رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۷ آبان ۱۳۸۹
گفت‏‌وگو با دو تحلیل‏‌گر سیاسی؛ دکتر رضا تقی‏‌زاده، استاد دانشگاه و مهندس کوروش زعیم، عضو شورای مرکزی جبهه‏‌ی ملی ایران

«این آخرین دور مذاکرات است»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

آغاز دور جدید مذاکرات هسته‏ای میان ایران و کشورهای گروه ۵+۱، پس از گذشت بیش از یک سال از مذاکرات ژنو در مهرماه سال گذشته، علی‏رغم تلاش‌های مکرر و ناموفق، بار دیگر انتظار آفریده است.

Download it Here!

در آخرین پیام‏هایی که میان کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه‏ی اروپا و سعید جلیلی، سرپرست تیم مذاکره کننده‏ی ایرانی ردوبدل شده، تاریخ پنجم دسامبر برای مذاکرات مورد توافق طرفین قرار گرفته اما خانم اشتون در مورد محل برگزاری آن، یکی از کشورهای اروپای مرکزی را به کشور ترکیه که پیشنهاد ایران بود، ترجیح داده است.

در گفت‏وگو با دو تحلیل‏گر سیاسی دکتر رضا تقی‏زاده، استاد دانشگاه در گلاسکو و مهندس کوروش زعیم، عضو شورای مرکزی جبهه‏ی ملی ایران در تهران، به این مذاکرات و نتایج احتمالی آن پرداخته‌ام.
پرسش نخست من در مورد اصرار تهران بر انجام مذاکرات در استانبول و مخالفت اتحادیه‏ی اروپا با آن است. آیا محل مذاکرات به خودی خود اهمیتی دارد؟


رضا تقی‌زاده

رضا تقی‏زاده: به‏نظر من، مکان برگزاری گفت‏وگوها اهمیت درجه‏ی یک ندارد. اگر خانم اشتون به ترکیه بروند یا نماینده‏ی ایران، آقای جلیلی، به اتریش سفر کنند، تفاوت زیادی در دستور مذاکرات ایجاد نخواهد شد. اختلاف نظر بر سر محل برگزاری مذاکرات، بیشتر عاملی برای پنهان کردن اختلافی است که بر سر تدوین دستور مذاکرات وجود دارد. در این مورد، به‏نظر من، هنوز ایران و گروه ۵+۱ و جامعه‏ی اروپا به توافق نرسیده‏اند و خواسته‏های دو طرف در مورد مذاکراتی که می‏خواهند انجام بدهند، فاصله‏ی بسیار زیادی از هم دارد.

کوروش زعیم: وزیر خارجه‏ی جمهوری اسلامی پیشنهاد کرده بود که مذاکرات در ترکیه انجام بشود. دلیلش هم این بود که با برگزاری مذاکرات در ترکیه، طبیعتاً نخست‏وزیر ترکیه هم برای شرکت در آن مذاکره دعوت می‏شد. اگر نخست‏وزیر ترکیه شرکت می‏کرد، باید رئیس جمهور برزیل هم از نظر نزاکت سیاسی دعوت می‏شد و گروه ۵+۱ به‏هیچ‏وجه نمی‏خواست این دو کشور در این مذاکرات که بسیار خطیر خواهد بود شرکت کنند.

به دلیل اینکه، وقتی ترکیه و برزیل به ابتکار ترکیه، ابتکار به خرج دادند و خلاف جهت سیاست جهانی قدم برداشتند و خواستند در این جریان خودشان را مطرح کنند، موجب تکدر اعضای گروه ۵+۱ شد. طوری‏که خود رئیس جمهور برزیل هم بعد گفت از تصمیم‌های شورای امنیت سازمان ملل تبعیت می‏کند. گروه ۵+۱ نمی‏خواهد این دو کشور دخالت کنند، چون حرف‏هایی که می‏خواهند بزنند را می‏خواهند خودشان مطرح کنند، بدون اینکه کسی کوشش کند جهت‏ آن را تغییر دهد.

فضا و مضمون واقعی مذاکرات وقتی که ایران معتقد است درباره‏ی حقوق هسته‏ای خود مذاکره نخواهد کرد، بلکه درباره‏ی مشکلات جهانی گفت‏وگو می‏کند، چه خواهد بود؟

تقی‏زاده: به‏نظر من، اظهارات ایران هم با توجه به عملکردی که در گذشته داشته، بیشتر جنبه‏ی تبلیغاتی دارد و هیچ ارتباطی با مذاکراتی که ایران علاقه‏مند به انجام آن است، نمی‏تواند داشته باشد.

