رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > چرا اسب تروا وارد قلعه نشد؟ | ||
چرا اسب تروا وارد قلعه نشد؟رضا جمالیreza@radiozamaneh.comروز ۲۳ بهمن بسیاری از رسانههای مهم جهان گزارشهای تحلیلی متفاوتی در بارهی حوادث ۲۲ بهمن در ایران منعکس کردند. در بیشتر این رسانهها به این موضوع اذعان شد که معترضان در ایران، برخلاف برنامهریزیها و فراخوانها نتوانستند تظاهرات دولتی سالگرد انقلاب را تحتالشعاع قرار دهند و این عدم موفقیت را ناشی از تدابیر شدید امنیتی حکومت برای کنترل حوادث این روز ارزیابی میکنند.
اما بسیاری از هواداران جنبش سبز در فضای مجازی، اینترنت و وبلاگها عامل دیگری را هم در عدم موفقیت خودنمایی جنبش سبز مطرح کردند که یکی از آن موارد طرحی بود با عنوان «اسب تروا». در این طرح حامیان جنبش سبز با عدم استفاده از نمادهای سبز، باید در درون راهپیمایان هوادار دولت وارد میشدند و در زمان و مکان مناسبی، شروع به اعتراض میکردند. به اعتقاد بسیاری از معترضان جنبش، این طرح دارای ضعفهایی بود که نتوانست حضور جنبش سبز را آنطور که باید، در راهپیمایی ۲۲ بهمن منعکس کند. با ابراهیم نبوی، روزنامهنگار و از حامیان جنبش سبز در خارج از ایران که ارائه دهنده این طرح بوده، گفتوگویی دارم و موضوع طرح "اسب تروا» را با او در میان گذاشتهام.
آقای نبوی، پیش از برگزاری راهپیمایی ۲۲ بهمن، طرحی موسوم به "اسب تروا" مطرح شد. از شما به عنوان طراح این ایده نام برده شده است. ممکن است کمی در بارهی خود این طرح توضیح بدهید و این که چگونه به این جمعبندی رسیدید؟ مقالهی «اسب تروا در میان آزادی» را من نوشتم و بعداً افراد زیادی آن را منتشر کردند و به نظر من هم فکر درستی بود. مساله این بود که هربار (مثلا در ۲۵ و ۲۷ خرداد) پس از پایان راهپیمایی مردم به خیابان میآمدند و شروع میکردند به شعار دادن، با لباس شخصیها درگیری میشدند و تعدادی کشته میشدند. مثلا روز ۲۷ خرداد اصلا کسی در راهپیمایی کشته نشد. بلکه بعد از پایان راهپیمایی وزارت اطلاعات دام گذاشت، گروهی را شناسایی کرد، به گوشهای کشاند و مجروح و مضروب کرد و ۵۰−۶۰ نفر در آن روز کشته شدند. این دو مرحله، یعنی این که مردم بدون نشانهی سبز بروند و بدون نشانهی سبز برگردند، یک قسمت قضیه بود. نکتهی دوم هم این بود که مردم زمانی حضورشان را به عنوان سبز نشان بدهند که در نقطهای جمع شدهاند. البته من فکر نمیکنم آنچه من نوشتم اجرا شده باشد. طبیعتا در مقابل رهبران جنبش مانند آقای کروبی، آقای موسوی و خیلی از افراد دیگری که روی مردم تاثیر دارند، مردم حرف آنها را کنار نمیگذارند، بعد حرف من را به عنوان آدم کوچکی که فقط چهارتا مطلب و مقاله مینویسد اجرا کنند. اما حرفی که ما زدیم این بود که وقتی برنامه تمام شد و دارید به خانه برمیگردید، دیگر در خیابان درگیری ایجاد نکنید. شما که کارتان را کردهاید، برگردید خانه. در واکنشهایی که از سوی بسیاری از وبلاگنویسان و در سایتهای اینترنتی به این ایده نشان داده، جملگی از نتیجهی این طرح خیلی استقبال نشده است. اشکال کار کجا بوده است؟ فکر میکنید اگر این طرح کاملا اجرا میشد، موفقیتآمیز بود؟ بله بخش بزرگی از دوستان وبلاگنویس و برخی از نویسندگان با نتیجهی این اتفاق مخالفت کردهاند. در حقیقت فرض را بر این گذاشتهاند که اتفاقی که دیروز افتاده، نتیجهی اجرای این طرح بوده است و بعد با آن مخالفت کردهاند.
