رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > «احمدینژاد و طرفدارانش از حکومت خلع میشوند» | ||
«احمدینژاد و طرفدارانش از حکومت خلع میشوند»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comدر حالی که در ایران تقریباً بهشکل یک عرف درآمده است که هر رئیس جمهوری دو دوره ریاست کند، ریاست جمهوری دورهی اول محمود احمدینژاد به شکلی طی شد که این احتمال را بهبار آورده بود که او تنها رئیس جمهوری باشد که پس از دورهی اول، دیگر انتخاب نشود. اما دورهی دوم انتخابات او به شکلی آغاز شد که پیش از این هرگز سابقه نداشت.
جامعهی ایران و حاکمیت جمهوری اسلامی طی ده ماه اخیر در مجموع، متحمل آسیبهای فراوانی شده است که موافقان و مخالفان دولت احمدینژاد به آن اذعان کردهاند. حال این پرسش مطرح است که پس از همهی این ماجراها، موقعیت دولت دوم آقای احمدینژاد در مجموعهی حاکمیت، نسبت بهدورهی اول ریاست او چگونه است، با چه مسائلی درگیر است، در کجاها موقعیت خود را حفظ کرده و یا از دست داده است؟
مهندس عزتالله سحابی از چهرههای شاخص ملی ـ مذهبی و عضو شورای فعالان ملیـ مذهبی در تهران این مسائل را اینگونه تحلیل میکند: بهنظر من این موقعیت خیلی پایینتر آمده است. دلیلش این است که در آن موقع، یعنی در سال ۱۳۸۴، حداقل در مجلس هفتم و مجلس هشتم یک اکثریت قوی در مجلس طرفدار ایشان بودند و از ایشان و از سیاستهایشان هم حمایت میکردند. ولی امروز بخش عمده و مهمی از فراکسیون اصولگرایان مجلس هشتم، بهشدت با ایشان مخالفند. بهطوری که در اوایل همین امسال در فراکسیون اصولگرایان انتخاباتی شد برای رئیس فراکسیون. آقای علی لاریجانی که رئیس مجلس هستند و بهشدت هم با آقای احمدینژاد مسئله دارند (و همین امروز هم دومرتبه به ایشان اخطار دادهاند که در یازده مورد خلاف قانون عمل کرده و چندوقت پیش اخطاری برای سی و هشت مورد خلاف قانون داشته به او داده بود)، ۹۵درصد آرای فراکسیون اصولگرایان را بهدست آورد و آقای آقاتهرانی که معلم اخلاق آقای احمدینژاد هستند، بیشتر از هفت درصد رأی نیاورد. این خود نشان میدهد که جایگاه آقای احمدینژاد الان در مجلس چیست. ولی در مجموع بیشتر وزاری ایشان نسبت بهدورهی قبل رقم قابل توجهتری رأی اعتماد گرفتند؟ وقتی آقای احمدینژاد رفتند مجلس رأی اعتماد بگیرند، مجلس سه تن از وزرای پیشنهادی آقای احمدینژاد را رد کرد. آقای مهندس باهنر که نایب رئیس مجلس و از اصولگرایان جدی و داغ است، گفتند اگر توصیهی مقام رهبری نبود، ما خیلی بیشتر از اینها را رد میکردیم. آقای سحابی، حاکمیت بههرحال مجموعهای است از قوه قضاییه، مجریه و قانونگذاری که مجلس هست و شما به موقعیت آقای احمدینژاد در آنجا اشاره کردید. موقعیت دولت ایشان در قوه قضاییه، نسبت به دورهی اول و روابطی که بین قوه قضاییه و دولت است چگونه است؟ رفتار قوهی قضاییه یعنی خود آقای صادق لاریجانی بهنظر من نسبت به دورهی آقای شاهرودی موافقتر شده است. ولیکن الان آقای باقر ذوالقدر که از فرماندهان خیلی معروف و مشخص و فعال سپاه هستند و جزو همان فرماندهانی هستند که همین سیاستهای سپاه را، خشونت را ترغیب میکنند، ایشان معاون امنیتی قوه قضاییه شدهاند. یعنی به این ترتیب سپاه دارد سایهی خودش را بر قوه قضاییه نیز میاندازد. وگرنه قوه قضاییه خیلی طرفدار آقای احمدینژاد نیست.
