رادیو زمانه > خارج از سیاست > گزارش > خرمشهر؛ یک شهر توریستی ترکشخورده | ||
خرمشهر؛ یک شهر توریستی ترکشخوردهآزاده اسدیخیلی از هم نسلهای ما از آزادی خرمشهر در سومین روز خردادماه، شادی و شور مردم و شیرینی پخشکردن در خیابانها یادمان هست. با اینکه صدای آژیر و اعلام وضعیت قرمز را فراموش نکرده بودیم و با اینکه پدران و مادرانمان خسته از اخبار نابودی وحمله هوایی بودند، از خوشحالی آزادی خرمشهر، آن روز اشک میریختند و به عابر پیاده و سواره تبریک میگفتند.
از او می پرسم بین خرمشهری که سال ۷۲رفته وخرمشهری که سال ۸۶ دیده، چه تفاوتی وجود داشته؟ او می گوید بخش زیادی از کسانی که در خرمشهر زندگی می کنند، جمعیت اصلی خرمشهر قبل از جنگ نیستند "فکر میکنم حتی نصف آن جمعیت هم نیست و حتی کسی که اهل آنجا هم نباشد، متوجه میشود شهر خلوتیست و التهاب یک شهر را ندارد." یکی از مظاهر جنگ در خرمشهر در حال حاضر گردشگری جنگی است.هر سال تعداد زیادی از مردم برای بازدید از مناطق جنگی راهی خرمشهر می شوند؛ این یعنی توریست و ورود توریست می تواند منبع کسب درامد برای مردم باشد. از این گردشگری جنگ چه سودی به مردم می رسد؟ هیچ سودی، چون مردم در این گردشگریهای هیچ نقشی ندارند.شرکتهای زیادی که مربوط به خود سپاه هستند، کاروان راهیان نور یا کاروانهای زیارتی را به خرمشهر میآوردند . قسمت اعظم این گردشگری دست مردم غیربومی این منطقه است که اختیار اروند کنار و شلمچه و موزهجنگ خرمشهر را در دست دارند. تعدادی از ارگانهای بومی با آنها همکاری میکنند، ولی نه آن همکاری که مثلا برای منطقه سودآور یا اشتغالزا باشد. مثلا حدود یک یا دوماه که این کاروان ها میآیند آنجا در ایام نوروز و اسفندماه، ازمدارس یا مراکز در شهر که برای اسکان مناسب نیستند،استفاده میکنند. ولی هزینهها و مخارج عمده توی جیب خودشان میرود. در واقع سپاه یک منطقهای میآید اینجا برای زائرانش هماهنگی می کند وهمه وسایل رفاهی را از استان خودشان میآورند .از دید مردم بومی هم این بازدید ها فایدهای برای شهر ندارد، حتی شاید ضایعات داشته باشد. چون به هرحال مسافرینی که خیلی تعدادشان هم زیاد است هرساله میآیند و میروند، ولی میبینیم سود و توسعهای برای این شهر ندارد. این گردشگران جنگی در سطح شهر هم گردشی دارند و میتوانند چگونگی سطح توسعهی شهر را ببینند؟ بله، متوجه میشوند. خیلیها میآیند میبینند. مثلا از ساحل رودخانه استفاده میکنند یا چادر میزنند ، یا فقط یک روز میمانند و اسکان پیدا نمیکنند و برمیگردند. او که روزهای زیادی را برای عکاسی از ضایعات جنگ در خرمشهر گذرانده،می گوید فقط یک بار در سالروز آزادی این شهر،در آنجا به سر می برده اما تصورش از جشن ملی بین مردم،کاملا تغییر کرده:" ارگان های نظامی و حکومتی برنامههایی داشتند، ولی من ندیدم مردم مشارکت در این برنامه ها مشارکت داشته باشند . در حقیقت توسعهای که باید بعد از جنگ به خرمشهر میدادند انجام نشده و مردم این را درک می کنند. وقتی ادارهی مناطقی مثل شلمچه یا موزهی جنگ دست خود خرمشهریها نیست،وقتی بسیاری از نیروهای کارخانه ها وشرکت های موجود در شهر غیربومی ها هستند و این شهر، مکانی شده برای اشتغالزایی نیروهایی که از جاهای دیگر بیایند و آنجا مشغول بهکار بشوند، دلخوشی برای مردم نمیماند. خرمشهر جایی شده که بهرحال بودجههایی را به آن اختصاص می دهند اما عده خاصی از آن سود می برند. بسیاری از مردم از خرمشهر مهاجرت کردند به همین دلیل و خیلی از آدمهای اصیل خرمشهری دیگر آنجا نیستند. " زنان خرمشهر بیشتر ضربه خوردند وقتی می پرسم چرا زنان خرمشهر را برای عکاسی انتخاب کردی،می گوید:"جنگیدن کار مردهاست. ما در جبهه خیلی کم حضور زنها را میبینیم، حضوری مشابه مردان. اما جنگ تبعاتی که برای زنها دارد خیلی بیشتر از تبعاتیست که مردها دارد. سالهاست جنگ تمام شده، اما در نهایت خانوادههایی وجود دارند که شوهر یا پسر ندارند، بچههاشان همچنان پاهایشان میرود روی مین و از بین میروند ." امرار معاش زنان خرمشهربعد از جنگ چطور است؟ |
نظرهای خوانندگان
خرمشهر، شهريست كه «توري» پردههاياش نيز بهغارت رفته...
-- ح.ش ، May 26, 2007 در ساعت 05:31 PM