رادیو زمانه > خارج از سیاست > گزارش > چراغ راه داریم، نقشه راه نه | ||
چراغ راه داریم، نقشه راه نهاردوان روزبهدومین جلسه از سلسله جلسات جمعی از انجمنهای اسلامی دانشجویان شرق کشور با سخنرانی دو نفر از شاخصهای جریان روشنفکری دینی در مشهد برگزار شد. در ابتدای این جلسه علی طهماسبی، پژوهشگر و نویسنده با موضوع «طرح یک نظریه سیاسی در مسأله قدرت و حکومت» صحبت کرد. وی در ابتدا به طرح این سؤال پرداخت که «آیا برای صحبت از مسائل روز نیاز به تأیید گذشته داریم؟» او در ادامه اشاره کرد: «عدهای از نسل جوان ما میگویند که هر آنچه در گذشته شده به امروز ما ارتباطی ندارد، اما باید توجه کنیم که نگاه به گذشته غیر از تقلید از گذشته است و به معنی ادامه دادن راه است. گذشته قابل تکرار نیست اما نیازی به شروع کردن از نقطه آغازین در هر تجربه را هم نداریم، بنابراین می توان گذشته را امتداد داد.»
وی سپس با بیان این مطلب که تمامی ادیان غایتمند هستند، یادآور شد: «هر دینی برای انسانهای دیندار غایت و هدفی را در نظر گرفته است، اما کلاه گشادی که روشنفکران ما سرخود گذاشتند این بود که گفتند این غایت مهم نیست و آنچه مهم است، تنها خود زندگی است.» وی در ادامه با انتقاد از گسست ایدهها و واقعیات در جامعه امروز یادآور شد: «حاصل این قطع ارتباط میان ایدهها و واقعیات، به وجود آمدن نسلی بیرؤیا، بیآینده و بی هدف است که حتی ایدهآلهای سنتی هم برای چنین نسلی معنای پیشین را ندارد و گویی کلوچههای بهشت سنتی را موشهای گورستان خوردهاند.» طهماسبی سپس دین را جهتی به سوی اعتلای بشر در ساحت اندیشه و روان انسان خواند و بیان کرد: «تمام نامهای خداوند در قرآن به جز «الله» را که نگاه کنید، همه آرمانهای بشری است. ایدههایی است که در افق فکری آدمی معنا پیدا کرده و میتواند زندگی روزمره را سامان بخشد. اما پیاده شدن این آرمانها نیاز به ساز و کاری در جامعه دارد که از دل نیاز به تلاش برای رسیدن به آرمانهای اندیشه، حکومت پدید میآید.» او در ادامه با اشاره به اینکه در اندیشه علی، هر جامعه ناگزیر از داشتن «امیر» است، گفت: «اما وظایفی که در آن زمان برای حکومت متصور بودند، همگی جنبه دنیایی داشت. چنین است که وقتی به علی میگویند که امیر باش، به مردم میگوید: من در کنار شما باشم بهتر است تا اینکه امیر بر شما باشم.» وی در ادامه به روایت عهد عتیق، انجیلها و قرآن از نسبت میان حکومت و نبوت اشاره کرد: «در مسیحیت دین و دولت کاملن از یکدیگر جدا هستند. در قرآن هم بارها به رسولان تذکر داده میشود که آنها بر مردم سیطره ندارند. در کتاب سموئیل نبی هم به مرز میان قدرت و نبوت اشاره میشود. با تمام این احوال میبینیم که چون خواست قدرت میخواهد نقد ناپذیر باشد، در دوره بنی عباس ناگهان عبارت مجهول «خلیفه الله» که هیچگونه سابقه قرآنی ندارد، پدید آمده و در همین دوره به نام دین، شریفترین انسانها به بند کشیده میشوند. مثل امام موسی که به نام دین در بند بود.» این صاحبنظر دینی با تأکید بر واکنشهای پیامبران و قدیسین در رابطه با عملکرد حکومتها ادامه داد: «چنین واکنشهایی در واقع دعوت به خیر است و دعوت به خود نیست، اما امروز در جامعه میبینیم که عدهای نقد قدرتی که میکنند در واقع با هدف تدبیر قدرت است و چه بسا همین منتقدین اگر به قدرت برسند، هیچ نقدی را برنتابند.»
وی مفهوم «امام» را به معنای الگو و نمونه و نه فرمانده و رئیس دانست: «سؤال من اینجاست که چرا قرآن پس از 2500 سال ابراهیم را به عنوان امام معرفی میکند؟ اگر امامت به معنای فرمانروایی است که یک قدیس که صدها سال از مرگش گذشته، چگونه میتواند فرمانروایی کند؟ پس امام چیزی به جز الگو نیست.» وی در ادامه با تشریح نظریه سیاسی خود گفت: «ما در جامعه از افراد و نهادهایی میخواهیم که فارغ از کسب قدرت، نقد قدرت کنند. چنین افراد و نهادهایی هستند که جامعه مدنی را تقویت کرده و میتوانند اعتماد مردم را جلب کنند.» طهماسبی با بیان این مطلب که نگاه دستوری و حکومتی به دین منجر به اعتلا نخواهد شد ادامه داد: «اگر نهادهای اجتماعی پایگاه قدرتمند مردمی داشته باشند، میتوانند حاکمیت را محدود کرده و مانع از ظلم و ستم شوند.» وی همچنین با اشاره به واقعه غدیر، «مولا» را به معنای یاری کننده خواند: «پیامبر در آن واقعه میخواهد جایگاهی را در متن جامعه نهادینه کند که مستقل از حکومت باشد، اما ناظر بر رفتار حاکمان، جلوی ظلم و خطا را بگیرد تا کسی به نام دین به جان و مال مردم تجاوز نکند.» چراغ راه داریم، نقشه راه نه تقی رحمانی، نویسنده، پژوهشگر و از چهرههای ملی- مذهبی نیز سخنران دیگر دومین شب از سلسله جلسات پاسداشت محرم بود که در جمع دانشجویان حاضر در این جلسه با انتقاد از آرمانگرایی بیش از اندازه روشنفکران، گفت: «مشکل ما در جامعه امروز اینجاست که اگر چه ما دارای چراغ راه هستیم اما نقشه راه نداریم و به همین سبب حتا وقتی که روشنفکران به قدرت میرسند، راهکاری ندارند. صد سال است که داریم شعارهای مشابه میدهیم و به جوابهای مشابهی میرسیم، اما هنوز نفهمیدهایم که ایدئولوژی، استراتژی نمیشود.»