در این مورد من دو نکته دارم؛ یکی این که حکومت در میدان آزادی، جلوی ورود مردم به میدان را گرفته بود و این همان نکتهای بود که باعث میشد این طرح نتواند اجرا شود. طبیعتا آنجا یک سری پیشبینیهایی شده بود که چگونه مردم بتوانند همدیگر را پیدا کنند. گفته شده بود وقتی که سخنران شروع به صحبت میکند، مردم نمادهای سبزشان را بیرون بیاورند و نمایش بدهند. من طرحم را تا حدی با جزییات نوشته بودم. ولی اصلا میدان آزادی دست مردم نبود. میدان آزادی را بسته بودند و دولت از قبل تعدادی بسیجی و یک سری نیروهای شهرستانی را با اتوبوس آورده بود و آنجا را در دست گرفته بود. به این دلیل جلوی این طرح گرفته شد. من به عنوان آدمی که مینویسم، یک فاصلهی ارتباطی گسترده با آنهایی که مطالبام را میخوانند دارم. یعنی ما داد و ستد مستقیم نداریم و مجموعهای از سانسورها باعث میشود بین ما فاصله بیفتد. من نمیتوانم با مردم راحت حرف بزنم. در نتیجه دائما آنچه منتقل میشود، با سوءتفاهم و با نقص منتقل میشود. نکتهای که الان وجود دارد این است که وقتی ما در فضای بستهای داریم رفتار میکنیم، چنین طرحی در کوتاهمدت نمیتواند پاسخ بدهد، بدون این که روی آن تمرین شده باشد. اما آقای نبوی، این طرح شما با آنچه آقای میرحسین موسوی پیش از راهپیمایی تاکید کرده بود، یعنی «استفاده از هویت واقعی خود برای شرکت در راهپیمایی»، منافات دارد. آیا اصولا خود شما و یا مجموعهی حامیان جنبش سبز در خارج از ایران، برای طراحی اینگونه برنامهها و یا ایدهها با رهبران جنبش سبز در داخل ایران هماهنگی میکنند؟ وقتی من یا خیلی از دوستان فکری به ذهنمان میرسد، مینشینیم آن را ارزیابی میکنیم. این ایدهها یک منشاء دارند؛ مثلا دلیل من برای نوشتن این طرح و یا خیلی از مطالب دیگری که نوشته و گفتهام، این بوده که ما جلوی کشتار و تشنج بیشتر را بگیریم. اما این که من بیایم هماهنگ کنم؛ اگر رهبران جنبش در داخل کشور فکری را مطرح کرده باشند، طبعاً من میآیم و همین فکر را دنبال میکنم یا در محدودهی آن فکر عمل میکنم. اما اگر من چنین چیزی را ندیده و نخوانده باشم، فکر خودم را مطرح میکنم و منتظر میمانم تا بررسیها و واکنشها راجع به آن فکر مطرح شود و اگر ببینم بعداً کسی مسالهای را مطرح کرده که با آن فکر من منافات دارد، دیگر روی آن چه قبلاً گفتهام، تاکید نمیکنم. آقای نبوی، ۲۲ بهمن تمام شد، اما آیا جنبش سبز باید همچنان از راهکار استفاده از روزهای دولتی برای بیان مطالباتاش بهره بگیرد؟ با توجه به این که به نظر میرسد مقامهای دولتی و امنیتی توانستهاند شیوه های تازهای را برای مقابله با این نوع اعتراضها بیاندیشند، فکر میکنید چه تاکتیکهای دیگری را باید در پیش گرفت و چه تاکتیکهایی را باید کنار گذاشت؟ مهمترین نقدی که خود من روی طرح «اسب تروا» دارم این است که مهمترین اشکالاش این بود که ما نیامدیم راهی را پیشبینی کنیم که مردم بتوانند واکنششان را شروع کنند. این را به تصمیم افرادی که آنجا هستند واگذار کردیم و فرض کردیم مردم آنجا جمع میشوند، انبوهی وجود خواهد داشت و آنها میتوانند تصمیم بگیرند. در حالی که اولا دولت اصلا نگذاشت انبوهی بهوجود بیاید و ثانیاً اگر فرض کنیم که چنین چیزی در ذهن این افراد بوده باشد، نتوانستند این واکنش را نشان بدهند. به نظر من هر طرح و برنامهای که میخواهیم بدهیم، باید بیشترین نزدیکی را با واقعیات داشته باشد و اگر اشتباهی میکنیم سعی نکنیم آن را تکرار کنیم یا روی آن اصرار کنیم. نکتهی مهم بعدی این است که حکومت، دائم روی این مساله فکر میکند. ما فقط به دنبال پیدا کردن عیبهای خودمان نباشیم و به این مساله توجه داشته باشیم که در آن طرف، یک سری آدم در وزارت اطلاعات و نیروهای امنیتی نشستهاند و دارند راجع به این فضاها فکر میکنند. از نظر من استفاده از روزهای دولتی و اعتراض در آن روزها هنوز تمام نشده است. دیروز بخش وسیعی از نیروهای جنبش سبز تقریبا در تمام شهرها حضور داشتند و برای حکومت فقط این که احمدینژاد بتواند یک سخنرانی بکند و با هلیکوپتر برود، افتخاری بود. برای آنها همین که دیروز همه چیز به هم نریخت، کلی خوشحال شدند. این نشان میدهد که جنبش سبز زنده است، جنبش سبز دارد فعالیت میکند و حضور دارد. منتها جنبش سبز اگر دائما نتواند راههای تازهای پیدا کند و دائما نتواند اشتباهش را اصلاح کند نمیتواند موفق باشد. آقای نبوی، از شما یک سؤال میکنم و فقط بگویید آری یا نه. آیا طرح اسب تروا موفق بود یا نه؟ نه!
