رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۹ مهر ۱۳۸۹
گفت‌وگو با خلیل بهرامیان، عبدالکریم لاهیجی و حسن فرشتیان درباره‌ی نامه‌ی لاریجانی به آیت‌الله خامنه‌ای

نامه لاریجانی جعلی هست؟ نیست؟

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

روز شانزدهم مهرماه سال جاری، سایت «جرس»، متعلق به حامیان جنبش سبز، از نامه‏ی مهمی خبر داد که صادق لاریجانی، رییس قوه‏ی قضاییه، به آیت‏الله علی خامنه‏ای نوشته و در آن از دخالت برخی افراد متنفذ و وابستگان به بیت رهبر جمهوری اسلامی، شکایت کرده و حتی تقاضای استعفای خود را در صورت پذیرفته نشدن پیشنهادات خود، طرح کرده است.

Download it Here!

سه روز بعد، غلامحسین محسنی اژه‏ای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه‏ی قضاییه، در نشستی خبری، صحت این نامه را تکذیب کرد. مطبوعات منتسب به اصولگرایان نیز این نامه را جعلی خواندند. صادق لاریجانی، سرانجام دیروز (یکشنبه ۲۵ مهر) نگارش چنین نامه‏ای را به رهبری، تکذیب کرد و محسنی اژه‏ای در حاشیه‏ی نشست با قضات دادگستری، بار دیگر در باره‏ی این نامه صحبت کرد و از تلاش برای پی‏گیری آن خبر داد.

او گفت که پی‏گیری این موضوع را از مقامات امنیتی و اطلاعاتی خواسته‏ایم. سکوت تقریباً طولانی‌مدت صادق لاریجانی در باره‏ی این نامه و اظهارات دیروز محسنی اژه‏ای در باره‏ی ضرورت پیگیری آن، گمان‏های تازه‏ای را مطرح می‏کند که در گفت‏وگو با سه صاحب‏نظر به آن پرداخته‏ام. به لحاظ حقوقی، این پرسش وجود دارد که اگر نامه جعلی است، با توجه به آنکه در خارج از کشور نیز منتشر شده است، چه امکانی و اساساً چه ضرورتی برای پی‏گیری آن وجود دارد؟

دکتر خلیل بهرامیان، وکیل دادگستری و حقوقدان در تهران، این‏گونه پاسخ می‏دهد:

هر شخصی، اعم از افراد یا اشخاص حقوقی، وقتی اتهامی به آنها منتسب می‏شود، اگر اعتقاد داشته باشند که این جعل است، می‏توانند اعلام جرم کنند. خواه‏ناخواه تعقیب این قضیه که دادستان کل کشور به عنوان سخنگوی قوه‏ی قضاییه مطرح کرده است، در صلاحیت دادستان تهران است که درخواست تعقیب جریان را می‏دهد و بر طبق قانون، طرف را به عنوان «مفتری» یعنی افترازننده، تعقیب می‏کند.

حتی با وجود اینکه این نامه در نشریه‏ای در خارج از کشور منتشر شده است؟

آن‏چه انتساب داده شده، به شخصی است که در ایران هست. اینها در جریان هستند که ببینند سرمنشا این نامه کجاست. اگر در ایران هست، چه گروهی است؟ اگر در خارج از کشور باشد، دو بعد دارد: یک بعد آن این است که آنهایی که در خارج از کشور هستند، ایرانی هستند که این نامه را انتشار داده‏اند یا خارجی هستند؟ طبق قوانینی که در ایران وجود دارد، ایرانیانی که در خارج از کشور مرتکب جرمی می‏شوند، وقتی وارد ایران می‏شوند، به‏خاطر آن جرم تحت پی‏گرد قرار می‏گیرند.

این در قانون مجارات اسلامی هست و در عین حال، شرط اول آن این است که جعلیت این نامه ثابت بشود. یعنی پس از اثبات جعلیت، کسی که نامه به او منتسب بوده و مشخص شده که جعل است، می‏تواند مطابق قانون، به عنوان افترا، آن شخص- حال گروه است یا فرد- را تعقیب کند.

