رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۵ تیر ۱۳۸۸
در حاشیه بیانیه کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران

همه مجرمند از زن باردار تا محقق و محصل

اردوان روزبه
a.roozbeh@radiozamaneh.com

...این روزها دستهای استغاثه و التجاء به درگاه پروردگار عالم گشوده شده است و خلقی پریشان از نامهربانی‌ها شکوه به درگاه معبود می‌برند و من نیز در هر نماز و دعایی پیکر بیمار رنجور پدرم دکتر سعید حجاریان را به یاد می‌‌آورم که پس از سوءقصد ده‌سال قبل همین سلامتی نسبی خود را مدیون دعای ملت شریف ایران است و گویا می‌بینم که در سلول انفرادی به نماز نشسته است.

او را که به‌واسطه‌ی اصابت گلوله اشقیا به مخچه و نخاعش یارای ایستاده نماز خواندن نیست و می‌دانم لکنتی غریب گریبانش را می‌گیرد، آن‌گاه که می‌کوشد حرف را به درستی ادا کند. انگشت‌های بی‌حس او توانایی برداشتن قرص‌هایش را ندارند. نمی‌دانم آیا کسی هست که داروها و قرص‌های رنگارنگ او را به موقع بدهد؟ او برای نوشیدن جرعه‌ای آب به کمک نیاز داشت. نمی‌‌دانم آیا می‌تواند پس ازساعت‌ها بازجویی آبی‌ بنوشد و گلویی تازه کند؟ مردم او را به نام سعید می‌شناسند، ولی مادرش او را عباس صدا می‌زند. بی‌اختیار به یاد جانباز کربلا باب‌الهوایج حضرت ابوالفضل عباس می‌افتم. زندان تشنه‌ی لب را ‌آبی نمی‌دهد کس، گویا ولی شناسان رفته‌اند از این ولایت...

Download it Here!

آن‌چه در بالا رفت بخشی از نامه‌ی دختر سعید حجاریان، زینب بود. او که دو هفته است پدرش در زندان بسر می‌برد، نگرانی‌های خود را با این نامه ابرازکرده است. او این نامه را برای برخی از مراجع تقلید ارسال کرده و نسخه‌هایی از آن را نیز در اختیار رسانه‌ها قرار داده است. زینب حجاریان اشاره می‌کند که وضعیت پدرش خوب نیست. برخی ‌خبر از آن دارند که سعید حجاریان به بیمارستانی منتقل شده است و وضعیت جسمی او در شرایط مناسبی نیست. سعید حجاریان کسی است که ده‌سال قبل توسط «سعید عسگر» مورد اصابت گلوله قرار گرفت که از این عملیات تروریستی به نحوی معجزه‌آسا نجات پیدا کرد. اما تقدیر چنین است که بعد از ده‌سال یکی از مردان انقلاب ایران اینک توسط نظام جمهوری اسلامی دستگیر شود.

اما سعید حجاریان تنها نیست. این‌روزها مدام از گوشه و کنار خبر می‌رسد که روزنامه‌نگاران، فعالان مدنی، فعالان صنفی و مردم عادی دستگیر شده‌اند و یا باید نگران دستگیری خود باشند. چنان‌چه این دستگیری‌ها گزندش حتا به زنان باردار نیز رسیده است. مهسا امرآبادی روزنامه‌نگار بارداری است که چندی پیش دستگیر شد. چنان‌چه همسرش مسعود باستانی از جمله روزنامه‌نگارانی‌ است که ۱۴ تیرماه در حالی که برای بررسی وضعیت همسرش مهسا امرآبادی روزنامه‌نگار باردار به قوه قضاییه رجوع کرده، او نیز بازداشت شده است. ظاهرا هر که به دنبال این پرونده‌ها می‌رود، خود نیز در معرض خطر است.

از سوی گروه هایی که شاید گردانندگان برخورد با مردم هستند سعی بر این دارند تا دستگیر شدگان و یا معترضین را متصل به جریان های برنامه ریزی شده خارجی و اوباش معرفی کنند. یکی از این جریان ها گروهی موسوم به سازمان مبارزه با جرایم سازمان یافته در سپاه است که گفته می شود متصل به سپاه قدس، بخشی از سپاه که فعالیتش عملیات های برون مرزی تعریف شده، است.
سایت «گرداب» ارگان این سازمان با گذاشتن برخی از عکس‌های معترضین با ‌عنوان «اغتشاش‌گران را شناسایی کنید»، رعب و وحشت در میان مردم ایجاد کرده است. آن‌ها با گذاشتن بعضی از عکس‌ها تقاضا کرده‌اند که خانواده‌ها و مردم همراهی کنند تا «اغتشاش‌گران» دستگیر شوند. این سایت به دلیل گذاردن عکس معترضن چندی پیش هک شد و صفحه آن بالا نمی آمد.

