رادیو زمانه > خارج از سیاست > تحولات مربوط به انتخابات > «مرخصی با وثیقهی سنگین، آزادی نیست» | ||
«مرخصی با وثیقهی سنگین، آزادی نیست»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comطی چند روز اخیر تعدادی از زندانیان یا به قید کفالت آزاد شدهاند یا قرار بازداشت آنها تبدیل به وثیقه شده و یا با تامین یک وثیقهی سنگین به مرخصی چند روزه آمدهاند و البته در همین حال دستگیریهای دیگری نیز هر روزه اتفاق میافتد.
زندانیان سرشناسی چون دکتر محمد ملکی، ماشالله شمسالواعضین، محمد رضا و عبدالرضا تاجیک آزاد شدند و البته، جعفر پناهی با تمام افراد خانوادهی خود و تعداد زیادی از دانشجویان هم دستگیر شدهاند. محمد صادقی از اعضای شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم وحدت از جمله کسانی است که طی وقایع اخیر دستگیر و سپس آزاد شد. آقای صادقی در گفتوگو با زمانه، اطلاعات و تفسیرهای خود را از این روند ارائه میدهد. من فکر میکنم در خصوص آزادی افراد، یک مقدار باید احتیاط کرد، من اساسا این روندی که پیش گرفته میشود را آزادی نمیدانم. ببینید آزادی یک واژهی مقدس و واقعا مفهوم عمیقی است. زمانی میتوانیم از آزادی یک فرد سخن بگوییم که فرد بتواند خارج از قید و بندها، و بدون ترس و نگرانی از اسارت مجدد خود، آزادانه به اظهارنظر در مورد مسائل مختلف بپردازد؛ نه این که ما فرد زندانی را با هزاران توصیه، تهدید و اتمام حجت آن هم با توقیف میلیاردها ریال سند آزاد بدانیم. دیده میشود بعضا چند خانواده با هم در تهیه این سندها مشارکت میکنند و سند ملکی خود را در اختیار دادگاه قرار میدهند تا این فرد برای پنج روز به مرخصی بیاید و در این ۵ روز هم با توجه به شرایط این شخص رعایت میکند، چه در خصوص ایام حبس خودش و چه در خصوص اتفاقاتی که در کشور رخ میدهد، نمیتواند اظهار نظری آزادانه را داشته باشد. پس از پنج روز هم دوباره خودش را معرفی کند و اگر صلاح دانستند و عملکرد فرد را مناسب! دیدند با تمدید مرخصی او موافقت میکنند.
بنابراین من هم از واژه مرخصی استفاده میکنم، گویا تعدادی از دوستان شما در آستانهی مرخصی هستند. البته تعداد بازداشتها آنقدر زیاد هست که به همین مراتب تعداد دوستانی که در شرف آزادی هستند، زیاد هستند! با این وجود این آزادیها جای خوشحالی دارد. اما من به طور مشخص فکر میکنم اگر انشاالله مشکل خاصی پیش نیاید ظرف روزهای آینده آقای عبدالله مومنی سخنگوی سازمان دانش آموختگان، رییس شورای مرکزی این سازمان آزاد خواهند شد. وثیقهی لازم تهیه شده است؟ دوستان در شرف تامین وثیقه هستند با مساعدتی که دوستان و آشنایان آقای مومنی و علاقهمندان ایشان انجام میدهند، بخشی از این وثیقه تامین شده است، آقای مومنی همانطور که میدانید یک معلم ساده است و همانطور که همسرشان هم عنوان کرده بود در یک منزل استیجاری زندگی میکنند و دوستانی هم که آقای مومنی در مجموعهی ادوار تحکیم دارند، همه افرادی هستند که در تمام این سالها نه شغل حکومتی داشتند، نه در چرخهی اقتصادی کشور فعالیت داشتند، بر خلاف احزابی که وجود دارند و زندانی دارند و توانستهاند این وثیقهها را تامین کنند. اما آقای مومنی واقعا در این بین مظلوم واقع شده است و دوستان و آشنایان ایشان برای تامین این وثیقهی ۸۰۰ ملیونی به رنج و سختی و مرارت زیادی افتادهاند. اما امیدوارم ما با یاری دوستان و مساعدت شعبهی محترم ۱۵ دادگاه انقلاب بتوانیم وثیقه را تامین کنیم. آقای مرتضی سمیاری هم گویا در همین موقعیت هستند؟ بله، مرتضی سمیاری از اعضای دفتر تحکیم وحدت هم با تبدیل قرار بازداشتشان به وثیقهی ۸۰۰ ملیون تومانی، ۵روز مرخصی برای ایشان در نظر گرفته شده که خانوادهی این دانشجو همچون سایر بازداشتیها که برایشان قرار وثیقهی سنگین بریده شده است در این چند روز در تلاش هستند تا بتوانند با کمک دوستان و آشنایان و نزدیکان این وثیقه را به دادگاه ارائه کنند تا فرزند خودشان را برای پنج روز بتوانند خارج از زندان ببینند. آیا آمار تقریبی از بازداشتشدگان سازمان ادوار و سازمان تحکیم وحدت دارید و اطلاعی از وضعیت فعلی ایشان دارید؟ بیش از ۸ ماه هست که دبیر کل سازمان آقای زید آبادی و سخنگوی سازمان آقای مومنی در حبس هستند، در کنار آنها آقای ملیحی و آقای کوهزاد اسماعیلی، آقای کاوه قاسمی کرمانشاهی و همچنین آقای علی انجمروز از اعضای سازمان دانش آموختگان در زندان هستند از دفتر تحکیم هم آقایان عربشاهی، مرتضی سمیاری، میلاد اسدی، خانم بهاره هدایت و بسیاری از دانشجویانی که عضو انجمنهای اسلامی هستند و جز بازداشتشدگان هستند که من امیدوارم تا پیش از امروز این عزیزان به دامان خانوادههای خودشان برگردند و خبر خوشحال کنندهی آزادی این ها را بشنویم. یعنی امیدوار هستید که امروز افرادی آزاد شوند؟ بله، امروز هم من فکر میکنم امکان آزادی هست، فردا هم همینطور در آستانهی ولادت رسول اکرم فکر میکنم تعداد دیگری از عزیزانمان آزاد میشوند. به هر حال آقای صادقی به نظر میرسد روند توامانی از بازداشتها و دستگیریها داریم، آیا همینطور است و شما آن را چگونه تفسیر میکنید؟ بله در روزهای اخیر شاهد آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی هستیم که پس از اتفاقاتی که بعد از انتخابات بیستودوم خرداد رخ داد در زندانها به سر میبردند اما هر چند این آزادیها در جای خودش یک اتفاق مبارک و میمون میتواند باشد اما ذکر چند نکته در این خصوص ضروری به نظر میرسد.
از خودشان وقتی میپرسید برای خودشان روشن هست که چرا دستگیر و آزاد شدند؟ اگر بخواهم مثالی در مورد شخص دیگری بزنم فکر میکنم چندان قابل قبول نباشد اما خود بنده جزو کسانی بودم که پیش از ۱۳ آبان بازداشت شدند و پس از مدتی بنده را آزاد کردند و این در خصوص بسیاری از دوستان ما صدق میکند. در مورد خود شما چطور آقای صادقی، چه نتیجهای از این دستگیری و آزادی گرفتید؟ من فکر میکنم شاید در خصوص بنده و بازداشت آقای اسدی زیدآبادی در ادامهی بازداشت دبیر کل و سخنگوی سازمان دانش آموختگان، آقای زیدآبادی و آقای مومنی بیشتر به جهت کنترل فضا و کنترل سازمان دانش آموختگان بود که بیانیههایی که صادر میشود یا موضع گیریهایی که انجام میشود به طوری بتواند در آستانهی روز دانش آموز و پس از آن روز دانشجو بتوانند آن را کنترل کنند. به نظرتان دستگیری شما و دوستانتان چنین تاثیراتی احتمالا داشته است؟ قصهای که وجود دارد این هست و صحبتی که ما آنجا اعلام کردیم این بود که در اعتراضات پس از انتخابات اساسا احزاب، تشکلها و نیروهای سیاسی و فعالین سیاسی نقش به مراتب کمتری را از مردم ایفا می کردند. یعنی این بار مردم مطالبات خودشان را فریاد میزدند و اعتراضات خودشان را عنوان میکردند و بازداشت این فعالین سیاسی نه تنها کمکی در جهت جمع شدن پروژهی اعتراضات خیابانی نخواهد داشت بلکه به نوعی با بازداشت هر فرد زندانی باعث میشد، طیف گستردهای از خانوادهی آن فرد و دوستان او از جریان حاکم کینهی بیشتری بگیرند، اعتراض بیشتری کنند و بسیاری از خانوادههایی که تا پیش از این حتی فرزندانشان را نهی میکردند از اینکه فعالیت اجتماعی سیاسی داشته باشند بعد از بازداشت خودشان به طیف معترضان و منتقدان جریان حاکم پیوستند. اگر دستگیرشدگان همگی آزاد شوند یا حداقل در یک وسعت زیادی آزاد شوند فکر میکنید چه تاثیری بر جامعه و جنبش اعتراضی دارد؟ آزادی یا همان مرخصی این زندانیان را من به منزلهی پایان مناقشات سیاسی نمیدانم. یعنی حاکمیت و جریان حاکم به نوعی عمل کرد که امروز آرزوی ۵ روز مرخصی برای یک فرد از سوی خانواده و دوستان و علاقهمندانش به صورت مطالبهی اصلی و حداکثری شناخته شده است، در حالی که آزادی زندانیان سیاسی اگر چه جزو مطالبات رهبران این جریان و همچنین خانواده ها و مردم معترض بوده است اما این مطالبه پس از آن جریانات به مردم تحمیل شد، مطالبهی اصلی در خصوص نتایج انتخابات، آزادیهای سیاسی و اجتماعی و رعایت حقوق بشر بود اما بعد از اعتراضات با بازداشت بسیاری از فعالین سیاسی به آزادی آنان تقلیل پیدا کرد. فکر میکنید اشکال از کجاست؟ آیا جنبش در شیوهی حضور خودش اشتباه کرده است یا اتفاق دیگری افتاده که آن مطالبات تبدیل به مطالبهی ۵ روز مرخصی شده است؟ من مطالبات را از ذهن مردم پاک شده نمیدانم و معتقدم تمامی مطالباتی که مردم چه پیش و چه پس از انتخابات داشتند کماکان به قوت خود باقی است، منتهی جریان حاکم به نوعی این پروژه را پیش برد که امروز خواستهی اصلی مردم آزادی زندانیان باشد و با آزادی هر فرد سیاسی شوق و شادمانی را در خانوادهها میبینیم که گویی به بزرگترین مطالبهی خودشان و به پیروزی نهایی رسیده اند. این فکر میکنم اشتباهی است که ناشی از احساسات پاک و زجر و دردی است که این خانوادهها و فرد زندانی در طول این ماههای زندانی بودن دارد اما با کمی تعمق و تدبیر بایستی به این نکته پی ببریم که آزادی اینها جزو مطالبات ما نیست بلکه وظیفهی دستگاه قضایی و امنیتی بود و اساسا بازداشت اینها اشتباه بوده است که امروز ما بابت رفعت و بخشش و بزرگواری دستگاه قضایی بخواهیم هورا بکشیم و شور شعفی در ما ایجاد شود. آقای صادقی اشاره کردند که دستگیر شدگان پس از آزادی نیز نمیدانند که چرا دستگیر و چرا آزاد شده اند در همین مورد شنیدن توضیح آقای ماشالله شمسالوعضین که دیروز آزاد شدند شاید خالی از لطف نباشد: من خوب هستم، یک ضیغم الممالک بود در دورهی ناصرالدینشاه که روزنامهنگاری پوستکلفت بود، و ناصرالدینشاه هرگاه میخواست یک عده را بترساند، او را میگرفت و به زندان میانداخت. حالا ما هم ضیغم الممالک جمهوری اسلامی شدهایم. یک عده از روزنامهنگاران را میخواهند بترسانند ما را میگیرند و به زندان میاندازند این یک شوخی است که بنده به بازجوهایم میگفتم. |