رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفتوگو > مخالفت با مذهب مد روز است | ||
مخالفت با مذهب مد روز است
فکر میکنید چرا بهعنوان بانوی برگزیدهی بنیاد پژوهشهای زنان ایرانی انتخاب شدید؟ پانزدهسال پیش همین بنیاد من را دعوت کرد به آمریکا و آنجا در برنامهای در لسآنجلس شرکت کردم. من همیشه دوست این بنیاد بودم و گاهی هم در بعضی از کنفرانسها دعوت داشتهام. هدفهای این کنفرانس اعتلای حضور زنانه در جهان و ایران و همچنین تقویت زبان فارسیست. گویا زن برگزیده را هرسال کمیتهی محلی انتخاب میکند. امسال کمیتهی محلی واشنگتن و مریلند من را انتخاب کرده است. من بعضی از اعضای این جریان را میشناسم، ولی اینکه چرا من را انتخاب کردهاند درست نمیدانم. شاید به این دلیل که من نویسنده هستم و سالهاست دارم کتاب مینویسم، و در عین حال ۶۱ سالم هست و فکر کردهاند که یک قدردانی هم بکنند. معمولا زن برگزیدهی سال این کمیتهی محلی چه ويژگیهایی دارد ؟ به هرحال شما هم باید از آن ویژگی ها برخوردار باشید که انتخاب شدید؟ البته انتخابها گاهی برای این بوده که مثلا یک زن توانسته بچههایش را به تحصیلات عالی برساند، گاهی خانم مدیر یک دبستان یا دبیرستان که سالها فعالیت کرده زن برگزیدهی سال بوده. به هر تقدیر، هرسال به نحوی یکی از زنان را که در جامعه کار مهمی انجام میدهد انتخاب میکنند. ولی من در سخنرانیای که بعد از این گزینش داشتم، توضیح دادم که طبق تفسیر استاد بزرگوار توشیهیکو ایزوتسو، هر انسانی برای اینکه حضور داشته باشد در جهان فقط بهخودش متکیست. یعنی از خودش شروع میکند و به جهان پخش میشود. بنابر این، در این مقیاس تمام مردم برگزیده هستند، منتها ممکن است همین مردم که برگزیده هستند یک نفر را بهعنوان زن برگزیده، یا مرد برگزیده یا دانشمند برگزیده انتخاب کنند. ولی اینکه چرا من را انتخاب کردهاند واقعا نمیدانم. از اعتراضهایی که به این انتخاب شده اطلاع دارید؟ یک موردش را خواندم در «ایرانیان دات کام» که نوشته بودند خانم مهشید امیرشاهی باید انتخاب میشده. ولی از اعتراضهای دیگر خبر ندارم. میتوانید به من بگویید چه چیز دیگری بوده؟ بله. اعتراضهایی شده که البته بیشتر نسبت به دیدگاههای شما در مورد مسألهی زن و یکسری مسایل حاشیهای مربوط به زنان بوده و بر این اساس گفتهاند شما با این دیدگاهها و با چیزهایی که نوشتهاید چرا باید انتخاب شوید. همینطوردر سایت ایرانیان دات کام خانم حمیدی نوشته خانمها سوسن تسلیمی و مهشید امیرشاهی میتوانستند انتخاب مناسب تری برای این بنیاد باشند. واقعیتاش این است که هم خانم مهشید امیرشاهی و هم خانم تسلیمی شخصیتهایی برگزیده هستند و میشود از این کنفرانس خواست که سالهای آینده آنها را انتخاب کنند. نکتهی بعدی این است که بله. دقیقا من دیدگاههایی دارم در مورد زن و مرد. ببینید! من هیچوقت خودم را گول نمیزنم. مردها و زنها از نظر قوای فکری باهم برابرند و شاید نحوهی اندیشهشان با هم فرق داشته باشد. یعنی نوع اندیشهی زنانه با نوع اندیشهی مردانه باهم فرق داشته باشند و هرکدام از اینها در نوع خودشان خلاق هستند. اما جسم مردها قویتر از زنهاست. ما اگر این اصل را فراموش کنیم، ممکن است وارد اشتباهات خیلی شدیدی بشویم و بنیان زندگی و جامعه را به هم بریزیم. به دلیل اینکه اگر مردها یک روز برگردند و در مقابل واژهی فمینیسم بگویند «ماسکولانیسم»، یعنی مردینهسالاری، به شما چه احساسی دست میدهد؟ من معتقدم که نباید هیچ قدمی برداشت که بین این دو جنس اختلاف بیفتد. گفته میشود که در مصاحبهای در یکی از تلویزیونهای ماهوارهای شما در مورد مسألهی صیغه نظر خاصی را بیان کردهاید... درست است... گفتهاید صیغه امر مفیدیست. بهخصوص برای زنان کارگر یا سرپرست خانواده با چند فرزند. درست است؟ نه! ببینید، در جامعه پیش میآید که زنان به دلایل مختلفی یا ازدواج نمیکنند یا ازدواجشان منجر به شکست میشود. مثلا مردی میرود یک زن دیگر میگیرد یا عاشق میشود و زن را طلاق میدهد، یا مثلا مرد در اثر حادثهای میمیرد یا بیماریای میگیرد و میمیرد. پیش میآید که زنانی، اعم از اینکه بچه دارند یا ندارند، برای سالهای درازی تنها میمانند و میشود گفت شاید یک بخش قابل تأملی از این زنان احساس مذهبی هم داشته باشند. در چنین حالتی صیغه برای این افراد به نظر من راهحل بسیار خوبیست. مثلا فرض کنید خانمی سه بچه دارد و شوهرش فوت کرده است. هیچ مردی نمیآید با زنی که سه بچه دارد ازدواج بکند. ولی فرض کنید این خانم این امکان دارد که با یک سرباز جوانی که دوران سربازیاش را میگذراند و قادر به ازدواج نیست، ارتباطی داشته باشد. چه اشکالی دارد که این ازدواج جنبهی مشروع هم داشته باشد؟ یعنی به اصطلاح دعایی هم خوانده بشود، حالا زن کارگر، زن کارمند، زن خانهدار هیچ فرقی نمیکند. شما اغلب دچار این توهم هستید که مذهب مخالف آزادی زنان و غیره است. بسیار مواردی هست که عرف، یعنی خود مردم، هستند که جلوی آزادیهایی را میگیرند. یعنی موی دماغ یک زن تنها میشوند که به نظرم این یک راه حل میآید. حالا این چه مشکلی را ایجاد کرده، برای من قابل درک نیست. یعنی شما معتقدید که یک زن میتواند چهار بار در سال صیغه بشود، بهخاطر اینکه گذران زندگی داشته باشد؟ نه، خانم. پولش به نظر من چیز مهمی نیست. شما بیشتر مسایل روحی و جنسی را در نظر دارید؟ بله! من میخواهم بدانم زنی که تنها هست و شوهر ندارد چه کار باید بکند؟ زنی که این شجاعت را دارد که بگوید من میخواهم با این مرد زندگی کنم و به عشقام لبیک بگویم، خب برود بکند. اگر میتواند! ولی زنان زیادی در جامعهی ما مذهبی هستند. البته در صیغه یکی از قوانیناش این است که مرد به زن پول بدهد. این را میتوانند قرار بگذارند و زن بگوید مثلا من روزی یک ریال از تو میگیرم. من نمیفهمم این مسأله چرا اینقدر مشکل ایجاد کرده است. چون زنهای زیادی در ایران با ويژگیهایی که شما گفتید، ممکن است بچه داشته باشند، همسرشان فوت کرده باشد یا جدا شده باشند یا به هر دلیلی تنها باشند؛ اما آنها بیشتر با فقر دست و پنجه نرم میکنند تا مسألهی عاطفی. در حالیکه من با فقر دست و پنجه نرم میکنم، در همان حال نیازهای عاطفی و جنسی هم دارم. من نمیتوانم به جرم اینکه فقیر هستم و دوتا بچه هم روی دستم مانده، از نظر عاطفی هم به خودم فشار بیاورم. با این مسائل یاد خانم معلمام میافتم که پیردختری بود. او هروقت عصبانی میشد، ما را به طرز مخوفی کتک میزد. خب من امروز فکر میکنم این خانم کمبودهای عاطفی داشته که این کمبودهای عاطفی در غیظی ترسناک ظاهر میشد که بچهها را میزد. چه عیبی دارد که من از نظر جنسی سعی کنم به نحوی به ایجاد ارتباط با جنس مخالف یک رضایت جسمانی برای خودم فراهم کنم، و بعدش اگر مسأله و مشکل سیاسی و اقتصادی و غیره دارم، بنشینم دربارهاش فکر بکنم. ازدواج اغلب یک قرارداد اقتصادیست به دلیل بچه. یعنی اصولا بچه بهتر است تحت حضانت یک مرد و یک زن باشد. ازدواج یک اختراع است، ولی اختراع خوبیست.اما اگر می توانید با یک مرد آزادانه شروع به زندگی کنید، چرا که نه؟ باید به شما بگویم که من خودم در زندگیام این کار را کردهام. من و شوهرم با هم آشنا شدیم و بعد شروع کردیم با هم زندگیکردن. هنگامیکه بچه آمد، ما احساس کردیم که بهتر است یک ازدواج هم دراین قضیه باشد تا کودک در جامعه احساس مقبول و طبیعی یک کودک را داشته باشد، چون جامعه این شکلیست. ولی فرض کنید شما جامعه را هم عوض بکنید، اگر یک زن و مرد دارند باهم همینطوری زندگی میکنند، آنقدر سطح اخلاقی اجتماع باید بالا رفته باشد که وقتی بچهای بهدنیا میآید مرد بپذیرد که باید مسئولیت این بچه را قبول کند بهعنوان پدر. آیا مردان همه میپذیرند این مسئولیت را؟ در صیغه واقعا این قبول میشود که اگر بچهای به دنیا آمده، پدر میپذیرد که این بچهی من است. خب این خیلی خوب است. ازدواج یک ضمانت است. یعنی زن و مرد میپذیرند باهم زندگی کنند و بچهای بهدنیا بیاورند. در اینجا یک امتیازاتی زن میگیرد و یک امتیازاتی مرد. یعنی زن این شانس را میآورد که یک مردی را برای همیشه در کنار خودش داشته باشد. ما باید جامعه را آزاد بگذاریم. اگر یک عدهای بخواهند اینجوری زندگی کنند، خب باید بروند زندگی بکنند. صیغه هم شامل همین قضیه میشود دیگر؟ دقیقا صیغه شامل همین قضیه میشود. فکر کنید خانمی در محلهی شما زندگی میکند. بعد هر چند وقت یک بار، یک مرتبه عاشق یک مردی میشود. آیا شما خودتان این را میپذیرید؟ یعنی وقتی از عشق صحبت میکنید، از عشقی میگویید که ابدیست. زنی و مردی با هم آشنا میشوند، به هم عاشق میشوند و میروند توی یک خانه با هم زندگی میکنند و این سالها طول میکشد. در حالیکه من از آن عشقی که صحبت میکنم مورد دیگریست. زن تنهایی با سه بچه نمیتواند رابطهی ابدی با کسی داشته باشد، کسی نمیآید با او این رابطه را درست کند، مجبور است رابطههای موقت داشته باشد و میرود در سیستمی که عمل صیغه در ایران انجام میشود. حالا دیگر آن جزییاتش به من و شما ربط ندارد. اگر چهار بار در سال این زن صیغه شود وجههی او در محله، میان دوستان و آشنایانش چطور خواهد بود؟ بدون شک جامعهی سنتی ایران از پذیرش چنین افرادی ابا دارد، یعنی واهمه دارد. ولی اگر یک اصولی باشد... مثلا این زن به مرد زندار نگاه نکند و برود با مردانی که تنها هستند و این عمل را انجام بدهد فرق می کند. مجبور هم نیست اعلامش کند، یعنی ببرد مرد را به همه نشان دهد و بگوید ببینید الان ماه چهارم است که من فعلا با این آقا هستم، و از ماه پنج هم ... لزومی ندارد اینها را عنوان کرد. این یک رابطهی خصوصیست بین یک زن و یک مرد و یک جامعهای که حاضر است چشماش را ببندد و این جزییات را زیاد نگاه نکند. شما فکر میکنید علاقهی شدید مردم به زیارتگاهها بهخاطر چیست؟ بسیاری از مواقع این راهحل در زیارتگاه ها در مقابلشان قرار میگیرد. هیچ اشکالی هم ندارد و بسیار هم خوب است. اگر خودتان در ایران بودید و همین شرایطی را داشتید که توضیح دادید، حاضر بودید صیغه شوید؟ ببینید من از نظر اخلاقی به جایی رسیدم که متوجه هستم صیغه چیست. جملهای که به زبان عربی در صیغه ادا میشود این است: «شما حاضرید به همسری موقت من دربیایی؟» و طرف مقابل میگوید: «بله». حالا وقتی یک زن و مرد با هم دوست میشوند، آقا خانم را دعوت میکند و باهم میروند مثلا شامی میخورند و بعد خانم آقا را دعوت میکند و به خانهی همدیگر میروند. بعد از یک مدتی با هم توافق میکنند که یک رابطهای داشته باشند و این رابطه را ایجاد میکنند. من در زندگیام چندباری این کار را کردهام. منتها زندگی من سوخته عزیزم، من زندگیام مواجه شده با انقلاب اسلامی. زندان رفتهام و وقتی آمدم بیرون، بایدخانواده را اداره میکردم. از نظر اقتصادی خیلی فشارهایی این شکلی روی من بوده. ولی به شما میگویم: نبودن مرد در زندگی من در دورانهایی بهشدت مرا آزار داده است. یعنی واقعا من را رساند به مرحلهی جنون. من الان ۶۱ سالم هست. بنا به فرمان طبیعت و اینکه کمکم نیازهای بدن انسان تغییر میکند، چندان نیازی به این مسایل ندارم؛ ولی در مراحلی بهشدت نیاز داشتم و امروز مسألهی یک خانم ۳۷ ساله، ۴۰ ساله را، ۲۵ ساله را، درک میکنم و میدانم که مرد لازم دارد. مردانی هم هستند که همین را احتیاج دارند. الان باید نهادهایی در جامعه به وجود بیاید، بدون رودربایستی، مثلا زن و مردی را به هم معرفی کنند که دلشان میخواهد بروند باهم صیغه شوند یا نشوند و آزاد زندگی کنند. این اتفاق البته مدتیست که افتاده؛ هم از طریق سایتهای مربوط به صیغه و ازدواج موقت و هم از راههای مختلفی که هر کسی به دنبالش باشد، راحت پیدایش میکند. خب این بسیار خوب است. شما میدانید زنان ما چقدر رنج میبرند که نمیتوانند این نیازهایشان را اعلام کنند؟ اتفاقا مردم عادی ایران، مردم روستاها و شهرهای کوچک و مردمی که در گروههای پایین اجتماعی هستند، بهتر از گروههای دیگر بلدند این مشکلشان را حل کنند و صیغه یکی از راهحلهاییست که آنها پیدا کردهاند. گروه تحصیلکرده با این مسائل مشکل دارد، یعنی نمیداند چه چیز را جای چیزهایی بگذارد که میخواهد از بین ببرد. همین همسایهها هم در مورد صیغه شدن او خواهند گفت این چرا اینقدر مرد در زندگیاش عوض میشود؟ خب همین. ما باید با این بجنگیم، نه با صیغه. ما باید با آن آدم بجنگیم: همسایهی عزیز! این خانم تنهاست و نیازهایی دارد. خب برای ارضای این نیازها با مردی دوست است. این دوستی یا به شکل صیغه است یا به شکل آزاد. هر دو حالتاش به شما ربطی ندارد. مربوط به مردم است که تصمیم بگیرند. یک شخصی مذهبیست، ترجیح میدهد صیغه شود. یک شخصی مذهبی نیست، ترجیح میدهد همینطوری رابطه داشته باشد. پس شما اگر زندگیتان نسوخته بود درایران، حاضر بودید چنین کاری بکنید؟ من همین حالا بهعنوان سمبولیک اگر آمادگی داشتم که ازدواج کنم، با یکی دوست میشدم و میگفتم برویم با هم صیغه کنیم. فقط برای اینکه قبح این مسأله بریزد. ولی من الان در شرایطی نیستم که بروم با مردی زندگی کنم. فکر میکنید چرا منتقدینی که گفتهاند شما نباید زن سال میشدید توسط این بنیاد، به این مسأله توجه خاص دارند؟ یعنی به این دیدگاه شما در مورد صیغه؟ به دلیل اینکه صیغه یک قانون مذهبیست و الان مخالفت با مذهب مد روز است. یعنی هرچه در مذهب است، ما باید بگوییم بد است. این مذهب یک مذهب قدیمیست. متأسفانه در مقطع ما یک عده بهنام این مذهب انقلاب کرده و با این کار تمام ارزشهای این مذهب را زیر سؤال بردهاند. وقتی یک پدیدهای در قلب شماست و از نظر روحی شما را اداره میکند، شرایط اش فرق میکند با این که بیاید تبدیل شود به یک دستگاه سیاسی. گروه مذهبیای که در ایران سرکار است، صدمهی بسیار شدیدی به ساخت مذهب میزند. به دلیل اینکه اعمال زشت و کثیفی که انجام میدهد، همه بهنام مذهب نوشته میشود. مردم به مذهب نیاز دارند. باید به شما بگویم که من با مذهب مخالفتی ندارم، مذهب را برای جامعه لازم میدانم. با تمام وجودم میدانم که مردم ایران مذهبی هستند، بخش بسیار قابل تأملشان. اگر شما به زور مذهب را از مردم بگیرید، میروند دچار یک خرافات دیگر میشوند و اذیت و آزار دیگری شروع میشود. ما باید یاد بگیریم، اینقدر خجالت نکشیم از اینکه ایرانی هستیم و مثلا یکسری اخلاقیات عجیبی در ما وجود دارد. |
نظرهای خوانندگان
با سلام .
-- محمد ، Jul 14, 2007 در ساعت 08:20 PMدر مورد اخلاقیات عجیب که شما وا قعا عجیب صحبت نمودید .
خانم سال یک سوال ،
اگر به شما هم در شرایطی که در مورد زنان مجرد یا مجرد شده در صحبت هاتون اشاره کردید ، پیشنهاد صیغه شدن بدهند ، شما قبول می کنید ؟
مذهب چیز بدی نیست و لی مضوع گیری هاش مال زمان دایناسور هاست که الان فکر نمی کنم جالب باشه .
بجای اینکه مشکلات خانم ها رو حل کنند مثل بیمه یا کمک هزینه به آنه می گن برید اسلامی تن فروشی کنید .
عقل و شهامت و صداقت.
-- علی ، Jul 14, 2007 در ساعت 08:20 PMبه شهامت و صراحت این زن باید افرین گفت.
-- بدون نام ، Jul 15, 2007 در ساعت 08:20 PMسلام
-- جلال ، Jul 15, 2007 در ساعت 08:20 PMحرف ایشون کاملا صحیح است. هر انسانی بالفطره نیازهای جنسی شدیدی در دوره ی جوانی خود دارد که باید بطور طبیعی ارضا شوند. اگر جامعه , سنت و مذهب به هر نوعی مانع شوند این نیاز خود را از راههای عدیده دیگر ارضا خواهد کرد منتها بنحوی که از بوی گندش جامعه هم به ستوه خواهد آمد. درست مثل جامعه ی از نظر جنسی به گند کشیده شده ایران امروز. جوانانی هم که خوددارند جز خون دل خوردن و هزار مشکل جسمی روحی راه دیگری برای بیان آن نیاز ندارند. براستی چرا ما ایرانی ها هنوز اینقدر با نیازهامون در برابر جامعه تعارف داریم؟ چرا باید در برابر یک جامعه سنتی عقب مانده پاپس بکشیم؟ بهتر نیست همه راست و حسینی, روراست روراست خودمون باشیم؟ همونی که احساس میکنیم و واقعا باید باشیم؟
با نظر خانم پارسی پور موافق هستم و شهامت ایشان را در دفاع از دیدگاهشان میستایم.
-- مرجان ، Jul 15, 2007 در ساعت 08:20 PMصیغه یک مقوله مذهبی است و متولی دارد. متولی آن هم آخوند است و وقتی این را پذیرفتی باید دیگر دخالت های آخوند در زندگی خصوصی و اجتماعی را هم بپذیری.
-- مهران ، Jul 15, 2007 در ساعت 08:20 PMوقتی در شخصی ترین مسائل دخالت آخوند را پذیرفتی، آنوقت طبیعی است که نمی توانی با حضور بی ربط آخوند در سایر حوزه های خصوصی و عمومی مثل سیاست نیز مقابله کنی.