در گفتوگویی با کورش زعیم، از اعضای مرکزی «جبههی ملی ایران» در تهران، ارزیابی او را در بارهی راهپیمایی ۲۲ بهمن و حضور جنبش سبز در این راهپیمایی جویا شدم: آنچه دیروز روی داد، گام دیگری در مسیر جنبش دمکراسیخواهی مردم است. اینگونه جنبشها را نباید با هر روز و هر رویداد داوری کرد. باید به روند آنها توجه کرد. در هر موقعیتی که برای گردهمآیی و تظاهرات بوده، از اولین راهپیمایی بعد از انتخابات تا به امروز، حاکمیت انحصاریتر و خشنتر برخورد کرده و جنبش هم همینطور تندروتر و سازشناپذیرتر شده و شعارهای تندتری را میدهد. باید توجه کنید که در میان مردمی که اعتراض میکنند، هربار به تدریج آنهایی که صلحجوتر،میانهروتر و یا سازشپذیرتر هستند، با اعمال خشونت حاکمیت ریزش میکنند و آنهایی که مصممتر، پایدارتر و سرسختتر هستند، میمانند. شعارها هم کمکم از شعارهای اولیهای که به اصلاح و ترمیم راضی بودند، تبدیل به شعارهای ساختاری و بنیادی میشود و همینطور که آدمهای مصممتر و سرسختتر در جنبش میمانند، شعارها را آنها تعیین میکنند، بنابراین مطالبات هم بنیادیتر و سازشناپذیرتر میشود. با افزایش فشار خشونت به مردم، در میان خودیهای حاکمیت هم ریزش رخ میدهد که داده و ادامه هم دارد. یعنی همینطور که مردم معترض در مسیر بیان خواستههای خودشان چه به صورت زندان رفتن، کتک خوردن ویا کشته شدن قربانی میدهند، حاکمیت هم مجبور به قربانی دادن میشود و شده تا سوپاپ اطمینانی باز کند و نفس تازه کند. قربانیان حاکمیت شخصیتهایی هستند که به تدریج یا کنارهگیری میکنند یا فرار میکنند یا ناپدید میشوند و یا به طور رسمی علیه آنان اقدامات قضایی صورت میگیرد. چون حاکمیت هم آیندهی خود را در ابهام میبیند، طبیعتا آنهایی که باعث دردسر بیشتر هستند، نخستین قربانیانش خواهند بود. در مورد جنبش، اصلا نمیدانم چرا این آقایان نمیفهمند که هرچه فشار را روی مردم زیادتر کنند و مردم عادی را بترسانند، درست است که جمعیت کمتر میشود، ولی آنهایی که میمانند، سرسختتر و ستیزهجوتر باقی میمانند. سرانجام برخی از اشخاص ممکن است مسلح شوند و وقتی با معترضان مسلح بخواهند رویارویی کنند، طبیعتا آنها دنبال کمک خواهند گشت و در نتیجه گروههای سازمان یافته به یاری آنها خواهند آمد.
