رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > «ایران مخالف صلح در خاورمیانه است» | ||
«ایران مخالف صلح در خاورمیانه است»سراجالدین میردامادیseraj.mirdamadi@radiozamaneh.comدر آستانهی سفر محمود احمدینژاد، رئیسجمهور ایران به لبنان، رسانههای خاورمیانه به تأثیر این سفر در مناسبات ایران و لبنان و نیز پروندهی قتل رفیق حریری و مسئلهی صلح اعراب و اسرائیل پرداختهاند. با علی مهتدی، روزنامهنگار و کارشناس خاورمیانه پیرامون این سفر، گفتوگویی کردهام که میخوانید.
در آستانهی سفر محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران به لبنان، چه موضوعاتی در دستور کار این سفر قرار دارد و در جلسات و گفتوگوهایی که ایشان با مقامات بلندپایهی لبنانی خواهند داشت، طرح چه موضوعاتی از بیشترین اهمیت در روابط دو کشور برخوردار است؟ آن طور که در خبرها آمده و طرف لبنانی در واقع اعلام کرده است، چون هنوز از طرف ایران موضوعی به طور رسمی اعلام نشده، قرار است آقای احمدینژاد در این سفر بازدیدی از جنوب لبنان داشته باشد و در مرزهای لبنان و اسراییل برای مردم سخنرانی کند. همچنین قرار است در دیدارهای آقای احمدینژاد با مقامات بلندپایهی لبنانی، موضوع توافقنامهی بین ایران و لبنان برای تجهیز ارتش لبنان و نیز کمک ایران به اکتشاف نفت و گاز در آبهای ساحلی لبنان بررسی شود. نکتهی مهم دیگر اینکه، قرار است در این سفر و در دیدارهایی که آقای احمدینژاد با مقامات لبنانی خواهد داشت، به اختلافات داخلی لبنان نیز اشارهای شود. رابطهی دولت محمود احمدینژاد در بین جناحهای موجود حاکم در لبنان، با جریان ۱۴ مارس که بیشتر به مواضع غرب نزدیک هستند و نخستوزیر لبنان، سعد حریری، چهرهی شاخص این جریان، چگونه است؟ آیا بنا است گفتوگوهایی با سران این جناح در این سفر انجام شود یا نه؟ دولت آقای احمدینژاد برخلاف دولت آقای خاتمی هیچوقت رابطهی خوبی با جناحهای مخالف حزبالله در لبنان نداشته است. این مسئلهی تازهای هم نیست و این سیاست از زمان روی کارآمدن آقای احمدینژاد دنبال شده است. از نظر پروتکلی بهخاطر این که سعد حریری بهعنوان نخست وزیر نمایندهی جناح مخالف حزبالله است، به احتمال زیاد آقای احمدینژاد دیدارهایی نیز با مقامات ائتلاف ۱۴ مارس داشته باشد.
این موضوع هماکنون در لبنان تبدیل به یک موضوع مورد اختلاف شده است؛ به شکلی که گروه ۱۴ مارس با حضور آقای احمدینژاد در این شرایط حساس و بحرانی لبنان مخالف است. در مقابل طبیعی است که حزبالله از این سفر حمایت میکند. بهدلیل این درگیریها در داخل لبنان تنش کلامی به حدی بالا گرفته که سید حسن نصرالهت، دبیر کل حزبالله نیز در روز شنبه، در سخنرانی خود از این سفر حمایت کرد و از همهی لبنانیها خواست که اختلافات را کنار بگذارند و از رئیس جمهور ایران استقبال کنند. ما در سفر سال ۲۰۰۳ آقای خاتمی به لبنان شاهد یک امر استثنایی بودیم و آن هم دیدارهای ایشان با تمامی مسئولین لبنانی بود فارغ از این که به چه طایفه یا حزبی وابسته هستند. به نظر نمیرسد که در سفر آقای احمدینژاد آن حادثه تکرار شود، اما بههرحال برای نزدیکی به ائتلاف مخالف حزبالله تلاشهایی خواهد شد. این که تا چه اندازه این تلاش بتواند مؤثر باشد یا نه، طبیعتاً باید منتظر زمان شویم و ببینیم در لبنان چه اتفاقی میافتد، اما آنچه تا اکنون مشاهده میشود، مخالفت جریان ۱۴ مارس با این سفر است. در آستانهی این سفر، پروندهی پرماجرای قتل نخست وزیر سابق لبنان، رفیق حریری هم دوباره مطرح شده و از آن در رسانههای عرب و دنیای خاورمیانه سخن بسیار گفته میشود؛ بهویژه اقدام سوریه مبنی بر اعلام ۳۳ تن از متهمان این پرونده کلی سرو صدا ایجاد کزده است. آیا به نظر شما سفر محمود احمدینژاد به این پرونده و همچنین حمایت از حزبالله لبنان و تبرئهی آنها در این پرونده ربطی دارد؟ صددرصد. پروندهی ترور رفیق حریری در لبنان اکنون نزدیک به پنج سال است که پیگیری میشود، اما هر موقع که این پرونده میخواسته است به نتیجهای برسد یا تحولی در آن اتفاق بیافتد، حزبالله و جریانهای حامی آن به نحوی مانع از به ثمررسیدن نتیجه و دستاورد آن برای دادگاه بینالمللی و روند تحقیقات آن شدهاند. از سوی دیگر از یکسال پیش به اینسو ما شاهد قدرت گرفتن ائتلاف نزدیک به حزبالله در لبنان هستیم. پیامد این قدرتگیری و عقبنشینی جریانهای غربی در حمایت از جریان ۱۴ مارس، این بوده است که سوریه و به تبع آن ایران، قدرت بیشتری در لبنان پیدا کردند. ما در اقدام قابل توجهی مشاهده کردیم که سعد حریری، نخست وزیر لبنان و وارث خون پدرش به سوریه سفر کرد و دیدارهای متعددی با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه داشت.