آخوند در ابتدا از همین سوراخ های کوچک وارد شده که در ظاهر بی ضرر به نظر رسیده است ولی در نهایت سوراخ بازی برای تنفس برایمان باقی نگذاشته است.
ضمناً مخالفت با مذهب بر خلاف نظر خانم پارسی پور مد روز نیست بلکه از آگاهی و شناخت و درک درستی است که پس از حکومت اسلامی از مذهب پیدا شده. مردم عملاً به ماهیت آموزه ها و احکام مذهبی در مغایرت و مخالفت با آزادی ها و اختیارات مدنی خود پی برده اند.
ایمان مذهبی علت العلل خشک مغزی و فلج ذهنی است و فصل مشترک تمامی مردم مسلمان کشورهای اسلامی است که آنان را به مردمی پس مانده و فقیر و در نهایت انسان درجه دو تبدیل کرده است.
متأسفم برات
-- mimi ، Jul 15, 2007 در ساعت 08:20 PMممکن است بقول خانم پارسی پور مخالفت با مذهب یا مثلن اسلام مد روز هم باشد. اما مفهوم مد اینجا چیست؟ پدیده ای که امرزو انرا بیشتر میبینیم نه مگر؟ مثلن ممکن است شخصی از مذهبی به مذهبی دیگر به خاطر برخی امکانات و فرصت ها تغییر دهد یا دچار مشکلات هویتی شود که این امکانات جدید را ه ایین جدید فراهم میکند همه ی اینها امروزدیده میشود. ممکن است هم شخصی مخالف شود در حالیکه مخالفت او به بخاطر محدود گشتن ازادی های اجتماعیش در جامعه ای با ان قوانین دینی است. این شخص ممکن است ناگهان به انچه تاکنون حتا باور نداشته و فقط در تایید گفته های پدرو مادر و خویشانش بوده سرباز زند و ناگهان بگوید نه من تایید نمیکنم همه ی یانها مزخرف است خب ممکن است این شخص انسان اندیشمندی نباشد و رویه ساده ای در زندگی مصرفی را انتخاب کند اما اینکه ایا مخالفت ناگهانی او به مذهب به خاطر دنباله روی از دیگران و مد روز بوده است؟ پس تایید او از مذهب چه؟ ایا از چه میاید؟ نیاز ؟ این شخص شاید حتی هنوز مو ئمن باشد و زمان امتحان گردنبند الله را گردنش بیندازد و لی در مواقع عادی مخالف ! مذهب باشد. شاید اینها از موارد مد روزی خانم پارسی پور است که همه امکان دارد. ولی این جمله یک جمله نیست که تمام حققیت باشد بر خلاف انچه بسیاری موئمنان و دینداران چون یاسر میردامادی ازان بهره میجویند.( مخالفت با مذهب مد روز است.) نقطه.
-- علیرضا ، Jul 15, 2007 در ساعت 08:20 PMنه چنین نیست. مخالفت با مذهب نتیجه ی تفکر انتقادی انسان میتواند باشد. انسانیکه اندیشیدن را بر میگزیند و میپرسد و نه انچه از ابتدای کودکی در برابرش گذاشته شده همیشه به تن میکند و نه انرا بخشی از هویت تاریخی و بخشی از برچسب ایرانی بودن خود میداند. القای اینکه ای انسان تو به این ایمان و باور نیاز داری و نا اندیشگی خود را به دیگران بسط دادن و ناتوانی به پرسشهای فلاسفه و اندیشمندان یا حتی ناتوانی به مشغولیت به انها مسلمن میتواند ادمها را به ابزار کردن یک جمله ی سطحی روا دارد. که مخالفت با مذهب مد روزاست. اما ایا مذهب گرایی و دینداری چه ایا وابسته بودن به اداب و رسوم چه ایا اینها مد روز نیست؟ به سخنی دیگر افراد دراندیشیدن به بسیاری مفاهیم با مشکل فکری مواجهند. با کلمات ازادی. فرهنگ و و و برای فرار از عمیق شدن درین مفاهیم هم به مثالهای ضد دیگر ادر جوامع روی میاورند و یا مسایل سیاسی و مشکلات هویتی پدیدار شده یخویش را به عنوان دلیل عنوان میکنند
انچه جالب است اینکه صاحبان تمام ایدوولوگی ها از ازادی و فضای ازاد واهمه دارند این ایدوولوگی میتواند اسلام باشد یا کمونیست هیچ فرقی نمیکند. انها نیازهای خود را نیازهای دیگران میدانند. تبلیغ میکنندو پافشاری و به مثالهای تاریخی و انبوه گرایشهای ایدولوگیک به خاطر نیازهای درونی! ادمها روی میاورندو اینها همه اثباتهای باور های انها به ایدوولوگی یا خدای میتواند باشد. اما بر نتابیدن ازادی بهترین سند ایمان کور میتوان باشدو این برنتابیدن ممکن است از درون خانواده یا رابطه دو نفره یا جامعه ای بزرگ و شهر و کشورمان تا یک فضای اینترنتی یک رسانه ی عمومی باشد. حتی ذره ای بر نتابیدن و تسلط خواهی بهترین نشان بر هم ریختگی ادمها و ایمان کور انهاست. بشاد که این ازادی فراهم انگاه نه مخلفت با مذهب مد روز است ! نه روی اوردن به ان !
این خانم بسیار زن شجاعی هستند. شجاعت به زور بازو و عربده کشی نیست به این است که آدم جرات زدن حرف دلش را داشته باشد. آفرین
-- فرانک ، Jul 15, 2007 در ساعت 08:20 PMموضوع جدی و حیاتی است که برای بخش بزرگی از زنان و مردان کشورمان مطرح است . هم از منظر معنوی و روحی هم بحث مالی . نگرانی از توسعه سو استفاده حکومت گران هم دین مدار هم بجا است . اینکه همسایه ها چه میگویند هم موردی از موارد است . محیط های مختلف جامعه در برخورد با این مساله واکنش های متفاوتی نشان میدهند . شناخت جامع این مطلب نیاز به بررسی هااز وضع موجود دارد . من هم به شهامت خانم پارسی آفرین میگویم . به نظر من گفته های ایشان را بیشتر بایست طرح مساله نام نهاد . نتیجه گیری نیاز به گسترش و مشارکت بیشتر هم میهنان دارد .
-- م ج ، Jul 15, 2007 در ساعت 08:20 PMنمام بحثهاي عنوان شده درباره مسئله فوق بايستي به صورت مشخص مورد بررسي قرار گيرد.