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در همین ضمینه بیانیه اعتراض آمیزی را صادر کرده است در بخشی از این بیانیه اشاره شده است:
«...در هفتم تیرماه سال ۸۸ مرتضی تهرانی روزنامه‌نگار «اعتماد ملی» بازداشت شده است. در نهم تیرماه کامبیز نوروزی دبیرحقوقی «انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران» و چهارده تیرماه عیسی سحرخیز یکی از اعضا و مؤسسین «انجمن صنفی روزنامه‌نگاران» و مدیرکل مطبوعات وزارت و فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره‌ی ریاست جمهوری سید محمد خاتمی. سپس ادامه می دهد که در حال حاضر نگرانی‌های بسیار زیادی از وضعیت سعید حجاریان وجود دارد و خانواده‌ی او چندین روز است که از وضعیت او بی‌اطلاع هستند...»

در ادامه این کمپین نسبت به زندگی روزنامه‌نگار باردار مهسا امرآبادی و سعید حجاریان که در خطر است هشدار جدی داده است. در اعلامیه اظهار شده است که نگرانی‌ها درباره‌ی سلامتی و امنیت جانی بیش از هزاران نفر از مردم بازداشت شده‌، ازجمله بیش از دویست نفر از شخصیت‌های شناخته‌شده که در حبس بی‌ارتباط با دنیای بیرون نگهداری می‌شوند، به طور جدی افزایش پیدا می‌کند و گزارش‌ها درباره‌ی استفاده وسیع از سلول‌های انفرادی و شکنجه و بازداشت‌ لحظه به لحظه افزایش یافته است.

در پی اظهار نگرانی کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران درباره مهسا امر آبادی روزنامه نگار باردار دستگیر شده و سعید حجاریان که اخبار متناقضی در مورد سلامتی او شنیده می شود، با هادی قائمی سخن گوی این کمپین گفت و گو کردم:

به نظر شما روند دست‌گیری ها ادامه خواهد داشت؟

اگر بخواهیم براساس اتفاقاتی که هر روز می‌افتد نظر بدهیم، این دستگیری‌ها ادامه دارد. همین دیروز دوباره دو فرد سرشناس دیگر بازداشت شدند و می‌دانیم که بسیاری از افراد در این خطر هستند. از آن‌جایی که برای بازداشت‌های سه هفته‌ی قبل هیچ پاسخ‌گویی نبوده، به نظر می‌آید که حداقل در چند روز آینده این روند ادامه خواهد داشت.

قوه قضاییه نیز در این میان خبر از برخورد با کسانی می دهد که هسته های اجتماعی تشکیل دهند و یا با تلوزیون های ماهواره ای همکاری کنند. این اعلام جزئیات بیشتری ندارد. شما این بخشنامه را دارای چه پیامی می دانید؟

این فوق‌العاده باعث تعجب بود که آقای شاهرودی چنین بخش‌نامه‌ای را صادر کنند و به نظر می‌آید که آقای شاهرودی کاملا قوه قضاییه را به دست کسانی داده‌اند که می‌خواهند با همراهی نیروهای امنیتی ‌ـ اطلاعاتی موجب ارعاب و وحشت جمعیت بشوند. این در بخش‌نامه بسیار مبهم است و معلوم نیست که منظورش از هسته‌های اینترنتی چه هست و می‌تواند هرجور که لازم باشد تفسیر شود. این که آیا کل جمعیت ایران را که از اینترنت دارند استفاده می‌کنند مورد تهدید به بازداشت و پیگیری قرار می‌دهد یا نه، به نظر می‌آید که این‌جور باشد. من کلاً فکر می‌کنم که ابلاغ این بخش‌نامه از سوی قوه قضاییه کار بسیار غلطی بود و فقط برای ایجاد جو رعب و وحشت است و آن‌چه به نظر می‌آید، روند کنونی حرکت به سوی نظامی کردن کل کشور است.


