رادیو زمانه > خارج از سیاست > تحولات مربوط به انتخابات > یکسال جنبش سبز، دستآوردها و نگرانیها | ||
یکسال جنبش سبز، دستآوردها و نگرانیهاحسین علویalavi@radiozamaneh.comدر یکسالگی جنبش سبز، مهمترین دستاوردهای این جنبش چیست؟ چگونه میتوان این دستاوردها را حفظ کرد؟ چشمانداز آیندهی این جنبش با چه اشکالی از فعالیت مدنی و سیاسی رقم خواهد خورد؟
اینها پرسشهایی است که به مناسبت یکسالگی جنبش سبز، با دو پژوهشگر و استاد علوم سیاسی، دکتر عباس میلانی و دکتر رامین جهانبگلو در میان گذاشتهام. دکتر عباس میلانی، نشان دادن سرشت استبدادی وضعیت موجود را یکی از مهمترین دستاوردهای جنبش سبز میداند: «من فکر میکنم مهمترین دستاورد جنبش سبزبه میان کشیدن و نشان دادن سرشت استبدادی وضع موجود است. به گمان من مردم با قدرتی که از خود نشان دادند و حرکت بهقول آقای قالیباف سه میلیونیشان، ثابت کردند که این نوع استبداد در چنین جامعهای قابل دوام نیست. در واقع آغاز ایرانی تازه را نوید دادند و بههمین خاطر مهمترین رسالتشان در آینده، کار در جهت تحقق آن پدیدهای است که نطفهاش یکسال پیش دقیقاً بسته شد.»
سرمایهی اخلاقی دکتر رامین جهانبگلو اما مهمترین دستاورد جنبش سبز را ایجاد نوعی مشروعیت اخلاقی برای جنبش سبز میداند: «من فکر میکنم با توجه به این که این جنبش، با این که از یکسری ابهامات برخوردار است که بهطور طبیعی این ابهامات هم درارتباط با امید راسخی است که به گشایش سیاسی در ایران و هم عدم اطمینانی که نسبت به آیندهی سیاسی خودش دارد، اما با وجود این، بزرگترین دستاوردش این سرمایهی اخلاقی است که بهنظر من به دست آورده، با رفتار خشونت پرهیزی که داشته، و این سرمایهی اخلاقی بسیار گرانبها است. چون در یکسال گذشته، فقط مسئلهی جابهجایی قدرت مطرح نبوده، بلکه بهنوعی پایدار ساختن اصول شهروندی و همچنین ایمان شهروندی به یک سیاست دموکراتیک هم بوده است. بهنظر من این شاید مهمترین دستاوردی است که میتوان گفت جنبش سبز بهدست آورده است. یعنی نه به دنبال یک رهبری کاریزماتیک بوده، نه بهدنبال این که حالا حتماً یک تکنولوژی قدرتی را بیاورد برپا کند، بلکه به دنبال این بوده که بتواند یک مشروعیت اخلاقی بهدست آورد تا از طریق این مشروعیت اخلاقی، بتواند شبکههای شهروندی را هم ایجاد کند تا این جنبش مدنی تبدیل به یک جنبش خشونت پرهیز هم بشود.» بازی برابر عباس میلانی در مورد شکل تداوم جنبش سبز، بهویژه با توجه به کنترل و سرکوب موجود، معتقد است که پیشبینی مسیرهای مشخص، کاری است عبث و تاریخ تابع پیشبینیهای ما نیست: «من فکر میکنم پیشبینی این نوع مسائل، یعنی این نوع مسیرها یا راههای مشخص، کاری عبث است. تاریخ، تابع پیشبینیهای ما نیست. کما این که کمتر کسی هم میتوانست تصور کند که تقلب انتخاباتی که در گذشته هم در جمهوری اسلامی رخ داده بود، یکباره سه میلیون را به خیابان بیاورد. گمان من این است که به لحاظ شکافهای روزافزونی که در رژیم دیده میشود، به لحاظ منفرد شدن بیشتر و بیشتر کسانی که یکسال پیش قدرت را قاپیدند، یعنی بهطور مشخص آقای خامنهای، سپاه پاسداران، آقای احمدینژاد، و بهطور کلی انزوای آنها هم در سطح داخل و هم در سطح خارج، ریزشی که آشکارا در درون رژیم دارد صورت میگیرد و بالاخره بحران اقتصادی که بهنظر من اجتنابناپذیر میآید، این ترکیب کمک بسیار خواهد کرد که این ناتوازنی بین توان جنبش