-- سعيد ، Jul 15, 2007 در ساعت 08:20 PMمخالفان صيغه را مي توان به چند دسته تقسيم بندي كرد:
آنهايي كه بيشتر خانمهارا شامل مي شود صيغه رابه عنوان تهديدي براي بناي خانواده تلقي مي كنند و مي پندارند با شكسته شدن حرمت عرفي صيغه( حرمت شرعي ندارد ظاهرا) مرداني هم كه داراي خانواده هستند به هوس صيغه كردن افتاده و درواقع هوسبازي ايشان مي تواند بنيان خانواده هارا سست تر كند.البته اين امر نامحتملي نيست ولي به خاطر داشته باشيم كه هم اينك نيز هستند مرداني كه خانواده دارند و به هوسبازي نيز مشغولند. تصور نمي شود تعداد اين مردان كه به هردليلي پايبندي مورد نظر را ندارند افزايش چشمگيري بيابد چه مذهبي و چه غير مذهبي
دسته دوم مخالفين صيغه به جنبه مادي آن اشاره دارند و آن را نوعي روسپيگري (رابطه جنسي در مقابل پول) مي دانند . اين نيز امري محتمل است اما مگر در همين روال معمول زادواج رسمي چنين معاملاتي صورت نمي گيرد؟ بدون تلاش زيادي مي توان نمونه هاي زيادي را در اين مورد يافت از مورد هايي كه پدر يا مادري در واقع امر فرزند خودرا مي فروشد(بنا به دليل مشكلات اقتصادي خانواده خود) تا مواردي كه خانواده دختر خواستگار كم درامد دختر خودرا مي رانند و اورا در بساري موارد برخلاف ميل خود به كسي مي دهند كه سرش به تنش بيرزد.
مخالفان صيغه لازم است به اين قضيه توجه داشته باشند كه همانگونه كه خانم پارسي پور اشاره كرده اند چه پاسخي مي توان به نيازهاي جنسي زنان و مرداني پيشنهاد كرد كه به هردليل نمي خواهند يا نمي توانند به يك زندگي طبق عرف رايج خانوادگي تن دهند.اين منحصر به ايران نيست در تمام دنيا روابط جنسي يا بهتر بگوئيم زناشوئي بدون ازدواج وجود دارد .مگر نه اينكه بسياري زنان و مردان در كشورهاي اروپا امريكا بدون پيوند قانوني با هم زندگي مي كنند .خوب با توجه به شرايط جامعه كنوني ما امكان اينكه مرد و زني بتوانند به اين شيوه در ايران زندگي كنند چقدر است ؟ (جدا از تمام بحثهاي شرعي و..) صيغه در واقع مي تواند فرصتي براي اينان به وجود بياورد كه بدون تحمل مجازاتهاي قانوني يا تحمل برخوردهاي نامناسب سايرين بتوانند زندگي را به شيوه دلخواه خود پيش ببرند .اتفاقا در مجموعه قوانين ساير كشورها نيز زن و مرد همخانه از يكديگر ارث نمي برند اما هردو در مقابل بچه احتمالي مسئوليت دارند.به جاي مخالفت صرف و كلي با واژه صيغه بهتر نيست تدابيري انديشيد تا با افزودن محدوديتهايي لازم به آن از بخش مثبت تر بهره گرفت. تمهيداتي مانند افزودن بخشهايي به قانون در خصوص منع مردان متاهل از صيغه قانوني ويا رسمي تر كردن خود اين عقد .
يادمان باشد اگر صيغه جايز نباشد هم مشكلاتي مانند مردان هوسباز يا مشكل فحشا وجود دارد و بسياري بدون توجه به قانوني يا شرعي بودن كاري كه مي كنند به آن مشغولند .اگر مشكلي ريشه اقتصادي يا فرهنگي دارد با درج فتواهاي كلي مانند اينكه صيغه خوب است يا بد نمي توان زندگيهاي محكوم به فنارا نجات داد.اما شايد كساني باشند كه بتوانند زندگي جديدي را آغاز كنند .مخالفان صادقانه بگويند به جاي صيغه چه راه حل واقعا عملي را براي مشكل انسانهايي كه ياد شد ارائه مي كنند.گروهي نيز هستند كه به گفته خانم پارسي پور فقط چون صيغه وجهه مذهبي دارد با آن مخالفند.مگر ازدواج اكثريت افراد جامعه ما با همين وجهه مذهبي ( شامل خواندن عقد به لسان عربي ) آغاز نمي شود. چند نفر اين عزيزان در ايران بدون خواندن عقد شرعي و قانوني زندگي خودرا آغاز نموده اند.
راه حلي بينديشيم
خوشم اومد
-- بدون نام ، Jul 15, 2007 در ساعت 08:20 PMبه قول مولانا: "خوب وردی بر زبان آورده ای / حیف سوراخ دعا گم کرده ای". من ضمن تحسین نوشته های زیبایتان، پیشنهاد می کنم که در مورد صیغه و مطالبی که در این مورد بیان فرموده اید، تجدید نظر بفرمایید این نکته را هم محض اطلاع شما و سایر خوانندگان اضافه کنم که متضاد فمینیسم در زبان های اروپایی ماچیسم machismاست و نه آن کلمه ای که شما فرموده اید. میرزا
-- Mirza ، Jul 15, 2007 در ساعت 08:20 PMمن کاملا با نظر خانم پارسی پور موافقم
-- Amir ، Jul 15, 2007 در ساعت 08:20 PMمنظورم قطعا تایید صد در صد ایشون نیست، ولی خوب ایشون خیلی واقعگرا و با شهامت در مورد این مسئله صحبت کردند. البته شاید قابل قبول برای خیلی ها نباشه، ولی مذهب ربطی به این مسائل نداره، اکثرا مشکلات ما، به دلیل نگاه هرمی ما، به مسائل خانواده است که خودش باعث، ایجاد یک تفکر منفی نسبت به نیاز های جسمانی میشه! مثال بارزشم، نسل دوم و سوم ما در اروپا هستند، که در عین ضد دین مذهب بودن، دختر هاشون، حق رابطه با دوست پسر هاشون رو تا 20 سالگی ندارند و پدر هاشون تازه بالای 20 سال هنوزم غیرتی میشند.
-- بدون نام ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMنگاه جامعه ما به نیازهای جسمانی، بدون ارتباط با هیچ چیز دیگه، کاملا منفی، حتی اگه مذهب بخواهد با صیغه و این چیزها دید رو باز کنه، بازم دو سه نسل کار داره!!!
من تا به امروز نظر مثبتی نسبت به صیغه نداشتم اما با تصویری که خانم پارسی پور از ان داد فکر میکنم جا دارد از این جنبه به قضیه نگاهی نو بیاندازم. با انکه شخصا انسانی مذهبی نیستم اما نگاه ایشان از جنبه عملی و اجتماعی ان برایم بسیار جالب بود. و در نهایت انکه به ایشان بخاطر بیان شجاعانه این نظر تبریک می گویم.
-- نادر ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMصيغه فقط مخصوص آقايان عظام است براي خلق ا... اسمش زنا است !!!
-- علي نيشابور ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMباسلام
-- مهدی ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMمن هم با نظر خانم پارسی پور موافق هستم. اساسا" صیغه جزء ابراز رضایت نیست. و در همه جای دنیا به صورت های مختلف وجود دارد. مثال آن زندگی پارتنری است که در غرب رایج است اگرچه در آن ظاهرا" صیغه خوانده نمی شود اما چارچوب های عرفی دارد که شبیه صیغه است . در آن عملا" دو نفر می توانند به طور محدود با هم زندگی کنند و همانند صیغه هر زمان که خواستند جدا شوند. صیغه بیش از آن که امری قدسی و مذهبی باشد انعکاسی از واقعیت اجتماعی است و در سایر جوامع نیز ظهور یافته است.
