رادیو زمانه > خارج از سیاست > گزارش > خیلی هم به در باغ سبز مالزی دل نباید خوش داشت | ||
خیلی هم به در باغ سبز مالزی دل نباید خوش داشتاردوان روزبهa.roozbeh@radiozamaneh.comشما از این جا بلیت رو بگیرید راست برید فرودگاه. فردا صبح هم زیر برجای دوقلوی کوالالامپور که عکس یادگاری میگیرین یاد ما هم باشیم. این درست عین جملهای کارمند آژانس مسافرتی بود که رفته بودم ازش بلیت بگیرم، او این حرف ها را به یک پسر جوان بیستویکی دوساله و همراهش میزد. جوانک سوال میکرد: «ویزا را چه کنیم؟» که کارمند آژانس به شوخی و کمی لودهگی میگفت: «خودمون براتون حلش کردیم. تو فرودگاه از شما ویزا نمیخوان.»
در زبان مالایی «سلامت دتانگ» یعنی خوش آمدید، یا همان ول کام انگلیسیها. این روزها موج ایرانیها است که به کشور مالزی سرازیر میشود. برخی میگویند نسبت به سالهای قبل رشد مهاجرت ایرانی ها به مالزی نسبت منفی داشته است، اما به هر حال وقتی در بازار و محلههای مختلف توریستی گردشی کنید میفهمید که هنوز علی رغم فرض این کاهش، ایرانیهای زیادی در مالزی در حال گشت و گذارند. کافی است در گوگل با کلمات مهاجرت و مالزی یک جستجو کنید تا ببینید چه خبر است. صدها شرکت که وعده سریعترین اقدام را برای مهاجرت شما به این کشور میدهند، آماده ارایه خدمات هستند. البته بهتر است برای آنکه پای درد و دل آنهایی که با امید به این خدمات راهی مالزی شدهاند بنشینیم به فکر تهیه گزارشی جدا باشیم. اقامت ده ساله با عنوان مالزی خانه دوم. تحصیل در دانشگاههای این کشور، کالجهای زبان و ثبت شرکت و چند راه دیگر که همه میتوانند به راحتی فرصت این را ایجاد کنند که ایرانیها مقیم مالزی شوند. البته کسی از عاقبت کار خبر ندارد. ثبت شرکت میکنید و فقط مهم است که بیایید. اما بعد از دوسال با مالیات و بدهیهای دولتی و غیره نمیتوانید دیگر در این کشور زندگی کنید و به آب خوردن میروید در لیست سیاه مالیاتی و لابد اگر چند جا وامی را هم تضمین کرده باشید و یا کارهای مالی از این دست و یا حتا شریک مالزیاییتان دست گلی به آب داده باشد در لیست سیاه بانک مرکزی یا «ناگارا بانک» هم خواهید رفت. این یعنی زندگی بین المللی هم تعطیل. البته در حالی که برایتان از آمدن به این ولایت در ایران با آب و تاب تعریف میکنند، هیچکدام را به شما نخواهند گفت. همانطوری که شرکتهایی که کار دانشجویی میکنند در مورد سطح پایین بسیاری از دانشگاههای اینجا صحبتی با مردم نمیکنند و بیشتر به تجارت دانشجو می اندیشند. اما به قول دوستی میگفت حکایت اقامت ایرانی ها در مالزی حکایت «قربون بند کیفتم تا پول داری رفیقتم» است. هزینههای ایاب و ذهاب، که اینک با افزایش بیست درصدی بهای تاکسی و گران شدن بنزین رو به افزایش گذاشته است. تحصیل در مدرسههای بینالمللی، خورد و خوراک و همچنین هزینههای ثبت شرکت برای اقامت که در حدود بیست هزار رینگیت (حدود شش میلیون تومان) است و بسیاری از ایرانیهای مقیم از این طریق از عاقبتاش بیخبرند از جمله مواردی است که در هیچ یک از آگهی های تبلیغاتی شرکتهایی که شما را میخواهند برای آمدن به مالزی وسوسه کنند، نمیبینید. اما در هر صورتی نباید فراموش کرد. فارغ از این تبلیغات مالزی آمدن این روزها از کیش رفتن آسانتر است. مالزی جزو معدود کشورهایی است که بدون سخت گیری برای ایرانیها ویزای حین ورود صادر میکند و به راحتی آنان میتوانند در این کشور بدون هیچ دردسری سه ماه بمانند. بسیاری هم برای گردش میآیند اما بعد از این که برخی فرصت ها را در این جا میبیند، با یکی از روشهایی که در بالا ذکرش رفت ممکن است سعی در گرفتن اقامت کنند. به قول یکی از شرکتهای سرویس دهنده اقامت: «در نهایت اگر پشت همه درهای بسته بمانند، در کلاسهای آموزش زبان بریتیش کانسیل ثبتنام میکنند و ویزا میگیرند.» به هر حال هزینهها علیرغم این که چندان هم پایین نیست اما نسبت به کشورهای اروپایی و آمریکایی به هر حال کمتر است و از سویی دیگر امکان سریع دسترسی به تحصیل و هم چنین شرایط اجتماعی از جمله دلایل رشد مهاجرت به این کشور است. از