علاوه براینها، نهاد رهبری هم جزو ارکان حکومت است. آیا موقعیت آقای احمدینژاد در نهاد رهبری نسبت بهگذشته تغییری نکرده است؟ برخیها معتقدند که رهبری هم پشتیبانیهای قاطع قبلی را از آقای احمدینژاد انجام نمیدهد! شما هم به این قائل هستید؟ من این را نمیتوانم اثبات کنم. یعنی خبرهای خیلی مستند نمیتوانم به شما بدهم. ولی شنیده میشود که الان در بیت مقام رهبری هم فرماندهان سپاه هستند که پشتیبان آقای احمدینژاد هستند. در واقع فعلاً سپاه همه کاره کشور است؛ چه در امور سیاسی چه در امور اقتصادی و چه در امور فرهنگی. آقای سحابی شما در یکی از مصاحبههای اخیرتان گفته بودید، چه برای حفظ ایران، چه برای حفظ حاکمیت، برکناری دولت احمدینژاد ضروری است. چگونه چنین برکناریای اساساً ممکن است؟ اولاً که الان در داخل مجلس بحث است که یک جبههی سومی مرکب از اصلاحطلبان و اصولگرایان مخالف آقای احمدینژاد تشکیل شود. بعضیها گفتهاند بسیار بعید است، ولی بعضیها هم دارند دفاع میکنند. یعنی میخواهم بگویم که الان در درون خود حاکمیت هم دارد یک جبههی مفصل و سنگینی در مقابل آقای احمدینژاد تشکیل میشود. بنابراین تصور من این است که با گذشت زمان، آقای احمدینژاد و طرفدارانش از همهی مبانی حکومتی خلع میشوند. در کشور ما که جمهوری اسلامی است و بر اصل ولایت فقیه است، مهمترین و بزرگترین پایگاه اجتماعی این نظام روحانیت است. الان هفت- هشت نفر از مراجع معروف روحانیون، مخالفند بهشدت. مردم را هم که ما در تظاهرات عاشورا، ۲۵ خرداد و مراسم تشییع جنازهی مرحوم آیتاله منتظری دیدیم و همه جهانیان هم دیدند و همهجا هم منعکس شد. پس این هم مردم. حالا در شهرستانهای کوچک بهدلیل تسلط مقامات امنیتی کشور در آن شهرستانها، آنجا تظاهراتی نمیشود. ولیکن آنها هم الان مخالف زیاد دارند. بنابراین به نظر میرسد، یعنی تصور من این است که الان جناح غالب حاکمیت ما واقعاً روی سرنیزه نشسته است. چون سپاه بالاخره جنس و ماهیتش از سرنیزه است. بههرحال مرحوم جواهرلعل نهرو در کتاب زندگانی من به نقل از یک ضرب المثل قدیمی هندی میگوید که به سرنیزه میتوان تکیه داد، ولی روی سرنیزه نمیتوان نشست. تصور من این است... من به اصطلاح کمی آیندهبینی میکنم. میبینم که این حاکمیت روی سرنیزه نشسته است و با روی سرنیزه نشستن نمیشود، حاکمیت ادامه نمیتواند داشته باشد. یک اتفاقی میافتد. حالا این اتفاق انشالله که به نفع کشور و ملت ایران و حتی نظام باشد. انشالله! ولی من نمیدانم، یک خبری میشود. ما هیچ پیشبینی نمیتوانیم بکنیم، فقط خدا. ولی این را تجربهی تاریخی ما ملت نشان میدهد، تاریخ بسیار از این موارد دارد که بر سر نیزه نمیتوان نشست. بنابراین من فکر میکنم این شکل حاکمیت، این کیفیت حکومت یک کیفیت پایداری نیست، مگر این که روز به روز این خشونت و سرکوب را بیشتر کنند که بیشتر هم بکنند، بیشتر به ضررشان میشود. چرا؟ برای این که از یک طرف قوای خودشان مصرف میشود و تحلیل میرود. از یک طرف هم مردم بیشتر ضربه میبینند و به جوش میآیند. اما پرسشی که در این میان باید مطرح شود، این است که در حالی که آقای سحابی و بسیاری صاحبنظران سیاسی معتقدند که قدرت واقعی اقتصادی و سیاسی در دست سپاه تمرکز یافته است، برکناری دولت آقای احمدینژاد آیا میتواند پاسخ مشکلات باشد؟ آقای سحابی به این پرسش پاسخ مشروطی میدهند: یعنی هست. ولیکن به شرطی که خب آنهایی که بعد از آقای احمدینژاد میمانند، آه و ناله و... براساس اصول عقلانی، حالا من نمیگویم از کجا است، مکتب دموکراسی است یا غیره، ولی میگویم عقلانیت راهنمای عمل باشد. ولی در حالی که شما معتقدید که تمام قدرت سیاسی و اقتصادی در دست سپاه است، چرا برکناری آقای احمدینژاد باید موجب شود که این قدرت و ثروت از تمرکز سپاه خارج شود؟ یعنی در آن بحرانی که منجر به برکناری آقای احمدینژاد شود، قطعاً خود سپاه موثر هست یا خودشان و فرماندهان و تصمیمگیرندگان در سیاستهایشان موفق نبودند و خود را تخریب می کنند، یا اتفاقات دیگری میافتد که من امیدوارم این اتفاقات به درب و داغان شدن کشور ایران و ملت ایران نیانجامد. |