اصالت نامه

دکتر عبدالکریم لاهیجی، حقوقدان و فعال حقوق بشر در پاریس، تفسیر دیگری دارد:

همین‏که کسی که نامه منتسب به اوست، یعنی آقای لاریجانی، نه روز بعد می‏آید و موضوع را تکذیب می‏کند، تردید را در اینکه آیا این نامه اصالت داشته یا نداشته، بیشتر می‏کند. اگر اصالت نداشته، چرا لاریجانی آن را فردای روز انتشار آن، تکذیب نکرده است؟ موارد مشابه را هم ما زیاد دیده‏ایم؛ به‏خصوص در مورد مسائل مربوط به شکنجه و تجاوز در زندان‏ها و مکاتباتی که بین آقای کروبی و آقای رفسنجانی صورت گرفت.

با توجه به این‏، من فکر می‏کنم نامه واقعیت دارد، ولی چون قرار بر این نبوده که درج پیدا کند و پخش بشود، این است که حالا آن را تکذیب می‏کنند و این ظن را مسئله‏ی تهدید به تعقیب، از طرف دادستان تهران تقویت می‏کند. به‏خاطر اینکه اگر نامه واقعیت نداشت، همین‏که لاریجانی صدور این نامه را از ناحیه‏ی خودش تکذیب کرد، کافی بود برای این‏که به جنجالی که در پی انتشار آن سر گرفته، پایان داده شود.

ولی چون می‏خواهند برای موارد مشابه هم درس عبرتی به دیگران بدهند که نکند باز از این سری نامه‏ها بدون اجازه‏‌ی صادرکنندگان‏ آن منتشر شود، این است که از طریق تهدید به تعقیب جزایی، می‏خواهند جلوی موارد احتمالی مشابه را بگیرند. نکته‏ی دیگری که عبدالکریم لاهیجی روی آن تاکید می‌کند و آن را دلیلی در جهت صحت نامه‏ی منتسب به صادق لاریجانی می‏داند، این است که محسنی اژه‏ای در بحث مربوط به پی‏گیری نامه گفت: «پی‏گیری آن را از مقامات اطلاعاتی و امنیتی خواسته‏ایم.»

همان‏طور که گفتم، من به ظن قوی فکر می‏کنم که این نامه صحت داشته باشد و دو دلیل آن را هم شمردم. آن‏چه هم الان از فحوای صحبت‏های سخنگوی قوه‏ی قضاییه برمی‏آید این است که می‏خواهند بدانند چگونه این نامه به بیرون درز کرده. مسئله‏ی دیگر این‏ است که از چه طریقی می‏خواهند مسئله را پی‏گیری کنند. یعنی اینکه تعقیب قضیه از طریق مقامات امنیتی است. یعنی می‏خواهند بدانند این نامه چگونه به بیرون سرایت پیدا کرده است. در صورتی که اگر نامه از اصل جعل بود، مقامات امنیتی کاری نمی‏توانستند بکنند و این کار باید از طریق قوه‏ی قضائیه صورت می‏گرفت.


صادق لاریجانی، رییس قوه‌‏ی قضاییه

نتیجه‌های مثبت

از دکتر حسن فرشتیان، روحانی و حقوقدان مقیم فرانسه، پرسیده‌ام: مواردی در این نامه هست که برخی با تحلیل آن می‏خواهند به این برسند که این نامه صحت دارد یا خیر. از جمله در این نامه خیلی به نقش آیت‏الله وحید خراسانی، پدر همسر صادق لاریجانی، اشاره شده است. استناداتی که به ایشان شده، به موضعگیری‏های ایشان، بر حسب اطلاعات شما، می‏تواند صحیح باشد؟

این‏که آیا واقعاً این نامه منتسب به ایشان است و در صحت و سقم انتساب این نامه به ایشان، من اطلاع خاصی ندارم، اما محتوای نامه را که نگاه کنیم، با روحیه و افکار ایشان و مخصوصاً پدر همسر ایشان، آیت‏الله وحید، مناسب درمی‏آید و هماهنگی دارد. مضافاً بر آیت‏الله وحید، باید به فامیل سببی دیگر ‏آیت‏الله لاریجانی، یعنی داماد ایشان، آیت‏الله مصطفی محقق داماد هم اشاره کنیم که شوهر همشیره‏ی ایشان است و هردوی اینها چنین افکاری دارند.

یعنی آیت‏الله محقق داماد، به عنوان یک حقوقدان و یک فقیه نوگرا، هرگز نمی‏تواند با ستم‏هایی که امروز از جانب حکومت به مخالفین می‏شود، کنار بیاید و از سوی دیگر، آیت‏الله وحید نیز به عنوان یک فقیه سنتی، هرگز حاضر نیست که در مقابل این ستم‏ها خود را شریک کند. لذا محتوای این مطلب با ریشه‏‌های خانوادگی و مخصوصاً سببی آیت‏الله ‏لاریجانی هماهنگ است.