این امر نشان میدهد که تا حدودی موازنهی قوا در لبنان بههم ریخته است. اکنون هم دادگاه بینالمللی قصد دارد، آن طور که گفته میشود، با صدور رأی مقدماتی خود، برخی از اعضای حزبالله را متهم به دستداشتن در ترور رفیق حریری کند. البته این امر با مخالفت قوی حزبالله و سوریه مواجه شده است. صدور حکم بازداشت این ۳۳ نفر یا احضار آنها به دادگاه از طرف سوریه، در لبنان به نوعی دخالت مستقیم در امور داخلی کشور تلقی شده است. این نکته میتواند حائز اهمیت باشد که در بین این ۳۳ نفر، بسیاری از مقامات دولتی و حکومتی لبنان نیز حضور دارند و این فشار مستقیم سوریه، در واقع برای دورکردن نوک پیکان انتقادات و حملات از حزبالله است. حال در این مقطع مهم و سرنوشتساز، این بحث در لبنان جریان دارد که آیا این کشور باید به تعهد خود به دادگاه بینالمللی عمل کند و مقداری از بودجهی مالی دادگاه را نیز تأمین کند؟ این امر باعث شده است که حزبالله در لبنان به دولت این کشور فشار آورد تا تأمین این بودجه را به تعویق بیاندازد یا لغو کند. از آن طرف سوریه نیز همین فشار را اعمال میکند و دولت آقای حریری را در آستانهی استعفا قرار داده است. آقای حریری در این شرایط دو راه بیشتر ندارد. یا باید استعفا دهد و از حمایت بینالمللی برخوردار شود، یا باید از آخرین مرحلهی این دادگاه عبور کند و در واقع به خواستهی ائتلاف حزبالله در عدم تأمین بودجهی دادگاه تن دهد. سفر آقای احمدینژاد در این شرایط است. بهخصوص با صدور حکمی که از سوی سوریه اعلام شده است، این گمانهزنی را تقویت میکند که این سفر در راستای حمایت قاطع از حزبالله و اعلام این نکته به غرب است که ایران و سوریه هردو باهم پشت حزبالله ایستادهاند و اجازه نمیدهند که تعرضی به این حزب صورت بگیرد.
آیا در خصوص تحولات فلسطین و حمایت از حماس و تضعیف جریان الفتح و محمود عباس، سفر محمود احمدینژاد برنامهها و نتایجی دربرخواهد داشت؟ آیا با آن که او امکان سفر به فلسطین را ندارد، اما به دلیل نزدیکی منطقه، احتمال دارد که دیدارهایی نیز بین او با سران با حماس صورت بگیرد؟ معمولاً وقتی مقامات ایرانی به دمشق یا بیروت سفر میکنند، با مقامات فلسطینی که مخالف جریان الفتح و محمود عباس هستند، دیدارهایی میکنند. در لبنان نیز همین امر اتفاق خواهد افتاد، اما ایران به هر طریق مخالف روند صلح خاورمیانه و مذاکراتی است که محمودعباس با طرف اسراییلی انجام میدهد. ایران این مخالفت را بارها ابراز کرده است. حضور آقای احمدینژاد در لبنان و دیدارهایش با رهبران حماس قابل پیشبینی است. این به نوعی پیام به اسراییل نیز خواهد بود. از آن طرف اسراییل هم این پیام را قبل از این که به شکل رسمی اعلام شود، جدی تلقی کرده است و انتقادات زیادی به این سفر دارد. آمریکا نیز انتقادات زیادی به این سفر دارد. در رأس همهی آنها، ارتش اسراییل برای مقابله با هر حملهای در مرزهای لبنان بهحالت آمادهباش درآمده است. این که این دیدارها تا چه میزان تأثیرگذار باشند، من فکر میکنم که بهتر است آنها را تنها یک پیام به اسراییل و جریان الفتح و طبیعتاً حامیان غربی آن بدانیم مبنی بر این که ایران با مذاکرات محمودعباس با اسراییل مخالف است. البته مذاکرات بهخودی خود در آستانهی شکست قرار دارد و پیام ایران نیز میتواند در این زمینه مؤثر باشد. |