من به عنوان یک زن 25 ساله با نظرات خانم پارسی پور موافقم
-- س از شیراز ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMو میتونم بگم نظرات ایشون افکاری بود که همیشه من در تحلیل های ذهنیم به اون می رسیدم ولی به دلیل جو نا هماهنگ و می توان گفت راه گم کرده و کور ملت ایران نمی توانستم در جمع آنها را بیان کنم
من نمی دانم اگر یک حکومت مفتضح مبتذل دینی پر از ارعاب وو خشونت رو به مردمش تلقین می کنه در حالیکه اون دین یا نمی دونم روش یا مسلک یا هر چی اسمشو بذاریم یک برنامه مفید برای همه چی داره چرا با اون مخالفت بشه
اون هایی که می گن آدم نباید هر چی از بچگی بهش یاد مدن رو چشم و گوش بسته بپذیره من با شما موافقم البته که من باید خودم ارزش ها رو کشف و درک کنم وبه اجرا در بیارم حالا من تو جامعه ای به دنیا اومدم که اسمش ایرانه ، مردمش دینی دارن به اسم اسلام و یه سری قواعد من به عنوان یک انسان باید و باید که در مورد اونچه به من الفا می شه تحقیق کنم باید که خودم بگردم و مطالعه کنم ولی وقتی دیدم که اون مسلک خانوادگی منافاتی با ارزش های انسانی پذیرفته شده نداره چرا باید بی خودی خودمو خسته کنم و بگم نه من میمون نیستم من خودم فکر دارم . بله که من فکر دارم شعور دارم .من به ارزش ها و قواعدی رسیدم که با مذهب منافاتی نداره چه بهتر که براش چاروب ها و قراردادهایی رو بپذیرم تا با بررسی چرایی و چگونگی اون قرارداد ها با ز هم به رازها و ارزشهای دیگر انسانی پی ببرم
.مثلا در مورد صیغه من نمی دونم مگه در همه جای دنیا زن مرد با هم رابطه از هر نوعی ندارند مگه به قولی رابطه بازو سکس ازاد و گروهی ندارن چرا چرا و چرا ما باید با پیزی مقابلاه کنیم که همه دنیا با نام های دیگر و قواعد دیگر بنا به نیاز بشری اونو اجرا می کنند ؟فقط به این دلیل که مذهب گفته؟ آیا این رابطه انسانی بهتر نیست در چارچوب محکمخ پسندی باشه که در صورت لزم هر یک از طرفین بتونه از حق خودش در محکمه مشروع دفاع کنه؟
گناه عرف رو گردن دین نندازیم و بپذیریم که ما هم مثل همه مردم دنیا چه با مذهب چه بی مذهب قوانینی داریم که اتفاقا هدف و فکر پشتشه و با توجه به نیاز های بشری طراحی شده حالا یا اتفاقی یا با برنامه و الهی
من یکی که با این مساله مشکلی ندارم
چون خودن فعل و انفعالات درونیم و در نیاز به یک مرد احساس کردم بارها و بارها
در مورد دو نفر که ازدواج دائم دارند وضع فرق می کنه و باید بیشتر توجه بشه ولی در مورد کسانی که شریکی ندارند جامعه باید بپذیره که دونفر می تونند رابطه آزاد یا در قالب مذهب داشته باشند
بله مردان هم برای صیغه کردن و هوو آوردن شیرتر میشن
ولی اون های که اهلشن این کار و در هر شرایطی چه پنهان و چه آشکار می کنند
مثل تمام مردای دنیااین مسئله همیشه وجود دارد ، چند همسری چه احساسی و چه رسمی پدیده ای استه که باید از نظر روانشناسی خیانت و سایر موارد وابسته بررسی بشه
این صیغه و روابط آزاد اگر از الان در عرف پذیرفته بشه شاید 50 سال دیگه مشکات و نواقصش برطرف بشه و این نیازمهم بشری هم حل بشهبله من با کمک هزینه و بیمه هم موافقم
ولی حتمه همون کسی هم که اینو گفته می دونه که وقتی آدم از نظر جنسی ارضا بشه مشکلات رو راحت تر درک می کنه و فاجعه ها رو شاید با غم کمتری پشت سر بذاره
به امیدشَادی همتون
پیروز باشید
خانم پاسی پور خود و نوشته هاتون رو دوست دارمبی شک که در تاریخ ما پاینده اید
۱. اگه قراره که فرهنگ عوض یشه، طوری که مردم صیغه شدن مکرر زنان مطلقه رو قبول بکنند، بهتر نیست که فرهنگ اصلا جوری عوض بشه که مردم و فرزندان اون زنان ازدواج دایم دوباره اونها رو قبول بکنند؟
۲. اگه فرهنگ جوری عوض یشه که مردم صیغه شدن مکرر زنان مطلقه رو قبول بکنند، و قبح این کار از بین بره، آیا زنان متاهل وسوسه وتشویق به طلاق نخواهند شد؟
۳. کی گفته که "زن تنهایی با سه بچه نمیتواند رابطهی ابدی با کسی داشته باشد، کسی نمیآید با او این رابطه را درست کند." کی گفته که هیچ مردی حاضر به ازدواج با زنی که ۲-۳ تا بچه داره نمیشه؟! خیلی مرد ها حاضر به این کار میشن، اگه زن بتونه طعم عشق رو به مرد بچشونه.
۴. رابطه موقت و صیغه فقط لذت محض نیست. میدونید که چقدر مشکلات روحی و روانی و عصبی ممکنه در زن یا مرد به وجود بیاره؟ و چقدر ممکنه باعث شیوع بیماری های جسمی بشه؟
به نظر من حرف های خانم پارسی پور ساده انگاری محضه. هم از بعد فردی و هم از بعد جامعه شناسی.
-- مسافر ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMمن نظر شما را قبول دارم و به عنوان یک زن ایرانی معتقد هستم توجه به این مسئله تامین یکی از نیاز های زن ایرانی می تواند باشد و اگر چه مسائل مهم دیگری هم وجود دارد که که زن ایرانی با آن دست به گریبان است که آنها هم نیاز به توجه و برنامه ریزی دارد . در حالی که در غرب این ازدواج موقت بدون هیچ ضابطه ای صورت می گیرد و هیچ مسئولیتی را برای طرفین بوجود نمی اورد .
-- m-s ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMکلاه شرعی برای هر کاری درست کردن!!
-- لیلی ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMشما اگه نیاز جنسی داری حتما برای براورده کردنش باید از راه مذهب وارد بشی؟گفتن چند تا کلمه کاری رو از حرم به حلال تبدیل میکنه؟
خیلی جالبه که ادعای روشن فکری کردن ماها گوش فلک رو کر میکنه اما برای ابتدایی ترین امور زندگی باید دور برگردون بزنیو به 1400 سال قبل.