اینک سازمان شما در مورد دو تن از زندانیان، مهسا امر آبادی و سعید حجاریان؛ اظهار نگرانی کرده است. چه اطلاعات تازه‌ای راجع به آنها دارید که به ما بگویید؟



مسئله‌ی آقای حجاریان که بر همگان واضح است. ایشان شخصی است که تقریبا از ناحیه‌ی نخاع معلول است. مغز و نخاع او در حادثه‌ی تروریستی سوءقصد که به جان ایشان شد، صدمه‌ی خورده و در وضعیتی‌ است که هر روزه نیاز به مواظبت پزشکی دارد.

ما با جدیت پرونده‌ی ایشان را از نزدیک دنبال می‌کنیم و تأیید می کنیم با توجه به نظر پزشکان و خانوداه‌ی‌ ایشان هیچ گونه خبری از سعید حجاریان در این ده روز نیست. احتمال بسیار دارد که وضع‌شان به وخامت کشیده شده باشد. شاید در بیمارستان باشند و حتا ممکن است باعث فوتشان شده باشند و خبرش را هم نداده باشند - البته امیدوارم این طور نباشد - ولی این که ده روز تمام هیچ‌کسی پاسخگویی نمی‌کند. کسی که لحظه به لحظه نیاز به توجه پزشکی دارد و به دکتر باید دسترسی داشته باشد. با آن‌چه در بازداشت‌گاه می‌بینیم اتفاق می‌افتد، سلول انفرادی، شکنجه، اعتراف گیری، اصلا وضعیتی نیست که ایشان بتواند در آن تحمل داشته باشد.

به نظر می‌رسد که با توجه به نحوه‌ دستگیری‌های بعضی از فعالان از جمله سعید حجاریان که به خاطر شرایط جسمی‌شان امکان حضور در خیلی از مجامع را نداشتند و یا بعضی از روزنامه‌نگارانی که هیچ نوع بیانیه و یا حضور خاص در اعتراضات اخیر نداشتند، اما دستگیر شد‌ه‌اند. آیا این یک برنامه‌ریزی از پیش تعیین شده برای دستگیری مجموعه‌ی فعالان مدنی و حقوقی در ایران بوده؟

ما بازداشت‌ها را به دو نوع تفکیک کرده‌ایم. یکی کسانی که در خیابان‌ها دستگیر شده اند که به نظر می رسد هزاران نفر در تهران و شهرستان ها باشند و گروه دیگری که در خانه‌ی‌شان یا در محل کارشان بوده‌اند و نیمه شب به آنجا ریختند و آنها را برده‌اند.
الان ما حدود دویست و سی نفر اسم داده‌ایم از این اشخاص و بسیاری‌شان حتا در مسایل سیاسی اخیر ایران هیچ نقشی نداشتند. از جمله اعضای جبهه‌ی ملی یا نهضت آزادی. حالا کمپین موسوی جای خود را دارد. روزنامه‌نگارانی که هیچ گونه فعالیت سیاسی نداشتند و فقط خبررسانی می‌کردند. همه‌ی این ها باعث می‌شود که ما حس کنیم یک گروهی که در وزارت اطلاعات و نیروهای انتظامی و سپاه دست دارد به طور کامل می‌خواهد جامعه را قلع و قمع کند و هر صدایی که این جامعه در زمینه‌ی رسانه‌ای، خبررسانی، انتقاد و یا عقیده‌ای دارد، ساکت کند.

نگران کننده‌تر آن کمیته‌ی است که برای پیگیری حوادث تعیین شده که از اعضایش آقای پورمحمدی و آقای دری نجف‌آبادی اند. کسانی که سابقه‌ی بسیار سیاهی در قوه قضاییه و جاهای دیگری داشتند و نقش‌‌هایی که در وزارت اطلاعات در دو دهه‌ی گذشته بازی کردند خود روشن است. معلوم نیست آیا این دید در حال حاضر در بین کسانی که قدرت را قبضه کرده‌اند وجود دارد که می‌توانند کاملا جامعه را زیر کنترل ببرند و با این گونه کارها هر گونه صدایی را خاموش کنند؟
من فکر می‌کنم محاسبه‌ی بسیار غلطی می‌کنند، هزینه‌ی این دید را آن فعالان اجتماعی، روزنامه‌نگاران و کسانی که تا حدی عقاید سیاسی داشته‌اند خواهند پرداخت که موجب کارنامه‌ی بسیار سیاهیبرای کسانی که هم‌اکنون در مصدر قدرت هستند ، خواهد بود.