او در مورد ایرانیهای مقیم مالزی می پرسم: «من با ایرانیان مالزی برخورد زیادی ندارم اما فکر میکنم اگر قشر دانشجو را جدا کنیم بقیه کسانی که به اینجا میآیند از وضعیت حال حاضر ایران ناراضی بودند و مجبور شدند اینجا را انتخاب کنند، که میتوان مهمترین علت آن را هم مسلمان بودن این کشور قلمداد کرد. در مالزی بدلیل اینکه تا سه ماه مسافران ایرانی میتوانند از ویزای توریستی استفاده کنند مشکلی برای آمدن وجود ندارد و البته برای بعد از آن هم با ثبتنام در یکی از موسسات زبان میتوان ویزای یکساله گرفت.» در این کشور امنیت برای شهروندان مالایی و گردشگران غیر خاورمیانه ای بالا است چرا دولت این کشور بنابر حفظ در آمد خود از محل توریسم سعی می کند این امنیت را تامین کند. اما برای ایرانیها و برخی کشور های خاورمیانه این قضیه شکل دیگری دارد. به یاد دارم روزی برای تهیه یک گزارش به اداره پلیس رفته بودم. در آن جا با یک سارق که در محله پر رفت امد ایرانی ها در کوالالامپور که «آمپنگ» خوانده میشود، دستگیر شده بود صحبت کردم. میگفت که همیشه ایرانی ها را نشان میکند. چرا که ایرانی ها از سوی دولتشان حمایت نمیشوند و از طرفی دیگر چون ایرانیها در هیچ بانک بینالمللی نمیتوانند حساب داشته باشند معمول پول نقد در سفر با خودشان جابجا میکنند. پلیس این کشور نیز اگرچه برخورید مناسب با همه گردشگران دارد اما بارها دیده شده است که پلیس از ایرانیان خواسته است که از پرونده و پیگیریاش چشم پوشی کنند. یادتان باشد چشماندازی که شرکتهای مهاجرتی نشان میدهند چیز دیگری است. در این ارتباط با مدیر یکی از شرکتهای مهاجرتی در کوالالامپور صحبت کردم. از او پرسیدم: شما که زمینه مهاجرت فعالیت میکنید تا ایرانیان به مالزی بیایند و وعدههایی به آنها میدهید، آیا واقعا در مالزی چنین چیزهایی هست؟ شما به ایرانیهایی که قصد سفر به این جا را دارند چه میگویید؟ بعضی از شرکتها تبلیغات وسوسهانگیزی دارند. در مالزی قیمت ماشین خیلی ارزان است و هزینه تحصیل پایین است و با نصف قیمت ایران میتوانید خانه بخرید. به نظر شما این اتفاقات در اینجا روی میدهد؟ شما در ماه چند نفر ایرانی را به اینجا میآورید؟ کسی را هم به این جا آوردهاید که مالزی را نپسندیده باشد و برگردد؟ در باب مهاجرت هم به نظر می رسد وضعیت نشان داده شده با آنچه وجود دارد کمی متفاوت است. خانه دوم طرحی است که طی آن یک شهروند خارجی با سرمایهگذاری در قالب خرید ملک و یا از این دست اقامتی ده ساله بگیرد اما اقامتی که برای کار کردن محدودیت هایی را دارد و در عمل یک خارجی می آید و ده سال در این کشور پول تزریق میکند و می رود. دولت مالزی به تازهگی تغییراتی را در قوانین اقامت خانه دوم داده است که به صورت مشروط فرصت هایی را برای عضویت در هیات مدیره شرکتها و یا کار محدود به مقیمهای خانه دوم میدهد، اما این هم از مواردی است که به کمتر کسی در زمان پیشنهاد این نوع اقامت گفته می شود. اما روند رو به رشد ایرانیهایی که به قول برخی بدون هدف پای بر این کشور می گذارند و بیش از چند سال در این کشور زندگی میکنند، باعث نگرانیهایی نیز شده است. به تازهگی تیتر یکی از روزنامههای این کشور این بود: چشمها به سوی ایرانیان! این حضور بی هدف را برخی از مسوولان سفارت ایران ناشی از تبلیغات نادرست شرکتها میدانند. سید حمید نور کنسول سابق سفارت ایران در کوالالامپور حضور بیاندازه و بیهدف برخی ایرانیها را ناشی از تبلغیات نادرست شرکتهایی میداند که مردم را به آمدن به این کشور تحریک میکنند. |
نظرهای خوانندگان
موضوع خوبی بود ولی اشکالات املایی زیادی داشت
-- david ، Sep 7, 2009 در ساعت 05:33 AMبا سلام بنده مقیم مالزی هستم و به نظر من واقعیات اینجا بسیار بدتر می باشد.امنیت بسیار پایین,فرهنگ ضعیف و نوع برخورد دولت با ایرانیان از واقعیات اینجاست,سطح زبان پایین استادان دانشگاه ,عدم روحیه نقد پذیری وتبعیض بین خارجی و مالایی بارز است.هنوز مردم با دست غذا میخورند و آروغ زدن عیب نیست ولی دکور مالزی بسیار زیباست وهمه را فریب میدهد.