آقای زعیم، شما در ایران زندگی میکنید.آیا در راهپیمایی حضور داشتید؟ خیر من به راهپیمایی نرفتم. در خانه بودم ولی دوستان خبر میدادند. جمعیت بد نبود. حضور جمعیت سبز درمیدان صادقیه بسیار خوب بوده است. اما جمعیت سبز به طور کلی نتوانست راهپیمایی 22 بهمن را کامل تحت تاثیر خود قرار دهد. به نظر شما دلایل این عدم توفیق چیست؟ ما نمیدانیم، چون اولاً جمعیت را پراکنده کردند و تمام امکان خبردهی و عکسبرداری و فیلمبرداری را از مردم گرفته بودند و میدان آزادی هم کاملا در دست خودشان بود. بنابراین امکان خبررسانی نبوده است. ما هنوز ابعاد آن را نمیدانیم، ولی آنطور که میشنویم جمعیت سبز زیادی به خیابان آمده بود. ولی از دید من، اصلا مهم نیست که جمعیت زیاد بوده یا نه، مهم این است که خودشان را نشان دادهاند. به نظر شما، تاکتیکهایی را که جنبش سبز و نیروهای اپوزیسیون غالب در داخل کشور در پیش گرفتهاند، میتواند راهکار مناسب و تاثیرگذاری برای بیان مطالبات باشد؟ حاکمیت نباید از کم شدن جمعیت به علت فشارهایی که میآورند، به علت تدارکاتی که میبینند، خوشحال باشد. به نظر من آنها باید از کم شدن جمعیت بسیار بترسند. حساب کنید که اگر چند ده هزار نفر جمعیت هم آمده باشند، چه آدمهایی هستند؟ آدمهایی هستند که سرسختتر از من و شما هستند. این که جمعیت کم میشود، خطرناک است. یکی از موضوعات مورد بحث در وبسایتها و وبلاگها، در رابطه با طرحی با عنوان «اسب تروا» است که مبتکر آن آقای ابراهیم نبوی بود و پیش از شما با ایشان در این باره صحبت میکردم. خیلیها نسبت به این ایده اعتراض داشتند و گفتند علت این که جنبش سبز نتوانسته حضور تاثیرگذاری در راهپیمایی داشته باشد، به خاطر این طرح بوده. نظر شما در این باره چیست؟ بله من شنیدم و خود حاکمیت هم شنیده بود و در برابر آن طرح جدیدی را اجرا کرد و آن این بود که صدها هزار پرچم ایران با آرم جمهوری اسلامی را پخش کردند و پرچمهای بزرگ پارچهای را در سراسر میدان و اطراف آن پهن کردند. بنابراین اگر شما زیر پرچم ایستاده باشید، نه میتوانید پرچم را کنار بزنید، چون به هرحال پرچم کشورت است و نه میتوانید در این جمعیت خودنمایی کنید. این طرحها بسیار هوشمندانه است. اما باید اول آدم طرفاش را بشناسد، روحیهاش را ارزیابی کند و در برابر آن روحیه طراحی کند. آنها هم مقابله کردند و مقابلهشان نسبتاً کارساز بود. آقای زعیم، در پایان اگر بخواهید برای تحولات سیاسی ایران واژهای انتخاب کنید، آن را حرکتی انقلابی میدانید یا جنبشی مدنی و یا حرکتی به سوی رفرمیسم؟ این حرکت جنبشی مدنی است. میخواهم یادآوری کنم که در سال ۸۴، زمانی که آقای احمدینژاد رییس جمهور اعلام شدند، در تحلیلی که داشتم، پیشبینی کردم تحولاتی که میبینم و روندی که ارزیابی میکنم و منحنی آن را میکشم، به سوی یک انقلاب ابریشمین پیش میرود و این انقلاب ابریشمین که آقایان به آن انقلاب مخملین و یا رنگین میگویند، جنبشی مدنی است. یعنی مردم خواستهای مدنی دارند و در چهارچوب قانون میخواهند به خواستههایشان برسند. بخشی از قانون را هم میگویند به سود ما نیست و حقوق ما را انکار میکند، بنابراین میخواهیم آن قانون را اصلاح کنیم. ولی هرچه خشونت بیشتر میشود، یعنی هرچه نسبت به جنبش خشونت بشود، در نهایت کسی جلو میآید که حاضر است یکی بزند و یکی بخورد. بنابراین آن حالت برای حاکمیت خطرناک است، برای آیندهی جنبش خطرناک است و چنین حرکتهایی است که میتواند این جنبش را به صورت یک انقلاب تغییر ماهیت بدهد. ولی هنوز به آنجا نرسیده، هنوز روزنهای از امید هست که این آقایان متوجه بشوند به چماق و کلتشان نباید