دستگیری هادی قابل از زبان برادرشگفتگو را از «اینجا» بشنوید مطلع شدم که صبح روز چهارشنبه، هادی قابل عضو شورای مرکزی «جبهه مشارکت ایران اسلامی» از مقابل منزلش در تهران دستگیر شده است. خبرها حاکی از آن است که او بنا بر دستور دادگاه ویژه روحانیت قم دستگیر و برای بررسی پرونده عصر همان روز به قم منتقل شده است. برای دانستن کم و کیف دستگیری و آخرین اطلاعات در این زمینه با احمد قابل، برادر این روحانی (که خود از روحانیانی است که بنا بر دستور دادگاه ویژه روحانیت پیش از این خلع لباس شده است) صحبتی داشتم که در پی میخوانید. آقای قابل آخرین اطلاعاتی که از دستگیری برادرتان دارید، چیست؟ طبیعتاْ اینها ساعت ۹ صبح به منزل ایشان مراجعه کردهاند، مأموران درب منزل که زنگ زدهاند با طرح این که از همسایگان هستند و سؤال شرعی دارند، از وی خواستند که درب منزل بیاید و به همین دلیل در ابتدا خود ایشان ظاهراْ مامورین را دیدهاند و اگر حکمی هم نشان داده شده، آنجا در حضور مأموران بوده. چرا که شاید حکمی را دیده باشند که اجازه دادهاند اینها بالا بیایند و خانه را مورد بازرسی قرار بدهند. خانوادهشان هم در منزل بودهاند و یکی دو باری هم ظاهراْ سؤال کردند که شما از کجا آمدهاید، آنها گفتهاند که خود حاجآقا در جریان هستند. آنها اشاره داشتهاند به همان حکمی که دم در نشان دادهاند. حتی پسر ایشان نقل میکرد که لباسهای ایشان را هم که به جالباسی آویزان بوده، مورد بازبینی قرار دادند و نوشتههای ایشان و کیس کامپیوترشان را بردند و نهایتاْ مأموران خود ایشان را همراهی کردند و از خانه بردند. آیا اطلاع قبلی در این زمینه به ایشان داده شده بود؟ خیر! هیچ کس در جریان نبود؛ نه خود ایشان و نه خانوادهشان و نه ما. مطلع هستید که آیا ایشان در زمینهی دستگیریشان تفهیم اتهام شدهاند؟ میدانید؟ اصولاْ در کشور ایران عمدتاْ به این صورت بوده و قریب به اتفاق افراد، بدون احضاریه کتبی و بدون اطلاع قبلی بازداشت میشدند. برای افرادی که سیاسی هستند و میخواهند که دادگاهها و دستگاه قضایی به آنها رسیدگی بکنند، رسم نیست تفهیم اتهام شوند و با این که طبق قوانین رسمی کشور اول باید به خانهی این افراد یک نوبت احضاریه کتبی بفرستند و اگر فرد در موعد مقرر مراجعه نکرد، اخطاریه بفرستند که اخطار بازداشت هست و اگر بازهم بیاعتنایی بکند، در نوبت سوم باید بروند او را دستگیر بکنند. ولی اصولاْ این امر برای هیچ یک از سیاسیونی که من با آنها آشنایی دارم، تا کنون اعمال نکردهاند، از جمله در مورد خود من. خب رسمشان این است که بدون اطلاع قبلی و به اصطلاح در حالت غافلگیری بیایند. حالا نمیدانم آیا اینها توقع دارند یا تصور دارند که یک اتفاق خاصی به این شکل میافتد و یا شاید این جوری برایشان منفعتی دارد. در هرحال این تبدیل شده است به یک روند. از همین روندی که برای بازداشت ایشان به کار گرفته شده و این که نوشتههای ایشان برده شده است، معلوم میشود که قاعدتاْ اتهام این نوبت ایشان هم باز همین مسایل سیاسی و فرهنگی است. من فقط با توجه به خبری که در ایسنا منتشر شده و در آن از قول یکی از مسئولین دادسرای ويژهی تهران ادعایی شده، مبنی بر این که دستگیری به درخواست دادسرای ويژه روحانیت قم صورت گرفته. آن طوری که در خبرها آمده است، ظاهرا ایشان را باید به قم منتقل کرده باشند؛ چون گفته شده که تحویل آنها داده شده است. ساعت چهار بعدازظهر همین امروز که فرزند ایشان برای پیگیری تماس گرفتند و خواستهاند که آدرس بدهند تا آنها مراجعه کنند، آنها پاسخ دادهاند که نه! اگر شما میخواهید بیایید، ظهر شنبه بیایید. یعنی به دادسرای تهران بردهاند که قاعدتاْ الان باید ایشان تحویل اوین داده شده باشد. منتها اینها رسمشان است که این سرگردانی را برای خانواده ایجاد کنند که به اصطلاح اقداماتی نکنند تا بتوانند خودشان را جمع و جور بکنند. بنايشان این است که اطلاعرسانی نکنند و گویی در ابهام گذاشتن، بهنفعشان است و خیال میکنند به این ترتیب دیگران میترسند از متهم دفاع کنند. چون نمیدانند که اتهامش چه هست و قاعدتاْ خیال میکنند که تصور میشود که این دفعه جرمی را مرتکب شده است. نه، از این خبرها نیست. در مورد ایشان ظاهراْ و دقیقاْ برای همین سخنرانیها و مصاحبهها و همین قبیل چیزها باید باشد. شما جریان هستید که آیا در مجامع و در بین عموم مردم، عکسالعملی هم ابراز شده یا خیر؟ اگر مقصودتان از جامعه عموم مردم است که اصلاْ اطلاعرسانی نمیشود. یعنی این ظلمها معمولاْ در خفا شکل میگیرد، خبرگزاری رسمی و روزنامهها به طور رسمی نیز که نمیآیند اعلام بکنند. آنها اجازه ندارند که بنویسند. تازه، چون ساعت ۱۰ صبح ایشان از خانه بیرون برده شده و خبر روزنامهها امشب کار میشود، فردا باید بیرون بیاید. البته نمیدانم تا همین اندازه روزنامهها اطلاعرسانی میکنند یا نه، ولی روزنامههای وابسته حاکمیت که قطعاْ این خبر را انتشار نمیدهند و هیچ استدلالی هم نمیکنند و مردم هم خب بیخبرند. ضمن این که مردم با توجه به مجموعه رفتارهایی که دارند میبینند، در یک بیتفاوتی به سر میبرند و آنها هم از همین بیتفاوتی مردم دارند سوءاستفاده میکنند و حقوق انسانهایی را که آزاده هستند و از حقوق مردم دفاع میکنند، سلب میکنند. |
نظرهای خوانندگان
یاد عبدا.. نوری افتادم و وقایع اتفاقیه او. البته قصد قیاس ندارم!!!
-- مسعود ، Sep 13, 2007 در ساعت 06:08 PMزنده باد قابل قهرمان
-- محمد ، Sep 19, 2007 در ساعت 06:08 PMان عاشقان شرزه که با شب نزیستند رفتند و ............