رادیو زمانه > خارج از سیاست > اقتصاد > «روسیه، منافع خود را فدای ایران نمیکند» | ||
«روسیه، منافع خود را فدای ایران نمیکند»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comسرگی اشماتکو، وزیر انرژی روسیه و مسعود میرکاظمی، وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران، بیانیهی مشترکی را به منظور همکاری دو کشور در زمینههای نفت، گاز و پتروشیمی امضا کردند.
به گزارش خبرگزاری روسیه «ریانووستی»، این بیانیهی مشترک، ازجمله نقشهی راهِ پروژههای آیندهدار را در نظر دارد که توسط گروه کاری روسیه و ایران در زمینهی نفت و گاز و پتروشیمی تدوین شده است. این بیانیه همچنین به امکان تأسیس بانک مشترک برای تأمین بودجهی پروژههای نفت، گاز و پتروشیمی و ارائهی خدمات به شرکتهایی که در این پروژه نقش دارند نیز پرداخته است. سند همکاری انرژی در حالی امضا میشود که وزیر انرژی روسیه گفته بود: «روسیه سرمایهگذاریهای بخش انرژی را به دلیل تحریمهای آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متوقف کرده است.» جزئیات بیشتری در زمینهی این بیانیهی امروز منتشر نشده است. پیش از این، شرکتهای نفتی و گازی «گازپروم» و «لوکوویل» در روسیه قرارداد معاملات میلیاردی برای توسعهی صنعت نفت و گاز ایران امضا کردند، اما بیشتر این پروژهها به دلیل تحریمهای اخیر آمریکا و اتحادیه اروپا متوقف شدهاند. دربارهی بیانیهی مشترک بین روسیه و جمهوری اسلامی ایران، آقای دکتر حسن منصور، استاد اقتصاد در لندن میگوید:
منطقهی بحر خزر یک میدان بسیار بزرگ انرژی برای نفت و گاز است و منابع آن در حد بالاتر از ۵ تریلیون دلار به قیمت امروز ارزیابی میشوند و در نتیجه مورد توجه استراتژیک روسها و دنیای غرب هستند. این قدرتها در آنجا هم از نظر فنی، هم از نظر مالی و هم از نظر سیاسی ـ دیپلماتیک بهشدت درگیرند. در آنجا تاکنون دربارهی برنامههای زیادی صحبت شده است، ولی آن چیزی که تاکنون به عرصهی عمل رسیده و دارند روی آن کار میکنند، چند پروژه بیشتر نیست. یکی از اینها راه بزرگی است که اکریل دوکت و الگه دوکت، یعنی راهگذار نفت و گازی که روسها از تنگیز قزاقستان از طریق آستاراخان تا نوورسیسک در دریای سیاه در دست ساخت دارند. آنها همچنین علاقهمند هستند که منابع ترکمنستان را هم از طریق زیر دریای خزر به باکو، از باکو به ماچاکالا و از آنجا دوباره به دریای خزر نوورسیسک برسانند. در تمامی این موارد برنامهی اساسی این بوده است که راه صادرکردن نفت و گاز ترکمنستان و روسها به دنیای غرب و اروپا هموار و ایران کنار گذاشته شود. همینطور آمریکاییها برنامههای نو دیگری نیز در آنجا دارند که دیگر وارد آن قضیه نمیشوم. مسئله این است که در این حین که مسائل به این بزرگی مطرح است و همین دیروز مقامات ایران اعلام کردند که سه کشور حاشیهی بحر خزر، یعنی آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان، هر روز حدود دو میلیون و هفتصد هزار بشکه از آنجا نفت برمیدارند (که البته طبق آماری که ما داریم دو میلیون و نهصد هزار بشکه در روز است)، ایران تاکنون هیچ برداشتی از این منابع نکرده است. با توجه به این که ایران یکی از کشورهایی است که قسمت عمدهای از دریای شمال در سواحلش قرار دارد، پس چرا تاکنون نفتی از آنجا برداشت نکرده است؟ ایران هنوز واقعاً به حل مسئله و تنفیذ حاکمیت مالکیت خود در آن منطقه نرسیده است. به طوری که هنوز نمیدانیم ایران در آنجا طبق قرارداد سابقی که با شوروی داشت، ۵۰ درصد را دارد یا طبق آنکه برای لیترال استیت به دولتهای حاشیهای تعلق دارد، ۲۰ درصد دارد و یا آن که وزیر خارجه دولت اعلام کرده است ۱۱ درصد دارد. دعوا حل نشده است و آنها در عمل در حال بهرهبرداری و سرمایهگذاری هستند. بدین ترتیب، روسها تقریباً ایران را از برنامههای نفت دریای شمال و حتی لولهکشی زیر دریای شمال کنار گذاشتهاند. این بیانیهی امروز برای همکاریهای دو کشور چه معنایی میدهد؟ باید با دقت قضیه را تحلیل کرد. تاکنون از این نوع بیانیهها زیاد مطرح شده است. سخن روی نیتهای حسنه زیاد به میان آمده است. باید ببینیم در عمل به کجا میانجامد. بهویژه این حرفی که در حد یک کمونیکه و برنامه است، فقط برای دلخوش کردن برخی و مصرف مطبوعات در یکی دو روز است و بعد از آن ممکن است از بین برود. پس باید منتظر بود و دید که این حرف مشخص چیست، زمانبندی، سازماندهی و تأمین مالی شده یا خیر؟ بهویژه مسائلی نظیر بانک مشترک و استفاده از ارزهای دو کشور و ... داستانهای بسیار بغرنجی هستند که مسائل آنها باید در عمل روشن شود. شما دست روی این بگذارید، به خاطر برخورد با همین مسائل که برای کارشناسان معلوم است، با فلج روبهرو شوید. به این ترتیب من منتظر خواهم بود تا ببینم قدم بعدی این نیتهای حسنه چیست. در همین رابطه آقای دیمتری مددوف، رئیس جمهوری روسیه، دو روز پیش از برنامههای هستهای ایران انتقاد کرده و گفته بود: ایران به دنبال پتانسیل تولید بمب اتم است. این جملهی او به معنای همراهیاش با آمریکا و اتحادیهی اروپا است. فکر میکنید جمهوری اسلامی دوباره چه امتیازهایی میخواهد به روسها بدهد، برای این که بتواند بهنوعی همکاری این کشور را جلب کند؟ با در نظر گرفتن این که جمهوری اسلامی آمادگی دادن کدام امتیاز را به روسها میتواند داشته باشد، باید گفت که روسها منافع استراتژیک بسیار بزرگتری با آمریکا و جهان غرب دارند. روسها نیازمند سرمایهگذاری فنی دنیای غرب در منطقهشان هستند. درواقع در بسیاری از صنایعشان نیازمند همکاری حیاتی غرب هستند. بدین ترتیب آن مسائل را بهخاطر ایران فدا نخواهند کرد. البته حداکثر بهرهبرداری را از ایران تاکنون کردهاند و خواهند کرد، ولی در عمل باید دید که ایران چه به آنها میدهد و در برابر چه میگیرد؟ به این وعدهای که در مورد بهکارانداختن نیروگاه بوشهر انجام دادهاند نیز باید توجه کنیم و ببینیم آیا واقعاً در ماه نوامبر آن را بهراه میاندازند یا دوباره با بهانهای از زیر آن در میروند؟ بدینترتیب به نظر من با سبک و سنگین کردن منافع روسیه از یکسو با ایران و از سوی دیگر با دنیای غرب، به نظر میرسد که روسها منافع بسیار بسیار بیشتری با دنیای غرب دارند و اینها را فدای همکاری با ایران نخواهند کرد. بدین ترتیب نام این همکاری جدید روسیه با جمهوری اسلامی را چه چیزی میتوان گذاشت؟ در دنیای سیاست و دیپلماسی آنها در پی به حداکثر رساندن منافع ملی خودشان هستند. در این رهگذر از ایران هرچه گیرشان بیاید دریافت میکنند. هم از نظر مالی، هم از نظر امکانات سوقالجیشی و استراتژیک برای راه بازکردن از ایران و حضور در ایران، نفوذ در صنایع ایران، سازماندهی پلیس، نیروهای انتظامی و نظامی ایران، نفوذ سیاسی و استراتژیک در ایران و در ساختار سیاسی آن و ... تمام اینها منافع غیر قابل چشمپوشی برای روسها بهشمار میآیند. منتهی این خودش وزن و قیمتی دارد و در مقابل، وزن همکاری با غرب بسیار سنگینتر است، بنابراین روشن است که اولویت را به آنها خواهند داد. |