-- mahmoud ، Sep 7, 2009 در ساعت 05:33 AMدر مورد دانشگاه نیز آسان ترین بخش کار به مالایی داده میشود وسخت ترین به خارجی.اکثر استادها درسیستم انگلستان درس میخوانند که فارغ التحصیلی آسان تر از سایرسایر کشورهاست و سواددانشجویان ایرانی بالاتر
است.اینجاژاپن کره جنوبی ویااسترالیا نیست.
فکر کنم جناب نور کنسول محترم ایران درمالزی اینو فراموش کردن که عرض کنند متاسفانه ایرانیهایی که به مالزی میایند بعد از یک مدت که نمیتوانند کار مناسبی پیدا کنند جذب دسته های قاچاق مواد مخدر خصوصا شیشه میشوند بخاطر درامد بالای آن یقینا جناب کنسول محترم میتوانند آمار ی از ایرانیانی را که به اتهام فروش وحمل مواد مخدر در لوکاپ یا همان زندانهای مالزی به سر میبرند را در اختیار عموم قرار بدهند تا مردم آگاهانه تر برای آمدن به مالزی وانتخاب شغل تصمیم اتخاذ کنند در ضمن از شما هم بابت این اطلاع رسانی ممنون امیدوارم شما هم بتوانید در این زمینه اطلاع رسانی صحیح وبیطرفی داشته باشید.
-- ... ، Sep 7, 2009 در ساعت 05:33 AMیادداشت زیبای محمد صادقی به مناسبت تولد هوشنگ مرادی کرمانی:
http://www.etemaad.ir/Released/88-06-16/260.htm
-- کورش ، Sep 7, 2009 در ساعت 05:33 AMمنافع خیلی ها در این ماجراست
-- دانا ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AMنان خیلی ها در همین آواره کردن مردم به بهانه هایی که بیشتر با گول زدن درست می شود سو استفاده از گرفتاری مردم در ایران. شرکت هایی که این جا دانشجو می اوردند خدا می داند زد و بند هایشان در پس پرده با داخلی ها و دانشگاه ها چیست. آنها پول و فرزندان این ممکلت را به قیمت سودشان می فروشند.
روزبه دست مریزاد خوب شد یکی نوشت اون تو چه خبره اینجا که این شرکت های دانشجویی سر چندر غاز پول از مردم بگیرن کفن باباشون رو هم می فروشن. ممنون
-- بدون نام ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AMسلام جتاب روزبه مشتاق دیدار قربان چتد وقتی هست که سعادت نداشتیم ملاقاتتون کنیم .
-- حجت فدایی ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AMخوشحال شدم که این مطلب رو از قلم شما دیدم من هم از نزدیک خیلی از این مسائل رو در کوالا دیدم و البته تلخ تر, دلم به درد اومد اما قلمشو نداشتم و حالا خوشحال شدم که شما
با قلم تواناتون این مطلبو منتشر کردید
ارادتمند
حجت
Be nazareh man faghat Malaysia nist ke zireh hojomeh mohajeraneh Iran hast, keshvarayeh digari mesleh Azerbaijan(Baku) ro ham bayad goft ke be nazareh man dareh yavash yavash mesleh Malaysia mishe. ke albateh omidvaram eshtebah bashe.
-- Roya ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AMMoteasefam ke Farsi englisi neveshtam.
