رادیو زمانه > خارج از سیاست > نویسندگان > «نوروز؛ کلیشهای که دوست ندارم» | ||
«نوروز؛ کلیشهای که دوست ندارم»آزاده اسدیگپ رادیو زمانه با رضا قاسمی را در مورد نوروز از اینجا بشنوید.
رضا قاسمی در ایران با کتاب پرفروش «همنوایی شبانه ارکستر چوبها»شهرت عام و خاص پیدا کرد. در حالیکه پیش از این کتاب، یعنی در سالهای حضورش در ایران، کارگردان تاتر، نمایشنامهنویس و سهتار نوازی بود که بر کارش تسلط داشت. رضا قاسمی آدمی معمولی نیست که بشود با او رفت داخل استودیو و ساعتها در مورد موضوعی بحث کرد. میگوید محیط استودیو، و زمان محدودش، برای گفتوگو آزارش میدهد و نمیتواند خودش باشد. چرا قبرستان را به نوروز میچسبانید؟ ـ «چون در هر دو آنها یکجور رفتار جمعی و کلیشهای وجود دارد و دیگر از حالت شخصی و فردیاش جدا می شود. و تمام سرمایهی من فردیت من است». قاسمی میگوید: یکی از مشکلاتش، دراین روزها، جواب دادن به تبریکهای مختلف سال جدید است؛ و این که دلش میخواهد جوابش به این تبریکات کلیشهای نباشد. میگوید: «اصلا بد نیست این نوع آیینهای شاد را داشته باشیم. و مسلما نوروز مراسمی شاد است. ای کاش، بهجای این همه مراسم عزاداری، چنین مراسمی وجود داشت؛ چرا که این روزهای خاص به مردم فرصت میدهد از ریتم معمولی بیرون بیایند و شکل روزمرهی زندگیشان در هم بریزد». با همه اینها، او میتواند بهتنهایی و بهعنوان یک فرد مستقل، ریتم معمول زندگی را برای خودش بشکند و نیازی به چنین مراسمی، که تبدیل به کلیشه شده، ندارد و لازم نیست با جمع همراه شود و حتا پای هفتسین بنشیند. این کار سادهای نیست؛ چون بهشدت احساس تنهایی و بیپناهی میکند و باید بلد باشد به این تنهایی جواب دهد و او این روش را یاد گرفته است. چند سال است فهمیدید نوروز را دوست ندارید؟ ـ «خیلی سال ... خیلی... حتی ازدواجم هم مثل بقیه رسمی نبود. رفتیم محضر، عقد کردیم و بعد رفتیم سینما فیلم دیدیم! چون نفرت داشتم وارد بازی جمعی شوم و نقشی را بازی کنم که داماد بازی میکند. به هر حال، تنها ثروت من فردیت من است و نمیخواهم آن را در بازیهای جمعی نابود کنم». قاسمی میگوید: «ادعایی ندارم که حق با من است و درست فکر میکنم. اما وقتی میدانم ریشهی این آیینها و مراسم از کجاست، نمیتوانم با واقعیتها روبهرو نشوم و خودم را فریب دهم". اما رضا قاسمی با این دیدگاه، امسال چطور میخواهد جواب تبریکاتی را بدهد که سال نو را به او تبریک میگویند؟ ـ «باید جواب مؤدبانهای پیدا کنم که من هم در شادی آنها شریک باشم؛ اما به نوع خودم تا فردیتم لگدمال جمعیت نشود». |