رادیو زمانه > خارج از سیاست > ايران ديپلماتيک > ابهام در پرونده کاکاوند و مسأله آزادی کلوتید رایس | ||
ابهام در پرونده کاکاوند و مسأله آزادی کلوتید رایسفرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.comبا به تعویق افتادن دادگاه «مجید کاکاوند» به آخر ماه جاری، مسأله آزادی «کلوتید رایس»، دانشجوی فرانسوی زندانی در ایران هم در هاله ای از ابهام فرو رفته است. مجید کاکاوند ماه مارس گذشته به تقاضای آمریکا به اتهام خرید لوازم مشکوک نظامی برای ایران در فرانسه دستگیر شد. چند ماه بعد کلوتید رایس در ایران به اتهام جاسوسی بازداشت شد.
به گفته ناظران، جمهوری اسلامی ایران قصد دارد خانم رایس را با کاکاوند مبادله کند. در این میان آزادی «علی وکیلیراد» یکی از قاتلان دکتر شاپور بختیار نیز مطرح است. برای بررسی این موضوع با فرامرز دادرس، پژوهشگر امور اطلاعاتی گفتوگو کردم . فرامرز دادرس ابتدا در مورد علت و چگونگی بازداشت مجید کاکاوند میگوید: آقای مجید کاکاوند بنا به درخواست دادگاهی در کالیفرنیا و تقاضای پلیس اینترپل به دلیل خرید ابزار الکترونیکی، مانند مقاومت الکترونیکی، خازن و دستگاههای اندازهگیریای که در ایران و سایر کشورها کاربرد نظامی و دوگانه دارند، در بیستم مارس گذشته هنگامی که همراه همسرش برای گذراندن تعطیلات نوروزی از مسکو وارد پاریس میشد، در فرودگاه شارلدوگل به وسیلهی پلیس مرزی فرانسه دستگیر شد. ایشان تا پانزدهم ماه اوت در زندان بود. اکنون هم تحت کنترل است. اما از زندان بیرون آمده است. گویا چند روز پیش ایشان دادگاهی داشتند که آنهم به تعویق افتاده است. ممکن است در ارتباط با این دادگاه و علت تعویق آن، توضیحی بدهید؟ دادگاهی که به آن اشاره میکنید، دادگاه تجدیدنظر بود که روز هفدهم فوریه برگزار شد. آقای کاکاوند یک بار در طول سال گذشته در پاریس دادگاه بدوی را برای استرداد به امریکا گذارنده است. ایشان در این دادگاه محکوم شده بود و تقاضای فرجام داد. دادگاه تجدیدنظر در هفدهم فوریه تشکیل شد و قرار بود رأی خود رانیز در همین روزصادر کند. منتها در طول سال گذشته این پرونده شش بار بین امریکا و فرانسه برای درخواست اطلاعات بیشتری در مورد ابزار و ادواتی که آقای کاکاوند متهم است با خرید و ارسال آنها به ایران، از شرکتهای پوششی و جعلی در کوالالامپور مالزی، قانون تحریم امریکا را زیرپا گذاشته، رد و بدل شده است. دادگاه این بار هم تصمیم گرفت برای تکمیل اطلاعات خود، بررسی دوبارهی پرونده را به ۳۱ مارس موکول کند. مسالهی مهمی هم که اتفاق افتاد این بود که برای نخستین بار در این پرونده، خانم ادیت بوازت رییس دادگاه، از بخش صنایع نظامی وزارت دفاع فرانسه درخواست کرد که این مساله را بررسی کند و نظر خود در بارهی کاربرد دوگانهی ابزاری که آقای کاکاوند از طریق اینترنت خریداری کرده و به ایران فرستاده است، اعلام کنند. با توجه به این که خرید این ابزار تا سال ۲۰۰۹ در فرانسه ممنوعیتی نداشت، اگر دادگاه بتواند ثابت کند که برخی از این خریدها پیش از ممنوعیت آن در فرانسه انجام شده است، میتوانند آقای کاکاوند را به امریکا مسترد کنند. البته باید توجه داشت که به آقای کاکاوند حدود ۱۱ اتهام از جمله پولشویی، قاچاق، کلاهبرداری، اعلام غیرواقعی کالا، شکستن تحریم و… وارد شده است. از سوی دیگر امریکاییها هم مدارکی دارند که اثبات میکند این ابزار الکترونیکی و سنجشها در ساخت کلاهکهای اتمی و صنایع نظامی کاربرد دارند. تحقیقاتی که امریکاییها انجام دادهاند، در زمینهی ابزار خودشان است و موردی که دادگاه کالیفرنیا مطرح کرده، فقط در رابطه با امریکا است، ولی آنها مطمئن هستند که خریدهای بسیاری از کشورهای دیگر و از جمله کشورهای اروپایی انجام شده و از طریق هواپیماهای ایرانایر و هواپیمای نظامی ایرانی به ایران برای استفاده در ارتش و صنایعی مانند تسلیحات و موشکسازی فرستاده شده است. رقم آن را هم حدود یک میلیارد دلار اعلام کردهاند.
