رادیو زمانه > خارج از سیاست > گزارش > زخمی بر جان مردمی فراموش شده | ||
زخمی بر جان مردمی فراموش شدهاردوان روزبهa.roozbeh@radiozamaneh.comهفتم و هشتم تیرماه سال ۱۳۶۶ خورشیدی. هواپیماهای عراقی بر شهر سردشت سایه میافکنند. بر چهار نقطهی کلیدی و پرازدحام شهر عملیات آغاز میشود. بمباران شیمیایی. گازهای خردل و اعصاب در تمام مناطق پخش میشود. حمله زن، کودک و مرد را نمیشناسد.
باید اشاره کرد عوامل شیمیایی عواملی هستند که با ترکیبات خود میتوانند ضایعات جدی علیه انسانها، گیاهان و یا در کل موجودات زنده ایجاد کنند. آیا فاجعه در سردشت در سال ۱۳۶۶ به اتمام رسید؟ جلال حاجینژاد فعال مدنی از سردشت و بمباران شیمیایی آن میگوید: «شهر سردشت با بمباران شیمیایی توسط رژیم بعث عراق در هفت تیر ۱۳۶۶ آماج حملات رژیم بعث قرار گرفت. شهرستان سردشت شهر کاملا آرامی بود. جبههی جنگ نبود. در این حمله ددمنشانه بالای صد نفر شهید و بالای هشت هزار نفر مصدوم شدند. از آن روزها تا به الان بیست و دو سال گذشته، ولی اقدام جدی برای رفع مشکلات به جا مانده، نشده است. مثلا فرض کنید (پرونده) شیمیایی شهرستان سردشت هنوز در یک مرجع یا دادگاه صالحه آن طور که باید مطرح نشده است. حالا این کمکاری را هم میشود گفت از طرف خود انجمنهای (متولی) این کار که انجمنهای غیردولتی هستند و در قالب NGOها دارند کار میکنند هم در نظر گرفت، هم این که واقعا دولت هم قدمهای جدی در این راستا برنداشته و موضوع سردشت را، چه در دادگاه داخلی ایران، چه در دادگاه بینالمللی و چه شکایت از حاکمیت عراق مطرح نساخته است. دوم این که واقعیت این است که تا سال ۱۳۸۴ خیلی معدود از کسانی که مجروح و مصدوم شده بودند، برایشان پرونده پزشکی و بیماری تشکیل شده بود. از ۸۴ تا ۸۶ اقدامات خاصی شد که آن هم فکر میکنم بیشتر جوسازی بود، بیشتر (برای دلخوشی) مردم بود، بجای این که واقعا کار جدی برای آنها انجام شده باشد. اعلام کرده بودند کسانی که مدعی هستند شیمیایی شدند، بیایند تشکیل پرونده بدهند که حالا آن هم با هزار بدبختی در مرکز استان بوده. یعنی بایست مردم بلند میشدند با این بدبختی میرفتند ارومیه، آنجا مثلا فرض کنید آزمایشات پزشکی و را انجام میدادند. بعد از گذشت یکسال، بعد از کلی پیگیری و کارهای خاصی که بایستی انجام میدادند، ۵ درصد، ۱۰ درصد برایشان (جانبازی) میزدند، نه مصدومیت. با آن جانبازی و ۵ درصد یا ۱۰ درصد هم یک دفترچه بیمه درمانی بهشان میدادند و یکسری تسهیلات خاص ولی بسیار محدود که برای افراد بسیار معدودی بود. مورد سوم هم این است که واقعا این شهری بوده که شیمیایی زده شده است. این شیمیایی اثرات خودش را دارد، منتقل میشود. فرض کنید آن ساختمانی که در میدان وسط شهر بوده و مورد اصابت بمب شیمیایی قرار گرفته، آنجا را حدود دو سال قبل تعمیرات کردند. کارگرهایی که کار میکردند همهشان مسموم شده بودند و کسی هم به دادشان نرسید. بسیاری از مردم الان مدعی هستند که عوارض ناشی از بمباران شیمیایی را هنوز با خودشان دارند، سرفه میکنند. یکسری حساسیتهای پوستی به وجود آمده، ناراحتیهای عصبی و اختلالات روانی بوجود آمده که اینها واقعا مشخص نیست که چه طوری و به کجا باید این مردم مراجعه کنند تا پیگیر شوند.» در سالگرد این بمباران وزارت خارجه ایران طی بیانیه ای اعتراض خود را به دولت های حامی جنگ افزار های شیمیایی ابراز کرده است. در بخشی از این بیانیه آمده است: هزاران شهید و جانباز شیمیایی و تخریب هزاران کیلومتر از محیط زیست کشورمان میراث ناگوار حملات شیمیایی مکرر رژیم سابق عراق برای جمهوری اسلامی ایران بوده است.