اگر اصل را بر این بگذاریم که این نامه صحیح است، ایشان سه پیشنهاد به رهبری داده‏اند. پیشنهاد اول این بود که دادگاه امنیتی- سیاسی از قوه‏ی قضاییه جدا بشود و مانند دادگاه ویژه‏ی روحانیت، به طور مستقیم زیر نظر ولایت فقیه اداره شود. این چه کمکی می‏کند به روند ظلم‏زدایی‏ای که صادق لاریجانی در این نامه خواسته‏ است؟

این مسئله، در حقیقت، شاید به صورت مستقیم کمکی به روند ظلم‏زدایی نکند. اما اولاً دامن ایشان را پاک خواهد کرد. یعنی ایشان را تبرئه خواهد کرد و ثانیاً برای استقلال و آینده‏ی قوه‏ی قضاییه بسیار مناسب است.

یعنی یکی از ارکان هر حکومتی قاضیان و قوه‏ی قضاییه هستند. آخرین پناهگاه مردم، در اصطکاک‏های بین خویش و حتی بین حکومت، از جهت قانونی، قوه‏ی قضاییه است و اگر امروز قوه‏ی قضاییه نتواند این استقلال خویش را حفظ کند، در آینده مملکت با بحران‏های بسیار شدید‏تری مواجه خواهد شد.

اگر چنین حادثه‏ای اتفاق بیافتد، ممکن است در این مرحله، ‏ظلم به‏صورت مستقیم کم نشود، اما این ظلم به‏ نام دیگری خواهد شد و قاضیان شریف و قوه‏ی قضاییه‏ی ایران به گونه‏ای از این اتهامات مبرا خواهند بود و استقلال خویش را حفظ خواهند کرد. این برای امنیت مملکت و برای ثبات روابط بین آحاد افراد مملکت با هم و افراد مملکت با حکومت، بسیار مؤثر خواهد بود.

تفسیر شما از پیشنهاد دوم صادق لاریجانی چیست؟ در آنجا گفته‏اند: در صورتی که پیشنهاد اول پذیرفته نمی‏شود، مسئولیت شرعی کلیه‏ی امور مرتبط با زندانیان امنیتی و سیاسی به رهبری واگذار شود. این پیشنهاد چه تأثیری در فضایی که آقای لاریجانی تصویر کردند، خواهد داشت؟

بر فرض صحت انتساب این نامه، پیشنهاد دوم نوعی تعارف است. یعنی هیچ‏وقت آیت‏الله خامنه‏ای هم حاضر نخواهد شد به‏صورت مستقیم مسئولیت این مسائل را بپذیرد. در حقیقت، به‏نوعی تعارف محسوب می‏شود. یعنی شاید پیشنهاد اول، پیشنهاد دقیق‏تری باشد که این دادگاه‏ها منفک و مجزا از قوه‏ی قضاییه بشوند، اما پیشنهاد دوم بیشتر شبیه تعارف است که ایشان از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کند و مطمئناً چنین حادثه‏ای اتفاق نخواهد افتاد که آیت‏الله خامنه‏ای مسئولیت مستقیم این محاکم را بر عهده بگیرند.


دکتر حسن فرشتیان

وجه دیگر این پیشنهاد هم مهم است. آیا صادق لاریجانی تصور می‏کند که آیت‌الله خامنه‏ای، الان در جریان برخوردها و رفتارهایی که با زندانیان سیاسی می‏شود، نیست که چنین پیشنهادی را طرح می‏کند؟

در این نامه، ایشان اصل را بر این گذاشته که آیت‏الله خامنه‏ای شاید در جریان همه‏ی این مسائل نباشند. در جریان برخی از این مسائل باشند. لذا این نامه را خطاب به ایشان نوشته و به‏نوعی خواسته با ایشان اتمام حجت و آگاهی‏ بخشی کند.