آقای کاکاوند مهندس برق در وزارت نفت هستند. فکر میکنید چرا ایشان تا این حد هم برای جمهوری اسلامی و هم مقامات امریکایی مهم هستند؟ با توجه به این که این نوع کارها به مسائل امنیتی برمیگردد و از سطح حفاظتی بالایی برخوردار است، معمولا آنها را به کسانی واگذار میکنند که هم از دانش لازم برخوردار باشند و هم وابستگیهایی به رژیم جمهوری اسلامی داشته باشند. به این ترتیب آقای کاکاوند اطلاعات بسیار خوب و زیادی در مورد خرید وسائل برای صنایع نظامی، موشکسازی و صنایع هستهای ایران دارد. برای امریکاییها خیلی جالب است که بتوانند به این اطلاعات، یعنی آن بخشی که خارج از خاک امریکا است دست پیدا کنند. چنانچه چندی پیش هم یک قاچاقچی اسلحه به نام حسین اردبیلی در گرجستان هنگام معامله با خود مأمورین امریکایی دستگیر شد و بلافاصه او را به امریکا بردند. در حال حاضر هم حدود شش ایرانی در امریکا در زندان هستند و اگر به خاطر داشته باشید، چندی پیش آقای احمدینژاد در مصاحبهای مطبوعاتی پیشنهاد سازش و معامله برای آزادی همهی این گروگانها را با هم داد. آقای کاکاوند از نظر جمهوری اسلامی هم بسیار مهم است؛ چرا که میخواهند بدانند چه اطلاعاتی از آنها به خارج درج کرده است. چون ایشان شش ماه در فرانسه زندانی بودند و آنطور که بهنظر میرسد، تا کنون تخلیهی اطلاعاتی شدهاند. طبیعتاً این توانایی در سرویسهای امنیتی این کشورها وجود دارد که در زمانی که آقای کاکاوند در زندان بوده، سخنانی گفته باشد. جمهوری اسلامی میخواهد این مساله را بررسی کند.
آقای دادرس، چند ماه پس از دستگیری مجید کاکاوند در ماه مارس گذشته، یک دانشجوی فرانسوی، خانم کلوتید رایس را در تهران به اتهام جاسوسی بازداشت کردند که در ماه اوت با قرار وثیقه آزاد و در حال حاضر در سفارت فرانسه در تهران بهسر میبرد. فکر میکنید آزادی کامل این دانشجوی فرانسوی و امکان خروج وی از ایران، مشروط به آزادی مجید کاکاوند باشد؟ بیشک؛ در بیستم ماه مارس آقای کاکاوند در فرانسه دستگیر شد و چند ماه پس از آن، در ماه ژوئن خانم کلوتید رایس در ایران بازداشت گردید. وزیر اطلاعات ایران گفت که از مدتها پیش خانم رایس را تحتنظر داشتهاند. این مساله نشان میدهد که ایرانیها دنبال یک گروگان مناسب میگشتهاند که بتوانند کاکاوند را آزاد کنند. به باور من، فرانسویها در آغاز مایل بودند که آقای علی وکیلیراد، یکی از سه قاتل زنده یاد دکتر شاپور بختیار را که در فرانسه زندانی و به زندان ابد محکوم شده بود، پس از گذشت یک دورهی ۱۸ سالهی امنیتی که درست در ماه اوت گذشته پایان گرفت، معاوضه کنند. چون آقای وکیلیراد به راستی روی دست فرانسویها مانده است . زندانی را پر کرده است و بر پایهی قانون فرانسه ناچارند به او آزادی مشروط بدهند. دردهم فوریهی گذشته دادگاهی برای آقای وکیلیراد در پاریس تشکیل شد و باز آن هم به نوزدهم مارس موکول شد که ببینند چه خواهد شد. اگر دادگاه ضد تروریسم موافقت کند، ایشان از زندان بیرون میآید. وی در ۱۵ سپتامبر پاسپورت معتبری را از سفارت جمهوری اسلامی دریافت کرده