وقتی ایران در سال ۲۰۰۹ آقای جلیلی را راهی ژنو کرد، در مورد رسیدگی به مدیریت دنیا، هیچ مذاکره‏ای صورت نگرفت. آن‏جا آقای جلیلی با اجرای فرمول وین که به موجب آن، دوسوم از اورانیوم غنی‏شده‏ی ایران قرار بود از ایران خارج شود موافقت ضمنی کرد. در بیانیه‏ی تهران هم که ایران با مشارکت برزیل و ترکیه به مسائل اتمی پرداخت، هیچ بحثی از مدیریت دنیا و این قبیل مسائل نبود.
در دور آینده‏ی گفت‏وگوها هم اگر نظرات دو طرف، طی گفت‏وگوهای مقدماتی‏ای که ایران و گروه ۵+۱ و جامعه‏ی اروپا در طول چهار، پنج هفته‏ی گذشته داشتند، به‏هم نزدیک می‏شد، چنین بهانه‏ای الان مطرح نمی‏شد. هم دولت ایران و هم گروه ۵+۱ می‏دانند که این موضوع‌های انتزاعی در بحث‏های جدی آنها، جای اصولی‏ای نخواهد داشت.

زعیم: سیاستمدارهای کشورها، معمولاً وقتی وارد مذاکرات بین‏المللی می‏شوند، مقداری از ادبیات‏شان برای خوراک داخلی است. جمهوری اسلامی الان در شرایطی نیست که تعیین تکلیف کند یا حتی تعیین دستور جلسه کند و یکی از مسائل اداره‏ی کل جهان اما خود جمهوری اسلامی است.


کوروش زعیم

یعنی جمهوری اسلامی باید نشان بدهد که توان و انگیزه‏ی آن را دارد که عضو مسئولی در جامعه‏ی بین‏المللی باشد و همکاری‏های مثبت و سازنده کند و از حرکت‏های زیر میزی و خلاف قوانین بین‏المللی خودداری کند.

بنابراین اینکه می‏گویند می‏خواهند درباره‏ی جامعه‏ی جهانی صحبت کنند، یکی از مسائل جامعه‏ی جهانی خودشان هستند که باید این را هم در آن‏جا حل کنند و فکر می‏کنم زیر فشار شدید برای این کار خواهند بود.

به نظر شما بحث اصلی در مذاکرات چه خواهد بود؟

زعیم: اصل مطلب این است که جمهوری اسلامی باید با جامعه‏ی جهانی هم‏سو شود. فرمول وین، در جمهوری اسلامی، همان‏طور که بارها گفته‏ام اصلاً اهمیت ندارد. چون کارایی ندارد و بسیار زمان‏بر و هزینه‏بر است. در نهایت به آن نتیجه‏ای که می‏خواهد، نمی‏رسد.

تقی‏زاده: بحث اصولی این است که جامعه‏ی جهانی، جامعه‏ی اروپا، امریکایی‏ها، غربی‏ها می‏خواهند اورانیوم غنی‏شده‏ای که در اختیار ایران هست را از دست ایران خارج کنند که از این راه، ایران قادر به ساختن بمب اتمی از راه افزایش غلظت این اورانیوم نشود. در میان‏مدت هم می‏خواهند برنامه‏ی غنی‏سازی اورانیوم در ایران متوقف شود.

متقابلاً ایران آماده‏ی پرداختن این هزینه هست؛ چنان که بیانیه‏ی تهران به آن اشاره‏ی مستقیم داشت که بخش عمده‏ی اورانیوم غنی‏سازی شده‏ی خود را از ایران خارج کند. ولی در مقابل می‏خواهد که حق غنی‏سازی اورانیوم در ایران به‏صورت قانونی پذیرفته شود.

چون آمادگی برای پذیرفتن این حق نزد جامعه‏ی اروپا وجود ندارد و به‏خصوص مخالفانی در منطقه دارد. در درجه‏ی اول عربستان سعودی، اسراییل و مصر، حق غنی‏سازی اورانیوم ایران را معادل تبدیل شدن ایران به یک قدرت بالقوه‏ی اتمی می‏بینند. در نتیجه چون نقطه‏نظرهای ایران، گروه ۵+۱ و جامعه‏ی اروپا با همدیگر فاصله دارند، گفت‏وگوهای اخیر هم این نقطه‏نظرات را نزدیک نکرده است. حال ما بهانه‏هایی را در حاشیه‏ی این گفت‏وگوها می‏شنویم که اشاره به مدیریت دنیا از جمله‏ی آنها است. اینها نشان می‏دهد، همان‏طور که گفتم، دستور مذاکرات بین دو طرف، به نتیجه‏ی نهایی و شکل نهایی خودش نرسیده است.

با وجود اینکه همه‏ی تحلیل‏ها حاکی از اصرار طرفین بر مواضع همیشگی خود است، با این وجود ، هم غرب و هم ایران همواره بر ادامه‏ی مذاکرات تاکید دارند. این آیا سیاست بیهوده‏ای نیست؟

تقی‌زاده: نه این‏طور نیست. تا این لحظه یا حداقل تا هفت هشت ماه پیش، ایران با خریدن وقت، تصور می‏کرد به هدف‏های خود در جهت توسعه‏ی اتمی نزدیک‏تر می‏شود و حق هم با ایران بود. این نزدیکی هم صورت گرفت. ایران موفق شد ذخیره‏ی اورانیوم غنی‏سازی شده‏ی تا سه‏هزار کیلوگرمی برای خودش تأمین کند که قابل تبدیل به دو یا سه بمب اتمی است.