باید توجه داشت بعد از گذشت بیست و دوسال هنوز بسیاری ازافراد و چند نسل این بیماری ورنج را با خود یدک میکشند. برخی اشاره میکنند بمباران این شهر بعد از بمباران هیروشیما بزرگترین بمباران کشتار دست جمعی به حساب میآید. بر خلاف نظر وزارت امور خارجه فلاحت پیشه نماینده مجلس معتقد است دولت ایران جدیتی در طرح موضوع در مجامع بین المللی به خرج نداده است. حشمت الله فلاحت پیشه با اشاره به قانون مصوب در مجلس بر این نظر است که طبق این قانون دولت موظف است كه استیفای حق تمام مصدومان شیمایی در عرصه بین المللی را پیگیری كند. او ادامه می دهد: «حتا در كمسیون تلفیق بودجه این پیگیری ها هم در نظر گرفته شده است. پس اكنون هیچ بهانهای باقی نمانده است كه دولت این مساله را پیگیری نكند.» حاجیزاده فعال مدنی در ادامه اشاره میکند: اما به نظر میرسد با گذشت بیست و دو سال هنوز مجامع جهانی تصمیم اساسی و درستی در ارتباط با روشن کردن وضعیت این بمباران نگرفتهاند. بیست و دو سال از روزهای این بمباران میگذرد. نزدیک به بیش از دو دهه است که مردم این شهر رنج کشیدهاند و هنوز آثار و تبعات آن را با خود میکشند. یک شهروند سردشتی اشاره میکند: «ترکیبی از دو سه نوع گاز بر سر این مردم بیگناه و بیدفاع ریخته شد که همه آثارش همان روز بروز نکرد. یعنی این که مصدوم ها همان جا قربانی فقط قربانی نشدند، بلکه ادامه داشته است. بقول برخی از متخصصین حتا این میتواند ارثی هم منتقل بشود. این تاثیرات روی جامعه انسانی و محیط زیست هم تاثیر داشته است.»
در همین راستا وزارت خارجه ایران بیانیهای داده است و مانند سالهای گذشته اعلام کرده است که استفاده از سلاحهای شیمیایی و میکروبی به ضرر مردم است و باید منع شود. اما هزاران نفر از خانوادههای جانبازان شیمیایی در این شهر هنوز معتقد هستند، این بیانیهها مشکل آنها را حل نکرده است و آنها نیاز به جدیت و پیگیری بیشتری دارند. مداومتی که بتواند نتیجهی وضعیت را برای آنها روشن کند. یک فعال مدنی در سردشت اشاره میکند: سوم این که خود انجمن متولی این کار که انجمن مصدومیان شیمیایی سردشت هستند، (برای این جور کارها) درخواست مجوز کرده برای که برنامه داشته باشد خودش که هرسال هم داشت. ولی متاسفانه در این دوساله درخواستهایشان بیپاسخ گذاشته شده و خود دولت دست به کار شده که خودش برنامهای هدایت شده را برگزار کند. بخشی از انتقاد متوجه این مسئله است، بخش دیگری هم متوجه خود فعالین مدنی و NGO ها است. اینها هم یکجورایی کوتاه میآیند. همین که میگویند مجوز نمیدهیم، میگویند باشد خب ندید پس. اینها باید پیگیر بشوند، باید فشار وارد کنند، باید برای آن خواستهی حقی که این جامعه و مردم دارند، بایستی پافشاری بکنند.»
این فعال مدنی ادامه میدهد: از اینروست که برخی از فعالان مدنی شهر سردشت بمناسبت بیست و دومین سالیاد فاجعه بمباران شیمیایی سردشت بیانیهای سرگشاده و انتقادی دادهاند. آنها با اشاره به حرکت رژیم عراق و بمباران شیمیایی شهر سردشت بزرگترین جنایت علیه بشریت بعد از جنگ جهانی دوم را بر صفحهی سیاه تاریخ، این فاجعه را خواندند. و اشاره کردهاند که آنها توقع دارند کسانی که از سلاحهای شیمیایی استفاده میکنند مورد حمله و مورد دستگیری قرار بگیرند. اما گروهی معتقدند که هنوز نقض آشکاری که وجود دارد، مورد توجه کسی در جهان قرار نگرفته است. آنها در گوشهای دیگر از این بیانیه اشاره میکنند که توجه لازم از سوی دولت ایران در ارتباط با این مشکل نشده است و بمباران شیمیایی سردشت هنوز سوگی بر دل مردمان این شهر است که نیاز دارد بیش از هر چیز دولت در تلاش باشد تا بتواند مشکل این مردم را حل کند. این گزارش در وضعیتی به پایان میرسد که هنوز مردم شهر سردشت امیدوار هستند که با پیگیریهای مسئولین در دادگاههای بینالمللی و یا دادگاههای عراقی وضعیت کشتهشدگان و زخمیهایی که هنوز آثار و تبعاتش را برجان خود میکشند روشن شود. چیزی که به نظر میرسد نباید سیاسی باشد و حقوق مردم فراتر از سیاست و برنامهریزیهای سیاسی باید مدنظر باشد. سردشت سال ۶۶ یکصد و ده کشته و پنج هزار زخمی. نباید آن روز را فراموش کرد. آن روز روزیست که همهی ما باید به آن توجه کنیم. این مسئلهی تمام فعالان مدنی در جهان است. |