وی دلیل غلبه مخالفان بر روشنفکران را در فقدان یک استراتژی مشخص در بین آنها خواند و با اشاره به حرکتهای امام صادق در زمانه خود گفت: «در آن زمان این دین نبود که حکومت را مشخص میکرد، بلکه حکومت دین را تعریف میکرد. چنین بود که در آن دوران امام صادق به جای حضور در مناصب حکومتی که به ایشان پیشنهاد میشد، اقدام به نهادینه کردن یک سازمان مدنی (سازمان نمایندگان) کرد و فعالیت خود را در جامعه مدنی بسط داد و از طریق کار فرهنگی بر جامعه تأثیرگذاشت.» وی با بیان این مطلب که جایگاه واقعی قدرت نه در کرسیهای دولتی و حکومتی که در دل مردم و در خیابانها است، ادامه داد: «با استفاده از منش امام صادق میتوان گفت، امروز شاید راهبرد عاشورایی برای ما جواب ندهد اما فرهنگ عاشورا، بیعت نکردن با ظالم زمان و حاضر به تأیید او نشدن، امری است که میتواند گره گشا باشد.» رحمانی سپس گریزی به مسائل روز جامعه زد: «هنوز هم استراتژی زمانه ما دولت محوری است. با اینکه 180 سال از دولت امیر کبیر و 101 سال از تأسیس مجلس میگذرد، اما هنوز نتوانستهایم به یک پارلمان درست با نظام حزبی برسیم. ما دوری حلزونی میزنیم زیرا اگر چه آسمان ایده آلهای ما پر ستاره است، اما زمین واقعیات امروز بسی خاموش است.» این روشنفکر دینی، دولت بدون جامعه مدنی را خودسر دانست و تأکید کرد: «ما خیلی عجول هستیم. در طول 100 سال اخیر هر فرصتی را آخرین فرصت دانستهایم در حالیکه از این فرصتها بسیار است و ما باید رقیب را وادار به پذیرش دموکراسی کنیم که این به جز ایجاد تحول در متن جامعه ممکن نیست.» وی تقویت طبقه متوسط را از الزامات دموکراسی دانست و اضافه کرد: «نقشه راه یک استراتژی قدم به قدم است و در این راه نباید از نهادهای صنفی و فعالان جامعه مدنی و غافل شد. اگر به جای توجه به این نهادهای اجتماعی تنها به کسب قدرت بیاندیشیم به همان نقطهای میرسیم که عدهای به نام اصلاحات به آن رسیدند و تحصنها و استعفاهایشان هیچ واکنشی را در میان مردم برنیانگیخت.» در ادامه این مراسم همچنین علی طهماسبی و تقی رحمانی به سؤالات حاضران پاسخ دادند. طهماسبی در پاسخ به پرسشی در رابطه با علت واقعه غدیر گفت: «کلمه «امیر» پس از رحلت پیامبر شکل میگیرد. این واژه در پاسخ به نیاز برای تشکیل حکومت مورد توجه قرار گرفته اما باید دقت کرد که در مختصات تاریخی، زمان بعثت، «ولی» به معنای «امیر» نیست، بلکه معنای همراهی میدهد. پس از رحلت پیامبر عدهای دنبال این بودند که نبوت برای وراث پیامبر به ارث برسد که مثلن بنی عباس با ادعای رسیدن میراث نبوت به عباس، عموی ایشان، حکومت بنی عباس را تشکیل دادند، اما در قرآن تمام این بنی فلانها نفی میشود و بنی آدم جایگزین میشود.» «ولایت، میراث نبوت نیست، بلکه به معنای الگو شدن و نمونه شدن است که فراتر از امارت، میتواند جامعه و آینده مردم را بسازد، نه اینکه فقط وضع موجود را سامان دهد.» رحمانی نیز در پاسخ به سؤالی در رابطه با تبدیل شدن ابتذال به اپوزسیون یک نظام سیاسی گفت: «وای به حال نظامی که ابتذال اپوزسیون آن شود. اپوزسیون باید ایدئولوژی داشته باشد که ابتذال یک ایدئولوژی نیست.» وی با بیان اینکه نباید اجازه دهیم که ابتذال، ارزش شود، گفت: «این از خطرهای حکومتهای سخت گیر است که اخلاق را از بین میبرد.» وی در پاسخ به سوال دیگری به تبیین فعالیتهای حزبی پرداخت و در توضیح تلقی خود از فرهنگ عاشورایی که میتواند کاربرد امروزی نیز داشته باشد، گفت: «فرهنگ عاشورایی یعنی اینکه عدهای ایثار کنند و البته توقع رسیدن به قدرت نداشته باشند و یک جریان اجتماعی را به وجود آورند.» |