رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > «نمایندهی مردم باید آزاد باشد» | ||
«نمایندهی مردم باید آزاد باشد»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.com«مجلس نسبت به دستگاههای اجرایی کشور، شأن نظارتی دارد. یک شأن نظارتی هم برای خود مجلس و برای آحاد نمایندگان تعریف کنید.» این بخشی از سخنان آقای خامنهای در دیدار با نمایندگان مجلس در روز هجدهم خرداد سال جاری بود که اساس ارائهی طرحی از جانب ۱٥٠ نماینده به مجلس شورای اسلامی قرار گرفت.
با وجود اینکه در امضای این طرح، اسامی برخی نمایندگان اصلاحطلب و اقلیت مجلس، نظیر داریوش قنبری، رییس فراکسیون اقلیت مجلس و مصطفی کواکبیان و برخی دیگر از نمایندگان منتسب به اصلاحطلبی قرار داشت، در روز بیست و پنجم خرداد، در صحن علنی مجلس طرح و با مخالفت نیمی از امضاکنندگان اولیه، فوریت آن از دستور خارج و برای بررسیهای عادی، به کمیسیون اصل ٩٠ سپرده شد. مناقشه بر سر این طرح اما از همینجا آغاز شد. برخی اصولگرایان در بیرون و داخل مجلس، با حملات شدید به کسانی که امضای خود را پس گرفته بودند، این امر را مصداق بیاعتنایی به بیانات رهبری یا واهمه از برخوردهای نظارتی عنوان کردند. در حالی که قرار است این طرح فردا (سهشنبه چهارم آبان ماه) بار دیگر در مجلس مورد بحث و بررسی قرار گیرد، روز شنبه مهدی کروبی نامهای در مخالفت با این طرح به نمایندگان مجلس نوشت که در سایت «پارلماننیوز»، متعلق به نمایندگان اقلیت، منتشر شد. کروبی در این نامه، تصویب این طرح را «تیر خلاص بر نهاد قانونگذاری مملکت» خوانده است. در حالی که چالشها بر سر این طرح ادامه دارد، در این زمینه به گفتوگو با حجتالاسلام محمدتقی محصل همدانی، نمایندهی مردم یزد در مجلس هفتم و همچنین قاسم شعلهسعدی، نمایندهی دورههای سوم و چهارم مجلس از شهر شیراز، پرداختهام.
از محصل همدانی دربارهی شکایت اصولگرایان پرسیدهام که چرا طرحی که مبتنی بر بیانات رهبری بوده، در مجلس رأی نیاورده است؟ محمد تقی محصل همدانی: این طرح رد نشده، فوریت آن رد شده است. این به معنای آن نیست که طرح رد شده است. این به معنای دقت و تعمق بیشتر است و نه به معنای رد شدن. فوریت را معمولاً در کارهایی میگذارند که خیلی ضروری است و وقت هم برای تحقیق و در برنامه رفتن و در نوبت قرار گرفتن نیست، اما یک وقت هست که کاری باید بررسی شود، روی آن دقت شود، جوانب آن دیده شود، مواردی که میخواهند معین کنند تا در آن نظارت شود، مشخص شود. گاهی میشود که با عجله انجام میگیرد و چیز خوبی از آب درنمیآید. برای اینکه نماینده آزاد است. نماینده در هرگونه اظهارنظری و پیشنهادی آزاد است. گاهی میشود که نماینده را محدود میکنند که اینجا نباید اینکار را بکنی، اینجا نباید حرف بزنی یا در فلانجا باید حتماً رأی بدهی، فلانجا باید حتماً رأی ندهی. خُب اینها چیزهایی است که دقت لازم دارد. این کار خوبی بوده که انجام شده، کار بدی نبوده است. از بحثهایی که در اطراف این طرح صورت میگیرد، بهنظر میآید که بعد از این چالشها، طرح از صحن علنی خارج شده است. یکی از بحثها این است که نمایندگان با نظارت استصوابی وارد مجلس شدهاند. ضرورتی برای اینکه در طی چهار سال نمایندگی هم مورد نظارت قرار بگیرند، وجود ندارد و بهنظر میرسد که این طرح همان اصل آزادی نمایندگان را که شما اشاره کردید، میخواهد محدود و کنترل کند. آنچه شما میفرمایید، با این دعواها و با این نزاعها، ممکن است پنج نفر، ده نفر بشنوند و اینجور چیزها در ذهنشان باشد، ولی اصل طرح پذیرفته شده است. فوریت ندارد. طرح عادی است. میرود بررسی میشود. اگر به مجلس آمد، مطرح شد و بازهم رأی نیاورد، آن وقت جای بحث هست که چرا رأی نیاورد. ولی نظر شما چیست؟ چرا باید نمایندگان مورد نظارت مجدد قرار بگیرند و این آیا نمیتواند در شرایط گوناگون، تهدیدی برای آزادی عمل و بیان نمایندهها بشود؟ کمیسیون اصل ٩٠ کارش همین است و بر نمایندگان، وزرا، بر دولت و بر کار مجلس میتواند نظارت داشته باشد. این چیز تازهای نیست. البته این به معنای آن نیست که بر عموم کارهای نماینده نظارت بشود.این به معنای آن است که اگر نماینده به جاهایی که نباید وارد شود، دخالت کند عملکردش مورد بررسی قرار بگیرد. همین الان هم کمیسیون اصل ٩٠ این کار را میکند. در گذشته هم این کار را کردهاند. اعلام هم کردهاند و حتی با بعضی از نمایندهها در مورد کارهایی که کردهاند، صحبت شده است. مسئلهی تازهای نیست و مشکلی هم ایجاد نمیکند. خب اگر کمیسیون اصل ٩٠ هست، چه ضرورتی به یک قانون جدید برای نظارت بر نمایندگان هست؟ نظارت شاید حالا یک خرده وسیعتر باشد. الان کاری که نمایندهها در استانها انجام میدهند یا برخوردهایی که با دولت دارند، یا تقاضاهایی که از دولت دارند، گاهی مورد شبه است که آیا وظیفهی نماینده تا این حد است که هرکاری را بکند یا اینکه نه. حال اگر مشخص شود، قانون شود که نمیتواند این کارهار را بکند، اشکالی ندارد. بهعقیدهی من، اصل طرح مشکلی ندارد. طرح هم پذیرفته شده است. منتها مسیر عادی را طی میکند و این مسیر عادی را طی کردن، به معنای دقت بیشتر روی موضوع است و تصویب لایحهی جمعوجوری که مشکلی هم برای نمایندگان و اساساً برای کشور بهوجود نیاورد.
تهدید آزادی نمایندگان طرح بر سه محور نظارت مجلس بر مجلس، نظارت مجلس بر نمایندگان و کمیسیونهای تخصصی و نظارت مردم بر نمایندگان و مجلس استوار است. منظور از نظارت مردم بر نمایندگان و مجلس چیست؟ قاسم شعله سعدی: نمایندگان مجلس در همهی کشورها دارای مصونیت پارلمانی هستند. فلسفهی مصونیت پارلمانی این است که چون نمایندگان معمولاً به نیابت از طرف مردم، قوهی مجریه را تحت انتقاد قرار میدهند، نقد میکنند و به عملکرد آن اعتراض و انتقاد میکنند. یعنی نمایندگانی که میخواهند خوب انجام وظیفه کنند، در واقع میشوند مزاحم قوهی مجریه و طبیعتاً قوهی مجریه از مزاحم و نقاد خوشش نمیآید. از طرفی دیگر، ابزارهایی در اختیار قوهی مجریه هست که میتواند این نمایندههای مزاحم و نقاد را از سر راه خودش بردارد. لذا برای اینکه قوهی مجریه نتواند چنین سوءاستفادهای بکند و آزادی نمایندهها را محدود و یا سلب کند، مصونیت پارلمانی پیشبینی شده است. مصونیت پارلمانی به این معنی است که نماینده را نمیشود تحت تعقیب قرار داد. در رژیم سابق هم این مصونیت وجود داشته، خیلی بیشتر از مصونیت فعلی نمایندگان ایران که محدود به دو مورد است؛ یکی رأی دادنشان و دیگری اظهاراتشان در مجلس. یعنی اگر نمایندهای خارج از مجلس اظهاراتی بکند، ممکن است او را تحت تعقیب قرار بدهند. اما بعد از آن هم مشکلات دیگری پیدا شده است؛ از جمله نظارت استصوابی که تفسیر مندرآوردی شورای نگهبان بود و بر اساس همان تفسیر غلط هم عمل کردند. آنها نامزدها را از همان ابتدا به میل خودشان غربال کردند و از ورود نامزدهای مستقل و کسانی که نقد دارند، جلوگیری کردند. یعنی نظارت استصوابی فیلتر وحشتناکی است که از ورود نمایندگان مستقل، واقعاً جلوگیری میکند. بنابراین نمایندههایی که از این فیلتر میگذرند، اصلاً نمیتوانند اقدامی کنند. از سوی دیگر، اصل ٩٠ قانون اساسی هم برای نظارت بر طرز کار مجلس پیشبینی شده است. مجلس غیر از نماینده است. مجلس ممکن است به عنوان یک شخصیت حقوقی در عملکردش نقصان، تخلف و تعللی باشد. امکان اینکه از عملکرد مجلس، قوهی مقننه و قوهی مجریه، به کمیسیون اصل ٩٠ شکایت کرد، وجود دارد. علاوه