Motashaker az etellaatetun.
man daneshjooye in keshvar hastam
-- Alireza ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AMbe nazare man shoma kheili gholov mikoni
albatte ye koochooloo azz rishetoon maloome
ke AL MAHASENO ZINATOL ROJOL
ya ye hamchin chizi
manke kheili razi hastam
nemidoonam che dastaey hast ke mikhad javoonaro too iran negah dare va oon haro betarsoone azz raftan be keshvar haye khareji
dar morede aparteman bayad begam ke ba hazine kardane 1/6 ejareye aparteman dar tehran inja mishe dar behtarin noghte aparteman gereft
dar morede poole benzin ham bayad begam ke inja hodoode 500 tomane ke too iranam 400 tomane
gheymate mashin va mizane masrafe sookhtesham ke bemanat ke kheili kamtar azz irane
dar morede kar ham begham ke man ye javoone shahrestanie 19 sale boodam ke oomadam inja
va ba visaie daneshjooeim toonestam inja ye partnere khoob begiram va ye restouran zadam
dar morede daneshgahash ham begam ke geroon tarinesh gheymatesh azz daneshgahe paridese kishe daneshgah tehran arzoon tare
mitoonid ye sari be ranking daneshgah ha dar 2nya bezanid va rotbeye daneshgah haye malaysia ro ba hamoon daneshgahe tehran ke oonghadr sangesham be sine mizanid moghayese konid
dooste aziz
nakonid in kararo
midoonam ke in nazar ro shoma pak mikonid va nemizarid too nazar ha
valy faghat mikhastam begam behetoon ke in karo nakonid
ya hagh
---
اردوان: دوست گرامی انتشار نظرات در زمانه متکی بر یک روال روشن است. اگر توهین و افترا نباشد این نظر منتشر خواهد شد. نیازی به بهره بری از روش : می دانم این نظر منتشر نمی شود نیست.
این جا خبر ندارید. دانشجوی مادر مرده یعنی کالای مورد معامله هر کی جوش می زنه این تکه گوشت بدبخت رو یه جا پرت کنه پول گیرش بیاد. دست همه شون هم تو ایران تویه کاسه است.
-- محمدی ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AMپس آقای اردوان چطور خودتون این همه وقته که این جا زندگی می کنید و هر شب خوش و خرم در جمع گرم خانواده و دوستان کنار استخر گل می گید و گل می
-- نیما که نظرش پابلیش نخواهد شد ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AMشنوید؟... سیاست در قلم چه کسی رخنه کرده؟
---
اردوان: خوشحالم که از گل گفتن من هم شما خوشحالید... اقای نیمایی که نظرش پابلیش نخواهد شد... ظاهرن سیاست نیست که در قلم کسی رخنه کرده منافع برخی دوستان نیما نشان مورد سوال واقع شده
به هر حال بنده نه دانشجو هستم و نه دانشجو می آورم و نه خانه دوم می گیرم و نه شرکت ثبت می کنم . از این که در کنار استخر گل می گویم هم من شرمنده هستم، این بار برنامه ذکر مصیبت برگزار می کنم .
خیلی دوست دارم با این اقای علی رضا جوون خوش بخت آشنا بشم. آقا جون بی خیال خوبه داری تو مالزی حرف می زنی که همه هم رو می شناسن. به نظر می یاد کامنتت سفارشیه علی رضا خان خوشحال...
-- بدون نام ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AMمی گم دروغ تو غربت... تو بازار مسگرا. این آقای علی رضا معرکه زده. داداش من ما چار ساله تو کی ال داریم درس می خونیم همه دنیا هم می دونن این جا هفت هشت تا رستورانم بیشتر نیست. شما جوان 19 ساله خوشبخت که هم دانشجو است و هم درس می خونه و هم رستوران داره رو ما چرا پس زیارت نکردیم؟
-- حسن فراستی ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AMاقای روزبه، شما به موضوع مهمی اشاره کردید. خیلی ها دوست دارن در این مورد حرفی زده نشه. این جا یک کشور با خصلت های خاصی است که هیچی اش به ما قبل از امدن گفته نمیشه. من وقتی امدن چیزی که شرکتی که مرا برای امدن در ایران وسوسه می کرد با چیزی که دیده بودم زمین تا اسمان فرق می کرد. خوب است که دست کم راستش را بگویند تا ادم انتخاب کند.
-- مه لقا پیمایش ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AMاز گزارش خوبتان ممنون
اوه اوه علیرضا رستوران راه انداختی با 19 سال سن دمت گرم. بیا پادشاهی سلانگور رو بهت بدم
-- شبنم ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AMey agha mage dolate gerami ma mizare rahat tu keshvare khodemun zendegy konim hade aghal inja umadan az panahandeh shodan behtare.....har koja hastam basham aseman male man ast
-- yek sabz ، Sep 9, 2009 در ساعت 05:33 AMآقای اردوان عزیز، بنده که هیچ کاره ام و حتی مشتری این شرکت های مد نظر شما هم نبوده ام و بدم هم نمی آید که مردم یاد بگیرند پولشان را با آگاهی خرج کنند.
