رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۷ شهریور ۱۳۸۵

سه شخصیت خبرساز هفته: لاریجانی، سولانا و نرگس

خواهر شخصیت اصلی سریال نرگس روز 25 شهريور، 16سپتامبر، حادثه مهمي به وقوع پيوسته است. آیا این حادثه توافق سولانا و لاريجاني است یا اعتراض مسلمانان به سخنان بنديكت شانزدهم ؟ انفجار بمب در بغداد ؟
هيچ‌ كدام. هیچ یک از اين حوادث جزء موضوعات مورد علاقه حدود 90 درصد مردم ايران در اين روز محسوب نمي‌شود.

در واقع سرنوشت زندگي آدم‌هاي نرگس بعد از85 قسمت سريال در اين شب روشن مي‌شود و علاقه‌مندان و ميخكوب‌شدگان در پاي جعبه جادو، بالاخره خواهند فهميد كه آدم‌هاي بد داستان چگونه خوار و ذليل مي‌شوند و نرگس با مشت محكمي به دهان تمامي ياوه‌گويان چطور پيروز مي‌شود و پرندگان كوچك خوشبختي دوباره سر بر بالين هم مي‌گذارند و يك بار ديگر همه چيز به خير و خوشي تمام خواهد شد.

شايد "مهران مهام" و "سيروس مقدم" به عنوان تهيه كننده و كارگردان اين سريال پيش‌بيني نمي‌كردند كه ميزان استقبال مردم و رسانه‌ها چنان باشد كه بتوانند صفحات ويژه‌اي را در مطبوعات به خود اختصاص دهند و در تلويزيون و راديو با حضور هنرپيشگان و تهيه‌كنندگان و دست اندركاران اين سريال هر روز اسمي از اين حادثه مهم مطرح باشد.

كار تا به آنجا بالا مي‌گيرد كه حتي با برگذاري كنفرانس‌های خبري، عوامل و هنرپيشه‌ها به تحليل و ارزيابي شخصيت‌هاي داستان "نرگس" مي‌پردازند.

اما وجوه ديگر اين ماجرا هم شنيدني است. به نقل از يكي از فرماندهان نيروي انتظامي، ميزان ترافيك در ساعات پخش اين سريال كاهش مي‌يابد و شركت توزيع نيروي برق، رسما از صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران براي زمان پخش برنامه و كاهش مصرف برق قدرداني مي كند.

منابع آگاه می‌گویند

مردم در كوچه بازار بيشتر به بحث و تبادل نظر در مورد "شوكت" و "نرگس" مي‌پردازند، آن هم درست در آستانه ماه رمضان كه يك‌باره بهاي ارزاق عمومي جهشي 20 درصدي مي‌كند. جالب‌تر این‌که يكي از روزنامه‌هاي پر تيراژ كشور در روز بيستم شهريور ماه در كنار تيتراول خود كه توجه به ديدار رئيس كميسيون خارجي اتحاديه اروپايي و دبير شوراي امنيت ملي ايران دارد، تيتري را با عنوان "فرجام نرگس" مي‌زند كه در مهم‌ترين بخش صفحه دوم به نقل اطلاعات از منابع "موثق" و "شنيده‌ها" و ارزيابي دانسته‌هاي محرمانه خود از منابع "ويژه" در مورد سرنوشت "شقايق، نسرين، شوكت و بهروز" مي‌پردازد.

این روزنامه اشاره می‌کند که بهروز از بيماري ايدز مي‌ميرد و نسرين با منصور، همكار احسان ازدواج مي‌كند و از سويي همسر زهره به خاطر نرسيدن به ثروت شوكت از او جدا مي‌شود. همچنين اشاره مي‌كند كه تنها نكته مجهولي كه هنوز نتوانسته است به آن دست پيدا كند، نقش خليل، وكيل و دوست شوكت در اين ماجراست.

دو بازیگرسریال نرگساگرچه اين پيش‌بيني‌ها تقريبا مثل بسياري از پيش‌بيني‌هاي ديگر درست از آب در نمي‌آيد و ظاهرا منابع موثق اين روزنامه پرتيراژ كشور كمي تو زرد از كار در مي‌آيند، اما به هر حال همه این‌ها نشانه موج سواري است كه همه را به خود جلب مي كند.

سريال نرگس قبل از شروع، به خاطر فوت "پوپك گلدره" مورد توجه بسياري قرار داشت وبه همين علت تقریبا در بدو شروع مخاطبان زيادي را به خود جلب كرد. اين مخاطبان نه از سر بازي ويژه بازيگران بلكه به دليل همان طبيعت احساسي ايرانيان و ارضا حس كنجكاوي پاي تلويزيون نشستند.