بر همهی اینها، باز امری در قانون اساسی پیشبینی شده به نام «امر به معروف و نهی از منکر». در قانون اساسی پیشبینی شده که همهی مردم نسبت به یکدیگر و مردم نسبت به حکومت، میتوانند امر بهمعروف و نهی از منکر کنند که در این چهارچوب نمایندهی مجلس هم مستثنی نیست. اگر طرح «امر بهمعروف و نهی از منکر» به ترتیبی که میگویید وجود دارد و شامل نمایندگان هم میشود، چرا برخی از نمایندگان به این طرح جدید و بهخصوص به بخش نظارت مردم بر نمایندگان مجلس ایراد دارند. در این بند (مادهی ٢٩) آمده است که «هریک از اشخاص حقیقی و حقوقی میتوانند شکایات، اسناد و گزارشهای مستند خود را در بارهی عملکرد نمایندگان مجلس و کمیسیونها - طبق ضوابطی - ارسال کنند.» این چگونه میتواند تهدید آزادی نمایندگان از طرف مردم باشد؟ این تهدید آزادی نمایندگان است. البته الان مشکل از این حرفها فراتر رفته است. در واقع میخواهند نماینده را کنترل کنند که جرئت نکند حرف بزند، جرئت نکند انتقاد کند و این مکمل نظارت استصوابی میشود. یعنی مجلسی که خودش اختیارات خود را کم کرده است. همین طرح هم به معنی کاهش اختیارات مجلس است. در تاریخ اولین باری است که مجلسی تلاش میکند اختیارات خود را کم کند. یا خودش را تحت کنترل بیشتری قرار بدهد. مثلاً قبلاً این بحث مطرح بود که در نهادهای مجلس حتی حق تحقیق و تفحص هم ندارند. حالا آمدهاند خود را به این ترتیب تحت کنترل بیشتری قرار میدهند. فلسفهای که پشت آن است، این است که نماینده فکر نکند همین که اعتبارنامهاش تصویب شد، دیگر از پل گذشته است و کسی نمیتواند نسبت به او معترض بشود. اگر نمایندهی حرفشنویی نباشد و مزاحم باشد و بخواهد از حدودی که برایش ترسیم میشود، عبور کند، صلاحیتش را میشود دوباره رد کرد. یعنی اصلاً فلسفهی اصلی این قضیه که زمزمهی آن از سابق هم مطرح بود، این است که نظارت شورای نگهبان فقط محدود به زمان انتخابات نباشد. یعنی شورای نگهبان بتواند حتی نمایندهای را که از فیلتر شورای نگهبان گذشته، بعد از اینکه اعتبارنامهاش تصویب شد، هروقت که دلش خواست بیاید و از صلاحیتی که تعریف کرده، عدول کند و ترتیبی بدهد که نمایندگان مجلس، از مجلس اخراج شوند. به این ترتیب که با قوانین فعلی نظارت استصوابی هم مغایرت دارد. در واقع مغایر همه چیز هست؛ نه تنها حقوق پارلمانی، حتی مغایر حقوق شهروندی شهروندان است. دیگر شهروندان هم نمیتوانند نمایندهای به مجلس بفرستند و اعتماد داشته باشند که او طی چهارسال میتواند نمایندهشان بماند. هروقت دیدند این نماینده، نمایندهای است که ساز ناساز میزند، میتوانند اخراجش کنند. اگر این روند ادامه پیدا کند، کار به آنجا میرسد. آنطور که اسامی نشان میدهد، الان نمایندگان اصولگرا پشت این طرح هستند و با توجه بهاینکه در مجلس اکثریت دارند، کمیسیون نظارتی که تشکیل بشود، با اکثریت آنها تشکیل میشود. آیا این امکان وجود ندارد که در انتخابات بعدی، با تغییر ترکیب نمایندگان، باز این قانون مورد ایراد عدهی دیگری واقع بشود؟ دقیقاً همین است. برای اینکه معلوم نیست همیشه اکثریت مال محافظهکارها و اصولگراها باشد. ممکن است در تحولات اجتماعیای که رخ میدهد، مثلاً در یک انتخابات، مردم به آنهایی که الان جزو اقلیت هستند و اصولگرا نیستند، رأی بدهند. بعد همین حربه میافتد دست آنها برای اینکه با اصولگراها برخورد کنند. بنابراین اینکه میگویند مصونیت، تجربهی دهها سال و صدها سال دنیا است و فلسفهی آن هم این بوده که نماینده آزاد باشد، بتواند نقد کند، بتواند انتقاد کند، بتواند تحقیق و تفحص کند. نه اینکه همیشه دلهره داشته باشد که با خود او برخورد میکنند، تحت تعقیبش قرار میدهند و جرئت نکند یک کلمه حرف بزند. |