن را در نهادها و مراکز فرهنگی و نمایشگاه‌های بین المللی برای معرفی ادبیات ایران معرفی کند.
جزینی می‌گوید:" از روی سادگی و صمیمیت اش دوستدار بچه ها بود و آن صمیمیت همواره او را در دل بچه ها مهربان و صمیمی نگه می داشت."


بهترین‌ها را انتخاب می‌کرد و بهترین بود
حسین ابراهیمی در طول مدت فعالیت اش به عنوان مترجم آثاری از نویسنده هایی مثل جیمزهوستون، سوزان فلچر، پاتریشیا مک لاکلان، داگلاس وود، فردریک فلد و بسیاری از نویسندگان معاصر کودکان را به خوانندهای ایرانی معرفی کرد. اما چرا همیشه از او به عنوان یکی از بهترین مترجمان ایران یاد می شد؟

سراغ شهرام اقبال‌زاده مترجم و منتقد ادبی رفتم. پژوهشگر ادبی که در مورد ویژگی‌های آثار ترجمه شده مرحوم اِلوند توضیح می‌دهد او می‌گوید: " سه عامل برای ترجمه خوب لازم است؛ تسلط بر زبان فرهنگ خودی، تسلط بر زبان فرهنگ مبدا یا زبان بیگانه و تسلط به موضوع مورد ترجمه یعنی ادبیات داستانی. حسین ابراهیمی هرسه ویژگی را با هم داشت. در کنار این موارد به روز بود و مطالعات روزآمد داشت."

بسیاری از کسانی که هیچ آشنایی با نویسنده‌ها و ادبیات جهان نداشتند، در خانه ترجمه با ادبیات جهان آشنا شدند.
یکی از این دلایل شاید به روزبودن خانه ترجمه در شناسایی آثار مطرح بین‌المللی بود. اقبال‌زاده در این مورد می‌گوید:" به خاطر اینکه الوند مرتب در حال پی‌گیری و بررسی بود، از بین آثار مختلفی که می‌خواند بهترین ها را انتخاب و ترجمه می‌کرد. یعنی ساده پسند و سهل‌گیر نبود و باری به‌هرجهت کار نمی‌کرد. یعنی ممکن بود از بین ده‌ها مورد بگردد و بهترین‌هایش را انتخاب کنند."

او می‌گوید:" من در جشنواره‌هایی داور بودم. گاهی می گفتند آقای ابراهیمی به این دلیل مرتب برنده می شود که خودش به منابع اصلی دسترسی دارد و بهترین‌ها را خودش برمی‌دارد. به‌هرحال این به نظر من عیب نبود، اینکه ایشان دسترسی داشته باشد به بهترین‌ها و بداند چه چیزی انتخاب بکند، ایرادی ندارد. ایشان در مطالعات رمان‌های نوجوان و داستان‌های کودکان روزآمد بود و بهترین‌ها را انتخاب می‌کرد و یکی از دلایل و رموز موفقیتش همین بود."

شهرام اقبال زاده در مورد سختگیری و وسواس حسین ابراهیمی در ترجمه توضیح می دهد: " سخت‌گیری و وسواس همیشه باید با خلاقیت باشد. اگر بدون خلاقیت باشد و بخواهد به وفاداری مکانیکی واو به واو باشد، هرگز ترجمه خوب از آب درنخواهد آمد. وفاداری باید به زبان و کلیت اثر باشد، ضمن اینکه به اجزای ساختاری سبک نویسنده هم باید وفادار باشد.
با این‌همه بگویم هرگز هیچ ترجمه ای نیست که فارغ از عیب باشد و بری از هرگونه ایرادی. اما در مجموع ترجمه‌های ابراهیمی الوند از بهترین ترجمه ها است که ضمن وفاداری به متن مبدا، ترجمه گویا و روانی ارائه می کرد و به همین دلیل جزو سرآمدهای ترجمه در ادبیات کودک و نوجوان هست و خواهد بود و نامش خواهد درخشید در تاریخ ادبیات کودک و نوجوان."

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

حسین ابراهیمی، یکی از طنازترین‌ها بود؛ ویژگی‌ای که این‌روزها در پی تاثیر رفتن‌اش، از یاد رفته‌است. به شدت شادی‌آفرین و نکته‌سنج بود. و مثل بچه‌ای شر و شلوغ، همیشه در حال نکته‌گیری و بگو بخند بود. معدود یادداشت‌های تالیفی باقی‌مانده‌اش، گواه شیطنت‌های اوست... مرد خوب و پاک. و مهربان.... دریغ.

-- حسین نوروزی ، Sep 28, 2007 در ساعت 01:15 PM

man ba aghaye ebrahimi, ba ketabe majarahaye parke jangali ashna shodam, in seri ketabha,m vaghean, baraye bache ha jazzab bood, tasmim dashtam ke molaghaty bashoon hatman dashte basham ke dir shod, vaghean heyf,,,,,,,,donbale bagheye in ketabha boodam, che tarjokeye ravoon va sadet dashtan, hamoon ketabhay bood ke man donbalesh boodam, baraye bache haye kam shenava mikhoonameshoon, jozve zendegye man hast, in seri ketabha,khoda biamorzatesh

-- nazli ، Sep 29, 2007 در ساعت 01:15 PM