خود زنها هستن که با این طرز رفتار و تفکر به مردها اجازه میدن که باهاشون چنین رفتاری کنن.....
کاش به جایی برسیم که برای مطرح کردن خودمون دسس به هر کاری نزنیم و هر چیزی نگیم...
خانم پارسی پور از صراحت و شجاعتت ممنونم. در خارج از کشور هم هر که رفته همرنگ جماعت شده . اما شما نشده اید. خوشم می آید که مثل بقیه حرف نمی زنید. مطمئن باشید که هستند ایرانیان آزادی خواهی که نه این طرفی هستند و نه آن طرفی اما حرف حق را خوب تشخیص می دهند.
-- شیرین ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMبازه هم آفرین به شما که مردمتان را خوب درک کرده اید.
احسنت. بسياري از خانمها و آقايان روشنفکر ما که در برج عاج نشسته اند براي مردم نسخه هايي مي پيچند که به درد خودشان مي خورد اما خانم پارسي پور در برج عاج نبوده و خودش زندگي مردم عادي و سختي هاي خانمها را تجربه کرده بخاطر همين هم واقع بين هست و مي گويد صيغه براي بخشي از زنان مفيد است. البته نه براي هر زن و مردي. افرين به واقع بيني ايشان
-- مهسا ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMمرا يادسنگي بر گوري جلال انداختي
-- SIDG ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMآفرين
در جامعه زن ستيز ايراني ، فرقي نمي كند چه صيغه شويم و چه بطور آزاد با مردي رابطه داشته باشيم در هر حال بايد رابطه پنهاني باشد. شايد چيزي كه خانم پارسي پور مي گويند تا حدي درست باشد زنان بسياري داريم كه پايبند دين هستند و داشتن رابطه جنسي خارج از حيطه ديني برايشان گناه بزرگي است. اما اتفاقي در ايران افتاده و آن كه زنان بيوه بسياري هستند كه رابطه خصوصي شان را از همه كس پنهان مي كنند. صيغه شدن و دوست مرد داشتن در هر دو حال يعني فاحشه گي . مرز بين همخوابگي، فاحشگي، عشق ورزي هرگز در ايران روشن نبوده. هر رابطه اي بجز ازدواج در ايران به نوعي فاحشگي فروكاهيده مي شود. در ايران فقط مي توان ازدواج كرد.
-- تهمينه ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMzendegie har kasi faghat male khode oost va baesti ke hamishe be yad dashte bashim ke bare digari zaide nakhahaim shod,pas baesti ke zendegi konim.
-- a.j ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMدر جامعهء ما هنوز روابط جنسی یک مشکل اساسی است و این نیاز انسانی برای بخش بسیار بزرگی از جامعه ناشناخته مانده است. متاسفانه گروهی از زنان و مردان که در جوامع آزاد اروپایی و آمریکایی زندگی می کنند فراموش کرده اند که ایران کجاست و چه چهارچوبی از نظر اجتماعی و اخلاقی آن جامعه را در بر گرفته است متاسفانه چشممان را بسته ایم و نمی خواهیم بپذیریم که مذهب فقط رژیم حاکم بر ایران نیست مذهب تک تک مردمانی هستند که هرروز از کنارمان رد می شوند با تسبیحی که در دست دارند و یا نذرها یی که می کنند همان همسایه که شما را دیشب پای سفرهء ابوالفضلش دعوت کرده بود و یا همان خاله جون که برایت پلوی نذری آورد و یا شاید خود تو که برای من شلهزرد فرستاده بودی!!!
-- آفرودیت ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMکمی به خودمان بیاییم بعد می توانیم حرفهای خانم پارسی پور را بهتر بفهمیم.
اینکه من حتی در خارج از ایران باید روابط خودم را حتی از جامعهء ایرانی مقیم خارج پنهان کنم چیز غریبی نیست!!! به دامنهای چاکدار و شلوارهای کوتاه نگاه نکنید به اینکه آقایان در اینجا ریش و سبیل که ندارند هیچ و زیر ابرو هم بر می دارند نگاه نکنید اینها هنوز وقتی می خواهند همسری اتنتخاب کنند دنبال باکره می گردند و زنها هم بدتر مدام با حس گناه خودشان دست و پنجه نرم می کنند و همه می دانند چرا!!
من بسیار خوشحالم که بگویم خانم پارسی پور شما زنی با شهامت هستید و من افتخار می کنم که بالاخره زنانی از آن جامعهء پوسیده بلند می شوند و با غرشی صدای خفه شدهء زن ایرانی را به بیرون انتقال می دهند.
آری شما راست می گویید و من با شما کاملن موافقم ما زنان باید به خواستهای خودمان واقف شویم و آنها را عنوان کنیم من اگر منتظر کسی بمانم که بیاید و ما عاشق هم بشویم و بعد با هم پیر شویم امروزه واقعن جک است برای من کافیست که از مردی خوشم بیاید با او هستم تا وقتی هر دو بخواهیم چون خوشبختانه اینجا جامعه آزاد است و خوشبختانه شهامت ایستادگی در مقابل هموطنان مدرن را هم دارم ولی اگر ایران بودم بدانید که برای آسودگی خاطر نه برای اینکه شرع می گوید خیر فقط برای ترس از مزاحمتهای همسایه و اقوام حتمن صیغه می کردم و اگر هم لازم باشد 4 بار در سال!!! نگاهی به دور و برتان بیاندازید می بینید که دوستی ها چه مدت دوام دارند من فکر کنم از یکماه شروع می شه و در بهترین و خوشبینانه ترین مورد ها حداکثر یکسال پس بیایید خودمان را گول نزنیم.
آفردیت
من از روي مد ضد مذهب نيستم. اما خانم پارسي پور هم بي تحقيق دارند نظريه صادر مي كنند.
اين عرفي كه در جامعه ما وجود دارد روي پايه هاي مذهبي شكل گرفته است. خانم پارسي پور مي خواهند هم مردم از سنت در آيند و هم مذهب سنتي حفظ شود. اين دو با هم نمي خواند.
اگر امروز برخي با جان و دل با اسلام به مخالفت برخواسته اند نه از روي مد است و نه يك كوته بيني بلكه انقلاب اسلامي باعث شد تا دوباره روشنفكران ما به سراغ منابع اصيل اسلامي بروند و متوجه اشكالات اساسي آن بشوند.
خانم پارسي پور شايد فكر مي كنند مذهب اسلام با وجود كتاب خشونت ساز و مردسالار خود يعني قرآن و سنت عقب مانده و خرافي مي تواند همين طوري مفتي مفتي تبديل به پروتستانيسم شود.
كاش ايشان براي يك جريان كوتاه مدت يك كار بزرگ ر ا ضربه نمي زدند و همدلانه مي گفتند كه اين عرف و سنت بدبين به زن در جامعه ما در كجا پايه دارد. در قرآن و سنت و احاديث اسلامي. مطمئنا بخش قابل توجهي مربوط به اين عوامل مذهبي است.