بنازند، از کم شدن جمعیت معترضان در تظاهرات باید بترسند، به هیچ وجه خوشحال نشوند و خشونت را حذف کنند. امنیت را حفظ کنند ولی بگذارند مردم حرکتشان را بکنند، حرفشان را بزنند و صدایشان را بلند کنند. چند ماه پیش از انتخابات هم، پیشبینی کرده بودم که انتخابات باعث چنین حرکتی خواهد شد. این را هم بگویم که کیفیت برخورد جنبش با حاکمیت، در دست حاکمیت است. یا صدای مردم را باید زودتر شنید، و بر راه حل مسالمتآمیز و تمکین به خواست مردم توافق کرد و یا خداوند به همهی ما رحم کند. |
نظرهای خوانندگان
-- حسن ، Feb 13, 2010 در ساعت 05:00 PMيا حق
به نظر من مشکل جنبش سبز هنوز در عدم بلوغ کاملش هست، رهبری جنبش باید با شکلی کاریزماتیک تر وارد میدان بشه، فراموش نکنیم که در جمهوری اسلامی تئورسین های زیادی داره که شب روز در حال بررسی شرایط های مختلف هستند، نبوی راست میگه نباید فکر کنیم حکومت احمق ، باید بدانیم بی رحم ولی موذی و کارکشته است
-- رویا ، Feb 13, 2010 در ساعت 05:00 PM٢٢ بهمن واقعا قدرت مردم معترض را نشان داد حتی با بعضی اشتباهات تاکتیکی.جمعیت ملیونی پشت دربسته میدان ازدی و میدان تقریبا خالی ٠٠عکس میدان ازادی در گوگل٠٠ و عکس العمل مثبت دنیا به صدای اعتراض مردم
-- بدون نام ، Feb 13, 2010 در ساعت 05:00 PMمن فکر میکنم اینکه افراد راهکارها و عقایدی را برای پیشبرد جنبش پیشنهاد کنند در اصل خوب است اما مبارزان در ایران باید ببینند کدام میتواند مفیدتر باشداسب تروا در بزنگاههایی میتواند غافلگیر کننده و موثر باشد ولی با اعلام عمومی و برای ٢٢ بهمن و با انهمه تدابیر امنیتی امکان پذیر نبود.
ولی اشکال کار اینجاست که ٢٢ بهمن جناحهای راست اصلاح طلبان بیشتر از حتی حکومت ترسیده بودند که مبادا واقعا حکومت سقوط کند و از شعارهای پیشنهادیشان یکی این بود استقلال ازدی جمهوری اسلامی٠جرس٠ حالا اگر مردم به این حرف گوش کرده بودند چطور میخواستند خودی نشان بدهند ولی به صراحت دوباره مردم خواست واقعی خود که ازادی. حقوق بشر و مخالفت با ولایت فقیه-ام الفساد - است را بدون ترس ابراز کرده اندو بدون تردید پی برده اند که این حاکمان مکارانی هستند که فقط زور را میفهمند ٠ من متاسفانه رهبری از اصلاح طلبان ندیدم بجز موسوی که او هم از حرکت مردم عقب است و محدودیت های خود را دارد. ولی این یک جنبش مدنی و پایه های قوی تشکلات مردمی را دارد.وخیلی وسیع و خستگی ناپذیر است یک نشانه اش فقط باید همکاری گروهای متعدد خارج از کشور را با هم ذکر کنم که باعث تعجب من شده.
ولی با اقای زعیم حرفی دارم. چند وقت پیش در باره زندگی و مبارزات شما می خواندم و بر ذکاوت شخصیت شما و دست اورد هایتان تحسین و ستایش کردم در رابطه با بخشی ازصحبتها یتان باید بگویم مردم ترسیدن را بعد از سی سال شقاوت رژیم و تنبیهات پشت سر کذاشته و از ان گذر کرده اندو برگشت ندارد و هر چه رژیم خشنتر شود مردم بیشتری به ان پشت میکنند شما بگویید بجز نصیحت به رژیم که میدانید گوش نمی کنند چه راهکاری به مردم در راه موفقیتشان میدهید. ٠فردا دیر است ما مردمی شجاع داریم و حالا رهبران شجاع باید پا به میدان بگذارند.٠
دوستان که طرح و برنامه میدهند لطفاً به روانشناسی جمعی ما ایرانیان هم عنایت داشته باشند؛ ما با خودمان رودربایستی داریم و اسب تروا و غیره برای مردم بدون رودربایستی کار میکند نه عدهای سبز که کنارهم باشند و از روی رودربایستی کسی شناسایی ندهد.
-- مهران ش ، Feb 14, 2010 در ساعت 05:00 PMمرسی آقای جمالی. مجموعه پرسش و پاسخ روشنگرانه ای رو تهیه کرده ای. موفق باشی.
-- نوشین ، Feb 14, 2010 در ساعت 05:00 PM