رادیو زمانه > خارج از سیاست > تحولات مربوط به انتخابات > «کمپین سفارت سبز»؛ عامل تنش میان ایران و نروژ | ||
«کمپین سفارت سبز»؛ عامل تنش میان ایران و نروژمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comروز چهارشنبه دوازدهم اسفند (سوم ماه مارس) رسانهها خبری منتشر کردند، مبنی بر این که دولت نروژ خواهان خروج یک دیپلمات ایرانی از سفارت ایران در اسلو شده است.
در توضیح خبر آمد بوده که این واکنش دولت نروژ به تصمیم مشابه دولت ایران در مورد تقاضای خروج یک دیپلمات نروژی از تهران است. دولت ایران این تقاضا را روز ۲۴ فوریه، پس از احضار سفیر نروژ در تهران، با وی مطرح کرده و اعتراض خود را به اهدای پناهندگی سیاسی نروژ به آقای محمد رضا حیدری، کنسول سابق ایران در نروژ اعلام کرده است. این پرسشها را با آقای محمد رضا حیدری، دیپلمات سابق ایران که استعفا و پناهندگیاش به نروژ، موجب این مباحث شده است، مطرح کردهام:
دولت ایران پس از آن که نتوانست از مجاری دیپلماتیکی که با نروژ داشت، دولت این کشور را متقاعد کند من را به ایران برگرداند و پروسهی اعطای پناهندگی سیاسی به من را متوقف کند، وارد فاز جدیدی شدند و بعد از اعلام پناهندگی من، سفیر نروژ در تهران را احضار و به او اعلام کردند که این عمل دولت نروژ را نپسندیدهاند. به دنبال آن، گفتند که باید یکی از کارکنان سفارت نروژ از ایران اخراج شود. در ادامه هم همان عوامل و اراذل و اوباشی را که همیشه آماده دارند، جلوی سفارت نروژ فرستادند و آن اغتشاشات را بهوجود آوردند. دولت نروژ هم در راستای سیستم دیپلماسی خود، واکنش متقابل نشان داد. اعطای پناهندگی از سوی دولت نروژ به من، اصلا ربطی به عرف دیپلماتیک ندارد و موضوعی شخصی محسوب میشود. این مساله در گفتههای وزیر خارجهی نروژ هم بود که دولت این کشور به کاری که من کردهام در چهارچوب یک موضوع شخصی نگاه کرده است. این موضوع شخصی البته در چهارچوب کنوانسیونهای بینالمللی توجیه میشود که ایران هم آن را امضا کرده است و قاعدتاً باید به آن متعهد باشد. بله، ایران هم جزو این کنوانسیونهای بینالمللی است. وقتی کسی تقاضای پناهندگی میدهد، قطعاً با حکومت کشور خودش مشکل سیاسی، اقتصادی و یا اجتماعی دارد. این که دولت ایران به خاطر این که دولت نروژ به من پناهندگی سیاسی داده است، یکی از کارمندان سفارت نروژ را اخراج کرده است، عملی غیرقابل توجیه و برخلاف کنوانسیونهای بینالمللی است. جز این برخوردهای علنی که در چهارچوب دیپلماتیک میان دو کشور اتفاق میافتد، آیا دولت ایران بعد از رفتن هیأتی که در مصاحبههای قبلی گفتید پس از استعفایتان با شما تماس گرفتهاند، سعی نکرده تماس دیگری با شما برقرار کند؟ بعد از رفتن آن گروه، وزیر خارجهی ایران در مصاحبهی مطبوعاتیای که با وزیر خارجهی گرجستان داشت، در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران گفت که استعفای مرا نپذیرفتهاند و باید برگردم. به دنبال آن، من پروسهی کاری خودم را دنبال کردم و پناهندگیام را از کشور نروژ اخذ کردم. آقای حیدری، یک سؤال اینجا مطرح میشود و آن این که برخورد دولت ایران با مسالهی پناهندگی در عرف سیاستهای خودش چگونه است؟ به هرحال دولت ایران به افراد یا گروههایی از مخالفین سیاسی دولتهای دیگر رسماً پناهندگی داده است و یا آنها را تحت حمایت خود گرفته است که بعدها روشن شده و دولت ایران هم انکار نکرده است. اگر بخواهید مقایسه کنید، چه تفاوت و یا شباهتی میان روند اعلام حمایت و پناهندگی دولت ایران از مخالفین سیاسی کشورهای دیگر و پروسهای که در کشوری مانند نروژ در اعطای پناهندگی به شما میگذرد، وجود دارد؟ دولت ایران معمولاً به افرادی پناهدگی سیاسی و یا اجتماعی میدهد که از سیاستهای خود دولت ایران حمایت میکنند. مثلا اگر به نیروهای عراقی پناهندگی میداد، در آن موقع آنها با دولت صدام درگیر بودند و طبق قوانین بینالمللی هم ایران به آنها پناه داده بود. ضمن این که اکثر آنان از سیاستهای دولت ایران تبعیت میکنند. برخی از این افراد هم که بعداً نتوانستند با ایران و عوامل ایران کار کنند، مجبور شدند کشورشان را عوض کنند و به همین دلیل ایران را ترک کردند و به جای دیگری درخواست پناهندگی دادند. اگر تقاضای پناهندگی از جانب فرد یا گروهی باشد که مخالف سیاسی دولتی است که با ایران رابطهی عادی یا حتی دوستانه دارد، چه اتفاقی میافتد؟ مثلا اگر افرادی از مخالفان سیاسی دولتهای سوریه و یا ترکیه و یا حتی کشوری مانند نروژ که روابط عادی دیپلماتیک با ایران دارد، از ایران تقاضای پناهندگی کنند، برخورد ایران چگونه خواهد بود؟ من تا کنون موردی ندیدهام؛ چون کشورهایی مانند نروژ، کشوری دمکراتیک هستنند و در ارتباط با اعطای پناهندگی، این مسائل را درنظر نمیگیرند. آنها بر اساس کنوانسیونهای بینالمللی تصمیم میگیرند. اما تا کنون ندیدهام که فردی که میداند ایران با کشور خودش رابطهی خوبی دارد، به ایران درخواست پناهندگی بدهد و ایران هم آن را بپذیرد. دولت ایران اگرهم به افرادی پناهندگی داده است و از آنها حمایت میکند، گروههایی هستند که ایدئولوژی، خط مشی و تفکرشان مثل خود هیأت حاکمهی ایران است. گروههایی که خلاف آنچه دولت ایران میپسندد عمل کنند، جای ماندن در ایران ندارند و قاعدتاً آنها به کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند. کما این که بسیاری از عراقیها مخالف صدام که از گروههای لاییک بودند، در ایران جایی نداشتند و در کشورهای اروپایی یا امریکایی پناهنده بودند. یا در مورد افغانیها هم همینطور است. شما پس از استعفایتان گفتید که درنظر دارید در خارج از کشور برای دفاع از حقوق بشر در ایران و دفاع از اهداف و برنامههای جنبش سبز فعالیت کنید. در این رابطه چه کارهایی تا کنون انجام دادهاید؟ یا این روزها مشغول انجام آن هستید؟ در راستای هدفی که دنبال کردم، بعد از این که از سفارت بیرون آمدم و همزمان با دنبال کردن مسائل پناهندگیام، بحث "کمپین سفارتهای سبز" را مطرح کردم و برای تمام دوستان و سفارتخانههای ایران، ایمیلهایی فرستادم و از آنها خواستم به مردم ملحق شوند. در کنار این، با مقامات وزات خارجهی نروژ، گروههای مربوط به حقوق بشر، پارلمان نروژ و به خصوص گروههایی که همیشه سیاستها و خط مشی دولت ایران را محکوم کردهاند، ملاقاتهایی داشتهام. خواست ما در ملاقاتها و در گفتوگوهایی که با این گروهها و مقامات نروژی، در ارتباط با نقض حقوق بشر و اتفاقات اخیر ایران داشتیم، این بود که به طور شفاف در دنیا اعلام کنند که آیا حرکات دولت ایران را میپذیرند یا خیر. چون الان دیگر زمان حرف زدن نیست، وقت عمل است. باید عملا به مردم ایران ثابت کنند که در کنار آنها هستند. واکنش مقامات ایران در مقابل این نوع فعالیتهای شما تا کنون چه بوده است؟ بعد از اعلام تشکیل «کمپین سفارت سبز» که تعداد زیادی از همکاران من در وزارت امور خارجه و سفاتخانههای ایران از آن استقبال کرده بودند، وزارت خارجهی جمهوری اسلامی و دستاندرکاراناش درصدد تکذیب این خبر برآمدند و به دنبال آن بودند که این کمپین را هم مانند سیاستهای قبلیشان به امریکا و اسراییل متصل کنند. آقای مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه هم عنوان کرده است که کمپین سفارت سبز دسیسهی این کشورها است. آنها نمیخواهند بپذیرند که کارکنان وزارت خارجه هم مانند بقیهی اقشار ملت، از جریانات بهوجود آمده در داخل کشور ناراضیاند و این نحوهی برخورد با مردم را قبول ندارند. در همین ارتباط، گویا امروز برنامهی گفتوگو و ملاقاتی با برخی از مقامات نروژی داشتید. همینطور است؟ من امروز با بخشی از اعضای کمیسیون سیاست خارجی پارلمان نروژ، متعلق به یکی از احزاب معتبر این کشور، ملاقاتی داشتم. این گروه خطمشیهای دولت ایران را همواره محکوم کرده بود. جلسهی بسیار خوبی بود و آنها قول مساعد دادند که در سمینارهایی در رابطه با نقض حقوق بشر و مشکلاتی که بعد از انتخابات در ایران به وجود آمده است، فعالتر باشند. امیدواریم در این راستا با ما همکاری کنند. خبرهای آن را هم در آینده اعلام خواهم کرد. روابط ایران و نروژ، به طور خلاصه، الان در چه سطحی از ارتباطات دیپلماتیک قرار دارد؟ در حال حاضر گرفتار تنش شدهاند. چون الان مدت یک سال است که دولت نروژ در داخل ایران سفیر دارد. ولی ایران در اینجا سطح روابط خود را در حد یک کاردار نگاه داشته بود. این موضوعی است که دولت نروژ نسبت به آن اعتراض داشته است. از نظر اقتصادی هم شرکتهایی که داشتند با ایران فعالیت میکردند، به خاطر تحریمهای اعمال شده، سطح کار و تبادل کارشناسهایشان را کاهش دادهاند که خود نشاندهندهی آن است که دولت نروژ دارد سطح روابطاش با ایران را کمکم پایین میآورد. آقای حیدری، چقدر به پیشرفت آنچه مبارزهی مردم ایران مینامید، امید دارید؟ چون شما در شرایطی استعفا دادید که شاید اوج مبارزات و اعتراضات دستکم، خیابانی بود. در شرایط امروز، فکر میکنید اوضاع به کدام سمت خواهد رفت؟ تمام اقشار مردم ایران؛ اعم از کارگر، کارمند، معلم و دانشجو، همه در کنار همدیگر دارند این جنبش را به جلو میبرند و این جنبش هم هرگز از مسیر خود خارج نخواهد شد. مسیر آن رسیدن به آزادی و دمکراسی برای همهی ایرانیان در داخل ایران است. امیدواری ما، امیدواریای است که همهی مردم ایران دارند و آن هم پایان استبداد در ایران است. من به شما قول میدهم، جوی که به وجود آمده و شرایطی که دارد به جلو میرود، باعث پیروزی و موفقیت مردم ایران خواهد شد. |
نظرهای خوانندگان
ba shoma ham aghiiideam
-- SADAT GHANDI ، Mar 12, 2010 در ساعت 03:25 PMestebdad dar Iran rishe kan khahaad shod