-- بدون نام ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMبرخي دوستان هم كه از روي مد ضد مذهب جلوه مي دهند ولي در دل به خداي بيرحم اسلام ارادت دارند و به امامان زنبار شيعه متوسل مي شوند - مي گويند عجب شجاعتي دارد اين خانم. اين شجاعت نيست- اين يك تكنوازي مغرورانه و بي انديشه است كه تنها باعث پايداري همان سنتهاي اشتباه مي شود. من مطمئن هستم خانم پارسي پور حتي خوب نمي دانند كه ازدواج در اسلام چه شاني براي زن قائل است. ايشان بايد از نام پارسي خود خجالت بكشد كه وسط دعوا ملت با مذهب به نفع سنتهاي شيعي راي ميدهند.
ايشان كه با جرات خودارضائي را فرياد زدند كاش تا رسيدن ما به يك شعور مدرن اجتماعي همان را فقط ادامه مي داد.
در پايان بايد بگويم تمام دخترها و پسرها را درك مي كنم چون خودم يكي از آنان هستم اما باور كنيد تا سنتها بر ذهن مردم جامعه حكم مي رانند آزادي واقعي و زندگي بهتري نخواهيم داشت.
فراتر از اينكه شهرنوش پارسي پور چه مي گويد و اينكه او فعلا شهرتش را مديون فريادهاي سكسيش است بايد به نكته اي دقت كنيم.
-- بدون نام ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMپارسي پور يك چيز را فرياد مي زند و آنهم احترام به تمايلات جنسي بخصوص در مورد زنان است و اين در جامعه مرد سالار ما لازم است.
اما نكته اصلي اين است كه او عقده هاي فروخورده جنسي اش را بيرون مي ريزد و نه اينكه حقيقتا تعقل بورزد. البته ايشان مي بخشند ولي اين واقعيت است. جالب اينكه در جامعه بسته ايران تقريبا همه چنين عقده هايي دارند ولي مجال و آزادي نمي يابند كه بگويند و يا به خود اجازه نمي دهند.
بايد دانست كه عقده هاي فروخورده در جاهاي ديگر سر باز مي كند و اين دردناك است.
بايد سريعتر جامعه جنسي مان را باز كنيم تا عقده هايي اينچنين سر از جاهاي ديگر در نياورد و آزادي هاي ديگر را نيز سركوب ننمايد. اين حركت بايد با انديشه باشد. هر چند سكس انديشه نمي شناسد اما طرح ريزي آن بايد منطقي باشد.
متاسفانه خانم پارسي پور تنها به قسمت اول يعني مطرح كردن سكس مي پردازد و قسمت دوم يعني طرح منطقي را فراموش مي كند.
همانطور كه دوست ارجمند مهران گفت - تاييد صيغه كه از اختراعات آخوندهاي شيعه است يعني تاييد آخوندها. زيرا همانگونه كه دوستمان گفت عامل اجراي صيغه و شرعي كردن آن همين ها بودند. وقتي شما راه نفوذ را برايشان چنين در امور خصوصي باز كنيد ديگر كسي جلودارشان نيست.
خواهشمندم يكي اين حرفها را به اين خانم آزاده و نترس برساند كه زين پس در كنار فرياد - انديشه نيز بورزد.
Ms. Parsi Pour,
-- بدون نام ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMThank you for speaking your mind; in a traditional society like Iran, Sigheh in some cases can be the only solution. I think this is true, until the fabric of the society changes.
Amir
an che ke shakhsiyate zan o mard, raa be shaayesteti besaazad. va baa tanaasob, bayaan konad, ravaast
-- mehr_niya@hotmail.com ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMan che ke shakhsiyate zan o mard, raa be shaayesteti besaazad. va baa tanaasob, bayaan konad, ravaast
-- mehr ، Jul 16, 2007 در ساعت 08:20 PMباحالی قضیه اینه که چون خانم پارسی پور از صیغه دفاع کردن پس صیغه مثبته. ولی اگه یه آدم سنتی میگفت اینو همه بهش بد و بیراه میگفتن. بعد من فکر میکنم اون خانوم مذهبیه که نیاز داره میره صیغه میشه همین الانش هم این کار رو میکنه و این جز یه سنت قدیمی توی یکسری از شهرهای سنتی هست. ولی ما داریم درباره زنان مدرن حرف میزنیم و به دنبال راه حلهای مدرن برای مشکلات زنان امروزی. ولله آدمهای سنتی که روشهای سنتیشون رو دارن و بهش عمل هم میکنند.
-- لیلا ، Jul 17, 2007 در ساعت 08:20 PMAafarin be shoma khaanom
-- بدون نام ، Jul 17, 2007 در ساعت 08:20 PMبسیار بسیار متاسفم شدم از اینکه مشاهده کردم سطح تفکر روشنفکری از جامعه ما بدین سطح است که با دید "شخصی" به مسائل بنگرد.
-- سیاوش ، Jul 17, 2007 در ساعت 08:20 PMصیغه چیزی بجز فحشا رسمی نیست که علاوه بر آن بقول مهران:"یک مقوله مذهبی است و متولی دارد. متولی آن هم آخوند است و وقتی این را پذیرفتی باید دیگر دخالت های آخوند در زندگی خصوصی و اجتماعی را هم بپذیری" .
سوال من از خانم پارسی پور که تاکنون بنده گمان به روشن اندیشی ایشان داشتم این است که : آیا تمام نظام های اجتماعی که مشکلاتی از این دست را برای خود تقریبا یا کاملا "حل"کرده اند آیا به چنین روشهای عقب مانده ای متوسل شده اند ؟
آیا حتی همین کشورهای اسلامی که مذهب تشیع در آنها یا وجود ندارد یا در اقلیت هستند ، مشکلات سکس خود را بدین صورت حل کرده اند و با رنگ تقدس زدن به مسئله ای کاملا انسانی ، سعی در حل آن با استفاده از شریعت و مذهب دارند ؟
تاسف برای ملتی باید خورد که هنوز از چارچوب ایدئولوژیهای قرون گذشته خارج نشده و سعی در پیدا کردن راه حلهای خود در توبره کهنه و مندرس "سنت" می باشد .
اگر با تمام نظرات مارکس مخالف باشم اما این یکی بدجوری به دلم میشینه :
"حماقت انسانها دین رو بوجود آورد ، دین حماقت انسان رو جاودانه کرد .. "
tan forushie eslami????kheili khande daar o maskharast....
-- بدون نام ، Jul 17, 2007 در ساعت 08:20 PMبه نظر من بحث سر صیقه نیست.بحث اینه که همیشه زن با تمام خواست هاش سانسور شده .ازطرف خودش انکار شده تقبیح شده یک روز زن ایرانی باید بفهمه که خیلی چیزها طبیعیه و زن هم محقه.کی می تونه منکر این قضیه بشه که زنها راحتتر هم را می درند؟وقتی دوستان اسم گفته های خانم پارسی پور را خودفروشی اسلامی میگذارن متاسف می شوم که ایا فهم این خیلی سخته که زن زنه نه موجودی مقدس و بی نیاز وزیبا!!!
-- بدون نام ، Sep 3, 2007 در ساعت 08:20 PM