که بتواند به ایران برگردد. برای فرانسویها خیلی بهتر بود که این معامله انجام میشد. ولی هدف جمهوری اسلامی، علی وکیلیراد نیست، بلکه کاکاوند است. درست همان روزی که خانم رایس در تهران با قید وثیقه رها شد که به طور موقت در سفارت فرانسه بماند، همان روز هم کاکاوند را در فرانسه رها کردند که در خانهای تحت نظر باشد، پاسپورتاش گرفته شده و حق خروج از فرانسه را ندارد. به نظر میآید، سیاست فرانسه در این زمینه، در زمان ریاست جمهوری نیکلای سارکوزی تغییر کرده است؛ درحالی که آقای ژاک شیراک خیلی اهل سازشهای سیاسی و این نوع معاملات بودند، آقای سارکوزی زیاد تن به اینگونه معاوضات نمیدهند. گویا در مورد آقای وکیلیراد هم گفته بودند که هرگز یک دانشجوی بیگناه را با یک قاتل معاوضه نمیکنند. به این ترتیب، فکر میکنید سرنوشت خانم رایس و آقای کاکاوند به کجا بیانجامد؟ از زمان ریاست جمهوری آقای سارکوزی در فرانسه و پس از شکلگیری جنبش سبز در ایران، فرانسویها از این جنبش به طور آشکار پشتیبانی کردند. این به مزاج جمهوری اسلامی خوش نیامد و به این ترتیب مشکلاتی که دو کشور سالها است با هم دارند، از نو آغاز شد. از سوی دیگر فرانسه در سال ۲۰۰۹ دوباره به پیمان نظامی ناتو بازگشت و کلاً سیاست دولت سارکوزی خیلی به امریکاییها نزدیک است و خیلی در کنار امریکاییها قرار گرفتهاند. ولی در مورد کاکاوند و خانم رایس؛ دادگاه خانم کلوتید رایس چندی پیش در ایران تمام شد و آخرین مرحلهاش هم انجام گرفت. اما هنوز دادگاه انقلاب اسلامی حکمی برای این دختر صادر نکرده است. در مورد کاکاوند، حداقل فرانسویها میگویند در چه تاریخی این حکم را صادر میکنند. دادگاه فرانسه باید در ۳۱ مارس، بعد از روشن شدن نتیجهی گزارش فنی وزارت دفاع فرانسه در مورد مسائل تکنیکی این ابزار و همچنین دریافت اطلاعات تکنیکی اضافهای که قرار است دادگاه کالیفرنیا به فرانسه بفرستد، رأی خود را صادر کند. اگر دادگاه به استرداد آقای کاکاوند به امریکا رأی بدهد، وکیل کاکاوند مطابق با قانون فرانسه میتواند آن را به دیوان عالی ببرد که خود این پروسه هم به درازا میکشد. البته حکم بازداشت آقای کاکاوند یک حکم بینالمللی است و حتی اگر فرانسه ایشان را رها کند، به هیچ کشور دیگری نمیتواند برود. هرجا برود، باز دستگیر میشود و همین مراحل را باید پشت سر بگذراند. تنها راه این است که ایشان به ایران برگردد. منتها تصور میکنم که آقای کاکاوند پس از جریانات خرداد ماه و با توجه به تغییراتی که در ایران صورت گرفته است، زیاد مایل نباشد به ایران برگردد. چون ما شاهد کشته شدن دکتر مسعود علیمحمدی، استاد دانشگاه فیزیک و نمایندهی ایران در یک مرکز تحقیقاتی در اردن بود که کشته شدناش هنوز هم برای مردم جای شک و تردید باقی گذاشته و بسیار قتل او را به جمهوری اسلامی میچسبانند و جمهوری اسلامی آن را به اسراییلیها نسبت میدهد. حتی گفته میشود که المبحوح، یکی از سران ارشد حماس هم که در دبی کشته شد، ایشان هم یکی از کسانی بوده که در تهیه و خرید و بردن اسلحه به ایران دست داشته است. |