-- نیما که نظرش پابلیش شد ، Sep 9, 2009 در ساعت 05:33 AMاما روی مالزی به حساب خودم غیرت دارم چون می بینم که این جا امکانات بسیار خوبی در اختیار خودم و همسر و فرزندم هست، و بی انصافی می بینم که شما هم قلم تان را صرف کنیدبرای هدفی که نمی دانم در سر چه کسی است و اساسش چیست. در آخر هم، پاسخ تان ناتمام بود، پرسیدم اگر انقدر بد است چرا خودتان این جا زندگی می کنید و کرده اید؟ و چرا (لابد) آمستردام مهد تمدن و خوبی و خوشی و یوتوپیایتان است؟... می دانم و ایمان دارم که اهل آن مسائل خاص نیستید (که آمستردام فقط برای همان ها عالی است)، اما بی انصافیتان در مورد این شهر و کشور جای تامل بسیاری دارد.
اقای نیما که نظرت پابلیش شد. شما نگاهی مانند این آقایون معلوم الحال دارید. آمستردام یعنی فقط جای مسائل خاص! غرب که لابد فقط فساد و فحشاء . اما الحمداله مالزی که از این مسائل خاص اصلا نیست. سیاه سفید است دنیایتان نه؟
-- مموتی ، Sep 10, 2009 در ساعت 05:33 AMهنرمند ارجمند جناب آقای روزبه
-- دیوانه ای در غربت ، Sep 10, 2009 در ساعت 05:33 AMگزارش خوب شما گوشه ای از واقعیاتی است که در مالزی اتفاق افتاده و می افتد. اگر کمی بدون تعصب به واقعیت ها بنگریم ، متاسفانه این نوشته ها واقعیاتی است که بدلیل بی مدیریتی ها و طبع آن مهاحرت و فرار سرمایه ایرانیان می توان آن ها را پذیرفت و حتی سطر های بیشتری را به آن افزود . متاسفانه اکثر این مهاجرت ها بدون برنامه ریزی صورت می گیرد و باعث مشکلات زیادی برای هموطنان عزیز در آینده خواهد شد ،
مالزی سرزمین زیبایه با ساختمانهای کما بیش لوکس ومدرن اما به فرهنگی که میرسه مردم خیلی راحتن انگار دغدغه ای بغیر از غذاخوردن با دست و زدن باد گلو بعد از غذا ندارن آدمهای خوبی هستن همیشه لبخند میزنن برای همین من دوستشون دارم اما حق وحقوقی به خارجی ها تعلق نمیگیره خیلی از ایرانیها میان اینجا واقعا میفتن تو خطی که برگشتی نداره این واقعیتی است که باید از جناب کنسول ایران تو این زمینه سوال کرد آره شرکتهای هستند که دارن ایرانیها رو به نوعی تلکه میکنند و فقط وفقط به فکر پرکردن جیبهاشونن اینها واقعیتهای اینجاست در کنار زیبایی بدبختی های فراوونی گریبان
-- jojo ، Sep 10, 2009 در ساعت 05:33 AMایرانی ها رو گرفته وهمه ی اینها تقصیر شرکتهای است که هنوز دارن مردم رو گول میزنن مسئولین این شرکتها اگه راست میگن کارشونم خیلی درسته و نمیخوان جیب ایرانیها رو تخلیه بکنن بروند از این چینی ها یاد بگیرن بجای خودی ها از غیر خودیها پول دربیارن
به این دو تا لینک و نظرات (کامنت ها ) ی اون هم نظری بیاندازید بد نیست:
http://mrjojo.com/?p=71
http://mrjojo.com/?p=74
-- علیرضا ، Sep 12, 2009 در ساعت 05:33 AMdoostane aziz
-- Alireza ، Sep 19, 2009 در ساعت 05:33 AMman oon moghe ke oomadam malaysia 19 sal dashtam
dar senne 21 salegi be sar mibaram
doostane aziz mota'assefane hamin kootah binie doostane ke inja baess shode ke irani ha faghat masraf konande bashan
man too KL restouran nadaram
restouranam too Cyberjaya mibashad
axare bache ha ham inja mishnasan mano
albatte kare aslie ma rooye Delivery motamarkeze
RESTOURANE SHABESTAN
babye