با توجه به‏ این‏که پیشنهاد سوم این است که «استعفای من را بپذیرید، در صورتی که پیشنهاداتم مورد قبول واقع نمی‏شود»، پیش‏بینی شما چیست؟ اتفاقی در قوه‏ی قضاییه، در فضای سیاسی ایران خواهد افتاد؟ یا بین آقای لاریجانی و رهبری؟ به‏هرحال فکر می‏کنید چه نتیجه‏ای بر این نامه مترتب است، در صورتی که صحت داشته باشد؟

بر فرض صحت این نامه، در هر صورت نتایج این نامه، نتایج مثبتی خواهد بود و هرچند ایشان به هیچ‏کدام از این سه مسئله نرسد، ولی در نهایت، توافق‏هایی خواهد شد. این نشان‏دهنده‏ی آن است که مسائلی که امروز به‏ نام اسلام در این حکومت اسلامی اتفاق می‏افتد، چندان هم با اسلام منطبق نیستند و در خود اسلام و بین خود اسلام‏شناسان و مسلمانان و فقیهان اسلامی، مخالفت‏هایی در این زمینه وجود دارد. این تا ابد نمی‏تواند به‏همین صورت باقی بماند.

حداقل نفعش آن است که این پیام اعتراض رسانده شده و از کانال‏های مختلفی، اعتراض به این شیوه‏‌ی حکومت‌داری می‏شود و در نهایت، اثرات مثبت خویش را، هرچند به‏صورت کم و به‏صورت کند، خواهد داشت.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

نامه آقای لاریجانی، چه وجود عینی داشته باشد چه ذهنی، برای همه کسانی که در دستگاه قضایی هستند و اوضاع را از نزدیک می بینند حاوی حقیقت است. کوتاه اینکه بر همه قضات و دست اندرکاران داخل قوه قضائیه مثل روز روشن است که در ایران تنها یک قوه قضاییه نداریم؛ دست کم سه قوه قضاییه داریم که در تعامل با یکدیگر از بالا به پایین کار می کنند؛ 1. نظام قضایی شکل گرفته در دفتر رهبری 2. نظام قضایی شکل گرفته در دادسراها، دادگاه ها و زندانهای تحت قیمومیت نیروهای نظامی و اطلاعاتی 3. نظام قضایی معمول که به دعاوی ساده و معمولی مردم تا آنجا که جنبه سیاسی و امنیتی ندارد
جالب است بدانید که هر یک از این سه نظام برای خود قانونگزار (از جمع نمایندگان مجلس تا مشاوران نظامی و اطلاعاتی آنها)، دادستان، بازجو، قاضی، زندان و حتی مراکز بعد از زندان در اختیار دارند. شاید مطلع باشید برای مثال دفتر رهبری خود نیز گاه و بیگاه فرمان قضایی صدار می کند. طبق یکی از این فرمانها دادگاه های عادی حق رسیدگی به دعاوی علیه سپاهیان را ندارند. به نظرم لازم است در توصیف نظام قضایی موجود این تفکیک اساسی را همیشه در ذهن داشت

-- آشنای قضا ، Oct 19, 2010 در ساعت 03:55 PM

تكذيب اصالت و ارسال نامه از سوي لاريجاني يك بحث است و عدم تكذيب محتواي نامه يك بحث ديگر . به ديگر سخن استفاده عجولانه از ترفند كي بود ؟كي بود؟ من نبودم! نوعي صحه بر واقعيات تلخ كتمان ناپذير است.

-- فرياد ، Oct 20, 2010 در ساعت 03:55 PM

اینکه یکی از زعمای قم نامه ای را مینویسد و ان را مخفیانه منتشر میکند و سر انجام خودش میزند زیر همه چی و تکذیب میکند .که خر ما از کرگی دم نداشته است کاری است که رژیم همیشه کرده است و از این پس خواهد کرد. این نشان‏دهنده‏ی آن است که مسائلی که امروز در میان مقامات بالا مطرح است خیلی عمیق شده است و برای هم خط و نشان میکشند و یکدیگر را تهدید میکنند . در این که این نامه مال قاضی القضات فاشیست است شکی نیست. و شکی نیز نباید باشد که این رژیم رو به قبله دراز شده است و دارد جانهای آخرش را می کند. بنابر این مسولین امر به فکر فردای خود اند که جوابی برای دادگاه جهانی داشته باشند. اما کور خوانده اند . انقدر همه چی رو و روشن است که هیچ کلکی نمی توانند بزنند و وقتی میزنند از چند فرسخی داد میزند که کلک است . بله آقای دکتر عبدالکریم لاهیجی، من هم با عقاید شما همراهم . شمیم

-- بدون نام ، Oct 21, 2010 در ساعت 03:55 PM