مردم و قدرت حکومت، اندکی برطرف شود و توازن بیشتری ایجاد شود. در عین حال من فکر میکنم همهی کسانی که به آیندهی دموکراتیک ایران علاقهمند هستند، بهخصوص کسانی که در خارج هستند و از آزادیهای دموکراتیک برخوردارند، باید تلاششان را دوچندان کنند برای این که این معارضه و این بازی را برابرتر کنند. نه به شکل خشونتآمیز. واضح است که آن به ضرر دموکراسی و به نفع رژیم است، ولی هزار و یک راه هست که نیروی بسیار وسیع ایرانیان خارج از کشور میتواند از طریق آن به برابرترشدن و عادلانهترشدن این نبرد نابرابر کمک کند.» تکثرگرایی رامین جهانبگلو تأکید میکند که تکثرگرایی یکی از نقاط برجستهی جنبش دموکراسیخواهی مردم ایران است: «بهنظر من مهمترین جنبه و نکتهای که باز میشود روی آن انگشت گذاشت و به آن توجه کرد، این اعتقاد به کثرتگرایی است که در این جنبش وجود داشته و در حقیقت شرط وجودی جنبش مدنی ایران است. یعنی ما میتوانیم بگوییم که این جنبش با تمام گرفتاریهایی که داشته و با تمام خشونتهایی که با آن شده است، یک جنبش تکاندیش و تکگفتار نیست. یک نگاه چندگانه به جامعه و به آیندهی ایران دارد. ولی در ضمن یک فضای مشترک هم هست. یک گسترهی همگانی است که از خلاقیتهای اجتماعی گوناگون برخوردار است. افرادی که این جنبش را میسازند مثل زنان، روشنفکران، جوانان و دانشجویان، افرادی هستند که ایدهها و نگرشهای مختلف دارند. میشود گفت که این جنبش مدنی اتحاد تفاوتها است و بهنظر من توانمندی و توانمند شدن این جنبش در گوناگونی این جنبش است. یعنی در تفاوتها و اختلاف نظرات. این اختلاف نظرات اتفاقاً جنبهی منفی ندارند، بلکه میتوانند بیشتر به دموکراتیک کردن این جنبش کمک کنند و نوعی ایدهی سازندگی را در کنار ایدهی مقاومت مدنی مطرح کنند.»
نبرد خلاق رامین جهانبگلو برآن است که ارزشهایی که باید در مسیر آیندهی جنبش سبز و تعیینکنندهی سمت و سوی آن باشد، علاوه بر تکثرگرایی، پیروی از فرهنگ عدم خشونت است: «البته این معیارها و اشکال کار، چه در داخل و چه در خارج از کشور، اشکال خلاقیتآمیزی هستند. اینها الزاماً یک شعار توخالی و کنارگود نبوده و نیستند. مثلاً ببینید، وقتی من دربارهی سرمایهی اخلاقی صحبت میکنم، منظورم این است که تک تک افرادی که این جنبش را تشکیل میدهند، هرکدامشان برای دفاع از هویت ملیشان، برای طرح بحث آشتی ملی یا مبارزه بهطور کلی با جنایت و قتل و خشونت، از یک نوع نظم فکری و انضباط مدنی برخوردار باشند. حالا اگر نتوانند این را به صورت گروهی هم درتظاهرات انجام دهند، ولی میتوانند به صورت فردی انجام دهند. این به تنهایی خیلی مهم است. مهمتر از آن بحثی است که امروزه در ایران مطرح میشود که آن بحث دفاع از خود در برابر این خشونت است. بهنظرمن ما باید همیشه به این موضوع توجه داشته باشیم که این دفاع از خود، هرگز نباید تبدیل به قتل شود که خودش بهنوعی برخورد با تفکر لمپنیسم نیز هست. در واقع خطری که میتوانیم بگوییم بهشدت جنبش سبز و جنبش مدنی را تهدید میکند، نوع تفکر لمپنی است که بهنوعی با قانون و قانونمداری و حقوق شهروندی بهطور کلی مخالف است. بنابراین اولویت دادن به پلورالیسم ارزشی، سیاسی و اجتماعی، با فرهنگ عدم خشونت در این جنبش همگام است.» |
نظرهای خوانندگان
25 خرداد روز میلاد جنبش سبز رحمانی بر ملت آزادیخواه وحق طلب ایران مبارک باد
-- ندای سبز ، Jun 15, 2010 در ساعت 03:06 PM