از حالا به بعد، جامعه‏ی اروپا و امریکایی‏ها فکر می‏کنند که زمان به زیان ایران است. چون آنها تخم‏مرغ‏های‏شان را در سبد اعمال تحریم‏های یک‏جانبه‌ی علیه ایران قرار داده‏اند و فکر می‏کنند دولت ایران به‏تدریج ضعیف‏تر و ضعیف‏تر خواهد شد و در آینده مجبور خواهد شد به پذیرفتن شرایطی که در مقابل او قرار داده‏اند، از جمله مثلاً پذیرش قطع غنی‏سازی اورانیوم تن دهد.

بنابراین دو طرف به صورتی، حالا به ادامه‏ی وضع موجود دل بسته‏اند. ایرانی‏ها با توجه به گذشته، فکر می‏کنند که ادامه‏ی وضع موجود به نفع آنها است. غربی‏ها هم فکر می‏کنند ادامه‏ی وضع موجود به زیان ایران است. بنابراین گفت‏وگوهایی که انجام می‏دهند، حتی اگر به نتیجه هم نرسد، چون هدف‏هایی را که آنها تصور می‏کنند در جهت منافع‏شان است، حداقل در کوتاه‏مدت تأمین می‏کند، از اصل انجام گفت‏وگوها حمایت می‏کنند.

جدا از آن‏چه غرب و ایران تصور می‏کنند و پیش می‏برند، تحلیل‏ شما چیست؟ آیا نتیجه‏ی مثبتی بر این نوع مذاکرات و روابط قائل هستید؟

تقی‏زاده: گفت‏وگو کار بی‏هزینه‏ای است. دور هم جمع شدن و گفت‏وگوهای رودررو، حداقل شاید به نزدیکی ذهنی بین آنها کمک کند. غربی‏ها و ایران دو طرف را مخالف همدیگر می‏بینند. انجام گفت‏وگوها، حتی در صورت داشتن اختلاف، کار بدی نیست.

در زبان انگلیسی می‏گویند: شما باید همیشه به دوستان‏تان نزدیک باشید و با هم گفت‏وگو کنید، ولی به دشمنان‏تان باید حتی نزدیک‏تر باشید. بنابراین حتی در صورت اختلاف هم، انجام این گفت‏وگوها میان دو طرف کاملاً متفاوت و مخالف همدیگر، حداقل آنها را به داشتن شناخت متقابل و نزدیک‏تر و دست‏اول از نقطه‏نظر‏های طرف دیگر، موفق می‏کند.

زعیم: این مذاکرات تقریباً آخرین شانس برای یک توافق خواهد بود. چون شرایط سیاسی درون امریکا تغییر کرده است. انتخابات امریکا اقتدار بازیافته‏ی جمهوری‏خواهان را رقم زد. آنها عقیده دارند باید به جمهوری اسلامی حمله‌ی نظامی کنند و از خویشتنداری آقای اوباما ناراحت هستند.

دوم اینکه بعد از حمله‏ی احتمالی سایبری که می‏گویند اسراییل پشت آن بوده است، آسیبی که تأسیسات اتمی نیروگاهی و نظامی جمهوری اسلامی خورده است، آسیبی نیست که بشود به سادگی از آن گذشت. در ضمن تأسیسات غنی‏سازی جمهوری اسلامی هم که الان فاش شده که خیلی قدیمی‏اند و متعلق به سال‏های پس از جنگ جهانی دوم هستند و کارایی ندارند. بنابراین هزینه‏ی بسیاری برای نتیجه‏ی کمی داده می‏شود.

سوم اینکه فکر می‏کنم الان روسیه هم به‏هرحال خود را با غرب هم‏سو کرده است. ایران به همکاری روسیه تکیه داشت که آن هم از بین رفته است. حتی چین هم که تا آخرین لحظه مقاومت کرده بود، الان متقاعد شده که نباید به جمهوری اسلامی هیچ‏گونه امیدواری‏ای بدهد و خود را با غرب و تصمیم‏های گروه ۵+۱ هم‏سو کرده است. بنابراین جمهوری اسلامی الان دیگر در عرصه‏ی بین‏المللی، تکیه‏گاهی به‏جز امثال حزب‏الله لبنان و حماس و ... ندارد. این انزوای جمهوری اسلامی باعث می‏شود که در این مذاکرات گوش شنوای بیشتری داشته باشد.

به‏هرحال از دو گزینه خارج نیست؛ یا اینکه جمهوری اسلامی به خواسته‏های ۵+۱ و جامعه‏ی بین‏المللی تمکین خواهد کرد که شامل توقف کامل غنی‏سازی است و مسائل حقوق بشری هم در آن مطرح خواهد بود. یا بدون اینکه شرایط خطرناک کنونی را درک کند، باز ساز خود را خواهد زد. این‏بار، به باور من، برای جمهوری اسلامی شام آخر خواهد بود.

Share/Save/Bookmark