رادیو زمانه > خارج از سیاست > گزارش > «داریم شما را میبریم کشتارگاه» | ||
«داریم شما را میبریم کشتارگاه»اردوان روزبه
اما از آن طرف، در شهرستانها اعتراضات به قوت خود باقی است . حتا در شهرستانهایی که به نظر میرسد آرای طرفداران آقای احمدینژاد کم هم نبوده است. یکی از آنها، شهرستان بابلسر است. بعد از ظهر روز سهشنبه، تعداد زیادی از دانشجویان بابلسری دستگیر شدهاند. این دانشجویان که در محل پردیس دانشگاه مازندران متحصن بودند، توسط گروهی لباس شخصی دستگیر شدند. تحصنی که گویا با شرکت هزار نفر برگزار شده است. خبرهای رسیده حاکی از آن است که نیروهای گارد ویژه و انصار دانشگاه را محاصره کرده و نیروهای لباس شخصی، مستقیما با فرماندهی بسیج بابلسر، به دانشجویان حمله کرده اند. به هرحال تا زمانی که خبرها به دست ما رسیده است، چهارصد دانشجو در این دانشگاه محبوس بودهاند. گروهی از دانشجویان که دستگیر و به خارج منتقل شدهاند، از تهدید بینصیب نماندهاند. در اعتراض به مخدوش بودن آرای انتخابات ریاست جمهوری، دیروز دانشجویان دانشگاه مازندران، تحصنی را با جمعیتی حدود سه هزار نفر برگزار کردند. امتحانات دیروز را هم دوستان ما با همدلی دانشجویان، لغو کردند. حدود ساعت یک و نیم بعدازظهر نیروهای لباس شخصی اطراف دانشگاه را کاملا محاصره کردند و اجازه ورود و خروج هیچ دانشجویی را به دانشگاه نمیدادند. این نیروها، حتا دانشجویانی را هم که در این تحصن حضور نداشتند، به شدت مورد ضرب و شتم قرار میدادند. با کابل، چماق و قمههای خیلی بزرگ به سر و صورت دانشجویان افتاده بودند. ما زخمیهای زیادی را دیروز داشتیم. نیروی انتظامی هم متاسفانه، این صحنهها را فقط مشاهده میکرد. اصلا به کمک دانشجویان نمیآمد و بیشتر از دور نظارهگر بود. تا این که ما توانستیم عدهی زیادی از دانشجویان را حوالی ساعت هشت شب ضمن ضرب و شتمها، از دانشگاه بیرون ببریم. اما حدود سیصد دانشجو در دانشگاه ماندند. صد نفر از این سیصد دانشجو، با اتوبوس به کلانتری شمارهی ۱۱ بابلسر انتقال داده شدند. در حین این که این دانشجویان با اسکورت نیروی انتظامی منتقل میشدند، باز هم اتوبوسهای آنان مورد حملهی لباس شخصیها قرار گرفت. با یکی از دوستان که تلفنی تماس داشتیم، میگفت که اینها با فریاد به ما میگویند: «داریم شما را میبریم کشتارگاه». الان جو رعب و وحشت بسیار زیادی حتا سطح شهرستان بابلسر را فرا گرفته است. ریاست دانشگاه مازندران، آقای علیزاده، یک لیست بیست و یک نفره را به ادارهی آموزش دانشگاه داده است که از آنان امتحان گرفته نشود. پانزده، شانزده نفر از این لیست، در بازداشت نیروی انتظامی هستند. اعتراضات در بابلسر از کی شروع شده است؟ آیا مثل تهران از روز بعد از انتخابات آغاز شده است؟ دانشگاه مازندران اگرچه بزرگترین دانشگاه استان است، اما خود بابلسر شهرستان کوچکی است. خیابانهای بابلسر توسط گاردهای امنیتی و یگانهای ویژهی نیروی انتظامی کاملا بسته شده بود. نیروهای بسیار زیادی را در سطح شهر میدیدیم، اما از تظاهرات یا تجمع در درون بابلسر خبری نبود.. اما دانشگاه، دو روز بود که جو ملتهبی را طی میکرد و دانشجویان تحصن کرده بودند. یکی از شهروندان بابلسر در مورد جو فعلی این شهر، چنین میگوید: دانشجویان اجازهی ورود و خروج به دانشگاه را نداشتند. هرکدام هم که میخواستند بیرون بیایند، با کتک مواجه میشدند. آنطور که از منابع خیلی موثق شنیدم، یک هیأت چند نفره از اساتید دانشگاه قرار است که اظهار ناامنی کنند، یعنی به مسئولین اعلام کنند که دانشجویان امنیت ندارند. اشاره میکنید که افراد لباس شخصی به دانشجویان حمله میکردند. این لباس شخصیها عوامل نظامی انتظامی بودند که با لباس شخصی حمله میکردند یا عوامل فعال مانند بسیج و …؟ مردم از این صحنههایی که میبینند، اظهار ناراحتی میکنند. الان در شهر رعب و وحشت ایجاد شده است. واقعیتاش، بابلسر شهر خاصی است، اصلا کلا استان مازندران، با استانهای دیگر مقداری تفاوت دارد. اکثراً، نیروهای محافظهکاری هستند. اعتراضی در سطح شهر دیده نمیشود و نیروهای دانشجو بیشتر در شهر فعال هستند. |
نظرهای خوانندگان
آیا بجا نیست که فکر کنیم تنها دلیل وصل شدن SMS از امشب این باشد که از قردا بصورت گسترده با SMS شایعات به خورد مردم داده شود؟؟
-- dfddddddd ، Jun 20, 2009 در ساعت 04:58 PMمن پیشنهاد می کنم اطلاع رسانی کنید که فردا مردم به هر SMS اعتماد نکنند....
تو بابلسر یعنی اینجایی که من هستم نمیدونم چرا بعد از انتخابات وقتی تو ماشین میشینی کسی تا رسیدن به مقصد حرفی نمیزنه، آدما تو خیابون درگوشی با هم صحبت می کنن. اینجا آدم صدای الله اکبر نمی شنوه. نمی دونم چرا آدم اینجا احساس تنهایی میکنه .نمی دونم اینجا آدم چرا میترسه ولی اینو میدونم که اگر امیدی نباشه ، ترسی هم نخواهد بود. به امید پیروزی ملت ایران
-- گمشده ، Jun 20, 2009 در ساعت 04:58 PMبه عنوان یک دانشجوی دانشگاهی که از ان اسم برده اید به کذب بودن مطالب بالا شهادت می دهم. نمی دانم داستان چیست که اینهمه برای دانشگاه ما شایعه می تراشند مثلا چند وقت قبل می گفتند یکی از دانشجویان با قرص برنج خودکشی کرده که صحت نداشت . کلا حالا که فضا شلوغ شده هر کی هر چی می خواد میگه شمام روش.
-- محمد ، Jun 21, 2009 در ساعت 04:58 PM