آقای قائمی! آیا حساسیت‌های بین‌المللی نسبت به اتفاقات داخل ایران کمرنگ شده؟


نه. من می‌دانم که حساسیت‌ها بسیار زیاد است. حالا تا حدی با اخراج خبرنگاران خارجی و دستگیری روزنامه‌نگاران داخلی و بازداشت‌های وسیع داخلی ایران شاید این توهم بوجود بیاید که دوباره کسانی که قدرت را در این چند هفته‌ی قبل قبضه کرده‌اند در کنترل هستند و جامعه را به صورت حالت عادی دارند برمی‌گردانند. ولی تا آن‌جایی که من متوجه هستم، درون ایران بسیاری با این وضعیت هماهنگی ندارند و نمی‌توانند قبول کنند که چنین حکومتی با این شرایط می‌تواند ادامه پیدا کند و در خارج از کشور هم من با هرکسی که صحبت کردم، از جامعه‌ی مدنی گرفته تا سازمان ملل، همه نگران هستند که در ایران چه اتفاقی دارد می‌افتد و چرا وضعیت دارد به این صورت سیاه پیش می‌رود.

در واقع اگر قدرت در دست کسانی بماند که این اعمال را انجام می‌دهند، خواهند دید که به هیچ وجه درسطح بین‌المللی چه در زمینه‌ی تجاری چه در زمینه‌ی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی نمی‌توانند به عنوان نماینده‌ی ایران در هیچ جایی حاضر بشوند و خودشان را بسیار ایزوله خواهند یافت.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

حکومتهای ایران توسط منجیانی که بعد به دیکتاتور تبدیل شدند نجات یافته است (اکثر مواقع)وعموما سه دوره شکوفایی وحمایت مردمی ، عوام فریبی ، ودیکتاتوری دارد که ما در حال گذر از مرحله سوم هستیم

-- امیر ، Jul 13, 2009 در ساعت 06:50 PM

از کی تا حالا بی بی سی محمود احمدینژاد را به رسمیت شناخته است ؟ به خبری که ارز درج کرده اند توجه کنید:
محمود احمدی نژاد رئیس جمهور اسلامی ایران آلمان را بخاطر کشته شدن یک زن مصری در یک دادگاه آلمانی، مقصر اعلام کرد

-- بدون نام ، Jul 13, 2009 در ساعت 06:50 PM

اگر به عکسهای سایت گرداب دقت کنید متوجه می شوید که بیشتر عکسها تصویر چهره مردم از نزدیک است مثلا خانم یا آقایی که هیچ نشانه ای از اینکه در تظاهرات بوده در اطرافش نیست...این خانم یا آقا می تواند برای خرید بیرون رفته باشد یا هر کار دیگری...بعد نوشته اند شناسایی کنید..گویی اینها در هیچ موردی نیاز به مدرک و دلیل ندارند و همه چیز را مطابق عقل ناقص خود می سنجند واقعادر حماقت و کوته فکری رتبه اول را دارند...همه ملت را شناسایی کنید و خیال خود را راحت کنید...این گردابی است که خودتان را می بلعد.

-- بدون نام ، Jul 13, 2009 در ساعت 06:50 PM

اين همه بگيروببند نشانه ناحقي نظام است و اگر حق با اونها باشد كه نبايد از گفتن و انتقاد هراسي داشته باشند اگر سخن شما حق است بگذاريد مردم تصميم بگيرند نه حرف ميزنيد بعد دهن مردم را ميگيريد و ميگوييد بايد تاييد كنيد مردم عقل دارند و ميتونن تصميم بگيرندبگذاريد تصميم بگيرندكه كي حق ميگه كي ناحق راست ميگيد بگذاريد معترضين حرفشون رو بزنند چون ميدانيد ناحقيد با زور و خشونت ميخواهيد حقانيت خود را ثابت كنيد
سعيد حجاريان بيمار بجز اينكه سخنش حق است چه دليلي ديگري دارد كه با وجود بيماري اون را حبس كرديد
ولي تاريخ ثابت كرده كه اينگونه حركات به نفع شما نيست بلكه به ضرر شما هم تمام ميشه
مثلي هست كه ميگه
مورچه كه بال در آورد نشانه نابوديش هست

-- ستار ، Jul 16, 2009 در ساعت 06:50 PM