آنها مي خواستند بدانند اين فيلم با حضور اين هنرپيشه مرحوم چگونه ساخته شده و وقتي "پوپك" در قسمت سي و هفتم نقش‌اش را به "ستاره اسكندري" واگذار مي كند، سير داستان چگونه پيش خواهد رفت و اين بهترين فرصت براي جایگيري سریال در بين مخاطبين بود.

تولید غم

اين برنامه نیز جزء دسته عمده سريال‌هاي تلويزيوني است كه سال‌هاي سال است در سيما توليد مي‌شود. سريال‌هايي كه با ساده‌انگاري شعور مخاطب را دست كم مي‌گيرد و با داستاني كاملا زرد، به دليل عدم امكان انتخاب از مخاطبانش، ساده‌بين‌هاي حرفه‌اي مي‌سازد و راه به پیش می برد.

شايد توفيق اين قبيل داستان‌ها، به خاطر نبود شرايط برابر براي رقابت در ساخت فيلم و وجود سرمايه توليد در يك بخش مشخص است. اين نكته بربسياري پوشيده نيست كه تهيه كنندگان بسیاری از سريال‌هاي تلویزيوني، گروهي مشخص هستند كه سال‌ها است به صورت موروثي كار خود را به ديگري واگذار مي‌كنند.

برخي از اين سريال‌ها كه هزينه آنها به صورت "دقيقه پخش" پرداخت مي شود به عمد، كشدار و طولاني تهيه مي‌شود تا زمان پخش و در نتيجه قيمت آن افزايش يابد و اين ميان مخاطب هم فقط ببيند و منتظر بماند تا بالاخره كي آدم هاي بد داستان مچاله و خوب‌هاي داستان عاقبت به خير مي شوند.

اما نكته ديگري كه در اين قبيل سريال‌ها مي توان ديد مسئله "غم" است. طبق آمارهاي موجود عموم سريال‌هاي پربيننده تلويزيون را سريال‌هايي با داستان‌هاي غم انگيز و درام تشكيل مي دهند. شايد اين نيز از نكته‌هاي قابل تامل است كه در اين كشور "غم" به عكس شادي كاملا نهادينه است. سريال‌هايي كه در چند سال گذشته ماه‌هاي محرم و رمضان پخش مي‌شوند نيز از همين گروه هستند.

فيلم‌هايي كه در 30 قسمت تهيه شده و در بدو شروع با حركتي كند و كشداروغمگين تا قسمت‌هاي پاياني جلو مي‌روند و يك‌باره با شتابي تند همه بدي‌ها را پايان مي‌دهند و آدم‌هاي غمگين خوب ماجرا را به سر منزل مقصود مي‌رسانند.

دكتر حسيني كارشناس آسيب هاي اجتماعي است او اشاره مي كند: در كشوري كه غم نهادينه مي شود، آوردن شادي در بين مردم كار آساني نيست. آنها در مراسم عزاداري يا مجالس ترحيم به موقع شركت مي‌كنند و حضورشان را يك وظيفه مي‌دانند در حالی كه بسياري از برنامه‌هاي شاد را "جلف" مي‌دانند. بسياري از رسانه‌ها نيز تاکنون در دامن زدن آن نقش شاياني داشته‌اند. همين غم است که انرژي جمعي يك اجتماع را كاهش مي دهد و به مرور حزن جاي شادي و نشاط را پر مي كند و ياس جاي اميد به فردا را مي گيرد.

طبق آخرين نظرسنجي‌ها در سازمان بهزيستي كشور،56درصد جوانان در ايران حداقل یک بار به خودكشي فكر كرده‌اند يا بر اساس آمارهاي مطالعاتي دفتر اداره كل امور اجتماعي وزارت كشور، در سال 83، يك سوم ازدواج‌ها در كشور منجر به طلاق شده است.

اين دفتر دليل اين طلاق‌ها را به طور جدي در سه موضوع عدم اميدواري به زندگی ، فقر مالي و مشكلات جنسي بيان مي كند.

به هر صورت زماني كه به رغم اعلام پياپي مسوولان ايران در خصوص عدم تعليق فعاليت‌هاي هسته‌اي، يك خبرگزاري فرانسوي خبر از توافق ضمني ايران براي قبول تعليق مي دهد، مردم ميخ‌كوب در پاي تلوزيون‌ها نگران سرنوشت بهروز و نسرين هستند واين خود شايد كاركرد يك رسانه باشد.

اردوان روزبه
ardavan.roozbeh@gmail.com

Share/Save/Bookmark